شايسته بود دولت اصولگرا و مکتبی احمدینژاد از بازماندگان آيه`ا... کاشانی يا همسر شهيد نواب صفوی دعوت به عمل می آورد. معرفی شخصيتهای خائنی مانند دکتر فاطمی و مصدق بهعنوان الگو به نسل جوان قطعاً مورد نظر رئيسجمهور مکتبی نيست.
حجت الاسلام روانبخش از شاگردان ارشد آيت الله مصباح يزدی طی يادداشتی از ديدار رئيس جمهور با همسر دکتر فاطمی انتقاد کرد!
به گزارش «فردا» در يادداشت نشريه پرتو سخن با اشاره به انعکاس اين خبر در نشريات اصلاح طلب آمده است: هفته گذشته در شب ۲۰ فروردين آقای دکتر احمدینژاد در حالی که معاون ايشان آقای رحيم مشايی نيز حضور داشت با خانم سطوتی همسر دکتر حسين فاطمی (وزير خارجه کابينه ملی دکتر مصدق) ديدار کرد. آقای احمدینژاد با اشاره به اينکه نسل جوان و نسلهای آينده بايد بدانند که ملت ما چه سرمايههای عظيمی داشته است تصريح کرد: در طول تاريخ نقش ملت ايران برای رساندن بشريت به جايگاه واقعی خود هميشه ممتاز بوده است. رئيسجمهور با تقدير و تشکر از هديه کتابچه خاطرات دکتر فاطمی مربوط به ماههای قبل از اعدام وی در زندان گفت: اين خاطرات و يادداشتها سند ارزشمند و متعلق به ملت بزرگ ايران است که در اختيار مورخين قرار خواهد گرفت. رئيسجمهور افزود: دکتر فاطمی در راه آرمان خود جوانمردانه ايستاد و مبارزه کرد. ايشان همچنين با يادآوری شکنجهها و ظلمهايی که در آن دوران به دکتر حسين فاطمی روا داشته شد خاطر نشان کرد؛ دکتر فاطمی پايبند منافع ملت و نه منافع شخصی بود و افتخار کشته شدن را بر ننگ وابستگی به بيگانگان ترجيح داد.
وی در ادامه نوشته است: خبر اين ديدار با عنوان «ديدار احمدینژاد با همسر وزير خارجه مصدق» همراه با تصويری بزرگ از اين ديدار مورد استقبال روزنامههای مدعی اصلاحطلبی در صفحه اول قرار گرفت. روزنامه کارگزاران، ارگان حزب کارگزاران - که سخنگوی آن افتخار میکند حزبش ليبرال دموکرات است - با بهانه قرار دادن اين خبر، به احيای جبهه ملی و مصدق و راه و رسم آن پرداخت.
به گزارش «فردا» اين نويسنده يادداشت نشريه پرتو سخن در ادامه درباره آثار و تبعات آن ديدار نکاتی را تذکر داده است و با اشاره به انتخاب اين سوژه برای ديدار رئيس جمهور در شب جشن هسته ای نوشته است: شايد حکمت انتخاب اين سوژه توسط هماهنگکننده اين ديدار، آن هم در اين زمان اين بوده که بنا بر منابع تاريخی مورخين ملیگرا نقش اساسی در ملی شدن صنعت نفت را دکتر حسين فاطمی ايفا نموده و انجام اين ديدار در شب جشن هستهای و سالگرد دستيابی ملت ايران به فناوری هستهای میتوانست سوژه مناسبی باشد! ولی به نظر میرسد چنانچه اين ديدار در راستای اين هدف انجام شده باشد، شايسته بود دولت اصولگرا و مکتبی احمدینژاد در چنين شبی که دانشمندان بسيجی و مخلص ما با اعتقاد به نيروی لايزال و امدادهای الهی چنين شگفتیهايی آفريدهاند از بازماندگان آيه`ا... کاشانی يا همسر شهيد بزرگ اسلام نواب صفوی که با گلوله ياران او رزمآرا به جهنم فرستاده شد و زمينه برای رویکار آمدن دولت مصدق و ملی شدن نفت فراهم گرديد دعوت به عمل آيد زيرا پس از اعدام انقلابی رزمآرا بود که پارلمان ايران با پشتبانی آيه`ا... کاشانی، رياست مجلس وقت، و حمايت جبهه ملی، ملی شدن صنعت نفت را تصويب کرد. به گواهی تاريخ و با استناد به اسناد بهجای مانده، فدائيان اسلام با از ميان برداشتن مانع اصلی (رزم آرا)، نقش اساسی و انکار ناپذيری در آفرينش اين پيروزی ايفا کردند که خشم انگلستان را برانگيخت بنابراين شايسته بود مشاورين محترم پيشنهاد ملاقات با همسر شهيد نواب صفوی يا خانواده آيها... کاشانی يا خليل طهماسبی (ضارب اصلی رزمآرا) بود، را مطرح میکردند.
