دوشنبه 14 بهمن 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

در کم‌تر از ۲۴ ساعت، چه چيزی دگرگون شد؟ بررسی سايت "خرداد" از رفتار و سخنان محمد خاتمی

خرداد: پس از پنج ماه شک و ترديد "محمد خاتمی" برای نخستين بار از احتمال جدی کانديداتوری خود سخن گفت.
او در دوازدهم بهمن ماه در ديدار به مردم قم گفت: «بايد دل به خدا بسپارم و در عرصه بيايم». سخنان وی پس از آن منتشر شد که بسياری از منابع خبری اعلام کرده بودند؛ «خاتمی کنار کشيد، ميرحسين موسوی می‌آيد» و اين خبر از نشست ديروز او با ميرحسين به دست آمده بود.
آن چه که بر درجه‌ی اعتبار اين خبر افزود تا به سرعت محافل رسانه‌ای را درنوردد، سخنان چند روز گذشته محمد خاتمی بود. رييس‌جمهور سابق ايران، از ابتدای بهمن و هم زمان با نزديک شدن به زمان اعلام تصميم نهايی خود، در هر بار سخنرانی به شدت بر تمايل خود به پرهيز از حضور در عرصه‌ی انتخابات سخن گفت و از سخنان او اين برداشت تقويت شده بود که محمد خاتمی نخواهد آمد.
کانديدای کنونی اتئلاف اصلاح‌طلبان ميانه‌رو و تفريطی، در چند روز گذشته برای چند بار گفته بود که «ترجيح می‌دهم، نيايم» و اکنون بايد پاسخ دهد که در تنها ۷۲ ساعت چه چيز شگرفی تغيير کرده که «ترجيح می‌دهد، بيايد».

در روزهای اخير، فشار همه‌جانبه‌ای از سوی هواداران خاتمی وجود داشت تا او را مجاب به پذيرش کانديداتوری کند. پنج ماه بازی خسته کننده‌ی «آمدن يا نيامدن خاتمی» گروه‌های سياسی و افکار عمومی را با اين پرسش روبه‌رو ساخته بود؛ «فردی که قادر به يک تصميم‌گيری قطعی درباره‌ی سرنوشت سياسی خود نيست، چگونه در آينده قرار است، برای پيش بردن برنامه‌ی اصلاحی کشور و تغيير وضعيت شرايط کنونی ايران، تصميم‌گيری مهم و حساس کلان را به انجام برساند؟ »

پيش از بررسی تغيير ناگهانی و يک باره‌ی نظر خاتمی درباره‌ی انتخابات، سخنان او از ابتدای بهمن ماه تا به امروز را مرور می‌کنيم و چنان‌چه خواهيد ديد، کانديدای گروه‌های سياسی ميانه‌رو و تفريطی در تنها يک روز، از يازدهم بهمن تا دوازدهم بهمن، نظر خود را تغيير می‌دهد!



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


خاتمی در ششم بهمن: « هيچ رغبتی برای بازگشت به قدرت ندارم»

