گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
در همين زمينه
30 آذر» سنگ صبور، شعری برای محمد مدير شانه چي، برگرفته از کتاب «به هواي ميهن» مجموعه اشعار نعمت آزرم
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! درگذشت محمد مدير شانه چیمحمد آقا مدير شانهچي، پس از عمري تلاش پيگير و مجاهدت مدام در جهت رشد، اعتلا و آزادي مردم اين سرزمين، در روز پنجشنبه بيست و هشتم آذر ماه، در مشهد، جان به جان آفرين تسليم نمود. مراسم خاكسپاري آن بزرگ در روز شنبه سيام آذر ماه ساعت 10 صبح در بهشت رضا انجام ميگيرد و روز يكشنبه 1/10/87 از ساعت 2 الي 4 بعد از ظهر مجلس ترحيم در حسينيه نصرت برگزار ميشود. مجلس بعدي در بزرگداشت آن مرحوم، متعاقبا اعلام خواهد شد. سنگ صبور، شعری برای محمد مدير شانه چي، برگرفته از کتاب «به هواي ميهن» مجموعه اشعار نعمت آزرم اي سنگ صبور اين زمانه اي تير زمانه را نشانه با جسم نحيف و رنج بسيار چون قامت قرص استوانه با آنهمه داغ کوه افکن خم زير غمان نکرده شانه با روي گشاده همچنان صبح لبخندزنان درين شبانه يک عمر به رهگذار توفان با عشق بنا نهاده لانه بسيار کشيده رنج زندان با تنگي آب و نان و دانه ارزاني خلق هرچه بودت بي هيچ توقع و بهانه چل سال به راه حق تپيدي آن راه که نيستش کرانه با همسر همرهت که مي بود همواره تو را چو پشتوانه باليد يکان يکان يگانه در راه نجات خلق کردي دو دختر و دو پسر روانه آن «زهره» و «محسن» و «حسين»ات وان «شهره» که بود نازدانه. (1) گشتند شهيد در ره خلق بي هيچ تفاخر و نشانه هر چند که هر کدام بودند در زمره خويش بي همانه جلادي شاه کشت يکتن جلادي شيخ اين سه گانه هر قاتل پاره دل تو بودت چه بسا به سفره خانه (2) يک عمر به ميزیاني تو بودند صباح تا شبانه بي شرمي شيخ را گواهي بهتر ز تو نيست در زمانه هرچند که گرده اي نمانده ست کز شيخ نخورده تازيانه در باغ وطن فکنده آتش بر ريشه و ساقه و جوانه هرگاه به چهره تو بينم آتش کشد از دلم زبانه ويران شده است آشيانت اي مرغ جدا ز آَشيانه رو سوي تو کرد چرخ پرتاب هر تير که داشت در خزانه تو چهره روزگار مائي بي هيچ گزافه و فسانه رسوائي اين شب ستم را اين روز تو بهترين نشانه بيهوده گمان زده ست ضحاک کاو جان ببرد از اين ميانه هر تير که سوي خلق افکند رو سوي خودش کند کمانه بنگر که نبرد خلق با او شد کوچه به کوچه خانه خانه تا گام دگر فتند به دوزخ استاده کنون بر آستانه ميهن برهد ز ننگ ضحاک از يمن قيام کاويانه کابوس شب ستم بدرد خندد لب صبح، با ترانه نابود شود دروغ و ماند ايران بزرگ جاودانه پاريس – شهريور 1361 از کتاب «به هواي ميهن» نعمت آزرم حواشي به ترتيب تاريخ شهادت: الف : زهره مدير شانه چي دانشجوي سال دوم علوم قضائي، زنداني سياسي رژيم سلطنتي، عضو سازمان چريک هاي فدائي خلق، در برخورد مسلحانه با مأموران ساواک به تاريخ ارديبهشت 1354 جان باخت. ب: حسين مدير شانه چي دانشجوي سال دوم علوم آزمايشگاهي و پتروشيمي در تاريخ آبان 1360 در حمله شبانه پاسداران انقلاب اسلامي، با آرپي جي به خانه مسکوني اش به خاک و خون غلطيد. ج_ محسن مدير شانه چي فارغ التحصيل علوم آزمايشگاهي، زنداني سرشناس رژيم سلطنتي، از رهبران سازمان چريک هاي فدائي خلق (اقليت) در تاريخ 29 آذر به هنگام خروج از خانه تيمي از پشت سر به مسلسل پاسداران انقلاب اسلامي از پاي درآمد. د- شهره مدير شانه چي دانشجوي سال اول علوم رياضي در اوايل دي ماه 1360 در خيابان بازداشت و در اواخر بهمن 1360 در زندان اوين تيرباران شد. اشاره به اينکه بسياري از دولتمردان روحاني کنوني، مهمان ماه و سال آقاي شانه چي بودند. بويژه سيدعلي خامنه اي که هر سال دو ماهه محرم و صفر و همچنين ماه رمضان را که براي روضه خواني از مشهد به تهران مي رفت ميهمان آقاي شانه چي بود. Copyright: gooya.com 2016
|