روز شنبه دوازدهم مردادماه (دوم آگوست)، مهلت دوهفتهای گروه ۱+۵ به ایران برای ارائه یک پاسخ صریح به بسته پیشنهادی غرب پایان میگیرد. هنوز هیچ نشانهای دال بر پذیرش پیششرط غرب برای ادامه گفت و گوها یعنی تعلیق غنیسازی اورانیوم از سوی ایران، مشاهده نمیشود.
کشورهای غربی از جمله بریتانیا و فرانسه خواهان افزایش تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران خارج از دامنه تحریمهای شورای امنیت شدهاند. عباس عبدی تحلیلگر سیاسی مقیم تهران معتقد است این بنبست باز نخواهد شد مگر با تغییر سیاست خارجی ایران.
دویچهوله: آقای عبدی، روز شنبه مهلت دو هفتهای گروه ۱+۵ به ایران برای ارائهی یک پاسخ روشن به بستهی پیشنهادی تمام میشود و درست در آستانهی پایان این مهلت آقای خامنهای گفتهاند که ایران از مواضعاش یک قدم هم عقبنشینی نمیکند. آیا سخنان آقای خامنهای را میشود حرف آخر در این مورد دانست؟
عباس عبدی: خب طبعا همینطور است. یعنی اگر قرار بود حرفهای ایشان حرفهای آخر نباشد که اینطوری نمیگفتند. قاعدتا این حداقل در چارچوب فعلی تا وقتی که تغییر موضعی اعلام نشود، حرف آخر است و طبیعیست که رییس جمهور هم همان را پیگیری میکند.
دویچهوله: ولی قبلا بارها پیش آمده بود که نه به طور خیلی مستقیم و مشخص، ولی موضعگیریهای آقای خامنهای در داخل کشور وقتی سخنرانی میکردند یک موضع را در اینباره میگفتند، ولی بعد پروندهی ایران طور دیگری مسیرش پیش میرفت. آیا امکان دارد که اینبار هم یک چنین اتفاقی بیفتد؟
عباس عبدی: من فکر نمیکنم. به دلیل این که به هرحال دولت هم از همین موضع حمایت میکند. در دولت قبلی، تا حدودی نظرات دیگری داشتند و سعی میکردند آن نظرات را پیگیری کنند. اما دولت کنونی هم طبعا از همین موضع حمایت میکند، حداقل رییس دولت که اینطوری هست.
دویچهوله: و اگر ایران همچنان که آقای خامنهای گفتهاند و ریاست دولت هم بارها گفتهاند از شرط خودش کوتاه نیاید، یعنی توقف غنیسازی را نپذیرد، قطعنامههای بعدی علیه ایران تصویب خواهد شد. الان به طور مشخص کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان به اعضای دیگر اتحادیه اروپا فشار آوردهاند که حتا از قطعنامههای سازمان ملل هم فراتر بروند و روابط اقتصادی و تجاریشان را با ایران محدودتر از پیش بکنند. آیا این فشار فکر میکنید میتواند ایران را وادار به پذیرش خواست جهانی بکند؟
عباس عبدی: با توجه به وضعیت کنونی ایران و درآمدهای نفتی که خب دستش را باز گذاشته برای این که تا حد زیادی این فشارها را خنثی کند، من تصور نمیکنم که این اتفاق بیفتد. به دلیل این که تعدیل مواضع ایران یک تبعات دیگری دارد که آن تبعات شاید از این کشورها برای حکومت ایران مهمتر و ملموستر و عینیتر است و فکر نمیکنم که به این سهولت حاضر باشند آن تبعات را بپذیرند. این فشارها را میشود با درآمدهای نفتی تا حدی جبران کرد و اجازه نداد که خیلی مشکلساز شوند. اما کوتاهآمدن تبعاتی دارد که به این سهولت نمیشود آنها را نادیده گرفت.
دویچهوله: ممکن است بفرمایید چه تبعاتی؟ چون غرب که یکپارچه به ایران قول داده است که در صورت توقف غنیسازی اورانیوم مشوقهای بیشتری را به ایران ارائه بدهد!
عباس عبدی: اصلا ایران دنبال آن مشوقها نیست. ایران دنبال معامله نیست. اخیرا حتا رییس جمهور هم که صحبت کرد، وقتی گفتند معاملهای میخواهد صورت بگیرد، از لفظ معامله ناراحت شده. در حالی که موضوع معامله در روابط بینالملل مرسوم است. شما یک کاری را نکنید، ما هم یک چیزی به شما میدهیم. ایران در پی آن نیست. کوتاهآمدن از مسئلهی هستهای، در واقع منوط به تغییر نگرش ایران به نظام بینالملل است. یک نوع پذیرش نظام بینالملل هست ، چیزی که بهرحال ایران علاقه ندارد در شرایط کنونی این کار را بکند.
