چهارشنبه 29 شهریور 1385

سخنرانی محمود احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل، ايسنا

- اصلاحات جدی در ساختار و آيين کار شورای امنيت ضروری است
- مناسبات جهانی تحت فشار قدرتمندان غيرمسوولانه و غيرعادلانه شده است



خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسی

دکتر «محمود احمدی‌نژاد» رييس‌جمهور کشورمان، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل با بيان اين‌که گسترش بی‌وقفه سلاح‌های اتمی، ميکروبی و شيميايی، اشغال کشورها، توسعه درگيری‌ها و رعايت‌نکردن حقوق اعضای سازمان‌های بين‌المللی به عنوان رفتار بعضی قدرت‌ها از جمله آمريکا و انگليس، مهم‌ترين چالش‌های امروز جهان است، تاکيد کرد: اين جنايت‌ها ناشی از برخورداری بعضی کشورها از حقوق ويژه و خودساخته در اين سازمان، به ويژه در شورای امنيت است و تا زمانی که ساختار و آيين کار سازمان ملل اصلاح نشود، نمی توان انتظار داشت بی‌عدالتی، ظلم و زورگويی در جهان ريشه‌کن شود و يا گسترش نيابد.

رييس‌ جمهوری اسلامی ايران سه‌شنبه شب به وقت محلی در شصت و يکمين اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نيويورک سخنرانی و ديدگاهها و پيشنهادهای جمهوری اسلامی ايران را برای رفع و حل مشکلات و معضلات جهانی ارايه کرد.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، متن کامل سخنرانی دکتر احمدی‌نژاد به اين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين و الصلوه و السلام علی سيدنا محمد و آله الطاهرين و صحبه المنتجبين

اللهم عجل لوليک الفرج و العافيه و النصر و اجعلنا من خير انصاره و اعوانه و المستشهدين بين يديه

رياست محترم مجمع عمومی!

رؤسای محترم کشورها، رؤسای محترم نمايندگی‌ها!

عاليجنابان، خانم‌ها و آقايان!

خداوند حکيم عزيز و رحيم را سپاسگزارم که فرصت ديگری در اختيار اينجانب قرارداد تا به نمايندگی از ملت بزرگ ايران مطالبی را به سمع و نظر جامعه جهانی برسانم.

همچنين خداوند بزرگ را از بيداری روزافزون ملتها و حضور شجاعانه آنان در صحنه‌های مختلف بين‌المللی و اعلام نظر در قبال مسائل جهانی حمد و سپاس می‌گويم.

حق طلبی، خداجويی، عدالتخواهی و حمايت از کرامت انسانی، فرياد رسای امروز ملت‌های جهان است. نفی زورگويی و تجاوز، دفاع از مظلومان و صلح‌طلبی از ويژگی‌های ديگر ملت‌های مختلف جهان، به‌ويژه خواست نسل‌های نو و جوانان برومندی است که می‌خواهند جهانی پاک از آلودگی، تجاوز و بی‌عدالتی و سرشار از عشق و محبت بسازند. جوانان و نوجوانان حق دارند که عدالتخواه و حق‌طلب باشند و حق دارند آينده خود را بر اساس محبت و عشق و آرامش بنا کنند.

و خداوند را بر اين نعمت بزرگ نيز شاکرم.

سرکار خانم رئيس، عاليجنابان!

آن‌چه امروز بر بشريت می‌گذرد شايسته کرامت انسانی نيست، خداوند بشر را خلق نکرده است که بعضی بر بعضی ديگر ظلم و تجاوز روا دارند، عده‌ای با ايجاد جنگ و درگيری به غارت منابع، ثروت‌اندوزی و گسترش سلطه خود مشغول باشند و عده‌ای در فقر و رنج و مصيبت‌های ناشی از آن به سر ببرند، عده‌ای با تکيه بر سلاح و تهديد بخواهند بر جهان حکمرانی کنند و عده‌ای دائم در سايه تهديد و ناامنی زندگی کنند.

عده‌ای در هزاران کيلومتر دورتر از کشور خود سرزمين‌های ديگران را اشغال کنند، در امور آنان دخالت نمايند و بر منابع نفتی و غيرنفتی و گذرگاههای حياتی آنان مسلط شوند و عده‌ای در خانه خود روزانه بمباران شوند، بچه‌های آنان در خيابان‌ها و کوچه‌های وطن خود کشته شوند و خانه‌های آنان ويران شود.