روانبخش در ادامه با اشاره به صحبت های احمدی نژاد در ديدار با همسر دکتر فاطمی مبنی بر اينکه نسل جوان و نسلهای آينده بايد بدانند که ملت ما چه سرمايههای عظيمی داشته است، و او را اينگونه ستودهاند که «در راه آرمان خود جوانمردانه ايستاد و مبارزه کرد.» نوشته است: درباره شخصيت فاطمی، تحليلها و برداشتهای متناقضی وجود دارد: از يک سو مصدق او را از پيشنهاد دهندگان ملی شدن صنعت نفت و شهيد راه وطن معرفی کرده که پس از کودتای ۲۸ مرداد توسط مأموران شاه دستگير و در چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۳۳۳ به اعدام محکوم و حکم اجرا گرديده است و از سوی ديگر پيش از آن عبدالحسين واحدی (از اعضای فدائيان اسلام)، دکتر فاطمی را بزرگترين مانع اجرای احکام الهی تشخيص داده و به عبدخدايی گفته بود «ابتدا بايد او را از ميان برداريم تا بتوانيم مصدق را وادار به تسليم در برابر نظارت اسلامی خود کنيم.» در همين راستا فاطمی توسط عبدخدايی مورد حمله قرار گرفت و از ناحيه شکم مجروح شد.
البته يک سال و اندی پس از آن حادثه با نامهای که ميان وی و شهيد نواب صفوی رد و بدل شده به نظر میرسد روابط جمعيت فدائيان با وی تا حدودی حسنه شده بود و اظهار نظر عبدخدايی در مصاحبه با هفتهنامه شهروند که «ای کاش من با شليک خود باعث مجروحيت يک انسان نمیشدم که از عمل من رنج ببرد» شايد ناظر به همين موضوع باشد. به هر حال موقعيت دکتر فاطمی در حکومت مصدق يک موقعيت متناقضی است و تاريخ درباره او چندان شفاف نيست.
ديدار خوب يا بد؟!
به گزارش «فردا» حجت الاسلام روانبخش با مبهم ناميدن شخصيت دکتر فاطمی نوشته است: شخصيت دکتر فاطمی مبهم و غير شفاف است ولی جا دارد با نگاهی به برخی مواضع سياسی وی که در تاريخ به صورت شفاف آمده از تمجيد و تعريف و الگو سازی نامناسب برای نسل جوان پرهيز کرد.
وی با بيان اينکه يکی از اقدامات دولتی که دکتر فاطمی مغز متفکر و موتور لوکوموتيو آن بود، زندانی کردن شهيد نواب صفوی به مدت ۲۲ ماه بود؛ به طرح چند سوال درباره شخصيت دکتر فاطمی پرداخته و نوشته است: اکنون پرسشهايی که باتوجه به اين مواضع و گفتارها، درباره شخصيت فاطمی به ذهن خطور میکند اين است:
۱. دکتر فاطمی که به اعتراف مورخان ملیگرا، مورد اعتمادترين يا دکتر مصدق، «پسر سوم مصدق» و «موتور لوکوموتيو او» بوده و هنگام مرگ جمله «زنده باد مصدق» به عنوان آخرين کلام بر لبانش نقش بسته بود، چرا در برابر دستگيری و زندانی شدن شهيد نواب صفوی به مدت ۲۲ ماه سکوت اختيار کرد و آيا اين موتور لوکوموتيو در دستگيری ايشان هيچ نقشی نداشته است؟!
