جمعه 17 فروردین 1386

مصدق و احمدی نژاد، کوتوله ها و درازها، ابراهيم نبوی

اصولا مقايسه احمدی نژاد و مصدق مثل مقايسه آثار داوينچی با گالری داداشی است و معمولا تا وقتی آدم يا کارمند گالری داداشی باشد يا بخواهد تابلوی کپی به نورسيده ها قالب نکند، از او طرفداری نمی کند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

کارل مارکس: اتفاقات در تاريخ دوبار تکرار می شود، بار اول تراژدی و بار دوم کمدی


مصدق وقتی توسط مردم به قدرت رسيد

مصدق را که می شناسيم و می شناختيم، احمدی نژاد را هم در اين چند سال به اندازه کافی شناختيم. تفاوتهای احمدی نژاد و مصدق از نظر من به اين شرح است:

۱) مصدق وقتی جوان بود به دانشگاه رفت و حقوق خواند و در فرنگ تحصيل کرد و بعد به خاطر لياقتش نماينده مردم در مجلس شد، احمدی نژاد وقتی جوان بود دانشگاه را تعطيل کرد و بعد برای ماموريت به فرنگ رفت و وقتی برگشت، سه بار نامزد مجلس شد، اما مردم به او رای ندادند.
۲) مصدق وقتی نامزد انتخابات شد، با وجود اينکه وزارت کشور و نيروهای نظامی و انتظامی و دربار تقلب زيادی کرده بود، اما آنقدر رای آورده بود که نتوانستند او را وکيل نکنند، احمدی نژاد وقتی نامزد انتخابات رياست جمهوری شد، آنقدر نيروهای نظامی و انتظامی و بيت و شورای نگهبان تقلب کردند تا به زوررئيس جمهور شد.
۳) مصدق وقتی نخست وزير شد، دربار و نيروهای حکومتی و فدائيان اسلام مخالفش بودند و نمی خواستند دولتش را اداره کند، اما کشور را اداره کرد. احمدی نژاد وقتی رئيس جمهور شد، تمام مجلس و روحانيون و حکومت و بيت پشت سرش بودند و به او کمک کردند که هر کاری می خواهد بکند، اما خودش چون عرضه نداشت هر روز يک اشتباه کرد.
۴) مصدق وقتی نخست وزير شد از طريق استفاده از ديپلماسی و با استفاده از وکلای ايرانی و اروپايی حقی به نام ملی کردن نفت را به دست آورد، اما احمدی نژاد وقتی سرکار آمد، نه تنها نتوانست پول نفت را حفظ کند، بلکه گاز را هم از دست داد و حقی را که قبل از او داشت به دست می آمد، از دست داد.
۵) مصدق می خواست نفتی را که وجود داشت و منافعش را انگليس می برد، به نفع ملت ملی کند، احمدی نژاد نفت و گازی را که ملی شده بلد نيست استفاده کند، و به دنبال انرژی هسته ای است که تمامش وابسته است و اصرار بر ملی کردن آن کشور را نابود می کند.
۶) مصدق وقتی سرکار آمد، يک پيرمرد اهل سياست و باشعور بود که تلاش کرد تا نيروهای ملی را برای اداره کشور به کار بگيرد و هميشه توسط دربار زير فشار بود، احمدی نژاد وقتی سرکار آمد، يک جوان بی تجربه و بی سياست بود که فقط می خواست کشور را از دست نيروهای ملی بگيرد و دولت را زير نفوذ بيت نگه دارد.
۷) مصدق برای حفظ حقوق ملت به دولت های دموکرات در مقابل انگليس و روسيه نزديک شد، احمدی نژاد با دولت های ديکتاتور در مقابل اروپا و آمريکا متحد شد و فقط پول کشور را به باد داد.
۸) مصدق برای اداره کشور چون پول نفت نداشت از مردم کمک گرفت ولی نتوانست کشور را بخوبی اداره کند. احمدی نژاد برای اداره کشور بيشترين پول نفت را همراه با ذخيره ارزی به عنوان وام برای جذب مردم به ملت داد، در نتيجه اقتصاد کشور را هم نابود کرد.