اين گونه رفتارها در شأن بشريت نيست و با حق و عدالت و کرامت انسان مغايرت دارد. سوال اساسی اين است که در اين شرايط مظلومان جهان بايد به کجا شکايت ببرند؟ چه کسی يا سازمانی از حقوق مظلومان دفاع می‌کند و ستمگران را به جای خود می‌نشاند؟ کرسی قضاوت عادلانه جهانی کجاست؟

با ذکر نمونه‌هايی و مروری کوتاه بر اهم مسائل جهان امروز، موضوع بيشتر روشن می‌شود.

الف- گسترش بی وقفه سلاح‌های اتمی، ميکروبی و شيميايی

بعضی قدرت‌ها با افتخار از توليد سلاح‌های اتمی نسل‌های دوم و سوم خبر می‌دهند. آنان اين سلاح‌ها را برای چه می‌خواهند؟ آيا توليد اين سلاح‌های مرگبار و انباشت آنان در زرادخانه‌ها برای توسعه صلح و دموکراسی است؟ يا اين که سلاح‌های مزبور ابزار تهديد دولت‌ها و ملت‌هاست؟ مردم جهان تا کی بايد در سايه تهديد بمب‌های اتمی، ميکروبی و شيميايی زندگی کنند؟ قدرت‌های مولد چنين بمب‌هايی به چه چيز متعهد و در برابر جامعه جهانی چگونه پاسخگو هستند؟ و آيا مردم اين کشورها راضی‌اند سرمايه‌های آنان صرف توليد اين گونه سلاح‌های مخرب شود؟ آيا نمی‌توان به جای اتکا به سلاح‌های مرگبار و بمب، به عدالت، اخلاق و عقل متکی بود. آيا عقل و عدالت با صلح و آرامش سازگارتر است يا بمب‌های اتمی شيميايی و ميکروبی؟ اگر عقل، اخلاق و عدالت حاکم باشد، ريشه‌های ظلم و تجاوز می‌سوزد و تهديدها از بين می‌رود و دليلی برای منازعات باقی نمی‌ماند، زيرا اکثر منازعات دنيا ناشی از قانع نبودن به حق خود و اقدام به تجاوز و بی‌عدالتی است. عموم ملت‌ها به عدالت عشق می‌ورزند و از آن استقبال می‌کنند و حاضرند برای قوام آن فداکاری کنند.

آيا اگر قدرت‌های جهانی پرچم اجرای حقيقی عدالت و محبت و صلح را برافرازند ماندگارتر و محبوب‌ترند يا با ادامه تکثير سلاح‌های اتمی و شيميايی و تهديد دائمی توسط آنها؟ تجربه تهديد و به کارگيری سلاح اتمی جلوی روی ماست. آيا به جز گسترش نفرت‌ها و دشمنی‌ها در بين ملت‌ها سودی برای عاملان آن داشته است؟

ب- اشغال کشورها و توسعه درگيری‌ها

اشغال کشورها از جمله عراق اتفاق افتاده است و سه سال است که ادامه دارد. روزی نيست که صدها نفر به خاک و خون نيفتند. اشغال‌گران از برقراری امنيت در عراق ناتوان هستند. علی‌رغم تشکيل دولت و مجلس قانونی، دست‌های پنهان و آشکاری در تلاش است تا ناامنی و اختلافات را در جامعه عراق گسترش دهد و درگيری داخلی ايجاد کند.

شواهدی بر اراده اشغال‌گران برای رفع ناامنی‌ها مشهود نيست. تعداد زيادی از تروريست‌ها توسط دولت عراق دستگير شدند اما اشغال‌گران به دلايل گوناگون آنان را آزاد کردند.

به نظر می‌رسد توسعه درگيری‌ها و تروريسم توجيهی برای حضور نيروهای خارجی در عراق است.

با اين وضع مردم عراق بايد به کجا پناه ببرند و دولت عراق به چه کسی بايد شکايت کند؟

ضامن امنيت عراق کيست؟ ناامنی در عراق کل منطقه را متاثر می‌کند. آيا شورای امنيت می‌تواند نقشی در برقراری صلح و امنيت در عراق ايفا کند، در حالی که اشغال‌گران خود عضو دائم شورای امنيت هستند؟ آيا شورای امنيت می‌تواند تصميم عادلانه‌ای در اين مورد اتخاذ کند؟

به سرزمين فلسطين بنگريد.

