- هدف بزرگ اصلاح طلبی دفع خطرات و تهديدات از کشور، نظام و مردم است
تهران- خبرگزاری کار ايران
رئيسجمهور سابق کشورمان گفت: آزادی ما را ولنگاری توصيف میکردند، نه خير! ولنگاری الان است که بزرگترين معيارهای بديهی اسلامی و انسانی زير پا گذاشته میشود. اگر از بين رفتن مبانی اخلاقی در جامعه اسلامی، حساس نباشيم بسيار جای نگرانی دارد. از اهداف بزرگ اصلاحطلبی واقعی بالابردن حرمت ملت در عرصه جهانی و دفع خطرات و تهديدات از کشور و نظام و مردم است.
به گزارش"ايلنا"سيد محمد خاتمی در ديدار با جمعی از نخبگان و فعالان سياسی همدان با اشاره به انتخابات رياست جمهوری گفت: معتقدم پيش از اينکه صحبت کنيم چه کسی و چه کسانی بايد در عرصه بيايند، بايد مشخص کنيم چه چيزهايی مورد توجه است و براساس آن حرکت کنيم و به جلو برويم. برای انتخابات سه مساله را بايد مشخص کنيم، نه تنها برای انتخابات بلکه برای اينکه بدانيم کجا هستيم و چه کار میخواهيم بکنيم و در چه وضعيتی قرار داريم.
خاتمی از انتخابات به عنوان مهمترين دست آوردهای اجتماعی نام برد که بعداز انقلاب نصيب ما شده است و افزود: انتخابات بايد آزاد و گسترده باشد تا جمهوريت نظام تحقق پيدا کند و مبنا و محور رای مردم باشد. اول بايد ببينيم چقدر امکان حضور در انتخابات وجود دارد.
رئيس بنياد باران تاکيد کرد: امکان حضور هم دوپايه دارد؛ يکی سازوکارهايی است که برای انتخابات انجام میگيرد، آيا اين سازوکارها ،سازو کارهايی است که بيشتر توجه به رای آزاد و حضور مردم دارد يا سازو کارهايی است که نقضها و عيبها در آن هست و آنطور که بايد و شايد همه جانبه نمیتواند رای مردم و حضور آنها را تامين کند .حتماً اشکالاتی در اين زمينه داريم.
خاتمی در ادامه گفت: دومين امکان حضور، حضور مردم است؛ آيا مردم آن رغبت لازم برای انتخابات را دارند. يعنی اکثريت قاطع مردم ما میخواهند در انتخابات شرکت کنند و میتوانند شرکت کنند؟ اين مساله مهمتر است؛ يعنی برای انتخابات سالم هم سازوکارها برای انتخابات خوب ، سالم، آزاد و رقابتی مهم است و اينکه نظام و دستگاههای نظام مجری و بستر بروز و ظهور رای مردم باشند، نه اينکه در بعضی جاها مانع شوند از اينکه گزينههای مختلف حضور داشته باشند . مردم بايد بتوانند آزادانه رای بدهند اگر اشکالاتی هم است مرتفع کنند.
وی افزود: اگر مردم رغبت برای حضور داشته باشند که متاسفانه بعضی وقتها ميزان حضور مردم در عرصه بسيار نگران کننده است که چرا امکان حضور فراهم نشده، چرا مردم نيامدهاند؟ که بخشی از آن به خود مردم بر میگردد که نبايد بیتفاوت باشند، بايد به هر صورتی در عرصه حضور پيدا کنند. يکی هم بر میگردد به ذهن مردم که اگر بيايند و نيايند خيلی فرق نمیکند؛ اين خيلی خطرناک است.
سيد محمد خاتمی خاطر نشان کرد: بايد همه از مسوولان، روشنفکران کشور گرفته تا کسانیکه دلشان برای ايران، اسلام و انقلاب میسوزد، بيايند و بينند چرا امکان حضورکمرنگ است. چه به لحاظ ساختار در روند انتخابات و چه به صورت حضور مردم در عرصه. اگر سازوکارها درست باشد و شوق و ذوق مردم برای حضور زياد باشد انتخابات خوبی داريم و هيچ نگران نيستم. اگر اينطور باشد، میدانم برآيند خواست اکثريت مردم چيست و حاصل کار چه خواهد شد؛ انتخابات متناسب با شان جمهوری اسلامی، شان اسلام و ايران به آن صورتی که مورد توجه ما بوده و هست و حق مردم را ادا میکند.