رئيس جمهور سابق کشورمان با اشاره به دوران جنگ:«بر اساس آن بينش مشورت و خرد جمعی بايد در کشور حاکم باشد،بايد با مردم شفاف بود،به آنها واقعيت ها را گفت.بايد تلاش کنيم مردم کمتر دچار مشکل و فشار باشند.اين مساله بازگشت به کوپنی کردن زندگی نيست بلکه امروز سياست ها تغييرکرده و اگر کسانی که آن روزها سر کار بودند امروز بخواهند بيايند مطمئن باشيد با توجه به شرايط روز؛ کشور را اداره می کنند.»
رئيس بنياد باران همچنين با اشاره به دستاوردهای دوران سازندگی، اظهار داشت:«اگر ما از دوران سازندگی به نيکی ياد می کنيم به اين دليل است که در اين دوران بسياری از خرابی ها ترميم شد و زير ساخت هايی ايجاد شد که کشور بتواند روی پای خود بايستد و پيشرفت کند و از ظرفيت ها استفاده کند که روش درستی بود اما کمبودها و مشکلانی نيز در همه دوره ها وجود داشت.»
خاتمی همچنين به دوران هشت ساله اصلاحات اشاره کرد و افزود:«در دوران اصلاحات با همه مشکلاتی که وجود داشت انسان با هر عقيده ای، دارای حرمت بود و اين اصل رعايت شد که جامعه ای که در آن مخالف نباشد جامعه ای مرده است اما مخالفت بايد در چارچوب قانون و ضوابط باشد.»
وی يادآور شد:« در دوران اصلاحات، نقد دولت،مسئولان و رييس جمهوری به معنای براندازی نبود بلکه به معنای زندگی بهتر در جامعه ای بهتر بود.در دولت اصلاحات با وجود خشکسالی و کمبود در آمدها کارهای اساسی در عرصه های مختلف انجام شد.»
خاتمی با تاکيد بر اينکه «ما بانی طرح تحول اقتصادی بوديم»، به بيان دستاوردهای دولت اصلاحات در عرصه اقتصادی پرداخت وگفت:« ابتدا قرار بود برای بنزين و نفت اين کار را انجام دهيم.فکر کرديم وقتی قيمت ها بالا می رود يک ريال آن را به عنوان در آمد دولت استفاده نکنيم.بخشی از آن صرف تامين اجتماعی شود يعنی صرف بهبود زندگی کسانی که در آمد کمتری دارند و بخش ديگری از آن در جهت اصلاح حامل های انرژی شود و اين طرح به مجلس فرستاده شد ؛اما متاسفانه تصويب نشد.ما گام به گام در موقعيتی که قيمت نفت در هشت سال بطور متوسط ۲۱ ميليارد دلار بود، در اين راه حرکت کرديم.»
رئيس جمهور سابق کشورمان ادامه داد:«وجوه ارائه شده نيز برای تقويت بخش خصوصی در جهت سرمايه گذاری بود، معافيت مالياتی را برای سرمايه گذاری در نقاط محروم گذاشتيم و ده ها کار ديگر که اينها يعنی کمک به فقر زدايی و ايجاد عدالت در جامعه.»
وی تصريح کرد:«ما حتی برنامه هايی داشتيم که کميته امداد به سوی اصلاح شيوه کمک رسانی به افراد سوق داده شود و شد ؛تا افراد در عين حفظ عزت و احترام بتوانند روی پای خود بايستند.»
رئيس دولت اصلاحات، تاکيد کرد:«ما در اين چند سال فرصت های بسياری از دست داده ايم.فرصت در آمد بالای نفتی فرصتی بود که می توانستيم فاصله رسيدن به اهداف مان را کم کنيم که امروز بيشتر شده است.»
جنگ، کار کارشناسی می کرد، مشورت می کرد و به طور قطع حرف های ايشان فنی تر است. ايشان به درستی می گويند از بين رفتن شوراها،سازمان مديريت و برنامه ريزی و از بين رفتن سرمايه های اجتماعی چه زيان هايی برای کشور دارد؛اميدوارم ايشان بيشتر سخن بگويند چون ايشان از سرمايه های انقلاب هستند.»