ريشه مسائل فلسطين به جنگ جهانی دوم بر می‌گردد. به بهانه حمايت از بخشی از بازماندگان جنگ، سرزمين فلسطين را با جنگ و تجاوز و آواره کردن ميليون‌ها نفر از ساکنان بومی اشغال کردند و در اختيار تعدادی از بازماندگان قرار دادند و جمعيت زيادتری هم که اصولا از جنگ جهانی متاثر نبودند، از سراسر جهان در آن سرزمين جمع کردند و دولتی را شکل دادند؛ دولتی در سرزمين ديگران با مردمی جمع‌آوری شده از اطراف جهان و خارج از فلسطين و البته به قيمت آوارگی ميليون‌ها نفر از صاحبان اصلی آن سرزمين. اين فاجعه عظيمی است که در تاريخ کمتر اتفاق افتاده است. هنوز آوارگان در اردوگاههای موقت زندگی می‌کنند و بعضی از آنان با آرزوی بازگشت به وطن از دنيا رفته‌اند.

آيا هيچ منطق و قانون و استدلال حقوقی وجود دارد که چنين رويدادی را تاييد کند؟ آيا هيچ‌يک از اعضای سازمان ملل متحد می‌پذيرند چنين فاجعه‌ای در کشور آنان اتفاق بيفتد؟

آن قدر بهانه تاسيس رژيم اشغال‌گر قدس سست است که مدعيان اجازه نمی‌دهند کسی درباره آن سخن بگويد، چون با آشکارشدن حقيقت موضوع فلسفه وجودی اين رژيم از بين می‌رود، چنان‌که از بين رفته است.

فاجعه به استقرار يک رژيم در سرزمين ديگران ختم نمی‌شود. متاسفانه از نخستين روز تاسيس، رژيم مزبور به عنوان يک نيروی تهديدکننده دائمی در منطقه خاورميانه و با مقصد ايجاد جنگ و خونريزی، جلوگيری از پيشرفت کشورهای منطقه و به عنوان يک عامل تفرقه و تهديد و فشار بر مردم منطقه مورد استفاده برخی قدرت‌ها بوده است. ممکن است بعضی از حاميان اين رژيم از بيان اين سوابق ناراحت شوند، اما اين‌ها واقعيت است و نه افسانه؛ تاريخ جلو چشم ماست.

اما مهم‌تر از آن حمايت‌های غيرقانونی از چنين رژيمی است.

به سرزمين فلسطين نگاه کنيد. مردم در خانه‌های خودشان هر روز بمباران می‌شوند. فرزندان آنان در کوچه و خيابان کشته می‌شوند، اما هيچ مرجع قانونی حتی شورای امنيت قادر به حمايت از آنان نيست. چرا؟ از طرف ديگر دولتی با رأی مستقيم مردم و به صورت دموکراتيک در بخش کوچکی از سرزمين فلسطين تشکيل می‌شود، ليکن به جای حمايت مدعيان دموکراسی از او، وزرا و نمايندگان مجلس آن، جلو چشم جهانيان دستگير و زندانی می‌شوند.

چه شورا و سازمانی از اين دولت مظلوم حمايت می‌کند؟ و چرا شورای امنيت نمی‌تواند قدمی بردارد؟ در همين جا به لبنان اشاره می‌کنم:

۳۳ روز مردم زير باران بمب‌ها و گلوله‌ها به سر می‌برند و حدود ۵ / ۱ ميليون نفر آواره می‌شوند، برخی از اعضای شورای امنيت عملا در مسيری حرکت می‌کنند که فرصت لازم را برای متجاوز فراهم آورند تا اهداف خود را از طريق نظامی محقق سازد و ديديم که عملا شورای امنيت سازمان ملل متحد، تحت فشار برخی قدرت‌ها نمی‌تواند آتش‌بس را در همان روزهای اول تصويب و برقرار کند. شورای امنيت روزها به تماشای صحنه فجيع حملات به مردم لبنان می‌نشيند و فجايع قانا بارها تکرار می‌شود، چرا؟

در همه اين موارد پاسخ روشن است. مادام که عامل درگيری خود عضو دائم شورای امنيت باشد اين شورا چگونه می‌تواند به وظايف خود عمل کند؟

ج- رعايت‌نکردن حقوق اعضای سازمان‌های بين‌المللی

عاليجنابان!

