یکشنبه 22 دی 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نشست مادران صلح عليه جنگ و خشونت در غزه، کانون زنان ايرانی

کانون زنان ايرانی -فريده غائب : جمعی از مادران صلح ايران برای بررسی ابعاد جنگ و خشونتی که در غزه می گذرد عصر سه شنبه ۱۷ دی ماه گرد هم آمدند و با محکوم کردن جنايت هايی که بر زنان و کودکان در غزه وارد می شود؛ خواستار توقف هرچه سريعتر جنگ و محاصره غزه شدند . اين گروه هفته گذشته نيز با حضور در دفتر برخی از روزنامه ها و همچنين خبرگزاری ايسنا بيانيه ای در محکوميت اين اقدام برای انتشار ارائه داده بودند که بر اساس گزارش سايت مادران صلح اين بيانيه تنها در دو روزنامه سرمايه و اعتماد ملی انعکاس داشت.

بيش از دوازده روز است که غزه در محاصره جنگ و خون و خشونت قرار گرفته است و هر روز رسانه ها از کشته و زخمی شدن کودکان و زنان اين منطقه خبر می دهند. مادران صلح در جلسه ای آنچه را که بر فلسطينی های اين منطقه می گذرد مورد بررسی قرار دادند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ناهيد توسلی يکی از مادران صلح با اشاره به تز هانتيگتون از تلاش امريکا برای ابرقدرت بودن می گويد: " من قضيه را کلان‌تر از حمله اسراييل به غزه می دانم. پس از فروپاشی شوروی ، امريکا در يک روند جابه جايی تاريخی می خواهد ابرقدرت باشد. او برای رسيدن به ديگر سوی جهان، چين، که يکی از سرمايه‌های بزرگ جهان شده‌است و بی‌شک در درازمدت رقيبی خطرناک برای امريکا، برای حفط اين اقتدار می خواهد به آن سوی جهان نقب بزند. برای اين منظور بايد از روی کشورهايی نظير ايران، عراق و افغانستان و.... مانند پلی عبورکند. درحال حاضرامريکا در عراق و افغانستان و اسرائيل پايگاه‌های خود را ايجاد کرده است. سفارت امريکا در بغداد که چند روز پيش افتتاح شد بزرگ‌ترين سفارت‌خانه امريکا در جهان است! آيا غير از اين است که بنيادگرايی و طالبان محصول و دست‌پخت امريکا در برابر خطر اشغال کشورهای ديگر منطقه توسط شوروی سابق، پس از حمله شوروی به افغانستان بود؟ اين اسلام بنيادگرا از کجای تاريخ نشات گرفت و بيرون آمد؟ چرا تاکنون خبری از آن نبود؟»

زهره تنکابنی يکی ديگر از مادران صلح مختصری از چگونگی شکل گيری تز صيهونيسم توسط هرتزل در قرن نوزدهم را بيان کرد و اينکه چگونه بعد از جنگ دوم جهانی دولت انگليس که تحت تاثير صيهونيست هائی چون روتچفيلد بود سرزمين فلسطين را بعنوان محل سکونت يهوديان تمامی جهان وبويژه اروپا تاسيس کرد.بعد از جنگ ۱۹۴۸ اعراب واسرائيل سازمان ملل با قطعنامه ای سرزمين فلسطين را رسماً به دو قسمت تقسيم کرد.يک سوم آن را به پايتختی سهم فلسطينيان قرار داد که اسرائيل تن به اجرای اين قطعنامه نداد.بعد از جنگ ۱۹۶۷ اعراب واسراييل قطعنامه ۲۴۲ مقرر داشت که سرزمين های اشغالی در اين جنگ يعنی کرانه باختری که از اردن گرفته شده و باريکه غزه که از مصر منتزع شده بود بايد به دولت فلسطينی مسترد شود.اما دوباره اسراييل از اجرای اين قطعنامه هم تا کنون طفره رفت.

زهره تنکابنی سپس شمه ای از سياست ياسر عرفات را که مبنی بر مذاکره ومقاومت بود يادآور شده وگفت :" مقاومت حق هر کسی است که مورد تجاوز وظلم قرار می گيرد.وی حماس را بدليل جدا کردن غزه از کرانه باختری آنهم با کشتار همرزمان ديروزش نکوهش کرد اما معتقد بود که اين جنگ از ذات صيهونيسم بر می خيزد ودر اين کشتار وحشيانه فقط بايد اسراييل محکوم شود."

در ادامه مينو مرتاضی با طرح اين سوال که چه بايد کرد؟ می گويد:"مشکل کنونی ما اين است که اطلاعات دقيقی نداريم و در سطح برداشت باقی می مانيم و نمی توانيم به سطح تحليل برسيم. که اين برداشت ها روی رفتارهای ما تاثير می گذارد."

