تهران- خبرگزاري كار ايران
دبيركل جنبش مسلمانان مبارز، گفت: در دو دهه اخير به دليل مغفول ماندن دموكراسي و عدم امكان نظارت اجتماعي بر قدرت يك طبقه اشرافيت جديد شكل گرفته است.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، حبيب الله پيمان در مراسم بزرگداشت سالگرد در گذشت آيتالله طالقاني و محمد نخشب با بيان اين كه دولت جديد كه شعار برقراري عدالت ميدهد و معتقد است كه عدهاي در دو دهه اخير ثروت اندوزي كردهاند، بايد مشخص كند كه اين ثروتاندوزي چگونه انجام شده است، افزود: دولت جديد بايد مشخص كند كه اين اشرافيت جديد چگونه شكل گرفته و چه مكانيزمي در نظام وجود دارد كه اجازه داده است چنين وضعيتي در جامعه ايجاد شود.
وي تصريح كرد: در دو دهه اخير عدهاي از كساني كه قدرت سياسي را به دست آوردهاند، توانسته بودند بر مراكز اقتصادي نيز مسلط شوند و به ثروت اندوزي و استفاده از رانتهاي اقتصادي بپردازند و به اين ترتيب طبقه جديد اشرافيت شكل گرفت.
پيمان كه تحت عنوان "تلازم آزادي و عدالت" سخن ميگفت با تأكيد بر اين كه عدالت در فقدان آزادي محقق نميشود و عدالت و آزادي دو وجهه يك واقعيت هستند، به تجربه جوامع سرمايهداري و سوسياليستي اشاره كرد و گفت: در هيچ كدام از اين جوامع كه يكي از آزادي و دموكراسي و ديگري عدالت را مغفول گذاشته، آزادي و برابري محقق نشده است.
وي تعريفي از عدالت كه به آزادي و حقوق اساسي انسانها توجه ندارد و عدالت را به معناي قرار گرفتن هر چيز در جاي خود ميداند را، تعريفي سنتي دانست كه در دين و قرآن وجود ندارد و اظهار داشت: براساس اين تعريف، وضعيت موجود جوامع عليرغم اينكه عدهاي در آن به عدهاي ديگر ظلم ميكنند، عادلانه است و نبايد تغيير كند.
دبيركل جنبش مسلمانان مبارز تصريح كرد: نميتوان به لحاظ نظري اين مفهوم را كه انسانها عليرغم جنسيت، دين و نژادشان برابر هستند را، رد كرد. بر اساس اين تعريف انسانها از نظر استعدادها, قابليتها و حقوق انساني برابرند. آزادي نيز از قابليتهاي انساني است پس انسانها حق دارند، آزاد باشد.
وي آزادي انديشه و وجدان را مقدم بر تحقق عدالت و اولين پيام انبيا برشمرد كه روشنفكران و سوسياليستها آن را ناديده گرفته و تلاش كردهاند عدالت را به زور بر جامعه حاكم كنند.
پيمان در بررسي جايگاه تاريخي عدالت، گفت: در جوامع اوليه، همبستگي و حيات جمعي ايجاب ميكرد كه برابري وجود داشته باشد، اما براساس ديدگاه ماركس، نابرابري زماني به وجود آمد كه مالكيت خصوصي و به دنبال آن سلطه سياسي شكل گرفت و آزادي از بين رفت.
وي با اشاره به ديدگاه ديگري در مورد از بين رفتن برابري كه بيشتر با واقعيتهاي اجتماعي ايران تطابق دارد، تصريح كرد: براساس اين ديدگاه در جوامع ابتدايي ايران، نوعي مشا و برابري وجود داشت كه اين برابري در پي جنگهايي كه روي داد و ناامنيهاي دايمي، از بين رفت.
پيمان افزود: در پي اين جنگها در جوامع، نظاميگري غلبه كرد و اين امر به جنگجويان امكان برخورداري از مزاياي بيشتري داد و نوعي اشرافيت نظامي شكل گرفت و به اين ترتيب، اول استبداد به وجود آمد و بعد مالكيت شكل گرفت.