در اينجا به بخشی از مظلوميت‌های ملت ايران و بی‌عدالتی که در حق آنان روا داشته می‌شود، اشاره می‌کنم:

جمهوری اسلامی ايران عضو آژانس انرژی اتمی و متعهد به معاهده NPT است. همه فعاليت‌های اتمی ما آشکار، صلح‌آميز و در معرض ديد بازرسان آژانس است. چرا با حقوق مصرح ما در قانون مخالفت می‌شود؟ چه دولت‌هايی مخالفت می‌کنند؟ دولت‌هايی که خود از چرخه توليد سوخت و انرژی هسته‌ای استفاده می‌کنند. بعضی از آنان از دانش هسته‌ای در مقاصد غيرصلح آميز هم نظير ساخت بمب‌های اتمی استفاده می‌کنند و حتی در به کارگيری آن عليه بشريت دارای سابقه سوء هستند.

به اين بی‌عدالتی‌ها چه سازمان و شورايی بايد رسيدگی کند؟ آيا شورای امنيت در جايگاهی هست که بتواند رسيدگی کند؟ و اجازه ندهد حقوق مسلم کشورها نقض شود و برخی قدرت‌ها مانع پيشرفت علمی کشورهای ديگر شوند؟

استفاده از شورای امنيت به عنوان ابزار تهديد بسيار نگران‌کننده است.

بعضی از اعضای دائم شورای امنيت که در منازعات بين‌المللی خودشان يک طرف منازعه هستند، به راحتی ديگران را با شورای امنيت تهديد و از قبل، محکوميت طرف مقابل خود توسط آن شورا را اعلام می‌کنند. سوال اين است که استفاده ابزاری از شورای امنيت چه توجيهی دارد و آيا شورا را از کارآيی ساقط و حيثيت شورا را مخدوش نمی‌کند؟ اين رفتار تا چه ميزان در کارآيی اين شورا برای برپايی امنيت موثر است؟

عاليجنابان!

مرور بر واقعياتی که اشاره شد ما را به اين حقيقت رهنمون می‌شود که متاسفانه عدالت قربانی زور و تجاوز می‌شود.

بسياری از مناسبات جهانی تحت فشار برخی از قدرتمندان، غيرمسئولانه، غيرعادلانه و تبعيض‌آميز است.

تهديد با بمب اتمی و تسليحات توسط برخی قدرت‌ها به جای احترام به حقوق ملت‌ها و حفظ و گسترش صلح و آرامش نشسته است.

ادعای حمايت از حقوق بشر و دموکراسی برای برخی قدرت‌ها تا وقتی است که بتوان از آن به عنوان ابزاری برای فشار و تحقير ساير ملت‌ها استفاده کرد، اما وقتی موضوع به منافع خود مدعيان بر می‌گردد، مفاهيمی نظير دموکراسی، حق انتخاب ملت‌ها، احترام به حقوق و شعور مردم، حقوق بين المللی و عدالت هيچ جايگاه و ارزشی ندارد، نظير آن‌چه در برخورد با دولت منتخب مردم فلسطين و يا در حمايت از رژيم صهيونيستی ديده می‌شود. اگر در فلسطين مردم کشته شوند، آواره شوند، زندانی و دستگير و محاصره شوند مهم نيست و به حقوق بشر هيچ آسيبی نمی‌رسد.

کشورها در استفاده از حقوق مصرح در قوانين بين‌المللی مساوی نيستند و برخورداری از اين حقوق، به اراده بعضی قدرت‌های بزرگ بستگی دارد.

ظاهرا شورای امنيت فقط برای تامين امنيت و حقوق برخی از قدرت‌های بزرگ مفيد است، اما اگر مظلومان زير بمباران‌ها نابود شوند شورای امنيت بايد سکوت کند و حتی آتش‌بس را تصويب نکند. آيا اين برای شورای امنيت که بايد حافظ امنيت کشورها باشد يک تراژدی تاريخی نيست؟

نظام حاکم بر مناسبات امروز به گونه‌ای است که برخی قدرت‌ها تصميم خود را بر تصميم بيش از ۱۸۰ کشور جهان حاکم می‌دانند و خود را معادل جامعه جهانی قلمداد می‌کنند. آنان خود را مالک و حاکم جهان و ساير ملت‌ها را دست دوم به حساب می‌آورند.

