اکبر گنجی امروز يکی از سرشناس ترين زندانيان سياسی جهان است. اکبر گنجی يکی از مبارزين سرشناس ملی – مذهبی است. اکبر گنجی طی مبارزه ی رودرروی خود با مرگ و آمران به مرگش, از اقصی نقاط و از جانب گرايشات متفاوت فکری, مخالف و موافق مورد حمايت قرار گرفت. اکبر گنجی در مبارزه ی جانانه ی خود مورد حمايت بخش عمده ی جريان موسوم به ملی – مذهبی در ايران قرار نگرفت !
جنبشی که امروزه در ايران تحت عنوان جنبش ملی – مذهبی شناخته می شود, در جناح های راست و چپ خود ريشه در سالهای جنبش ملی شدن نفت و جرياناتی چون سوسياليست های خداپرست و نهضت آزادی دارد. سازمان مجاهدين خلق يکی از اين گرايشات را در دوره ای نمايندگی کرد و در سال های بعد راه ديگری گزيد, که در اين گفتار محدود مورد بحث و بررسی نيست. در سال های منجر به انقلاب شمار زيادی گروه های مسلمان با الهام از انديشه های دکتر علی شريعتی شکل گرفت, که به فاصله ی کمی مورد سرکوب خونين حکومت قرار گرفته, يا مثل ديگر سازمان های سياسی تار و مار شده و به هزيمت و شکست دچار آمدند, يا اينکه سال های طولانی زندان و شکنجه نصيب شان شد.
سال های پس از دوم خرداد, و گشايشی که در اثر فضای سياسی جامعه پديد آمد, راه بر طرح « قرائت های نوين » از مذهب تا حدودی باز گذاشت و به رغم تکفيرها و کفن پوشی های مرتجعين و گرايش فاشيستی حکومت, اين جنبش با تکيه بر دمکراتيسم پيگير جناح چپ خود, در جوامع دانشجويی و روشنفکری صاحب اعتباری بسيار چشمگير شد. انديشمندانی چون مجتهد شبستری, سروش, تقی رحمانی, حسن يوسفی اشکوری, محسن کديور و ... گرايشات مختلف اين قرائت های نوين را برجسته تر می کردند. در عرصه ی سياست نيز پيگيری سياسی روزنامه نگارانی چون رضا عليجانی, تقی رحمانی, اکبر گنجی و ... جنبشی قدرتمند و آگاهگر سازمان داد.
نهادهای اطلاعاتی رژيم برای ناکارآمد کردن اين جنبش در درجه ی اول به تعطيل کردن نشريات و روزنامه های آنان اقدام کردند, در قدم های بعدی با دستگيری های زنجيره ای اين مبارزانِ دمکرات, کوشيد اين جنبش را به سکوت وادارد. آخرين اقدام آنان دستگيری تقی رحمانی, رضا عليجانی و محمد بسته نگار و قطع ارتباط آنان با جهان خارج بوده است. رژيم با اين اقدام جناح چپ جنبش ملی – مذهبی را از متفکرين خود محروم کرد, و در عوض دست جناح راست را باز گذاشت. امکانات تبليغی ای که نهضت آزادی در سال های اخير به دست آورده است, هرگز در دوران مرحوم بازرگان نداشته است ؛ نهضت آزادی نيز در عمل و در هرجا به مثابه حافظ نظام – منتها با اندک انتقاداتی – عمل کرده است.
راستی در کارزار حمايت از گنجی, نهضت آزادی کجا ايستاده است ؟ اصلاح طلبان حکومتی, آقايان حجاريان, علوی تبار, جلايی پور, عبدی و ... کجايند ؟ مبارزين ملی – مذهبی, آنها که همواره در محدوده ی خارج از حاکميت بوده اند و سرکوب شده ی حکومت, در کارزار حمايت از گنجی, کجايند ؟ مهندس سحابی, يوسفی اشکوری, احسان شريعتی, اعظم طالقانی, سوسن شريعتی, نرگس محمدی و ..., در اين کارزار کجايند ؟ شايد با تاکتيک مبارزاتی برگزيده ی گنجی و يا شايد با عقايدش در « مانيفست جمهوری خواهی » توافق فکری نداشته باشند. اما در حرکت جمعی برای درخواست از او برای پايان دهی به اعتصاب غذايش نيز حاضر به همراهی نيستيد ؟
آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانيد
يک نفر در آب دارد می سپارد جان...