نادر ايرانی - بدرالسادات مفيدی، که زمانی خبرنگار پارلمانی روزنامه سلام در مجلس شورای اسلامی بود، اکنون دبير انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران است. با وی به مناسبت ۱۱ ارديبهشت روزجهانی آزادی مطبوعات درباره وضعيت مطبوعات و روزنامه نگاران در دوران دولت نهم گفت و گو کرده ايم. به گفته خانم مفيدی "در چند وقت گذشته به طور مرتب بر روزنامه نگاران فشارهای جدی وارد شده است." اين گفت و گو را می خوانيم
خانم مفيدی چند روز پيش در سايت انجمن صنفی آمده بود که يکی از خبرنگاران روزنامه صدای عدالت دستگير شده وتا کنون از وی خبری نيست. آيا تاکنون تلاش های شما دراين باره نتيجه ای داده است؟ به طورکلی تاکنون برای اين دست از روزنامه نگاران چه کرده ايد؟
انجمن صنفی خبرنگاران هنوز از پی گيری های خود نتيجه ای نگرفته است. در واقع در چند وقت گذشته به طور مرتب برروی روزنامه نگاران فشارهای جدی وارد شده است. البته اين فشارها، فشارهای جديدی نيست، چون پيش از اين هم ما شاهد رفتارهای محدود کننده و برخوردهايی از نوع احضار، تهديد، ارعاب، بازداشت از نوع بازداشت موقت و... بوده ايم. درطی اين مدت اما نه تنها کاهش پيدا نکرده بلکه روزبه روز هم روبه تزايد بوده است.
ابعاد اين فشارها تا چه اندازه است؟
ببينيد اين فشارها درگذشته کمتر به شهرستا ن ها کشيده می شد، اما اکنون شاهد هستيم که فشار در شهرستان ها نيز افزايش يافته است و روزنامه نگاران در استان های مختلف دچار آسيب هايی شده اند. اين موضوع به ويژه در استان های سيستان و بلوچستان و کردستان قابل مشاهده است به نحوی که هر روز روزنامه نگاران بيشتری درمعرض آسيب ها قرار می گيرند.
خانم مفيدی روز جهانی آزادی مطبوعات (۱۱ ارديبهشت) در حالی فرا می رسد که خزان مطبوعات در کشور ما همچنان ادامه دارد. يکی از مواردی که درحال حاضر می تواند به اين وضع شدت و حدت بيشتری بدهد، خبر نظارت وزارت ارشاد برروی اعضای هيات تحريريه مطبوعات است که روی سايت ها آمده. انجمن صنفی در اين ارتباط چه اقداماتی صورت داده است؟
ما هم اين خبررا شنيده ايم، واقعا جای تاسف دارد که چنين رفتارهايی به تدريج دارد درهمه حوزه ها گسترش پيدا می کند. مشابه چنين رفتارهايی را چند سال پيش از سوی شورای نگهبان نسبت به نمايندگان مجلس شاهد بوديم که بعد از انتخاب آنان از سوی مردم و پس از ورودشان به مجلس، به رغم سخت گيری هايی که هنگام بررسی صلاحيت ها انجام می دهند، باز هم می گفتند ما صلاحيت نمايندگان را هنگام فعاليت شان درمجلس همچنان زير نظر داريم و هرلحظه ای که احساس شود نمايندگان شرايط خود را از دست داده اند با آنان برخورد می کنيم به نحوی که با نمايندگی مجلس، خداحافظی کنند. البته اين موضوع به دليل مغايرت با قانون عملا اجرا نشد ولی ظاهرا اين نگاه دارد به تدريج دربدنه حاکميت رواج می يابد وهم اکنون هيات نظارت برمطبوعات هم به تبعيت از اين شيوه رفتاری شورای نگهبان، مايل است اين اختيار را داشته باشد که در مورد اعضای تحريريه روزنامه ها هم نظر بدهد.
آيا اين موضوع روابط طبيعی ميان کارگر وکارفرما را به هم نمی زند؟ به عبارت ديگر اگر کارفرما بخواهد با نويسندگان وخبرنگارانی کار کند که کارهايشان برای او ومردم جذاب است، بر اساس اين برخورد بايد از آنان صرف نظر کند؟
بله اين رابطه کاری حق طبيعی کارگرو کارفرما است. در اين ميان کارفرما تصميم گيرنده است که ببيند با چه کسی می تواند کارکند. از اين رو قطعا نشريه يا مطبوعه ای که دارد منتشر می شود، در چارچوب مقررات و قوانين جمهوری اسلامی تلاش می کند وظيفه حرفه ای خود را انجام بدهد واز آن قوانين تخطی نکند. اين موضوعی است که هيات نظارت کاملا به آن واقف است. لذا هيات نظارت بهتر است روی وظايف اصلی خود که دادن پروانه انتشار مطبوعات به متقاضيان نشريه ها است متمرکز شود. متاسفانه شاهديم که متقاضيان زيادی در صف طولانی درانتظار دريافت پروانه انتشار نشريه ها قرار دارند. اين درحالی است که هيات نظارت کماکان نسبت به انتشار نشريه ها مواضعی سختگيرانه دارد.