هر کس از ظن خود يار اصلاحات شده است
رئيسجمهور سابق کشورمان تصريح کرد: دومين مساله اين است که مشخص کنيم چه میخواهيم؟ بايد مشخص کنيم اصلاحات چيست؟ چه کار میخواهد بکند؟ و فکر میکنم اين کار شده است و انشاء الله در آينده در معرض افکار عمومی قرار خواهد گرفت؛ بايد اصلاحات را تعريف کنيم و اينکه به اسلام چگونه نگاه میکنيم؟ به مردم سالاری چگونه مینگريم؟ نسبت ميان اسلام و مردم سالاری را چگونه میبينيم؟ نسبت ما با پيشرفت و توسعه جامعه چيست؟ نسبت آن با حق و آزادی مردم با حرمت، عزت، اعتلاء کشور، ملت و مردم چيست؟ اينها را مشخص کنيم پيرامون اين اصول و معيارها بيشتر جمع شويم. البته روی آنها صحبت کنيم، نقد کنيم و آنها را اصلاح کنيم اشکال ندارد، ولی از يک نوع آشفتگی که پيدا شده و هر کس از ظن خود يار اصلاحات شده نجات پيدا کنيم.
خاتمی افزود: سوم اينکه چه میتوانيم انجام دهيم؟ آيا آنچه میخواهيم قابل تحقق است؟شايد بعضی وقتها ما چيزهايی میخواستيم و زمينههای تحقق آن در کوتاه مدت فراهم نبود و در نتيجه وقتی به آن نرسيديم، نوعی دلسردی در جامعه ايجاد شد. ناتوانی يا نقض در برنامهها يا در اجرا يا در مديريتها بوده؟ولی مهمتر از آنها موانع و مشکلات تاريخی، ساختاری و رفتاری است که در مقابل اين تحقق خواستها وجود دارد.
خاتمی تاکيد کرد: يکصد سال است مردم ما با همه وجود مردم سالاری را فرياد میزنند، مردم ما ۱۰۰ سال است آزادی میخواهند از استبداد زده شدهاند ،استقلال میخواهند از وابستگی رنج برده اند، پيشرفت میخواهند. ازعقب افتادگی رنج میبرند. آزادی ، استقلال، پيشرفت ، خواست تاريخی جامعه است که در انقلاب اسلامی اوج آن را می بينيم اين خواستهای تاريخی بر مبنای هويت تاريخ جامعه ما که هويت دينی است بيان میشود.
وی افزود: مردم از موضع دين خواستار استقلال ، آزادی، پيشرفت میشوند. حاصل کار آن هم جمهوری اسلامی است و اينکه امام مطرح میکنند و مردم هم به آن رای میدهند جمهوری اسلامی است. تحقق اين خواست تاريخی و همسو شدن آن با هويت تاريخی، هويت فرهنگی ودينی جامعه امر ممتازی است. اما آيا واقعاً يک شبه يک جامعه میتواند به جمهوريت و مردم سالاری کامل برسد؟ آيا ذهنيت عملی و شرايط تاريخی جامعه آمادگی اين را دارد که اين مساله را تحقق بخشد و هزينه آن را بپردازد؟
خاتمی با اشاره به اينکه در مردم سالاری حزب و تحزب امری ضروری است گفت: چقدر جامعه ما دلش میخواهد آزاد باشد؟ مردم سالاری حاکم باشد؟ چقدر در متن جامعه ما ضرورت اين اصل نه فقط در ميان نخبگان جا افتاده است و چقدر ملت حاضر است هزينه تحزب را بپردازد؟ نمیشود مردم سالاری را بخواهيم و همراهی نکنيم. بايد ببينيم از نظر تاريخی درچه مقطع تاريخی قرار داريم و مشکلات تاريخی ساختاری و رفتاری تحقق خواست ما چيست. در نظام ما که اين همه هزينه و خون داده ايم آيا تمام ساختارها به گونه ای است که خواست های واقعی که آرمانهای مردم در انقلاب بود و در قانون اساسی هم آمده است آيا ساختارها متناسب است يا نه و اگر نيست عيب در کجاست؟
سيد محمد خاتمی تصريح کرد: اساساً يکی از محورهای اصلاحات آماده کردن مردم برای اينکه موانع تاريخی را رفع کنند وساختارها متناسب شود. بايد موانع تاريخی، ساختاری، رفتاری مشخص شود تا خواستها و برنامهها واقع بينانه باشد، وعده های ناجور که قابل تحقق نباشد ارائه نشود .بايد بگوئيم داريم به آن سو می رويم، نه اينکه فردا به آنجا میرسيم! از جمله در مورد پيشرفت، توسعه کشور؛ آيا واقعاً به سمت توسعه و پيشرفت کشور پيش می رويم؟ آيا به سمت عدالت پيش می رويم؟ درست است يک شبه نمیتوان در کشوری که به خاطر استيلای رژيم فاسد و دخالت های بيگانه دچار عقب ماندگی مزمن است از هر نظر پيشرفت کرد توليد، علم، تکنولوژی، يک شبه فراهم نمی شود اما بايد به آن سو حرکت کنيم.