خاتمی تاکيد کرد:«بايد اجازه داد با ديدن همه شرايط بهترين و ميسرترين راه را انتخاب کنيم؛گاهی بهترين راه ممکن ترين راه نيست و بايد کاری کرد که حتما منجر به نتيجه شود.»
وی ادامه داد:«اين روزها دوستان زيادی از سراسر کشور به بنده محبت می کنند؛من نه دغدغه آبرو دارم که معتقدم هر چه دارم از آن مردم است و آن را نثار اين مردم بزرگوار می کنم ونه نگرانی از شکست دارم که شکست و پيروزی در اين زمينه ها برايم معنا ندارد. البته هيچ رغبتی هم برای بازگشت به قدرت ندارم.اما بايد ديد وظيفه چه حکم می کند.»
خاتمی با تاکيد بر اينکه «انسان خيال پردازی نيستم»، اظهار داشت:« اگربيايم با برآوردهای انجام شده از آرای خود هيچگونه نگرانی ندارم اما از نحوه اجرای انتخابات نگرانی هايی وجود دارد. »
وی تصريح کرد:« اگر شرايط به سمتی پيش برود که اصلاح طلبان آرای کافی را به دست نياوردند جامعه اين تلقی را ندارد که آنها شکست خورده اند .آيا اگر شيوه ای اتخاذ شود که چنين تلقی در جامعه پديد آيد درست است؟»
رئيس بنياد باران همچنين تاکيد کرد:«بهتر آن بود که در جمهوری اسلامی اگر کسی واقعا رد صلاحيت می شود، خود احساس شکست بکند نه اينکه شرايطی ايجاد شود که رد صلاحيت شدگان در جامعه محترم تر شوند.»
خاتمی، اصلاحات را مظهر ارزش، صداقت و اجرای عدالت در ارگانهای نظام عنوان کرد و گفت:« نبايد اينگونه باشد کسی که سالهای سال در جبهه حضور داشته،با اخلاص در عرصه بوده ولی به خاطر اينکه به فلان گروه وابسته است رد صلاحيت شود.»
رئيس جمهور سابق کشورمان به مهمترين دغدغه های خود در روزهای پس ازانتخابات (در صورتيکه تشخيص دهد در در عرصه حضور پيدا کند)،اشاره کرد و اظهار داشت:«آن روز بايد به گونه ای باشد که انسان بين خود و خدای خود احساس کند آنچه به مردم گفته است می تواند انجام دهد.اگر نظر تشکيلات طوری باشد که کسی را نپسندد و در مقابلش کار شکنی شود و مردم احساس کنند هزينه کشور زيادتر شده بايد به سوی کسی رفت که هزينه کمتری داشته باشد.»
سيد محمد خاتمی تاکيد کرد:«مردم مطمئن باشند و خدا را شاهد می گيرم هر تصميمی بگيرم از سر راحت طلبی،عافيت طلبی و عدم احساس مسئوليت نيست.از وضعيت کنونی خود راضی هستم و اگر اوضاع هم تغيير کند باز می توانيم در متن جامعه و عرصه بين المللی فعال تر باشيم اما هر چه وظيفه ام باشد انجام خواهم داد.»
وی ادامه داد:«ما می خواهيم هزينه مردم را کمتر کنيم و هرگونه راهی که اين هزينه ها را کمتر کند و فايده را بيشتر بايد همان آن راه را برويم.نبايد سياه و سفيد يا اين يا آن کنيم چون دوران اين روش ها گذشته است و اين روش با عالم واقعيت مطابقت ندارد.»
خاتمی خاطرنشان کرد:«توقع از رييس جمهوری نيز بايد به اندازه قدرت وی باشد؛ در دوره گذشته توقعاتی مطرح شد که عملا امکان تحقق آنها وجود نداشت.»