دویچهوله: در اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران، بیانیهای را صد کشور عضو این جنبش امضا کردهاند که از حق ایران در استفادهی صلحآمیزدر انرژی هستهای دفاع کردند. فکر میکنید صدور این بیانیه بتواند نقشی دربحران هستهای ایران ایفا بکند؟
عباس عبدی: فکر نمیکنم. به دلیل این که این جملات را آمریکاییها و غربیها هم توی آن بستهای که به ایران پیشنهاد کردند، بهکار میبرند. تفسیری که از این کلمات صورت میگیرد اهمیت دارد. اینها بیشتر جنبهی تبلیغی دارد. آنچه مهم است این که باید در شورای امنیت که وارد میشوند، آنجا بتوانند مصداق این جملات را تعیین کنند. مصداقی که میخواهند تعیین کنند، غنیسازی حداقل در شرایط کنونی جزو آن قرار نمیگیرد. به همین دلیل هم هست که شما میبینید شورای امنیت با پانزده رای مثبت به تحریم علیه ایران رأی میدهد، در حالی که یک بخشی از این ۱۵ کشور در این صد کشوری که این قطعنامه را دادهاند هستند.
دویچهوله: و پایان این پروندهی هستهای ایران را آیا میشود الان پیشبینی کرد، با توجه به این که مواضع غرب هر روز دارد تندتر میشود؟ اخیرا باراک اوباما که تا بحال حتا ازمذاکره با ایران صحبت میکرد، اظهار کرده که هیچ فرقی نمیکند چه دولتی در آمریکا سر کار باشد و حتا دیروز بعد از بازگشتاش از اسراییل گفته است اگر که مذاکرات با ایران به نتیجه نرسد، قطعا اسراییل به ایران حمله خواهد کرد. با توجه به مجموعهیاینها آیا میتوانید یک پیشبینی بکنید که این پرونده بالاخره سرانجامش به کجا میرسد؟
عباس عبدی: من فکر میکنم از سه سال قبل هم که این گفتوگوها راجع به پرونده هستهای مطرح میشد، من از همان موقع هم این را گفتم که این تغییر موضع ایران مستلزم یک تغییر استراتژیک است. یعنی در واقع، راهبرد سیاست خارجیشان را باید تغییر بدهند. اگر این کار بشود، آنموقع در ایران تحولی بوجود میآید، هم در سیاست خارجی هم در سیاست داخلی. تا وقتی این راهبرد تغییر پیدا نکند، وضعیت ایران با غرب عین دوتا خط نسبتا موازی است که با یک شیب کمی دارند بهم نزدیک میشوند. حالا یک وقتهایی سرعت نزدیکیشان بیشتر است، یک وقتهایی کند میشود. نزدیکی یعنی در واقع یکجایی این وضعیت به هم تلاقی پیدا میکند. بنابراین وضعیت ایران به طور کلی با جهان غرب و به طور مشخص با آمریکا به گونهای است که هم در خاورمیانه و هم در فلسطین و هم در عراق و هم در پرونده هستهای، یک چالش و درگیریی باهم دارند. هیچ نشانهای از این که اینها دارند به سمت سازش میل میکنند یا در واقع از تقابل و درگیری دور میشوند، وجود ندارد. بنابراین، این وضعیت اگر تغییر پیدا نکند، دیر یا زود به یک نقطهی تقابل هم میرسد. حالا حد و حدود این تقابل چه هست، گستردگیاش چه هست، این یک بحث دیگر است. اما این وضعیت ادامه پیدا میکند تا یکی از دو طرف نسبت به آن راهبرد کلیاش کوتاه بیاید. راهبرد کلی هم نگاه به نظام بینالملل است. خب غرب که قاعدتا نمیتواند از این کوتاه بیاید، به دلیل این که نظام بینالمللی را بخواهند تغییر بدهند، خیلی چیزهایشان را باید تغییر بدهند. قاعدتا یا ایران باید از نگاهش به نظام بینالملل کوتاه بیاید، یا این که این دوتا باهم دیگر در یک سطح و یک جایی مقابل هم قرار میگیرند و چگونگی این تقابل را شرایط تعیین میکند.
دویچهوله: این تغییر راهبرد سیاست خارجی ظاهرا با توجه به دولت کنونی ایران رخ نخواهد داد، مگر با تغییر دولت. فکر میکنید غرب منتظر تغییر دولت در ایران بماند؟
عباس عبدی: این ربطی به دولت ندارد. راهبرد سیاست خارجی ربط به رهبری دارد، ربطی به دولت ندارد. حتا دولتی هم بیاید که با این راهبرد مخالف باشد، مثل دولت قبلی، در عمل مجبور است که همین راه را برود. همچنان که شما میدانید خب همان دولت قبلی غنیسازی را روزهای آخر حیاتش بود که آغاز کرد. میتوانند مسیر آن را کند کنند، ولی تاثیر چندانی در این راهبرد ندارد.
مصاحبهگر: میترا شجاعی