اندیشمند گرامی، دوست عزیزم ناصر کاخساز در شب بزرگداشت مصدق در کلن گفت: مردان بزرگ به تاریخ می پیوندند، مصدق اما برای ما هم چنان موضوع آینده است. چرا که مصدق یادآور پروژه ای ناتمام در تاریخ ایران است. پروژه استقرار دموکراسی و حاکمیت ملی. پروژه ای که با کودتای 28 مرداد ناتمام ماند و تا امروز هم چنان برای ما ایرانیان یک پروژه در دستور است(نقل به معنی از سخنرانی ناصر کاخساز)
چه خوب شد که دوست عزیزم بیژن شاهمرادی از زندان جمهوری اسلامی برخلاف بسیاری از همرزمانمان جان به سلامت به در برد تا بعدها به صورت یک مدیر موفق و میهن پرست ایرانی درخارج از کشور به پشتوانه ای دلگرم کننده برای دوستان و هم رزمان قدیمی اش که حالا چون او دل در گرو ادامه پروژه ناتمام دموکراسی و حاکمیت ملی دارند، بدل شود.
فیلم تئاتر مصدق که تور جهانی آن از پاریس آغاز می شود و قرار است در همه شهرهای بزرگ اروپا و ایالات متحده به نمایش درآید، به همت و همراهی بیژن، و تلاش پیگیر نویسنده و کارگردان رضا علامه زاده و کوششهای بسیاری از دوستان دیگر از جمله مهدی اصلانی حالا آماده نمایش است. دوست گرامی دیگرم هنرپیشه و کارگردان تئاتر ناصر رحمانی نژاد که خود از مبارزان کهنه کار راه آزادی است، در نقش دکتر مصدق، دوست دیگرمان هومن آذر کلاه در نقش سرهنگ آزموده و سایر بازیگرانی که به اسم می شناسمشان و نه به رسم در ماههای گذشته کوشش های خستگی ناپذیری برای آماده کردن و به صحنه آوردن این اثر به خرج داده اند.
بیش از 50 سال از دوران کوتاه نخست وزیری مصدق و کودتای 28 مرداد می گذرد، اما هنوز هیچ کار هنری شایسته ای در زمینه سینما و تئاتر در این باره صورت نگرفته بود. واقعا جای پرسش است که چرا در این 50 سال گذشته کار مهمی در زمینه سینما و تئاتر در مورد این دوره بسیار مهم تاریخ ایران انجام نشده است؟ شاید پاسخ آن را به این صورت می توان داد که از مقطع کودتای 28 مرداد 32 تا انقلاب 57 به مدت 25 سال چنین فرصتی وجود نداشت. اما پس از انقلاب بهمن 57 چطور؟ هم طرفداران نظام سرنگون شده با اندیشه ملی و دموکراتیک مصدق بیگانه بودند، و هم نیروهای اصلی شرکت کننده و موثر در انقلاب هیچ یک به آرمان و راه مصدق تمایل و سازگاری نداشتند. تازه به قدرت رسیدگان که از تبار شیخ فضل الله و کاشانی بودند، از آغاز با هرچه "دموکراتیک و ملی" بود دشمنی داشتند. جریانات چپ هم چنان شیفته رادیکالیزم انقلابی و دشمنی با غرب بویژه آمریکا بودند که خواه ناخواه از اندیشه و آئین مصدق فاصله می گرفتند. نیروهای ملی و دموکرات نیز با چنان پراکندگی و بی سازمانی مزمنی دست به گریبان بودند که صدایشان چندان به گوش نمی رسید. و دست بر قضا شکست انقلاب، انزوای سریع گروههای سیاسی و غلبه و تحکیم استبداد دینی نیز خود نتیجه دوری از همین اندیشه و آئینی بود که 25 سال پیش از انقلاب با کودتای نظامی از قدرت به زیر افکنده شده بود.
حالا بیش از ربع قرن پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی ونیم قرن پس از کودتای 28 مرداد اندیشه میهن پرستانه و دموکراتیک مصدق روز به روز جای بیشتری در میان فعالان سیاسی مخالف استبداد و در لایه های مختلف جامعه ایران بویژه در میان دانشجویان و دانش آموختگان، به خود اختصاص می دهد. فیلم- نمایش مصدق که از تهیه کننده و کارگردان گرفته تا اکثر بازیکنان آن از فعالان گذشته و شناخته شده جریانات مختلف چپ می آیند، نشانه تحول دموکراتیک و میهن پرستانه ای است که اکثریت عناصر و آحاد جریانات چپ در ربع قرن گذشته درمتن آن زیسته و اندیشیده اند.
انگار باید نگرش تنگ نظرانه و ضد دموکراتیک مذهبی برای سالیان دراز قدرت را قبضه می کرد تا جریانات سیاسی ایران که به دلایل مختلف پیوند ارگانیکشان با تاریخ و هویت ملی شان بریده شده بود درمی یافتند که بدون استقرار دموکراسی و حاکمیت برخاسته از اراده ملت دعواهای طبقاتی و گروهی جریانات سیاسی متفاوت، بی معنا، بیهوده و برباد دهنده انرژی و فرصت های تاریخی است.
بازگشت به مصدق به این اعتبار برخلاف ادعای کسانی که از بیداری حافظه تاریخی ملی می هراسند بازگشت به گذشته نیست، مرده پرستی هم نیست بلکه توسل به آموزنده ترین درسهای تاریخ ما است. درسهائی که به ما یادآوری می کند که برای هر ملت منافع و مصالحی هستند که بالاتر از منافع و مصالح طبقاتی و حزبی و گروهی است. و آن منافع ملی است. ملتی که نتواند برای این منافع ملی و همگانی هم راه و هم دل شود در پرتگاه شکست و ورشکستگی قرار می گیرد. جریانات و کنش گران سیاسی جامعه آن گاه که منافع حزبی و گروهی را دانسته و یا ندانسته – فرق نمی کند- بالاتر از منافع ملی قرار می دهند به کژراهه شکست و نابودی می روند، کژ راهه ای که پایان آن نه سربلندی و افتخار که سرشکستگی و تلخ کامی است. شکست و تلخ کامی هم برای آنها و هم برای میهن.
آری اندیشه میهن پرستانه و دموکراتیک که در گذشته مورد تنفر و تحقیر طرفداران انواع مختلف استبداد از نوع پادشاهی آن تا مذهبی و استالینی قرار می گرفت تنها حلقه اتصال ملت برای رهائی از استبداد و استقرار دموکراسی و حکومت قانون در ایران بود. "جبهه ملی" مصدق از همین اندیشه و آئین سرچشمه می گرفت. امروز نیز برای نجات ایران از چنگال استبداد باید همگان منافع ملی را بر تر از مصالح گروهی و فردی قرار دهند و منافع و مصالح ملی را اساس جنبش ملی ضد استبدادی قرار دهند. پیام فیلم-تئاتر مصدق علاوه بر زیبائی های هنری و تحسین انگیز آن تلاشی در خور ستایش در همین راستا است. پیامی که نسل انقلاب برای نسل جوان ایران دارد.
دوشنبه 11 مهر 84
علی کشتگر