دوشنبه 14 مرداد 1387

بيانيه جبهه ملی ايران- اروپا در گرامی داشت سد و دومين سالروز انقلاب مشروطه ايران


”قوای مملکت ناشی از ملت است“اصل ٢۶ متمم قانون اساسی مصوب سال ۱٢۸٥ خورشيدی

هموطنان عزيز،

در سد و دومين سالروز مشروطيت، هنوز هم آرمان‌ و ارزش‌های انقلاب مشروطيت ايران؛ يعنی آزادی، برابری، برادری، دموکراسی، حاکميت قانون، دولت ملی و پيشرفت، خواسته‌های زنده و امروزی ملت ما هستند. آرزو و خواست پيشينيان مشروطه‌ خواه ما گذر از "سنت" به "تجدد" بود. امروز مشروطه‌خواهی و گفتمان مشروطه، در راستای بازسازی انديشه و سامان سياسی نوين ايران است. در اين گفتمان، مفهوم نوين "ملت ايران" و "حاکميت ملت"، همچون بنياد قدرت سياسی و حاکميت ملی، باز هم جايگزين مفاهيم سنتی "منشاءٍ الهی" قدرت و "سلطنت مطلقه" فقيه می‌شود.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

زمينه انقلاب مشروطيت از نياز به اصلاح در ساختارهای فرتوت ديوانی و لشگری از زمان قائم مقام فراهانی( فتحعليشاه) پديد آمد و در روزگار ناصرالدين شاه با اصلاحات اميرکبير ادامه يافت. در اين دوران دربار و روحانيت با رفرمها و خواستهای روشنفکران شهری و درباری- ديوانی که انديشه و تصورات اجتماعی و سياسی ليبرالی و سوسيال دمکراتيک داشتند، همراهی و همکاری کامل نميکردند و در ميان نيروهای پيشرو اجتماعی شکاف بزرگی بچشم ميخورد. ازين رو انقلاب مشروطيت يک انقلاب طبقاتی نبود و از سوی بخشهای گوناگون شهروندان کشور پشتيبانی ميشد. اين انقلاب سياسی بدست مردمی انجام ميگرفت که گرچه هربخش با خواستهای ويژه خويش وارد ميدان شده بود ولی اين خواستها ميانگينی داشت که همانا حاکميت قانون و تمرکز دولتی و امنيت اجتماعی بر پايه قانون بود.
پس از پيروزی انقلاب دست اندازی پيوسته روس و انگليس کار تمرکز دولتی را بسی دشوار ميساخت. هنگامی که جنگ جهانی نيز بدان دشواريها افزوده گشت، سرانجام زمينه يی واگسسته پديد آمد که بازگوی ناتوانی اقشار و طبقات اجتماعی در انسجام و اداره کشور بود؛ زمينه يی آماده برای "بناپارتيسم". اگر زمينه همانجور ميماند و روس و انگليس هريک از سويی ميکشيدند، بيگمان نميتوانست دولت متمرکز نيرومندی از آن برون آيد. از سويی انقلاب اکتبر سياست پيشين روسيه را پاک کنارگذاشت و از سوی ديگر انگلستان رفته رفته از سياست خود درزمينه پشتيبانی از خانها و سران ايل های "محلی" در برابر دولت مرکزی دست برداشت و راه را برای تمرکز دولتی در ايران گشود. جنبش ملی نيز از روزگار پايانی قاجار رشد ميکرد و ايران را همچون خودی در ستيز با همه نيروهای تاخته بدان؛ اسکندر و عرب و مغول، ميديد و مدرنيسم را چون نمادی از پاکی و بزرگی گذشته ميستود، چنانکه بيشتر اشعار، نوشته ها و نمايشنامه های آندوره برای کنارگذاشتن حجاب، از دختران ساسان ياد ميکنند.
دولت و ديکتاتوری رضاخانی بر چنين زمينه آماده يی پديدآمد. در اين دوره، همراه ديکتاتوری سياسی، بزرگترين جهش تاريخ ايران از جامعه يی واپسمانده و پيش- شهروندی به جامعه رويهمرفته شهروندی انجام گرفت. همه نهادهای شهروندی که بعدها با همه کژ و راست و پسرفتها نتوانستند ازميانش بردارند، دراين روزگار ساخته و استوار گشته اند.
جنبش مشروطيت خواستهای پيش شهروندی محلی و قومی نداشت و ملت ايران در ادامه آن جنبش عليه ديکتاتوری دوران پسر رضا شاه نيز، بويژه در دوره کوتاه حکومت ملی شادروان دکتر محمد مصدق، هيچگاه از پيکار برای حاکميت ملت و قانون باز نايستاد و همواره با استبداد درونی و پشتيبانان خارجيش مبارزه کرد و به تجربه‌ و حافظه تاريخی ايرانيان، ناسازگاری سلطنت در ايران با مشروطيت و دموکراسی، افزوده گرديد.

همميهنان،
پس از انقلاب اسلامی اينبار پيروان مشروعه ی فضل الله نوری با سرکوب يکايک ديگر نيروهای اجتماعی، بنام ولايت فقيه زمام امور را بدست گرفته اند و حاکميت ملت و قانون بازهم برقرار نگرديده است. اکنون پس از گذشت سد و دو سال از انقلاب مشروطيت براستی که مبارزه عليه استبداد و بی قانونی هنوز هم ادامه دارد. حاکميت اسلامی و ولايت فقيه نيز با مشروطيت و دموکراسی و آزادی و برابری ايرانيان، يکسره ناسازگار است. از حاکميت ملت اثری ديده نميشود و تماميت ارضی کشور و همبستگی ملی ايرانيان سخت در خطر است. آرزو و خواست پيشينيان مشروطه‌خواه ما گذر از "سنت" به "مدرنيته" بود، گذری که پيکار برای آن هنوز هم تجربه‌ی امروز و فردای ما ميباشد.

پاينده باد ايران

پرتوان باد مبارزات ملی و دموکراتيک ملت ايران

شورای عالی جبهه ملی ايران- اروپا

يکشنبه سوم اوت ٢٠٠٨
سيزدهم امرداد ١٣٨٧

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بيانيه جبهه ملی ايران- اروپا در گرامی داشت سد و دومين سالروز انقلاب مشروطه ايران' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016