شهلا فروزانفر از ديگر مادران صلح جنگ کنونی را نتيجه سياست ها و درگيری ها ی حماس و دولت اسراييل می داند و می گويد: آنچه در اينجا مطرح نيست جان کودکان و زنانی که هر روز تکه تکه می شوند. »

سوسن شعبانی نيز می گويد:"ما به عنوان مادران صلح بايد در برابر اين جنگ موضع گيری کنيم.»

يکی ديگر از مادران صلح از واکنش ايرانيان در برابر جنگ اسراييل و فلسطين می گويد:" فضای ضد اسراييلی در ايران آنقدر تکرار شده که تنفر ايجاد کرده است.در حالی که بايد اطلاعاتمان دقيق باشد . نيروهای مترقی در کشورمان بايد کاری کنند که مردم از اين اخبار خسته نشوند و قبول کنند که مردم فلسطين تحت ظلم هستند."

و يکی ديگر از مادران صلح تاکيد می کند که بايد درباره اينکه چرا علی رغم اعلام آتش بس سازمان ملل حماس اين آتش بس را شکست، و اينکه چرا حماس مناطق شهری را مرکز نظامی خود قرار داده نيز موضع گيری کنيم؟"

اما مينو مرتاضی در پاسخ می گويد:" سوال من اين است که واقعا حماس مانع ادامه يافتن صلح است و يا اين اسراييل است که اين جنگ را افروخته است؟انها که حماس را به جرم بنياد گرايی محکوم می کنند ايا نمی بينند که دولت اسراييل ماهيتی بنياد گرا دارد .او به بهانه دست يابی به ارض موعود بين يهوديان ومسلمانان بومی فلسطينی جدايی ودشمنی برقرار کرده وسالهاست با کشتار و تحقير مردم فلسطين نا امنی و خشونت را در منطقه نهادينه کرده است.به نظر من دولت اسراييل صلح نمی خواهد و هر بار که بحث صلح وضرورت ان جدی می شود اسراييل با کمک متحدان پر قدرتش چون امريکا وبرخی دولتهای اروپايی با استفاده از امکانات وسيعی که در اختيار دارند با تحريم و محاصره و حمله و تبليغات رسانه ای برقراری صلح در فلسطين رابه عقب می اندازند.کمترين ضرری که به تعويق انداختن دائمی صلح برای فلسطين و منطقه داردبيشثرين ضرر هم هست .به نظر من اين ضرر چيزی جز رشد نظامی گری و اقتدار گرايی در نظامات و ساختارهای سياسی منطقه وافزايش حس تحقير وتنفر بين ملتها ومردم منطقه نيست."

ليلی فرهادپور عضو کميته روابط عمومی مادران صلح می گويد:" از بس در ميان اخبار جنگ غزه نام ايران آورده می شود تنم می لرزد. حماس هر چه که باشد موضوع داخلی فلسطينی هاست مساله اين است که دولت جنگ طلب اسراييل حق ندارد به اين بهانه اين گونه بر سر فلسطينی ها بلا بياورد . من سوالم اين است که اگر فردا به بهانه های شبيه به همين اسراييل به ايران حمله کند چه می شود؟"

شهلا فرجاد هم معتقد است الان کمک به مردمی که در غزه کشته می شوند مهم است.در اين که اسراييل با حمايت امريکا اين جنگ را راه انداخته شکی نيست اما نجات جان مردم مهم تر است.

ناهيد توسلی مديرمسئول نشريه نافه و فعال حوزه زنان در جواب اين سوال که آيا حل شدن مسئله غزه به معنای تمام شدن جنگ است؟ می گويد: "فلسطين و اسراييل بهانه‌های اسحله فروشی امريکا و انگليس هستند، به ويژه در حال حاضر که وضع اقتصادی امريکا و اروپا و جهان اين‌گونه نابسامان شده‌است امريکا بهترين بهانه را برای فروش تسليحات نظامی خود دارد. ما درجهان تاوان جنگ‌افروزی و زياده‌خواهی امپرياليسمی را می‌پردازيم که در راس آن امريکای واقعا جهان‌خوار و آدم‌خوار قرار دارد. بنابراين کشورهای به قول خودشان شمال! برای فروش تسليحات خود جنگ افروزی می کنند. اين جنگ تمام شود جنگ ديگری.... اساسا امپرياليسم برای بقای اقتدار جهان‌خوارگی‌اش بايد سر مردم جهان را به چيزی گرم کند و برای او چه چيز بهتر از جنگ، جنايت و آدم‌کشی. اين‌جاست که مادران صلح بايد فرهنگ‌سازیِ "صلح" کنند. صلح را هم، مانند هر پديده ديگری چون آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان، حقوق شخصی و خصوصی افراد، هم بايد بياموزيم و هم بايد بياموزانيم."

