آفتاب: يک تحليلگر مسايل سياسی با غلط شمردن جدايی ملت و دولت ايران در ادبيات بوش خواستار رفع پيششرط از سوی آمريکا برای مذاکره با ايران شد.
ماشاءا... شمسالواعظين در گفتوگو با خبرنگار سياسی آفتاب با اشاره به بخشی از سخنان بوش که در نطق سالانهاش در ارتباط با ايران بيان کرد گفت:«در نطق سالانه رييسجمهور آمريکا در ارتباط با موضوع هستهای و مسائل ايران حرف تازهای ديده نشد به جز يک مورد که ايالات متحده آمريکا قبلا از زبان کاندوليزا رايس وزير امور خارجه اين کشور در اجلاس داووس و پس از آن از زبان جرج بوش در سخنرانی سالانهاش در کنگره بر تمايل ايالات متحده مبنی بر برقراری روابط عادی با تهران تاکيد کرد.»
اين فعال سياسی با اشاره به اين موضوع اظهار داشت: «اين زبان جديدی است که ايالات متحده به کار میبرد اما مشروط کردن برقراری روابط با ايران به تعليق غنیسازی اورانيوم متقابلا اين حق را نيز به ايران میدهد که برقراری مذاکره را مشروط کند.»
سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات اظهار عقيده کرد: «با توجه به اعلام آمادگی آمريکاو ايران به انجام مذاکره درباره عراق، شرطگذاری از سوی دو طرف بايد کنار گذاشته شود و بحثهای اختلافانگيز پشت ميز مذاکره طرح شود.»
وی تاکيد کرد: «چنانچه از قبل شرط و شروط گذاشته شود ديگر چيزی برای مذاکره نمیماند بنابراين دو طرف بهتر است شرطگذاری را کنار بگذارند.»
شمسالواعظين با اشاره به بخشی از سخنان بوش خطاب به ملت ايران و همچنين دولت ايران اظهار داشت: «ايالات متحده بايد از جداسازی ملت و دولت ايران در ادبيات خود پرهيز کند، چرا که با اين هدف میخواهد بدنه سياسی را از بدنه اجتماعی جامعه ايران جدا کند.»
وی خاطرنشان کرد: «اين شيوه غلطی است که يک کشور ادبيات خاصی را در مورد يک ملت و دولت به کار ببرد کاری که آمريکا به آن مبادرت کرده. اين موضوع نشان میدهد که مشاوران بوش در اين زمينه دچار خطا شدهاند.»
اين روزنامهنگار و فعال سياسی افزود:«ايالات متحده بايد اين ادبيات را کنار بگذارد و با ايران بر سر حوزههای منافع مذاکره کند.»
وی تصريح کرد: «از سوی ديگر ايران نيز بايد به استراتژی واقعگرايی مبتنی بر موازنه قوا در جهان امروز توجه کند.»
به گفته وی:«کافی نيست که ايران حق داشته باشد غنیسازی کند و کافی نيست که در جهان امروز اين حق داشتن به ايران اجازه دهد که تحريمهای شديدتری را عليه اقتصاد کشور بپذيرد. بلکه بايد به نکته ديگری توجه کند که حق، تعيين کننده پايداری و عدم پايداری کشورها در روابط بينالملل نيست بلکه موازنه قدرت تعيين کننده رفتار کشورهاست.»
وی در پايان خاطرنشان کرد: «ايران بايد به اين نکته توجه کند و استراتژی هستهای خود را بر اين مبنا قرار دهد و در صورت پذيرش چنين فرضيهای بسياری از نگاههای ايران به پرونده هستهای تغيير خواهد کرد.»