آيا اين شکل از برخورد با اصحاب رسانه ها و به ويژه خبرنگاران، مغاير با حقوق جهانی کار و سازمان آی. ال. او نيست؟
قطعا اين گونه است وما متاسفانه شاهديم که با اين شيوه برخورد ها از سوی حاکميت، حقوق روزنامه نگاران ناديده گرفته می شود. فکر می کنم اعضای هيات نظارت برمطبوعات يا از وجود اين دست از قوانين غافلند يا با آگاهی تمام تمايل دارند اين چند نشريه مستقل از دولت راهم به گونه ای به ابزار تامين کننده منافع دولت تبديل کنند تا به نحوی نوعی تبعيت محض از خود در ارتباط با مسايل مختلف نشان داده و از آن ها عدول نکنند.
با توجه به اينکه گفتيد اين شيوه برخورد با اصحاب رسانه درمخالفت با حقوق بين المللی کار آی. ال. او نيز هست آيا زمينه ای وجود دارد که کارگران حوزه روزنامه نگاری بخواهند به مراجع قضايی در داخل کشور يا سازمان های بين المللی شکايتی عرضه کنند؟
به هر ترتيب راه شکايت وجود دارد ومرجع مربوطه هم ديوان عدالت اداری است. ديوان عدالت اداری به شکايت های مربوط به دستگاه های دولتی رسيدگی می کند. درعين حال همچنان امکان ارجاع اين شکايت ها به مراجع بين المللی وجود دارد، ولی من شخصا معتقدم تا جايی که امکان دارد نبايد به سازمان های بين المللی شکوه ببريم و اين برای ما بهتر است.ضمن آنکه معتقدم بخش اعظم اين مسايل، مسايل داخلی است. اين موضوع را برحسب يک اعتقاد می گويم نه برحسب ترس يا فشار و نگرانی از اينکه ممکن است با ما برخوردی صورت بگيرد. من گمانم براين است که ما درمراحل اوليه حرکت به سوی دموکراسی قرار داريم و اين طبيعی است که از اين دست از چالش ها با مسئولان داشته باشيم. ضمن آنکه در اين گونه چالش ها است که می توانيم به آنان بفهمانيم که بايد قدرت تحمل خود را بالا ببرند و به مرور اجازه بدهند منتقد، صحبت های خود را بگويد. به عبارتی ديگر ما با اين رفتار به آنان می آموزيم که راه حل مسايل، خفه کردن صدای منتقدان ومخالفان به هر ترتيبی نيست. ولی به هرحال امکان شکايت وجود دارد به ويژه به سارمان جهانی کار، چرا که دولت ايران مقاوله نامه هايی را دراين زمينه امضاء کرده و عمل به مفاد آن مقاوله نامه ها را متعهد شده است. همانطور که می دانيد در جهان فعلی کشوری نمی تواند مقاوله نامه ها راامضاء کند و درعمل به يک سری حقوق انسانی و رعايت موازين حقوق بشری متعهد شود اما درداخل کشور به شکل ديگری عمل کند.
به نظر شما وضعيت برخورد با خبرنگاران و اينکه آقای صفارهرندی صريحا اعلام کرده که روی اعضای هيات تحريريه ها نيز نظارت می کنند، روند آزادی مطبوعات را با چه موانع جديدی روبرو می کند و امنيت شغلی خبرنگاران را تا چه اندازه مورد تهديد قرار می دهد ؟ آيا انجمن در باره آينده مطبوعات ارزيابی ای انجام داده است؟
ببينيد ما ضرب المثلی داريم که می گويد سال به سال دريغ از پارسال. هر چه جلوتر می آييم احساس می کنيم که سخت گيری ها وفشارها افزايش می يابد. اگر در دولت قبلی ما مواجه با اين فشارها وسختگيری ها، از سوی بخش هايی از حاکميت، نسبت به روزنامه نگاران بوديم، اما به حمايت های بخش ديگری از حاکميت نيز دلخوش بوديم. به عبارت ديگر درزمان دولت آقای خاتمی نيزشاهد توقيف نشريه ها، بازداشت روزنامه نگاران، و ايجاد محدوديت برای مطبوعات بوديم، اما از آن جايی که ترکيب اصلی هيات نظارت برمطبوعات را اصلاح طلبان تشکيل می دادند ودرعين حال دولت آقای خاتمی نيز از بحث آزادی بيان نيز حمايت می کرد، از اين رو در اين مقوله مستحضر به پشتيبانی بخشی از حاکميت بوديم. از اين رو جای اميدواری نيز وجود داشت. اما متاسفانه با روی کارآمدن دولت آقای احمدی نژاد و تغيير ترکيب مجلس هفتم، ما شاهد تغيير ترکيب هيات نظارت برمطبوعات بوديم. لذا وقتی که جهت گيری درمطبوعات به شکل ديگری درآمد، و افرادی عضو هيات نظارت برمطبوعات شدند که از اساس درمغايرت با بحث آزادی بيان و آزادی قلم قرار داشتند، طبيعی است که اين شرايط روز به روز وخيم تر شده که نمونه بارز آن نيز سخنان آقای صفار هرندی است که درواقع رييس هيات نظارت برمطبوعات نيز هست. همچنين اين موضوع نيز طبيعی است که فضای ياس ونااميدی که برروزنامه نگاری کشور حاکم شده، دارد به تدريج گسترش می يابد.
