پنجشنبه 30 آبان 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامه کميته نجات پاسارگاد به سازمان ملل، درباره قاليچه ی صلح اهدايی دولت جمهوری اسلامی

بنا بر گزارش خبرگزاری فارس، هنرمندانی، به صورتی نمادين بافتن قاليچه ای را به نام «صلح جهانی» شروع کرده اند و در کنار شخصيت های هنری و فرهنگی دولتمردان جمهوری اسلامی هم هر يک، به عنوان هواخواهان صلح، گرهی بر آن زده اند و قصد دارند آن را به سازمان ملل متحد تقديم کنند. جالب اينکه در طرح اين قاليچه «بخش هايی از منشور کورش» هم آمده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


گردانندگان دولت، به روش هميشگی خود، مدعی شده اند که «بافت فرش صلح جهانی با توجه بر جهاد فرهنگی رهبر فقيه صورت گرفته است تا به کل ملل جهان اعلام شود، حکومت ايران، سردمدار صلح جهانی است»!
آنچه در اين ميانه غم انگيز و دردآور است توسل گردانندگان اين حکومت به خاطره ی بزرگ مردی است که، سه هزاره پيش، جهان غرقه در جنگ و توحش و ويرانی را به نور آشتی جويی و آزادسازی خود روشن کرد و، در اين سی سال گذشته، به شدت هدف حملات شفاهی، کتبی و عملی اين حکومت قرار گرفته است.

سی سال است که اين حکومت با کورش، منشور حقوق بشر او، و فرهنگ ايرانی الهام گرفته از چنان تفکری، ستيزی آشکار داشته است. وابستگان گوناگون آن، و به خصوص اعضای دولت آقای احمدی نژاد، با همکاری سازمان ميراث فرهنگی، به شکل های گوناگون، سعی در ويرانی شخصيت کورش بزرگ و نشانه ها و آثار باقی مانده از او را داشته اند. آن ها شهر و زادگاه او را در تنگه بلاغی به آب بستند و بخش هايی از منطقه پاسارگاد را که در حريم ميراث جهانی نيز واقع است در خطر ويرانی قرار دادند. در طی يک سال و نيم گذشته، طبق گفته های شهردار پاسارگاد و کارشناسان و شخص رحيم مشايی، رييس سازمان ميراث فرهنگی، رطوبتی ويرانگر منطقه ی پاسارگاد را احاطه کرده است. در عين حال، همين روزها دو نشريه داخل ايران و کارمندانی از سازمان ميراث در پاسارگاد، خبر از ويرانی بخشی از سقف آرامگاه کورش، به دليل بی توجهی و استفاده از سنگتراش های بازاری به جای مرمت کارهای با تجربه،را مطرح کرده اند.
علاوه بر اين ويرانی های فيزيکی در طی سال های اخير سرمايه های کلانی از سوی موسسات دولتی و يا وابسته به دولت صرف ساختن ويدئو، و انتشار کتاب های گرانقيمت ضد فرهنگ ايرانی و ضد کورش بزرگ هزينه شده است.
اين دولت در طی همين چهار سال گذشته که هزاران هزار ايرانی در سراسر جهان و در داخل ايران روز ۲۹ اکتبر، مصادف با هفتم آبان روز کورش بزرگ را، جشن گرفته اند، نه تنها با مردم همکاری نکرده بلکه از دادن حتی سالن های دانشگاه به جوان ها برای برگزاری اين روز جلوگيری کرده ، و در روز کورش بزرگ به کمک پليس و ماموران امنيتی مانع ورود آن ها به منطقه پاسارگاد بوده است.
آن ها هنوز حاضر نيستند حتی جشن های ملی ما همچون روز کورش بزرگ ، چهارشنبه سوری، مهرگان، يلدا و سده را در تقويم های رسمی ثبت کنند و، اتفاقاً برعکس، نام جشن های ملی و ايرانی را که سال ها در تقويم ها ذکر می شده حذف کرده اند. و کل تاريخ و فرهنگ ما را کفرآميز و «متعلق به جباران تاريخ و مورد بی مهری دينداران مسلمان» دانسته اند. و مهم تر از همه، آن ها بخش های مهم فرهنگ و تاريخ ايران را ، که خود بخشی از تاريخ و فرهنگ بشری نيز هست، از دروس آموزش و پرورش حذف کرده اند.
اکنون بايد پرسيد که اين دولت بر چه اساسی و با چه ضابطه ای می خواهد «قاليچه صلح» ساخته ی هنرمندان علاقمند به فرهنگ ايران را، که برگرفته از منشور کورش بزرگ است، همراه با دفترچه ای پر از نام دولتمردانی از خود که بر آن گره ای تشريفاتی زده اند به سازمان ملل بفرستد؟
البته که اين افتخار بزرگ برای مردم ايران بر جا است که فرهنگی چنان انسانی، خردمدار، امروزی و صلح دوست دارند که مخالفان و ستيزه جويان صاحب سلاح و قدرت را نيز نه تنها نيروی مقابله با آن نبوده و نيست بلکه در تنگناهای تاريخی، با بستن دروغين خود به اين فرهنگ، سعی در جلب توجه مردمان متمدن جهان را دارند. اما ما نمی توانيم در مقابل اين نوع تظاهرات غير واقعی سکوت کنيم و از بيدادی که بر فرهنگ يک سرزمين رفته است با مردمان جهان و با سازمانی که نام زيبای سازمان ملل را بر خود دارد ياد نکنيم.
ما از سازمان ملل، و نهاد يونسکو در اين سازمان، توقع داريم که اگر هديه ای را به نام کورش و فرهنگ آشتی جوی ايران از چنين روسايی قبول می کنند حداقل شرطی نيز در مورد احترام به حقوق انسانی مردمان صاحب اين فرهنگ در ميان بگذارند و حداقل از هديه دهندگان بخواهند که، ايرانی های گرفتار حکومت خود را از آزادی های بيان شده در منشور کورش بی نصيب نگذارند، و اجازه دهند که مردمان ايران نيز در بزرگداشت آفريننده ی اين فرهنگ صلح و آزادی، و نگاهداری از ميراث ها و يادگارهای او، اختياری داشته باشند.

شکوه ميرزادگی
کميته بين المللی نجات پاسارگاد
www.savepasargad.com





















Copyright: gooya.com 2016