رئيس بنياد باران يادآور شد: نمیتوان انتظار داشت که در کوتاه مدت هيچ مشکلی در هيچ بخشی از جامعه وجود نداشته باشد و همه احساس رضايت کنند ولی حتماً بايد به آن سو حرکت کنيم.
خاتمی گفت: اگر شعارهای تند و تيز در اين زمينه بدهيم ولی در عمل خلاف آن دربيايد، بزرگترين مشکل روحی در جامعه ايجاد می شود و بزرگترين ضربه به همين نظام و جامعه زده میشود.
وی تاکيد کرد: بايد لحظه به لحظه به مردم گزارش صحيح و درست داد؛ اگر هم از طريق رسانه ملی نشد، بايد راه ديگری پيدا کرد که با مردم صحبت کرد.
بارها گفتهام ، گناه ما اين است که از آزادی دم میزنيم
خاتمی با اشاره به اينکه ما نمیخواهيم دل عده ای را بدست آوريم که قدرت در دستشان است بلکه میخواهيم دل مردم را بدست آوريم،گفت: بارها گفتهام بازهم می گويم، گناه ما اين است که از آزادی دم می زنيم و افتخار میکنيم که از آزادی دم می زنيم. آزادی انسان را در اعمال حق حاکميت انسان بر سرنوشت خودش میدانيم. از جمله اينکه بتواند بدون لکنت زبان و بدون اينکه هزينهای برايش داشته باشد از بالاترين مقامات قدرت و حکومت انتقاد کند.
خاتمی افزود:آزادی ما را ولنگاری توصيف میکردند، نه خير! ولنگاری الان است که بزرگترين معيارهای بديهی اسلامی و انسانی زير پا گذاشته میشود. اگر از بين رفتن مبانی اخلاقی در جامعه اسلامی، حساس نباشيم بسيار جای نگرانی دارد. از اهداف بزرگ اصلاح طلبی واقعی بالابردن حرمت ملت در عرصه جهانی و دفع خطرات و تهديدات از کشور و نظام و مردم است.
رئيس جمهور سابق کشورمان خاطر نشان کرد:اگر بنا باشد امکان حضور باشد بايد خواستها را مشخص کرد تا منطبق با خواستهای ملت باشد، سپس برنامه را مشخص کرد و اينکه چه میتوان انجام داد و بايد ديد در شرايط فعلی امکان تحقق اين خواستها و پاسخ دادن به نياز واقعی کشور و ملت هست يا نه؟
سيد محمد خاتمی تصريح کرد:اگر بخواهيم جمهوری اسلامی داشته باشيم بايد هرکسی با هر قوم، مذهب و گرايش که در اين نظام زندگی می کند احساس رضايت کند اسلامی که ما مورد نظرمان است، اسلامی است که نه تنها مسلمان در آن نظام احساس حرمت وآزادی و عزت کند بلکه غير مسلمان نيز همانند مسلمان حقوق، حضور، حرمت زمينه امکانات برای تامين زندگی آبرومند داشته باشد.
هگمتانه جايگاه بلندی در تاريخ بشری داشته است
وی در بخش ديگری از سخنان خود با اشاره به اينکه همدان يا هگمتانه قبل از اسلام ، جايگاه بلندی را در تاريخ بشری داشته است و دارد بعد از اسلام نيز به عنوان يکی از کانون های بزرگ تمدن اسلامی همواره موقعيت ممتازی داشته و دارد. واقعاً ايران و اسلام تا حد زيادی مرهون تلاشهای ارزنده ای است که همدان بزرگ و سرفراز انجام داده است، گفت: امروز نيز جايگاه همدان جايگاه ويژه و ممتازی است.