يکی ديگر از مادران صلح در پاسخ به صحبت می گويد" اينها حماس را تحريم کردند و او را به نقطه ای رساندند که نتواند کاری انجام دهد.اسراييل هميشه از صلح حرف می زند اما در عمل کاری برای ايجاد صلح نمی کند."

شادی صدر ، فعال جنبش زنان و عضو گروه ميدان نيز اين سوال را مطرح می کند که به نظر می رسد دربرابر بحران غزه به اين دليل که امکان شنيده شدن نظرات مختلف و صداهای الترناتيو وجود ندارد و در واقع وقتی فقط يک صدا بايد از داخل ايران شنيده شود، آيا سکوت معنا دار روشنفکران ايرانی بهترين کاری نيست که می توانند انجام دهند؟

هاله سحابی به اين نکته اشاره می کند که در حال حاضر در تمام دنيا عليه اسراييل تظاهرات می شود و نه حماس. او می گويد: " نوار غزه منطقه فقير نشين و متراکمی است که دو بار در محاصره قرار گرفته است.در محاصره اخير مردم نمی توانستند برای کار به جای ديگری بروند و در گرسنگی دست و پا می زدند .پرتاب موشک از سوی حماس واقعه ای يک شبه نيست بلکه چيزی بود که حاصل درگيری ها و فشارهايی بود که از قبل از سوی اسراييل انجام می شد"

به گفته او درست است که اسراييل فرزند نامشروع استکبار است. ولی بهتر است به جای شعار محو اسراييل بگوييم که اسراييل بايد قطعنامه های سازمان ملل را اجرا کند.

الهه رستمی، استاد دانشگاه سوآس لندن به عنوان ميهمان در اين جمع می گويد:"غزه جای کوچکی است که مردمانش از گرسنگی در آستانه مرگند و اين حق آنهاست که از حقوق خود دفاع کنند."

او در جواب کسانی که حماس را محکوم می کنند می گويد:"اينطور نيست که مردم فلسطين زير فشار های حماس دارند له می شوند .مردم فلسطين با گرايش های فکری مختلف طرفدار حماس هستند.."

و همچنين در برابر حفظ حقوق اسراييل واکنش نشان می دهد:" به نظر من دولت اسراييل به عنوان يک دولت صيهونيستی نبايد وجود داشته باشد. ما بايد مسئله کليمی ها را از صيهونيست ها جداکنيم . ضد کليمی بودن يک مسئله غربی است وگرنه از ديد تاريخی سالهاست که کليمی ها و مسلمانان در کنار هم زندگی می کنند و اين مسيحيان بودند که با کليمی ها ضديت داشتند .."

اين استاد دانشگاه در برابر اين حرف که جنگ فلسطين برای ايرانی ها خسته کننده است، می گويد:"اتفاقا به نظر من اکثريت مردم ايران طرفدار فلسطين هستند ."

ليلی فرهادپور با مطرح کردن اين که آيا مقاومت محکوم است می گويد:"در همه جا روشنفکران و مدافعان حقوق بشر در حمايت از ساکنان نوار غزه و مخالفت با اسراييل به خيابان ها می روند و هيچ يک حماس را محکوم نمی کنند. چون بايد بين عمليات مقاومت مردم فلسطين و عمليات جنگ طلبانه اسراييل تفکيک قايل شويم. "

وی تاکيد می کند: " ما بايد از ميان هياهوی تبليغاتی رسانه های غربی و جبهه گيری ها يمان در مورد يکسونگری رسانه های داخلی به واقعيت توجه کنيم . اگر فقط به خاطر آنکه حرفمان فراتر از حرف دولت باشد پای حماس را وسط بکشيم همان چيزی است که رسانه های امپرياليستی تبليغ می کنند. حرف فراتر از موضع گيری دولتی لزوما نفی اين موضع گيری نيست. بلکه بايد بگوييم موضع گيری همه جانبه عليه اسراييل بايد از طرف مردم اعلام شود نه از طرف دولتی ها که خود ارتشی که يک نيروی نظامی است در خدمت دارد و موضع گيری آنها بهانه ای برای رسانه های امپرياليسيتی شود تا ايران را جنگ طلب نشان دهند."

وی تاکيد می کند :" اين بسيار غلط و ساده انگارانه است که برای آنکه حرفمان شبيه موضع گيری دولتی نباشد فکر کنيم که بايد حماس را هم محکوم کرد. "





















Copyright: gooya.com 2016