عاليجنابان!

سوال اين است که اگر دولت امريکا يا دولت انگليس که عضو دائم شواری امنيت هستند مرتکب تجاوز و اشغال و نقض قوانين بين‌المللی شوند چه رکنی از ارکان سازمان ملل متحد می‌تواند به جرم آنان رسيدگی کند؟ آيا شورايی که خود آنان با امتياز ويژه در آن عضويت دارند می‌تواند به جرم آنان رسيدگی کند؟ آيا تاکنون چنين امری اتفاق افتاده است؟

اما بالعکس ديده‌ايم اگر آنان با ملت يا دولتی مشکل پيدا کنند، آن دولت را به شورای امنيت می‌کشانند و خودشان در مقام شاکی، کار دادستان را هم انجام می‌دهند و در مقام قاضی حکم هم صادر می‌کنند و به مرحله اجرا می‌گذارند.

آيا اين نظام عادلانه است؟ آيا تبعيض از اين آشکارتر و ظلمی از اين واضح‌تر وجود دارد؟

متاسفانه اصرار مداوم برخی کشورهای سلطه‌طلب برای تحميل سياست‌های انحصارطلبانه خود به مراکز تصميم‌سازی بين‌المللی، از جمله شورای امنيت، باعث شده تا بی‌اعتمادی افکار عمومی جهانی نسبت به سازمان ملل متحد افزايش يابد، اعتبار و کارآمدی اين فراگيرترين نهاد نظام امنيت دسته‌جمعی، بيش از پيش خدشه‌دار شود.

عاليجنابان!

تا کی چنين وضعيتی در جهان قابل دوام است. ملاحظه می‌فرماييد رفتار بعضی قدرت‌ها، بزرگ‌ترين چالش امروز سازمان ملل متحد و سازمان‌های وابسته و شورای امنيت است. ساختار و آيين کار موجود شورای امنيت پاسخگوی انتظارات نسل حاضر و نيازهای امروز بشر نيست. اين ساختار و آيين کار، ميراث جنگ جهانی دوم است.

امروز اين واقعيت بر کسی پوشيده نيست که نياز حياتی و فوری شورای امنيت، مشروعيت و کارآمدی است. بايد اذعان داشت که تا وقتی اين نهاد نتواند به نمايندگی از کل جامعه بين‌المللی و به طور شفاف، عادلانه و دموکراتيک اقدام کند، نه مشروع خواهد بود و نه کارآمد. از سوی ديگر رابطه مستقيم سوءاستفاده از حق وتو با کاهش مشروعيت و کارآمدی شورا، اکنون وضوح بيشتری يافته و ديگر غير قابل انکار شده است.

تا زمانی که اين ساختار و آيين کار اصلاح نشود، نمی‌توان انتظار داشت که بی‌عدالتی، ظلم و زورگويی در جهان ريشه‌کن شود و يا گسترش نيابد.

آيا شايسته است مردم امروز جهان تابع تصميمات ۶۰ سال پيش باشند؟ و آيا نسل حاضر و نسل‌های نو حق ندارند خود برای جهانی که می‌خواهند در آن زندگی کنند، تصميم بگيرند؟

امروز اصلاحات جدی در ساختار و آيين کار شورای امنيت بيش از هر زمان ديگری ضروری است.

عدالت و دموکراسی حکم می‌کند که نقش مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان اصلی‌ترين رکن اين سازمان محترم شمرده شده و همين مجمع با تعريف سازوکار مناسبی نسبت به اصلاح ساختارهای سازمان ملل متحد اقدام کند و به‌ويژه شورای امنيت را از وضعيت موجود نجات دهد. در غير اين صورت و در کوتاه‌مدت حداقل از جنبش غيرمتعهدها، سازمان کنفرانس اسلامی و قاره آفريقا هر کدام يک نماينده با امتياز ويژه وتو به عنوان عضو دائم شورای امنيت انتخاب شوند تا تعادل حاصله مانع از اجحاف به ملت‌ها شود.

رياست محترم، عاليجنابان!

از سوی ديگر اخلاق و معنويت بايد جايگاه واقعی خود را پيدا کند. بدون اخلاق و بدون توجه به معنويت که در پرتو تعليمات انبيای الهی حاصل می‌شود، نمی‌توان عدالت و آزادی و حقوق بشر را تضمين کرد.