وی در شرح ادعای خود می نويسد: به نظر میرسد دليل سکوت يا همکاری وی با مصدق اين بود که وی فدائيان اسلام را از عوامل اينتلجنت سرويس انگليس میدانست؛ موضوعی که پس از ترور وی چند بار بر زبانش جاری شد!! شهيد عبدالحسين واحدی در برابر اينگونه اتهامات به فدائيان اسلام اظهار داشت: «کسی که فاقد همه چيز، خانه، جا و مکان بوده و حتی تاکسی که بخواهد سوار شود بايد ديگران پول او را بدهند، چگونه انگليسی است؟!» شهيد نواب صفوی طی نامهای به جمعيت فدائيان اسلام علت زندانی شدن خود را تاکيد بر ضرورت اجرای احکام الهی دانسته و نوشته است: در ملاقات با نمايندگان اقليت، تقاضا کردم دولت را وادار کنند مقررات دين حنيف اسلام را اجرا کنند. چون نمايندگان مزبور با من مخالفت کردند، آنها را به محاکمه دعوت کردم، روی اين اصل، حکم زندانی شدنم را صادر کردند. ای دليران! شما مبارزه کنيد، سعی کنيد منظور جمعيت تامين گردد. مهم نيست برای آزادی من کوشش کنيد، شما بايد به اين اقليت پست و ناقابل نشان دهيد که اين جمعيت زنده است و تا آخرين قطره خون خود برای ترقی و تعالی اسلام مبارزه خواهد کرد.
از زندان و چوبه دار نترسيد. بکشيد و کشته شويد. آنهايی که در تبعيد بودند ما جانبازی کرديم تا آنها به وطن خود بازگشتند و دستور بازداشت ما را صادر کردند.» و چقدر شرمآور است که در دولت مصدق و فاطمی، مجاهد بزرگ نواب صفوی به جرم مبارزه با میگساری و مشروبفروشی و تأکيد بر اجرای احکام اسلام به دو سال زندان محکوم شود و حکم با سکوت و حمايت مصدق و فاطمی اجرا گردد!
آری! اين مجاهدان مظلوم در ۲۷/۱۰/۱۳۳۴ با سکوت مرگبار جبهه ملی در حالی که فرياد تکبير و شهادتين آخرين جملات آنها را تشکيل میداد، به دست رژيم ديکتاتوری پهلوی به شهادت رسيدند. در شب واقعه پيوسته قرآن میخواندند و مناجات میکردند، نواب صفوی آيه «ولا تحسبن الذين قتلوا فیسبيل ا... امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» را مکرر تلاوت میکرد و چون مصادف با شب شهادت حضرت زهرا(س) بود، میگفت خليلم، محمدم، مظفرم تعجيل کنيد، جدهام فاطمه زهرا منتظر ما است. و چقدر تفاوت است ميان کسی که در آخرين لحظات عمرش جمله زندهباد مصدق را تکرار میکند با کسانی که غريو ا... اکبرشان، صدای گلولههای دشمن را خفه میسازد!
۳. فاطمی که لوکوموتيو دولت مصدق بوده تا چه اندازه گرايشهای دينی داشته است؟ در کتابهايی که درباره انديشهها، فعاليتها و خاطرات وی نوشته شده چيزی در اينباره به چشم نمیخورد. مطالب فوق و اظهاراتش درباره مرحوم آيتا... کاشانی که قبلاً اشاره شد نشانگر آن است که نسبت به مذهب و روحانيت روی خوشی نشان نمیداده است! و حتی اظهار داشته بود که در مشروطه میبايست کار روحانيت را تمام میکردند! حضرت امام(ره) درباره جبهه ملی و مصدقی که قبله آمال فاطمی بود میفرمايند: «جبهه ملی يک گروهی که با اسلام و روحانيت سرسخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتی که مرحوم کاشانی ديد که اينها خلاف دارند میکنند صحبت کرد، اينها کاری کردند، يک سگی را نزديک مجلس عينک به آن زدند اسمش را آيتا... گذاشتند اين در زمان آن [مصدق] بود که اينها (ملیگرايان) فخر میکنند به وجود او؛ او [مصدق] مسلم هم نبود. من در آن روز در منزل يکی از علمای تهران بودم که اين خبر را شنيدم که يک سگی را عينک زدهاند و به اسم آيت ا...در خيابانها میگردانند. من به آن آقا عرض کردم که اين ديگر مخالفت با شخص نيست، اين سيلی خواهد خورد و طولی نکشيد که سيلی را خورد و اگر مانده بود سيلی بر اسلام میزد.»