وی در ادامه افزود: معتقدم استان همدان هم مثل بسياری استانهای ما به لحاظ ظاهری ، شايستگی پيشرفت های بيشتری دارد.و عليرغم خدمات خوبی که بعد از انقلاب و سالهای گذشته برای استان انجام گرفته ولی انصاف اين است که آنچه همدان به آن رسيده است، کمتراز آن چيزی است که بايد به آن میرسيد!البته اين گفته می تواند در مورد بقيه استانها نيز صادق باشد.
خاتمی با اشاره به اينکه همه ما آماده ورود به ماه مبارک رمضان می شويم، گفت: اميدوارم خداوند همه ما را موفق بدارد که با آمادگی وارد ماه خدا وانسان شويم همه افراد و جامعه از برکات ماه رمضان برخوردار شوند.
وی خاطر نشان کرد: در فرهنگ اسلامی رمضان شهر الله است ولی از شگفتیها اين است که اين شهر الله از هر جهت شهر انسان وماه انسان است. اين در واقع پيوندی است که خدا با انسان در ديدگاه اسلامی دارد. هدف از روزه، تقوا ذکر شده است. تقواً که گاهی خيلی سطحی مورد توجه قرار میگيرد، معنای عميقی دارد. تقوا تجلی و ظهور انسانيت انسان است.
سيد محمد خاتمی افزود: تقوا نشانه تسلط جنبه انسانی وجود بر جنبه حيوانی وجود آدمی است، تقوا هنگامی تحقق میيابد که جنبه حيوانی که کشش های خيلی فراوانی دارد (البته طبيعی هم هست، اسلام هم نگفته آن را سرکوب کنيد) در خدمت جنبه ملکوتی و والا و انسانی وجود آدمی قرار گيرد، اين تقواً است البته آثار و نتايج و لوازمش اين است دروغ نگويد، خيانت نکند، فحشا نداشته باشد، ظلم به ديگران نکند و...
رئيس موسسه بين المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها گفت:ماه مبارک رمضان ماه تقواست. رمضان ماه انسان است و ماه بلوغ انسان، اين حق و تکليف که از آن صحبت میشود و هر دو آن هم درست است دو امر متضايف هستند حق مستلزم تکليف است و تکليف مستلزم حق، به لحاظ وجودی حق مقدم بر تکليف است واگر انسان را بلحاظ فلسفی بررسی کنيم می بينيم که هر انسان با حق بدنيا می آيد اما تکليف بعداً وقتی بالغ می شود پيدا می کند تکليف نتيجه بلوغ است ولی تکليف حق را از بين نمی برد، حق سرجای خودش هست.
خاتمی تاکيد کرد: معتقديم بزرگترين حقی که انسان از آن برخوردار است و منشاء آن که نامش اختيار و آزادی آدمی است ؛ حق حاکميت بر سرنوشت است که در دنيای امروز اين حقوق را حق طبيعی می دانند و اين حق نشانه بلوغ انسان است. انسان بالغ انسانی است که نه تنها بر نفس خودش که بر سرنوشت خودش هم حاکم است و در جامعه وقتی تجلی پيدا می کند که حکومت متکی بر خواست واراده مردم باشد. مساله ای است که در دنيای امروز مطرح شده ولی ما در جستجوی ريشه های کار در فرهنگ قرآنی و اسلامی نيز اين مساله را می بينيم.
وی با اشاره به اينکه بارها گفته است بازهم تکرار می کند يکی از طلائی ترين اصول قانون اساسی اصل ۵۶ است که می گويد حق حاکميت مطلق بر انسان و جهان از آن خداست و او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خود حاکم گردانيده است، گفت: اين اصل، فوق العاده است که حاصل انقلاب ما است. سيد محمد خاتمی خاطر نشان کرد: بايد بررسی کنيم که انقلاب ما چه خصوصيت هايی داشت که از بسياری از انقلابها ممتاز می شود؛ گرچه ممکن است ما دلمان ی خواست که نتايج کار بهتر از آن باشد که هست. من معتقدم حاصل انقلاب ما که جمهوری اسلامی ايران بود و انسان بالغ يعنی انسان حاکم بر سرنوشت خودش را به رسميت شناخت که اين از افتخارات کار ماست.
وی در پايان سخنانش گفت:خداوند انشاءالله همه ما را در مسيری که مورد رضايت اوست هدايت و حمايت نمايد تا بتوانيم رضايت خداو خلق خدا را جلب کنيم.