سه شنبه 18 تیر 1387

هيجده تير، روز فرياد عليه بيداد، احمد پناهنده


همين ديروز بود
که خشم ِ جوان ِ دانشجو
در جان ِ جمهوری اسلامی گُر گرفت
و نيرنگ او را آواز
آری
همين ديروز بود
که اهريمن
بر خود لرزيد
اين سراسيمگی از برای ِ چيست؟
که آرام و قرار را از شما ربوده
اين تيغ و دشنه و درفش
برای کی تيز شده است؟
برای دانشجو؟
معلم؟
زنان؟
کارگران؟
اما
هيهات
هيهات
که دير زمانی ست
زمانه ی اين سلاح ها
زنگ زده است
و بدانيد!
که اين تدابير
از رونق افتاده است
زيرا
عزم ِ ملت
جزم شده است
تا
از پس ِ هيجده تير
تماميتان را
تغييری شايسته دهند
بهار ِ امسال با همه زيبايهايش از ما عبور کرد و ما در اين غربت ِ غريب ِ بی جان، با همه توان در کنار يارانمان، در ايران، با اهريمن فرود آمده بر فراز ِ ايرانزمين در همه جبهه ها جنگيديم و هر روز بيش تر از روز پيش، بر اهريمن پيشی گرفتيم، بطوری که در انظار جهانی، آن را سرآمد بی آبرويان و جنايتکاران تثبيت کرديم.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

