- بايد متناسب با ظرفيت خود و دوستانمان شعار دهيم
خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسی
علیرضا علوی تبار ابراز عقيده کرد:جنبش دانشجويی همواره بايد در نظر داشته باشد که دانشجوها صلاحيت و مقبوليت اين را ندارند که به تنهايی يک جنبش ملی را هدايت کنند؛ اين واقعيتی است که جنبش دانشجويی بايد به آن توجه داشته باشد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) عليرضا علویتبار که در نشست جبهه مشارکت ايران اسلامی به مناسبت سالگرد ۱۸ تير، حادثه کوی دانشگاه، سخن میگفت، نيروهای درگير در واقعهی ۱۸ تير را به سه گروهی که «اصلاحطلبان، معترضان درگير و سرکوبگرها» خواند، طبقهبندی کرد و افزود: اصلاحطلبان به عنوان گروه اول، طيف گستردهای بودند که هم به صورت رسانهيی و هم در قالب شخصيتهای اصلاحطلب درون و بيرون حکومت، در اين موضوع حضور داشتند.
وی طيف گستردهی اصلاحطلبان را ترکيبی از سه نيروی مختلف با سه هدف متفاوت معرفی کرد و گفت: عدهای از اصلاحطلبان برای کسب قدرت، عدهای ديگر برای حفظ قدرت و عدهای برای تغيير ساختار قدرت وارد عرصه شده بودند، اما مشکل آنجا بود که از همهی اين سه نيرو يک توقع وجود داشت و اين در حالی است که نمیشود از سه نيرو با سه هدف متفاوت، يک انتظار واحد داشت.
اين مدرس دانشگاه با اعتقاد به اينکه با نگاه به ميزان آمادگی برای پرداخت هزينه، نوع تعامل با بخشهايی از قدرت و نوع تحليل از اوضاع و وضع موجود میتوان سه گروه يادشده را از يکديگر تميز داد، گفت: مثلا در اين مقطع زمانی، برخی در جبههی اصلاحات هر وقت تريبونی در اختيار میگيرند ابتدا به اصلاحطلبان انتقاد میکنند و به آنها که در قدرت هستند، هيچ کاری ندارند. اين مشخص میکند که آن عده تنها میخواهند رابطهی خود را با يک عده بهبود ببخشند.
علویتبار با بيان اينکه برخی اصلاحطلبان با اين ترکيب، يک استراتژی را دنبال میکردند، درعين حال جنبش اصلاحات را دارای يک استراتژی ناگفته و تصريح ناشده دانست و مدعی شد: اصلاحطلبان قصد داشتند برای رسيدن به اهدافشان سه گام بردارند؛ اول آنکه حاکميت دوگانه را کارکردی کنند و در گام دوم قصدشان تحقق حداکثر دموکراسی در چارچوب ساختار حقوقی موجود بود.
اين فعال سياسی، گذر کامل به دموکراسی را گام سوم اصلاحطلبان برشمرد و ابراز عقيده کرد: در ذهن اصلاحطلبان يک استراتژی با سه گام وجود داشت و آنها در زمان واقعهی کوی، خود را در گام اول میدانستند.
بر اساس اين گزارش، علویتبار در ادامهی سخنانش، الگوی رفتاری شخص سيدمحمد خاتمی را مورد اشاره قرار داد و افزود: آقای خاتمی برای خود يک اولويتبندی داشت که هميشه حاضر بود اولويت اول خود را حفظ کند، ولو به قيمت از دست دادن اولويتهای بعدی.
وی پرهيز از تنش و درگيری را اولويت اول رييسجمهور سابق کشورمان عنوان کرد و گفت: آقای خاتمی اگر به اين هدف میرسيد، به سمت اولويت دوم خود که گذر از بحران مشروعيت و مشارکت بود، پيش میرفت. ايشان به دنبال راهحلی بود که مشروعيت را برگرداند، اما اگر اين قضيه به اولويت اول برخورد میکرد، آن را رها میکرد.
علویتبار تغيير نظام تصميمگيری در امور عمومی جامعه را اولويت سوم خاتمی عنوان کرد و گفت: ايشان به شرط اينکه دو اولويت قبلی مخدوش نشود به سمت اين اولويت پيش میرفت.