در اين اوضاع، شما چه چشم اندازی برای فعاليت مطبوعاتی مشاهده می کنيد؟
من اميدوارم تا جايی که ممکن باشد بتوانيم در برابر اين فشارها مقاومت کنيم ودراندک فضاهايی که برای ماباز می شود توان انجام وظيفه حرفه ای خودمان را داشته باشيم.
انجمن صنفی برای حفظ استقلال روزنامه نگاران چه برنامه ای دارد؟ آيا اين انجمن به سوی تدوين برنامه های ايجابی می رود يا ای که کماکان درلاک دفاعی خود دربرابر فشارها باقی می ماند؟
شما بايد بضاعت انجمن صنفی روزنامه نگاران را درنظر بگيريد. از آن جايی که انجمن صنفی فاقد توانايی ها و پشتوانه های قانونی و حقوقی سنديکا ها و اتحاديه ها است و ما برش کاری آنان را در برخی از کشورها ملاحظه کرده ايم، لذا بخش اعظمی از فعاليت هايش دارای ضمانت های الزام آور برای دستگاه ها ی اجرايی دولت يا برای حاکميت نيست. شما باشرايط فعاليت انجمن های صنفی و ان.جی.اوها در حال حاضرآشنا هستيد و می دانيد درچه وضعيتی به سرمی برند. از ابتدای روی کارآمدن دولت آقای احمدی نژاد متاسفانه فشارها به قدری برروی نهادهای غير دولتی افزايش يافت که شايد بتوانم بگويم انجمن صنفی مطبوعات جزء پوست کلفت ترين نهادهای غير دولتی است که هنوز توانسته خود را سرپا نگاه دارد. بنا براين طبيعی است که ما تلاش کرديم با تامين شرايط حفظ بقا، درعين حال تا جايی که لازم بوده مواضع خود را بگوييم وتا آن جا که قادر بوده ايم، برش خود را نيز حفظ کنيم. به عبارت ديگر می خواهم بگويم مواضع انجمن صنفی در اين موقعيت، مواضعی بينا بينی بوده است.نه آن گونه درلاک دفاعی رفته ايم، ونه آن گونه درموضع تهاجمی بوده ايم.انجمن چيزی بين اين دو موضع حرکت کرده است. تلاش می کنيم که کماکان هم در اين مشی حرکت کنيم.
آيا اين مشی، از فشارهای حاکميت کاسته است؟
خير کماکان فشارهای حاکميت برروی ما وجود دارد؛ در واقع سعی دارند به نحوی ما را به آن نقطه ای که مايلند سوق دهند، يعنی انجمن را حذف کنند؛ ولی بانيان انجمن تاکنون اجازه نداده اند تا مشی طرف مقابل صورت تحقق به خود بگيرد. در اين جا نکته مهم آن است که پشتوانه انجمن صنفی، اعضاء آن هستند وتا زمانی که اعضاء انجمن صنفی روزنامه نگاران همبستگی و انسجام خود را حفظ کنند، اين انجمن حذف نشدنی خواهد بود. براين اساس می تواند فعاليت های گسترده تری برای برداشتن فشارها از روی دوش مطبوعات و روزنامه نگاران داشته باشد.
درعمل به روزنامه نگاران تحت فشار چه کمک هايی انجام داده ايد؟
با توجه به مشکلاتی که برای بعضی از روزنامه نگاران پيش آمد، انجمن تا آنجا که ممکن بود از کمک های حقوقی و انجام مکاتبات ونامه نگاری با بالاترين مقام قضايی کشوردريغ نکرد.
آيا انجمن درمکاتبات انجام شده خود، پاسخی نيزدريافت کرد؟
در پاسخ به اين سوال بايد از رييس قوه قضاييه تشکر کنم که نامه های اخير انجمن را پاسخ دادند. به نحوی که هرگاه درباره هرروزنامه نگار و يا مطبوعه ای نامه ای در يک سال اخير به دفتر آقای هاشمی شاهرودی رياست قوه قضاييه داديم، نامه های مارا بی پاسخ نگذاشتند وبعضا رويکرد مثبتی نيز داشتند؛ به رغم اينکه درسال های گذشته شاهدبرخورد های قهرآميز از سوی بخشی از اين قوه نسبت به مطبوعات وانجمن صنفی روزنامه نگاران بوديم اما خوشبختانه در يکسال اخير به نظر می رسد تجديد نظری دراين برخوردها صورت گرفته به نحوی که نسبت به مکاتبات انجمن با اين قوه تغييررويه کاملا به سوی روندی مثبت ميل کرده است ضمن آنکه کمک ها وراهنمايی هايی نيزبرای انجمن داشته اند.