چاره عموم گرفتاری‌های امروز بشر توجه به اخلاق و معنويت و حاکميت انسان‌های صالح است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اگر احترام به حقوق انسان‌ها اصل باشد، بی‌عدالتی، بداخلاقی و تجاوز و جنگ معنايی نخواهد داشت.

انسان‌ها همه مخلوق خداوندند و همه صاحب کرامت و احترام هستند.

کسی بر کسی برتری ندارد. کسی يا دولتی نمی‌تواند برای خود امتيازات ويژه قائل شود و هيچ دولتی نبايد حقوق دولت‌های ديگر را ناديده بگيرد و با نفوذ در سازمان‌های بين‌المللی خود را معادل جامعه جهانی قلمداد کند.

شهروندان آسيايی، افريقايی، اروپايی و امريکايی با هم برابرند. بيش از ۶ ميليارد جمعيت جهان همه برابر و محترم هستند.

عدالت و حفظ کرامت انسان دو رکن اساسی حفظ صلح، امنيت و آرامش پايدار در جهان هستند. از اين روست که ما می‌گوييم:

صلح و آرامش پايدار در جهان فقط مبتنی بر عدالت، معنويت، اخلاق، مهرورزی و حفظ کرامت انسانی ممکن است.

صلح، پيشرفت و امنيت حق همه ملت‌ها و دولت‌هاست.

همه ما عضو جامعه جهانی هستيم و حق داريم بر ايجاد فضايی مملو از محبت و عشق و عدالت تاکيد ورزيم.

همه اعضای محترم سازمان ملل متحد متاثر از حوادث شيرين و تلخ جهان امروز هستند.

ما می‌توانيم با اتخاذ تصميمات منطقی و قاطع راه را برای زندگی بهتر نسل‌های حاضر و آينده باز کنيم.

ما با همکاری يکديگر می‌توانيم علل و ريشه‌های تلخی‌ها و ناکامی‌ها را بخشکانيم و به جای آن کام ملت‌های خود را با تقويت عناصری نظير اخلاق، معنويت، عدالت که پايدار هستند، شيرين کنيم.

ملت‌ها براساس فطرت الهی به دنبال خير و نيکی و کمال و زيبايی هستند. ما با اتکا به خواست ملت‌هايمان خواهيم توانست قدم‌های بزرگی در اصلاح امر برداريم و راه را برای کمال بشريت هموار بسازيم. ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با اراده خداوند متعال عدالت، صلح و نيکی دير يا زود در جهان مستقر خواهد شد. مهم اين است که ما نيز سهمی در برپايی عدالت و نيکی در جهان داشته باشيم.

خداوند قادر و رحيم که خالق جهان است، حاکم و مالک جهان نيز هست. اوست که امر به عدالت می‌کند و اوست که از بندگان خود می‌خواهد بر مبنای خير و نيکی و تقوا پشتيبان هم باشند و در فساد و تباهی از يکديگر حمايت نکنند.

او از بندگان خود می‌خواهد به نيکی‌ها و خوبی‌ها امر کنند و يکديگر را از زشتی‌ها و بدی‌ها باز دارند.

همه پيامبران الهی از حضرت آدم (ع) تا حضرت موسی (ع) و از حضرت موسی تا حضرت عيسی (ع) و از او تا پيامبر اسلام حضرت محمد (ص) بشر را به توحيد، عدالت، برادری و عشق و محبت دعوت کرده‌اند.

آيا نمی‌توان بر مبنای توحيد و عدالت و عشق و احترام به حقوق انسان‌ها، دنيای بهتری ساخت و دشمنی‌ها را به دوستی تبديل کرد؟

من با صدای بلند اعلام می‌کنم امروز جهان بيش از هميشه نيازمند انسان‌های صالح و عدالتخواه و عاشق بشريت و بالاتر از همه نيازمند انسان صالح کامل و منجی حقيقی است که موعود همه امت‌ها و برپا کننده عدالت و صلح و برادری خواهد بود.

ای خدای بزرگ! مردم بندگان تو هستند و تو خود بر هدايت و رستگاری آنان تاکيد داری. تو خود انسان کامل و موعود امم را بر بشريت تشنه عدالت ارزانی دار و ما را از رهپويان و تلاش‌گران برای ظهور و حرکتش قرار بده.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'سخنرانی محمود احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016