اين مدرس دانشگاه، تنشزدايی با جهان خارج و همپيمانی با دنيا را اولويت چهارم سيد محمد خاتمی دانست و در عين حال متذکر شد: آقای خاتمی قبل از آنکه به رياستجمهوری برسد هم اين اولويتبندی را داشت و به همين دليل شاهد بوديم به محض اينکه قصد کرد کانديدای انتخابات شود، با برخی بزرگان نظام مشورت کرد.
وی با اعتقاد به اينکه خاتمی از انجام خيلی کارها به دليل همين اولويتبندی پرهيز کرد، در عين حال افزود: مجموعهای با اين استراتژی و ترکيب و چهرهی شاخص، يک طرف درگيری ۱۸ تير است و بايد يادمان باشد که نمیتوان از اين مجموعه توقع همه چيز داشت.
علویتبار در ادامه به ترکيب گروه معترضان درگير که پيش از اين در طبقهبندی خود آورده بود، اشاره کرد و گفت: يک جزء اين ترکيب، انجمنهای اسلامی و دانشجويی و نيروهای حول آنها بودند.
اين فعال سياسی با اعتقاد به اينکه جنبش دانشجويی همواره بايد در نظر داشته باشد که دانشجوها صلاحيت و مقبوليت اين را ندارند که به تنهايی يک جنبش ملی را هدايت کنند، اضافه کرد: اين واقعيتی است که جنبش دانشجويی بايد به آن توجه داشته باشد. جنبش دانشجويی میتواند يک جزء فعال از رهبریکنندهی جنبش ملی باشد، اما به تنهايی نمیتواند اين نقش را ايفا کند. در طول تاريخ نيز هرگاه اين جنبش به تنهايی هژمونی جنبش ملی را به عهده داشته، ثمرهی چندانی نگرفته است.
علویتبار با اعتقاد به اينکه هدايت جنبش ملی به يک رهبری ملی احتياج دارد، اظهار داشت: اگر جنبش دانشجويی هماکنون هم فکر میکند میتواند چنين نقشی را ايفا کند، در توهم است.
وی جنبش دانشجويی را در همهی مقاطع، بازوی اجرايی روشنفکران دانست و افزود: اگر جريان روشنفکری در هر زمانی متشتت و گيج باشد، جنبش دانشجويی هم متشتت و گيج خواهد شد.
اين فعال سياسی در گروه معترضان درگير «انقلابيون شرمگين» را به عنوان يک زيرگروه متصور شد و گفت: بين کسانی که به دنبال اصلاحات هستند يک سری انقلابيونی وجود دارند که خجالت میکشند بگويند ما به دنبال انقلابيم، اما در کنار اين يک گروه موجسوار در قضيهی ۱۸ تير مشاهده میشد. اينان کسانی بودند که میخواستند از اين فرصت استفاده کنند تا رهبری خود را در فضای سياسی به اثبات برسانند. ما در حادثهی ۱۸ تير شاهد بوديم گروهی شعارهای عجيب و غريبی میدادند که هيچ تناسبی با فضای اجتماعی نداشت. معلوم بود که قصد اينان فقط اين است که سوار اين موج شوند.
وی در ادامه، نيروهايی را که سرکوبگر ناميد، جريان سوم درگير در حادثهی کوی دانشگاه معرفی کرد و گفت که اين نيروها در ۱۸ تير کارآموزی کردند.
علویتبار با بيان اينکه رهبری اين جريان با يک محفل و باند خاص بود، اضافه کرد: در اينجا با باند خاصی مواجهيم که منابع جدیای دارد که میتواند آن را خرج کند. بخشی از اين منابع مربوط به اقتصاد زيرزمينی است و البته بخشی از آن ناشی از برخی بودجههاست که وقتی از حدی کلانتر میشوند، میتوانند اطرافشان را هم آباد کنند.
اين فعال سياسی اظهار داشت که اولين کارکرد و راهبرد اين نيروها مقابله با استراتژی اصلاحطلبان بود.
وی در بخش ديگری از سخنانش با ابراز اين عقيده که جريانی که امروز به قدرت رسيده، جريان راست افراطی است که در زمان قبل از انتخابات هم وجود داشت اما ما به آن بیتوجه بوديم، مدعی شد خطر آنچه آن را راست افراطی میناميد از راست محافظهکار هم بيشتر است.
