حرکت کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه در حال رادیکالیزه شدن است. شنبه ی آینده درو تازه ای از اعتصبات آنها آغاز خواهد شد. این اقدام از مهمترین خیزش های کارگری در سال های اخیر است و ارزش آن را دارد که مورد توجه آن بخش از اپوزیسیون قرار گیرد که آینده ی ایران را نه در تصمیم شورای امنیت، بلکه در اراده ی کنش گرای نیروهای اجتماعی می بیند.
در چنین مواردی البته برخی اقدامات مانند تجمعات حمایتی و یا دیدار با سندیکاهای کارگری کشورهای اروپایی می تواند مورد نظر قرار گیرد. اما نباید فقط به این اقدامات معمول کفایت کرد. بررسی و درک خود این حرکت می تواند انگیزه ای باشد برای بسیاری از نیروهای رادیکال و چپ منفرد یا تشکیلاتی، تا از خواب زمستانی سیاسی خود برخیزند و به توان تغییر از درون باور آورند. تغییری به صورت بالقوه موجود که نیاز به باور و همت ما دارد تا سازماندهی و بالفعل شود.
بدیهی است که عدم حمایت گسترده ی فعال از جانب سایر اقشار اجتماعی یا حرفه ای در ایران قابل فهم است. سرکوب، تشتت اجتماعی و نبود آگاهی طبقاتی شکل گرفته از ضعف هایی است که مانع از تبدیل این حرکت صنفی به یک جنبش اجتماعی می شود. اما در خارج از کشورهیچ چیز مانع از این نیست که نیروهای مستقل و یا تشکیلاتی با ایجاد کانون های خود جوش و کوچک در حمایت فعال از این کارگران وارد عمل شوند. کانون هایی که می تواند فعالیت های مادی، ارتباطاتی یا تبلیغاتی را برای تقویت جنبش اعتراضی کارگران گسترش دهند.
بطور مثال یکی از نیازهای مبرم کارگران در داخل کشور، برای تدوام بخشیدن به جنبش خویش، نیازهای مالی است. جمع آوری کمک های مالی در جهت ایجاد یک صندوق حمایت از اعتصاب کنندگان ویا خانواده های کارگران بازداشت شده گامی است مهم و ضروری. با داشتن یک صندوق حمایت مالی کارگران در ایران با پشتگرمی وارد صحنه ی اعتراضات، اعتصابات، تحصن ها و غیره می شوند.
نکته ی دیگر، برای نیروهایی که در مرزهای ایران و یا در داخل کشور قادر به این کار هستند، انجام حمایت عملی مسلحانه ازاین کارگران اعتصابی است. حفاظت مسلحانه از این زحمتکشان معترض برای فرو ریختن دیوار ترس ضروری به نظر می رسد. سازمان های دارای نیروی مسلح در داخل کشور در مقابل سرکوبگران رژیم باید به دفاع مسلحانه از آنان بپردازند تا معادله ی نابرابر قوا را بهم زنند. تا زمانی که هزینه ی سرکوب پایین باشد رژیم به رایگان به آن خواهد پرداخت. این تنها با بالا بردن و سنگین کردن هزینه ی سرکوب است که دست نیروهای رژیم بسته خواهد شد. باید کارگران را دعوت کرد که در مورد ضرورت سازماندهی دفاع از خود بیاندیشند و اهمیت آنرا مورد نظر قرار دهند.
از سوی دیگر سایر اقشار اجتماعی و صنفی مانند دانشجویان، بیکاران، پرستاران و معلمان می بایست بادرک اهمیت جنبشی سراسری از حرکت هایی مانند حرکت روز شنبه ی کارگران شرکت واحد دفاع کنند ووارد صحنه شوند.ا اعتصاب همزمان دانشجویان، معلمان و یا کارگران سایر شرکت های بزرگ دولتی مانند ایران خودرو یا شرکت نفت می تواند گامی مهم برای تبدیل این جنبش به حرکتی خطر ساز برای رژیم باشد.
خلاصه اینکه به جای اختصاص تمام توجه خویش به پرونده ی اتمی رژیم، بهتر است به این فرصت عالی بپردازیم و با تقویت این حرکت صنفی، آفریننده ی یک جنبش اجتماعی رادیکال در کشور باشیم. جنبشی که می تواند در این شرایط بحرانی که رژیم تحت فشارهای بی سابقه ی خارجی قرار گرفته است زمینه ی عقب نشینی او را در مقابل خواست های صنفی، اقتصادی و اجتماعی توده ها و اقشار محروم فراهم سازد. بدون این فشار داخلی از جانب مردم، جمهوری اسلامی سیاست جنگ افروز نجات بخش خود را ادامه خواهد داد.
تا اینجا غرب با حمایت از رژیم به او اجازه می داد که مردم را عقب براند، اینک مردم با بهره وری از فشار غرب می توانند رژیم را به لبه پرتگاه ببرند. هوش سیاسی ایجاب می کند که هر یک از ایرانیانی که آزادی میهن را نه از راه موشک های و بمب افکن های آمریکایی و اسرائیلی، که از طریق جنبشی براستی مردمی می خواهند در شرایط کنونی آرام ننشیند. نباید فراموش کرد که در یک جامعه ی مستعد قیام یا شورش، آغاز یک جنبش وسیع و سرنوشت ساز همیشه از واقعه ای به ظاهر کوچک و خاص آغاز می شود. این تنها جسارت وهوشمندی بازیگران سیاسی و اجتماعی است که این تبدیل را ممکن می سازد.
هر کس باید راهی، مانند کارهایی که در این متن پیشنهاد شده، بیابد و در تعیین سرنوشت بومی ایران سهم خود را ادا کند. از یاد نبریم که اراده ی ما بالاترین نیروهاست. آزادی در انتظار ماست اگر بخواهیم.
*
www.korosherfani.com