احمدی نژاد پس از رسيدن به قدرت برای ديدار رهبری می رود.

۹) در تمام دوره حکومت مصدق اکثر روشنفکران و طنزنويسان و اهل فکر از او حمايت کردند چون جنبش ملی شدن نفت منافع ملی را تامين می کرد، اما در دوره احمدی نژاد هيچ کدام از روشنفکران و طنزنويسان و اهل فکر از احمدی نژاد حمايت نکردند، چون احمدی نژاد عليه منافع ملی عمل می کرد.
۱۰) مصدق در ميان صد نفر از سياستمداران روز ايرانی زمان خود تقريبا از همه بلندتر و سياستمدارتر بود، اما احمدی نژاد در ميان صد نفر از سياستمداران روز ايرانی زمان خود تقريبا از همه کوتوله( غير فيزيکی) تر و بی تدبير تر بود.
۱۱) روشنفکران طرفدار مصدق اگر از او حمايت می کردند، تحت فشار قرار می گرفتند، اما روشنفکران طرفدار احمدی نژاد اگر از او حمايت کنند، مورد حمايت قرار می گيرند.
۱۲) مصدق باعث ايجاد آبرو و حيثيت برای ايرانيان در تاريخ ايران و در جهان شد، اما احمدی نژاد حيثيت و آبروی ايرانيان را در يک دوران تاريخی و در سراسر جهان از بين برد.
۱۳) وقتی مصدق جايی می رفت، ملت برای ديدنش هجوم می آوردند، اما وقتی احمدی نژاد به جايی می رود برای جمع کردن مردم بايد مدارس را تعطيل کنند.
۱۴) تقريبا همه کارشناسان داخلی و خارجی عمل مصدق را اقدامی به در جهت حفظ منافع ملی ايران می دانند و تقريبا همه کارشناسان داخلی و خارجی عمل احمدی نژاد را اقدامی مغاير با منافع ملی ايران می دانند.
۱۵) وقتی مصدق می خواست نفت را ملی کند، دهها تن از کارشناسان و خردمندان به او کمک کردند تا چنين کاری صورت بگيرد، اما وقتی دهها تن از کارشناسان و خردمندانی مانند لاريجانی و ظريف و خرازی و هاشمی و خاتمی تصميم گرفتند برای حفظ منافع ملی ايران کاری کنند که رفتار احمدی نژاد اصلاح شود، او با شيوه های ماجراجويانه تمام زحمات اين افراد را هدر داد.
۱۶) مصدق هر وقت به دادگاه رفت يا متهم بود يا وکيل، احمدی نژاد هر وقت به دادگاه رفت يا از روزنامه ای شکايت کرده بود، يا برای دادن شهادت برای تعطيل روزنامه ها به دادگاه رفته بود.

نتيجه گيری اخلاقی: اصولا مقايسه احمدی نژاد و مصدق مثل مقايسه آثار داوينچی با گالری داداشی است و معمولا تا وقتی آدم يا کارمند گالری داداشی باشد يا بخواهد تابلوی کپی به نورسيده ها قالب نکند، از او طرفداری نمی کند.

نتيجه گيری سياسی: اطلاع نداشتن از گذشته اشکالی ندارد، اما اينکه آدم در مورد وضع امروز خودش را به خريت بزند، اشکال دارد.

نتيجه گيری غير اخلاقی: داداش! شما هرچی می خوای در مورد مصدق و احمدی نژاد و آدمهايی که دست شان زير سنگ نيست، حرف بزن، فقط آدم نفروش.

[به نقل از دوم دام دات کام، وبلاگ ابراهيم نبوی]

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'مصدق و احمدی نژاد، کوتوله ها و درازها، ابراهيم نبوی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016