به گزارش ايسنا، علویتبار در ادامهی سخنانش با بيان اينکه امروز میتوانيم از واقعهی ۱۸ تير آموزشها و عبرتهايی بگيريم، گفت: مثلا میتوان به اين فکر کرد که در مقابل امتيازاتی که به جناح مقابل داده شد، چه چيزی در مقابل آن گرفته شد؟
وی با بيان اينکه يکی ديگر از درسهای ۱۸ تير اين بود که خيلی لازم نيست همديگر را بزنيم،افزود: وضعيت اصلاحطلبان امروز مثل اهالی خانهای است که خانهشان را دزد زده و آنها به جای گرفتن دزد، ايستادهاند و تنها همديگر را میزنند.
وی گفت: معمولا گفته میشود وقتی به اسبهای گاری در سربالايی فشار میآيد، همديگر را گاز میگيرند.
اين فعال سياسی، در ادامهی سخنانش يکی ديگر از درسهای جدی ۱۸ تير را در اين دانست که متناسب با ظرفيتها شعار داده شود.
وی گفت: توصيهی دوستانهی من به جنبش دانشجويی اين است که مواضعی بگيريد که اگر ۵۰ تايتان را گرفتند، ۴۹ تايتان در آنجا عليه هم حرف نزنيد، مواضعی بگيريد که بتوانيد پای آن بايستيد.
علویتبار با بيان اينکه همهی ما بايد در جبههی اصلاحات متوجه باشيم که متناسب با ظرفيت خود و دوستانمان شعار دهيم، افزود: اگر غير از اين باشد قطعا مشکل ايجاد خواهد شد.
وی با بيان اينکه برای اين قضيه راهی جز عقل جمعی وجود ندارد، در پايان سخنان خود گفت: بعضی مواقع بنده به برخی دوستان میگويم هر وقت فکر کرديد که مثل امام خمينی(ره) شديد و میتوانيد با يک حرف ۲ ميليون را به خيابان بکشيد، يک ليوان آب خنک بخوريد. آن زمان که توانستيد يک موضع بگيريد و ۵۰۰ نفر را به خيابانها بکشانيد و ۲ ميليون هم پيشکشتان، آن موقع سخن بگوييد و عمل کنيد.
به گزارش ايسنا، در ابتدای اين جلسه، داوود روشنی نويسندهی کتاب «فرياد کوی» هم سخن گفت.
وی با بيان اينکه اين کتاب را منصفانه نوشته است، افزود: سعی کردم در نوشتن اين کتاب هرچند که خود صحنه به صحنه در واقعهی کوی حضور داشتم بیطرفانه رفتار کنم و همه چيز مستند باشد.
روشنی ادامه داد: در آن زمان حتی در بين مسوولان جوی وجود داشت که هيچکس همکاری نمیکرد، اما بنده طبق تحقيقات زيادی که به تنهايی انجام دادم اين کتاب را نوشتم.
نويسندهی کتاب «فرياد کوی» با اشاره به اينکه در اواخر دورهی اصلاحات کتاب از وزارت ارشاد مجوز گرفت، مدعی شد که در مرحلهی اعلام وصول، تيم بعدی که وارد وزارت ارشاد شدند از توزيع آن جلوگيری کردند و هماکنون کتاب در انبار است و چاپ نشده است.
وی در ادامه به شرح واقعهی ۱۸ تير و چگونگی آن پرداخت.
روشنی با اشاره به اينکه استعفای مصطفی معين در آن مقطع علاوه بر خواست خود وی ، خواست دانشجويان هم بود، گفت: از اين رو اين مساله طبق گفتهی برخی نقطه ضعف ايشان محسوب نمیشود.
نويسندهی کتاب «فرياد کوی» با بيان اينکه در آن زمان نگرانی دانشجويان اين بود که قضيه جناحی شود، افزود: اگر حادثهی ۱۸ تير جناحی میشد ديگر مسالهی صنفی و حمله به کوی مطرح نبود و اين حادثه به درگيری بين دو جناح تبديل میشد که هميشه هم وجود داشت.
روشنی در پايان سخنان خود ابراز اميدواری کرد کتابش اجازهی توزيع بگيرد.