تابستان از پس غنچه بهار گل داد و تير از چله ی کمان آرش رها شد تا مرز ايران و توران را مشخص کند. اما هنوزمرز مردم ايران با حاکمان تازی صفت مشخص نشده است ولی سر افراز باشيم که جرقه ی تعيين ِ تکليف با جمهوری اسلامی در هيجده تير ۱۳۷۸ زده شد و چه با شکوه بود اين اعتراض ِ مدنی، عليه حاکمان ِ غيرمدنی، آن هم از نوع " اصلاح طلبی اش ".
آری هيجده تير ِ ديگر، در راه است تا اين بار در اين گرمای تير، سراسر ايران را، فريادهای به خون خفته ی دانشجويان، آواز ِ رهايی را در سمفونی بی زاری از تماميت ِ جمهوری اسلامی در گوشها نوازش دهند و در چشمها نمايش.
پيشقراوان آزادی در تاريخ ِ نزديک، همواره از محيط علم بر خاسته اند و با پاشيدن بذر آگاهی، جهانی از اذهان بيمار و خسته را مداوا و زنده کردند و خرد ِ بی شمار، خفتگان را بيدار.
و چه عبث بود اين ترفند، از جانب حاکمان و دنبالچه های آنها، که دانشجويان را به سکوت و تأييد ِ عملکرد ِ خودشان فرا می خواندند تا در کسوت ِ انقلابی گری، زبان را در کام و بغض را در گلو فرو کنند.
و عبث تر اين بود که سينه زنان ِ اصلاح طلبی، از بام تا شام نعره می کشيدند که آزادی به جامعه برگشت و بعد برای اثبات گفته هايشان روزی نامه های رنگارنگ را به رخ می کشيدند ويا عقب رفتن روسری خانم ها را مثال می آوردند.
اما ديری نگذشت که اين هياهوی برای هيج، با بسته شدن روزی نامه ی سلام با اعتراض دانشجويان کليد خورد و در مدت زمان ِ کوتاهی به اکثر دانشگاههای سراسر ايران سرايت کرد و تبريز اين شهر قهرمان پرور و تاج سر ايران، سراپا شورش شد.
عکس خامنه ای در اجتماعات پاره و پوره گرديد و می رفت که به طغيان عمومی در شهرها تبديل شود. اما با عکس العمل دولت " اصلاحات " روبرو شد. بطوريکه به شکل بی رحمانه ای دانشجويان را قلع و قمع کردند و يا از بلندی ساختمان به پائين انداختند.
پس از سرکوب ِ وحشيانه ی دانشجويان، رئيس جمهور " اصلاحات " در کمال بی شرمی و بی شرفی، دانشجويان را مشتی اراذل و اوباش خطاب کرد که می خواستند نظم را به هم بزنند.
ترس نه تنها در ارکان و جای جای ِ جان ِ جمهوری اسلامی رسوخ کرده بود بلکه دنبالچه های آنها در نقش اپوزيسيون در داخل و خارج از کشور دست به سوی آسمانها دراز کرده بودند و کمک از ماورا طلبيدند که مبادا دولت " اصلاحاتشان " سقوط کند.
نه سال گدشت و نه بار اين اعتراضات به شکل های ممکن در هيجده تير بر سر و روی جمهوری اسلامی باريدن گرفت و نه بار جمهوری اسلامی با بسيج زبده ترين ارگان های سرکوب، در خيابانها و دانشگاهها و معابر، بی پايگی ِ خود را به جهانيان و مردم ايران نشان داد و نه شب تا صبح بيدار ماندند تا بر سقوط حتمی غلبه کنند.
اما امسال هيجده تير را رنگی ديگر است زيرا جمهوری اسلامی سه بار و در سه مرحله توسط شورای امنيت سازمان ملل تحت تحريم قرار گرفته است و بزودی مرحله چهارم و پايانش در دست اجرا است.
زيرا دست ِ جمهوری اسلامی در ارسال سلاح برای گروه تروريستی القاعده و طالبان در افغانستان رو شده است.
زيرا نقش رهبری کننده جمهوری اسلامی در عمليات آدم کشی عراق و مسلح کردن جيش المهدی به رهبری مقتدا صدر ِ تررويست رو شده است.
زيرا حمايت ِ انسانی و مالی و تسلحياتی از سازمان تروريستی حزب الله در جنگ عليه اسرائيل بر همگان مسلم شده است.
زيرا کمک به سازمانهای تروريستی حماس و جهاد در جنگ داخلی فلسطين و اشغال نوار غزه برای جهان آزاد از پرده بيرون افتاده است.
زيرا به دليل تحريم جهانی، رژيم برای رهايی از بحران و کمبود بنزين آن را سهميه بندی کرده است که سبب شد آتش خشم ِ مردم ِ عاصی، کليت جمهوری اسلامی را بسوزاند.
زيرا اين شير بانوان ايرانی در سراسر ايران، با کارزار مبارزه ی مدنی آنچنان عرصه ها را به جمهوری اسلامی تنگ گرفته بودند که با سرکوب های بی رحمانه به خواهر من، زن تو و مادر ما توانستند اين خشم را موقتأ فرو بنشانند.
زيرا معلمين اين انسانهای شريف و با شغل شريفتر و انسان ساز به دليل فقر و پائين بودن حقوق و ... يک اعتصاب سراسری را سامان داند که ارکان جمهوری اسلامی را لرزاند.
زيرا کارگران بويژه کارگران شرکت واحد و نيشکر با اعتصاب يکپارچه خود، ناقوس مرگ جمهوری اسلامی را به صدا در آوردند.
زيرا ...
و امسال با چنين چشم اندازی به پيش باز هيجده تير می رويم تا تير ِ عصيان ِ مردم ِ سراسر ايران را با حمايت بين المللی بر سر و جان و تن جمهوری اسلامی ببارانيم و جهانی از شادی و شادمانی را بر لب خسته دلان، فقر زدگان، زندانيان، آواره گان و بويژه زنان پاک سرشت ايرانزمين بنشانيم.
فراموش نکنيم که هيجده تير امسال را می توانيم با يکپارچگی خود، خطر جنگ را از فراز ايرانزمين دور کنيم و به جهانيان نشان دهيم که می توانيم اين رژيم را با نافرمانی مدنی به سقوط بکشانيم.
و در همين روز از جهانيان بخواهيم در همه عرصه ها بر جمهوری اسلامی تنگ بگيرند و از مبارزات آزاديخواهانه مردم ايران حمايت کنند.
بگذاريد اين چند روز مانده به هيجده تير را جمهوری اسلامی و اپوزيسيون قلابی و حامی رژيم عزا بگيرند و دست به سمت آسمانها ببرند تا نيرويی موهوم آنان را به کمک بشتابد.

سلام بر جانباختگان هيجده تير
و
درود بر دانشجو
apanahan@t-online.de
a_panahan@yahoo.de

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'هيجده تير، روز فرياد عليه بيداد، احمد پناهنده' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016