تاريخ اين مرز و بوم مشحون از روزهايی است كه مردان وزنان سوزان اين سرزمين را به خواندن دردناك ترين سرودهايشان وا داشته است. گاه شاهان و كاتوزيان وطن را بهانه كرده اند خون مردمان ريخته اند زندگييشان را سخت گرفته و روزگار بر ايشان تيره نموده اند. و گاه پيران و شيخان به نام دين خدا تدبير به فراموشی سپرده اند آزار خلق خدا كرده اند و حكمت و معيشت بر مردمان تنگ نموده اند.
در بامداد ١٨ تير ٧٨، گسترده ترين و سبعانه ترين حمله به دانشجويان بی پناهی صورت گرفت كه گناهشان انديشيدن و انتقاد بود. از سوی ديگر فقدان ارزش واعتبار دانشجو و دانشگاه را در بخشهای مسلط قدرت نمايان میساخت.
امسال در حالی ١٨ تير ماه فرا ميرسد و دانشجويان باز هم از بزرگداشت آن باز میمانند كه بيش از هر زمان ديگری ماهيت ١٨ تير بر همگان آشكار گرديده است. كاروان خشونت گروههای لمپن شهری كه ساليانی است آزار شهروندان پيشه كرده اند، رخت خويش بر زمين افكنده و رسما و علنا بساط بر نهادهای اصلی تصميم گيری و قدرت گسترده اند.
اگر روزگاری ١٨ تير خبطی تلقی میشد كه حاكمان از سر بی تدبيری مرتكب آن شده اند، امروز نمايان است كه برنامه از پيش تدوين شدهای برای تصاحب مطلق قدرت بوده است كه نه تنها از سر اشتباه و هوس نبوده كه تكرار چند باره آن نشان ميدهد كه گروههايی كه تا چندی پيش به پشتوانه بيوت شيوخ عالی رتبه، مردمان را از هر قماشی در كمال تنگ نظری و بی مسئوليتی میآزردند، نويسندگان را به دره میافكندند، روشنفكران را در خانه شان میكشتند و بيرحمانه مثله مینمودند، سخنرانیها را بر هم ميزدند، دانشجويان را در خوابگاهها وحشيانه ضرب و شتم میكردند و نماينگانشان را در زندانها شكنجه مینمودند واكنون خود صاحبان مناصب شده اند خود تصميم میگيرند و خود اجرا میكنند خون و خشونت را اسباب ترقی خود میپنداشتند.
١٨ تير به يقين برای چنين كارگزارانی روز بزرگی است. مليجكهايی كه خوش رقصی ديروزشان نان و نوای امروزشان را فراهم آورده است. چنين روزهايی را فراموش نخواهند كرد. ما نيز چنين روزهايی را از ياد نخواهيم برد چنان كه پيش از اين نيز گفته ايم اگر بساط آزادی و دموكراسی را نيز كامل برچينند و اگر دهانها بدوزند و سرها به دارها بياويزند و اگر مال و ناموسمان به ديگران بسپارند كه چند صباحی بيشتر بر سرير قدرت اقامت گزينند میتوان بخشید اما شلاق شداد زمان، کهنه زخم ١٨ تیر، بازداشت و ربودن دوستانمان، شکنجه و ضرب و شتم دانشجویان این مرز و بوم، کشته شدن عزت ابراهیم نژاد و روانهای آزرده و قلمهای شکسته را نمیتوان فراموش کرد .
همچنین ما فراموش نمیكنيم خيانت كسانی را كه به رای ملت پشت نمودند يا ترسيدند و مرعوب شدند و يا فريفتند و جانب نا حق گرفتند تا چنان شود كه ديگر هيچ روزنه اميدی به چشم مردمان نيايد. تا چنان شود كه حمله كنندگان ديروز به كوی دانشگاه و مدافعان تهاجم بر سرير قدرت نشسته اند و لاف پشتوانه مردمی را میزنند و با ابزار نظامی و پوششی انتخاباتی همه اركان قدرت را تسخير كنند.
ما به رسم آنچه كه بدان معتقديم اين قافله بی متاع را خواهيم بخشيد، اما فراموش نخواهيم كرد نا اهلی شان را كه شايد وقتی ديگر به رسم نقد شنيده ديگرانی شود كه از تاريخ عبرت ميگيرند و منافع ملت را بر مصالح هر نظامی برتری میدهند.
امروزصداها خاموش است نه پژواکی از خانه ملت به گوش ميرسد و نه فريادی از جانب ملت اما زنگها به صدا در آمدهاند. روزگار تحديد آزادی و تهديد مردم گذشته است. ١٨ تيرها فراموش نخواهند شد، حتی اگر چنين تراژدیهای بزرگی به مضحكه ريش تراشی پايان يافته تلقی شوند.
در ششمين سالگرد ١٨ تيرماه، بساط آزادی آنچنان جمع شده است كه ديگر اجازه هيچ برنامهای و مراسمی برای يادبود ١٨ تير ماه داده نمیشود و سركوب تنها پاسخ اعتراض است. میخواهند با حذف ١٨ تير ماه از صفحه تاريخ مكتوب، ياد ١٨ تير ماه را از خاطرهها محو كنند، غافل از آنكه نسلی از جوانان اين مرزو بوم حافظ رشادتهای آزاديخواهان ١٨ تيرماه خواهد بود و سرانجام از خاكستر كهنه زخم ١٨ تيرماه، ققنوس آزادی به پرواز در خواهد آمد.
شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
١٨/٤/٨٤