مبارزات کارگری در ایران در حال رشد است : نخست به دلیل وضعیت وخیم اقتصادی و اجتماعی و دوم به دلیل انباشت تجربه ی مبارزاتی در میان کارگران. تبلور این تجربه را در قالب ظهور تشکل های مستقل کارگری می بینیم. این تشکل ها به واسطه ی سازماندهی شان بسیار بهتر از تجمعات اعتراضی پراکنده ی گذشته در مقابل حملات، فشارها و توطئه های رژیم ایستادگی می کنند. این سازماندهی به بهایی سنگین و با تلاش فراوان پس از یک ربع قرن ممکن شده است.
اما این تشکل ها هنوز در ابتدای راه هستند ودرهمین جای راهست که به بیشترین حمایت ها نیاز دارند. چرا که اگر آنها بتوانند از پس دستگاه سرکوب رژیم برآیند و مقاومت خود را به صورت نهادینه درآورند در این صورت بسیار بیشتر از منابع خود جوش و درون جامعه ای بهره خواهند برد. پس وظیفه شناسی ما، بخصوص امروز، از اهمیت بالایی برخوردار است. یعنی در زمانی که سندیکاهای مستقل هنوز در چارچوب های محدود صنفی و پراکنده قرار دارند. حیات نهادینه که در آینده حاصل خواهد شد به آنها اجازه می دهد که فرصت پیدا کردن همدیگر را داشته باشند و در جستجوی ایجاد پیوندهای ساختاری میان خود باشند. این گام دیگری خواهد بود برای گسترش مبارزه ی طبقاتی و فراصنفی طبقه ی کارگر. اما در حال حاضر هنوز از آن مرحله دوریم : آنچه در حال حاضر مورد مشخص کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی به طورفوری از ما انتظار دارند عبارتند از :
حمایت تبلیغاتی
تماس با سازمان ها و سندیکاها در بیرون از ایران برای جلب خمایت و فشار بر رژیم
حمایت مالی فوری [1]
و تبادل نظر و انتقال تجارب
اگر تشکل های چپ ما با درکی دیالک تیکی و واقع گرایانه به تعامل سازنده با این حرکت مشخص کارگران شرکت واحد بپردازند می توانیم امیدوار باشیم که در نهایت، نخستین بنیادهای مستحکم یک مبارزه ی طبقاتی متشکل و سازماندهی شده در ایران شکل گرفته است. برخی از سازمان های چپ ایران با تحلیلی قالب بندی شده و ایدولوژی زده هنوز قادر به درک شرایط نوین این جنبش نیستند. علت این امر نیز بیشتر نا آشنایی آنها با بستر اجتماعی ایران و پتانسیل مبارزه ی سیاسی درآن است. طرح انتظاراتی که بیرون از توان و گستره ی این حرکت کارگران شرکت واحد است هر چند ازلحاظ نظری ارضاء کننده است اما واقعیت این است که این حرکت کارگری از پتانسیل بلافصل چنین خواست های آرمان گرایانه و غیر واقع گرایانه ای برخوردار نیست. لیکن محورهای در این اقدام کارگران شرکت واحد هست که اگر در میان یا دراز مدت مورد بهره مندی هوشمندانه قرار گیردمی تواند سبب توسعه یابی کمی و کیفی آن شود. باید نخست صبر و متانت لازم را داشته باشیم و اجازه دهیم که برای این کنش کارگری یک زیر بنای مستحکم شکل گیرد. اهمیت زیر سازی قوی مادی، محتوایی و تشکیلاتی برای این مبارزه آن است که بتوانیم به آن خصلت غیر قابل بازگشت دهیم. یعنی تبدیل به نخستین پیروزی متشکل و دوام دار کارگران بر سرمایه داری آخوندی –بازاری رژیم شود.
اهداف معین کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه عبارتند از :
- به رسمیت شناخته شدن حق تشکل سندیکایی مستقل
- آزادی کلیه بازداشت شدگان و بازگشت آنها به کار
- قبول قرارداد جمعی و طرح طبقه بندی مشاغل
- افزایش حقوق
در صورتی که مبارزه ی کارگران شرکت واحد در اهداف بالا به موفقیت دست یابد می توان امیدوار بود که یک جنبش صنفی-اجتماعی مهم از آن منتج شود. این جنبش، حتی در محدوده ی خواست های تاکتیکی بالا، آغاز عقب نشینی استارتژیک رژیم ئر مقابل مردم خواهد بود. زیرا اجبار حکومت به رعایت تامین سطح قابل قبولی از رفاه اقتصادی برای کارگران شرکت واحد و سپس سایر کارگران و مزدبگیران به معنای اختصاص بودجه های دولتی به بهبود وضعیت توده ها خواهد بود. امری که رژیم را از دست و دلبازی برای اهداف نظامی، مافیایی، امنیتی وایدئولوژیک خود محروم خواهد ساخت و به دنبال آن، تعادل قوا را میان توده های محروم و سرمایه داری سرکوبگر رژیم به هم خواهد زد و صفحه ی سیاسی را به نفع زحمتکشان خواهد چرخاند.
پس، حرکت کنونی کارگران شرکت واحد دارای خصلت فرا صنفی است اما این خصلت تنها به صورت بالقوه وجود دارد. برای بالفعل کردن نباید آنرا به طور کاذب و شتاب زده «سیاسی» ساخت. کافی است سرعت تحول درونی آنرا بر اساس ظرفیت های مادی و روانی بازیگران این مبارزه رعایت کنیم، بدین ترتیب خواهیم دید که این جنبش به واسطه ی وخامت اوضاع اقتصادی و حمایت وسیع ایرانیان در داخل و خارج، قدرت بالقوه ی خویش را به صورت بالفعل در خواهد آورد.
جان کلام،
امید است که با تفکر در باره ی این واقعیت، تمامی همیاران طبقه ی کارگر به دور از تشکل گرایی های خسته کننده و بی فایده ی همیشگی رفتارهای تفرقه افکنانه و خودخواهانه خویش را کنار زده و با احساس مسولیت در قبال دردهای روزانه ی طبقه کارگر ومحرومان ایرانی توجه عملی خود به این حرکت و سرنوشت آنرا افزایش دهند. پس از 27 سال برای نخستین بار شانس تاریخی پایه سازی یک جنبش اجتماعی توده ای در ایران بوجود آمده است، فرصت را ازدست ندهیم. باوربه اینکه توده های، آگاه، شجاع و سازمانده شده بهترین تغییرگران بن بست کنونی ایران هستند ما را به سمت تلاشی منظم، مداوم و صادقانه برای آگاهی رسانی، شجاعت آفرینی و سازماندهی توده ها می برد. اما این بار نباید به توده ها به عنوان مفعول مبارزه، که به عنوان بازیگران دارای اختیار نگاه کرد. یک نیروی به راستی انقلابی هرگز به دنبال این نیست که « توده ها را به سوی انقلاب بکشاند» بلکه تلاش می کند « توده ها را با ضرورت انقلاب برای تغییر سرنوشت شان آگاه سازد». تجارب جهانی و ایرانی انقلابی گری نشان می دهد که آن انقلابی تغییرات بنیادی، ضد طبقاتی، انسانی و دوام دار بوجود خواهد آورد که توسط توده های آگاه، دارای انتخاب و اختیار، خودسازماندهی شده و مجهز بوجود آید. تکرار تجربه های شکست خورده سودی در بر ندارد. باید طرحی نو در انداخت...
* *
www.korosherfani.com