خاتمی در نهم بهمن: «ترجيح من اين است که نيايم»

رييس بنياد باران در ديدار با اعضای تحريريه ی روزنامه ی دنيای اقتصاد گفت: «هميشه آرزو داشته‌ام شاهد رسانه های زنده، مستقل و درعين حال دارای احساس مسئوليت يعنی با انديشيدن به منافع،تماميت کشور و ارزشهايی که در جامعه حاکم است باشم. رسانه هايی که به نقش آگاهی بخشی خودشان يعنی رساندن آنچه در جامعه می گذرد به مسئولان عمل کنند و هم نقد قدرت حکومت که مهترين رمز و راز وعاملی است که از انحراف و سقوط و لغزيدن جامعه به ورطه خودکامگی جلوگيری می کند، بپردازند.»
رئيس بنياد باران تاکيد کرد که به درستی رکن چهارم مشروطه را مطبوعات گفته اند.
رئيس جمهور سابق کشورمان با تاکيد بر اينکه «ما بايد با معيارهای فرهنگی و اسلامی و دينی شرايط اقتصادی خودمان را تعريف کنيم و به جمع بندی برسيم»، افزود:«نبايد در دموکراسی و مردم سالاری ترديد کنيم.مردم سالاری خواست غالبی است که بر وجدان بشر در شرق و غرب حاکم بوده و بشر به اين نتيجه رسيده است کم هزينه ترين و پر فايده ترين شيوه اداره کشور مردم سالاری است.»
خاتمی در ادامه به انتخاب خود در سال ۷۶ اشاره کرد و گفت:« در آن مقطع آنچه دغدغه آن را داشتم، اين بود که اگر بخواهيم جامعه به جلو حرکت کند بايد از آزادی های اساسی دفاع کرد و علم را را جدی گرفت و نيز طبعا عدالت هم در جامعه مهم است.»
وی ادامه داد:«من از عدل، دموکراسی و آزادی هم در می آورم.البته اقتصاد هم بسيار مهم است ونيز تاکيد می کنم که در جامعه مدنی، کدام بخش قوی ترو محکم تر از بخش خصوصی به عنوان نهاد مدنی است؟بنابراين بايد بخش خصوصی را تقويت کنيم.»
رئيس بنياد باران تصريح کرد:«بايد امکان داد بخش خصوصی بتواند ايجاد توليد،ظرفيت و اشتغال بکند.طبعا ماليات هم بايد بدهد و از آن برای اداره کشور و مديريت و ارتقاء زندگی جامعه مصرف شود.»
رئيس دولت اصلاحات، ادامه داد:«معتقدم جامعه ما عوض شدن وضع ناگواراقتصادی؛ارتقاء حيثيت و جايگاه ايران در عرصه جهانی و رفع فشارها و تهديدها را می خواهد که البته تحقق اين خواستها چند سال به طول می انجامد وتحقق اين امر تحمل مردم و عدم کارشکنی تشکيلات کنونی را می طلبد.»
خاتمی به اين گفته خود که « يا من می آيم يا مهندس موسوی»، اشاره کرد و گفت:«دليل بيان اين موضوع اين بود که احساس کردم ايشان احساس خطر کرده اند.مهندس موسوی انسان نجيب،شريف،باتدبير،باظرفيت و اهل کار جمعی است.»
وی ادامه داد:«اگر نخواهم بيايم مهندس موسوی، بيشترين ظرفيت برای کسب آرای مردم را دارد.در انتخابات آينده نبايد ريسک کرد وفقط شرکت کنيم بلکه بايد شانس پيروزی هم وجود داشته باشد چون احتمال عقلايی برای موفقيت درانتخابات محور اصلی ماست.»
رئيس جمهور سابق کشورمان بار ديگر بر اين نکته تاکيد کرد که «ترجيح من اين است که نيايم» و افزود:« فکر می کنم آمدن ما برای کشور هزينه خواهد داشت ولی انشالله تکليف طی روزهای آينده مشخص خواهد شد.»
وی در پايان در پاسخ به اين پرسش که در صورت عدم حضور در انتخابات قضاوت تاريخ و آيندگان را چگونه توجيه خواهد کرد؟گفت:«اگر بنده نيايم و اين وضع ادامه پيدا کند، بار سنگين آن را بنده بايد بکشم، ولی از آن طرف ديگر هم بايد ديد آيا اينکه بنده بيايم و هزينه مملکت افزايش يابد درست است؟ بنابراين هر دو طرف قضيه مشکل است والا تصميم گيری بسيار راحت بود.»
سيد محمد خاتمی خاطر نشان کرد:« اگر بنده نيايم و روند فعلی ادامه پيدا نکند برد بزرگی است ولو اينکه ما در مرحله ايجاب به همه ايده آل های خود نرسيم ولی مملکت وضع بهتری پيداکند.»


