نامزد سابق دموکراتها در انتخابات رياست جمهوری پيشين آمريکا، اصرار بوش بر موثر بودن قطع رابطه با ايران را خودفريبی مینامد. جان کری، با مسخره دانستن سوال مککين که «او [اوباما] در مورد چه چيزی میخواهد با احمدینژاد صحبت کند؟ بايد از خود بپرسيم که پس جورج بوش و جان مککين معطل چه چيزی هستند؟!
جان کری، سناتور شناخته شده دموکراتها، در مقالهای در واشنگتون پست، وجه ديگری از اصرار دموکراتها به مذاکره با ايران را نمايان کرده است.
به گزارش سرويس بين الملل «فردا»، پس از آنکه جورج بوش در شصتمين سالگرد اشغال فلسطين در مجلس رژيم اسراييل به شدت به افرادی که طرفدار مذاکره با ايران هستند، اعتراض کرد و جان مککين نيز، همچون هميشه، حرفهای وی را تکرار نمود، اين موضوع بار ديگر بر سر زبانها افتاد و مخالفان و موافقان آن دوباره مشغول بحث گرديدند.
بنابراين گزارش جان کری، با مسخره دانستن سوال مککين که «او [اوباما] در مورد چه چيزی میخواهد با احمدینژاد صحبت کند؟» سوال جديدی را مطرح کرده و لازم به پاسخگويی میداند که «چرا بايد با ايران تعامل داشته باشيم؟» وی در پاسخی خلاصه میگويد چون عدم تعامل با ايران شکست خورده است.
نامزد سابق دموکراتها در انتخابات رياست جمهوری پيشين آمريکا، اصرار بوش بر موثر بودن قطع رابطه با ايران را خودفريبی مینامد و مدعی قویتر شدن ايران از طريق دست يافتن به چرخه سوخت هستهای، حمايت از شبهنظاميان در عراق و لبنان، تقويت رويکردهای ضداسراييلی، ساخت و ساز در افغانستان میشود.
وی با اشاره به مذاکرات ايران و آمريکا در خصوص عراق، عنوان میدارد که حتی کابينه بوش هم میداند که مذاکره با ايران ضرورت دارد. در حالی که مخالفان رابطه با ايران، مذاکره را استراتژی نمیدانند، کری گريز از مذاکره را نيز غيراستراتژيک میداند. «در شرايطی که برخی میگويند مذاکره با ايران نتيجهای نداشته است، برخی نيز بر اين باورند که تا مذاکرهای نباشد، نتيجه آن مشخص نخواهد شد. مذاکره با ايران، بر خلاف تصور دولت بوش، نه تنها احمدینژاد را در منزوی کردن ما قدرتمند نمیکند، بلکه به ما کمک میکند او را در انزوا فرو ببريم. حتی اگر مذاکرات منجر به هيچ توافقی نشود، با اين حال سه گفتگو ايجاد خواهد شد که به نفع آمريکاست.»
به گزارش «فردا»، اولين گفتگويی که جان کری نام میبرد مذاکره با مقامات ايرانی بر سر عدم گسترش سلاح هستهای و مبارزه با تروريسم است؛ به ويژه اگر با امتيازاتی اقتصادی، سياسی و نظامی همراه باشد!
گفتگوی دوم با مردم ايران خواهد بود. «ما بايد از فرصت استفاده کنيم تا به دوستداران آمريکا در منطقه بگوييم که چگونه رييس جمهور کشورشان آنها را در انزوا قرار داده است!»
گفتگوی سوم نيز با جهانيان خواهد بود. با کشاندن ايران بر سر ميز مذاکره، میتوانيم اهرم فشار جديدی بدست آورده و ايران را از تمايلات نامناسب باز داريم... تاکنون سوالی که میپرسيدهايم اشتباه بوده است؛ به جای تعجب از اينکه اوباما میخواهد با ايران مذاکره کند، بايد از خود بپرسيم که پس جورج بوش و جان مککين معطل چه چيزی هستند؟!»