مرحوم فلسفی در کتاب خاطراتش دربارهِ ملاقات با دکتر مصدق و رساندن پيام مرحوم آيتا... بروجردی به وی و کمک خواستن از رئيس دولت برای جلوگيری از ظلم بهائيان به مسلمانان میگويد: مصدق بعد از تمام شدن صحبت من بهگونهای تمسخرآميز قاهقاه و با صدای بلند خنديد و گفت: آقای فلسفی! از نظر من مسلمان و بهايی فرق ندارند همه از يک ملت و ايرانی هستند.(خاطرات و مبارزات فلسفی، ص۱۳۲و۱۳۳)
۴. البته بعضی در ملی بودن مصدق و فاطمی و يارانشان نيز ترديد کرده، معتقدند گرچه يک چهره ضدانگليسی بوده ولی هدفش از ملی کردن نفت واگذاری نفت به امريکايیها بوده است و شايد بتوان نامه مرحوم آيتا... کاشانی به مصدق در روز ۲۷ مرداد و هشدار به وقوع کودتا و بیاعتنايی وی به آن هشدارها را با همين ملاک تحليل کرد. نامه آيتا... کاشانی به مصدق و پاسخ وی به شرح زير است:
«حضرت نخست وزير معظم جناب آقای دکتر مصدق دام اقباله
عرض میشود گرچه امکانی برای عرايضم نمانده ولی صلاح دين و ملت برای اين خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است و علیرغم غرضورزیها و بوق و کرنای تبليغات، شما بهتر از هرکس میدانيد که هم و غم در نگهداری دولت جنابعالی است که خودتان به بقای آن مايل نيستيد! از تجربيات روی کار آمدن قوام و لجبازی اخير بر من مسلم است میخواهيد مانند سیام تير کذايی، يکبار ديگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه برويد. حرف اينجانب را در خصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندوم نشنيديد و مرا لکه حيض کرديد. خانهام را سنگباران و ياران و فرزندانم را زندانی فرموديد. مجلس را که ترس داشتيد شما را ببرد، بستيد. حالا نه مجلس هست و نه تکيهگاهی برای اين ملت گذاشتهايد. زاهدی را که من با زحمت در مجلس تحتنظر و قابل کنترل نگهداشته بودم، با لطايفالحيل خارج ساختيد و حالا همينطور که واضح بود درصدد به اصطلاح کودتا است. اگر نقشه شما نيست که مانند سیام تير عقبنشينی کنيد و به ظاهر قهرمان بمانيد و اگر حدس و نظر من صحيح نيست که همانطور در آخرين ملاقاتم در دزاشيب به شما گفتم و به هندرسن هم گوشزد کردم که امريکا ما را در گرفتن نفت از انگليسیها کمک کرد و حالا به دست جنابعالی به صورت ملی و دنياپسندی میخواهد اين ثروت را به چنگ آورد. و اگر واقعاً با ديپلماسی فعال نمیخواهيد کنار برويد اين نامه من سندی در تاريخ ملت ايرن خواهد بود که من شما را با وجود همه بدیهای خصوصیتان نسبت به خودم از وقوع حتمی يک کودتا به وسيلهِ زاهدی که مطابق با نقشه خود شما است آگاه کردم که فردا جای هيچگونه عذر موجهی نباشد.»
ولی مصدق در پاسخ چنين نوشت: اين جناب مستظهر به پشتيبانی ملت ايران هستم والسلام.» سرانجام در ۲۸ مرداد کودتا انجام گرفت و امريکايیها محمدرضا شاه را که مطيع محض آنها بود بر کشور حاکم ساختند و همه دستاورد ملت ايران، آيتا... کاشانی و فدائيان اسلام به باد فنا رفت.
به گزارش «فردا» روانبخش در پايان تاکيد کرده است: در پايان توجه به اين نکته را لازم میدانم که چنانچه اين ملاقات با خانم دکتر فاطمی در زمان رياستجمهوری آقای خاتمی انجام گرفته بود، صاحب اين قلم چندان حساسيتی از خود نشان نمیداد ولی از آنجايی که دولت دکتر احمدینژاد مدال دولت مکتبی را از مقام مظعم رهبری دريافت کرده و ايشان را احياگر شعارهای انقلاب و انديشههای امام(ره) معرفی کردهاند، اينگونه ملاقاتها تأملبرانگيز به نظر میرسد؛ زيرا با تجليل رئيسجمهور از دکتر فاطمی، ممکن است افکار و انديشههای ملیگرايی - که امام(ره) درباره آن، آنگونه سخن گفتهاند- احيا شود و شخصيتهای خائنی مانند دکتر فاطمی و مصدق بهعنوان الگو به نسل جوان ما معرفی گردند و چنين چيزی قطعاً مورد نظر رئيسجمهور مکتبی نيست. از اينرو شايسته است مشاوران محترم قبل از هر ملاقات، سوابق افراد را کاملاً مطالعه و آثار و تبعات يک ديدار را در جامعه مورد ارزيابی قرار دهند و خدای نکرده چنانچه اينگونه مشاورههايی تکرار شود، مناسب است رئيسجمهور در حلقه مشاوران خود تجديد نظر نمايند.