خاتمی در يازدهم بهمن: «می‌ترسم با آمدن من هزينه مردم افزايش يابد»

رييس جمهور سابق کشورمان اظهار داشت: «بايد الگويی ساخت که پيشرفته، برخوردار و دارای عدالت باشد، البته بخشی از عدالت توزيع ثروت و امکانات است که تقويت بخش خصوصی،سرمايه گذاری خارجی و حضور در بازارهای جهانی و عدم اتکا به نفت لوازم آن است.»
وی، ريشه کن شدن ميگساری و ميخانه ها را در جامعه پس از انقلاب بسيار با اهميت عنوان کرد و ادامه داد:«ولی اگر روش ما طوری باشد که می گساری و فحشاء از ظاهر رخت بربندد ولی در خفا افزايش يابد آيا به اهداف انقلاب رسيده ايم؟ نبايد کاری کرد که دو فرهنگ رسمی و غير رسمی داشته باشيم.»
خاتمی تاکيد کرد:«امروز وقتی دوران گذشته را با دوران کنونی مقايسه می کنيم از يک سو احساس سرافرازی می کنيم و از سوی ديگر، دلمان برای کشور می سوزد.همه ما مسئوليم که ايران و مردم عزيز و بزرگوار ايران اوضاعی متناسب با شان و جايگاه کشور داشته باشند.»
رئيس بنياد باران در بخش پايانی سخنان خويش گفت:«هر آنچه درباره بنده گفتيد بزرگی ملت ايران و خود شما بود؛من انسان کوچکی هستم که همواره برای دين خدا،سربلندی کشور،آزادی مردم دغدغه خاطر داشته ام و امروز هم دارم و بنده هم احساس مسئوليت می کنم.»
وی افزود:«اينکه گفتم يا من می آيم يا جناب آقای مهندس موسوی، به خاطر اين بود که همين احساس مشترک را در ايشان هم ديدم.» رئيس جمهور سابق کشورمان تاکيد کرد:«اگر مهندس موسوی بخواهد بيايد، کشوررا با توجه به جهت گيری ها و ارزشهای اصيل و البته تحولات روز اداره خواهند کرد.»
رئيس موسسه بين المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها، افزود:«اگر بخواهيم ۵ نفر ساده زيست و عدالت باور و آزادی خواه که ريا و تزوير نکنند را در کشور معين کنيم، حتما يکی از آنها مهندس موسوی است؛ همينطور ايشان عدالت و آزادی را با معيارهايی که بنده عرض کردم قبول دارد.»
وی تصريح کرد:«به دلايل مختلف ترجيح می دادم و می دهم آقای مهندس موسوی بيايد.احساس می کنم تنگ نظری‌ها و مشکلاتی که وجود دارد در مقابل بنده زيادتر خواهد بود و می ترسم با آمدن من هزينه مردم افزايش يابد.»
سيد محمد خاتمی خاطر نشان کرد:«البته اگر مسئوليتی باشد، بنده با توجه به حرفی که زده ام آن را خواهم پذيرفت.»


خاتمی در ۱۲ بهمن: «بايد دل به خدا بسپارم و به عرصه بيايم»

محمد خاتمی وی تاکيد کرد:«انتقاد از قدرت و حکومت نبايد هزينه داشته باشد. اگر ما فرياد می کشيم از جمهوری اسلامی، از آزادی، از پيشرفت مردم در جامعه دفاع می کنيم برای اين است که جمهوری حاصل انقلاب است و اين نظام وجامعه بايد به گونه ای محقق شود که الگوی برتر باشد.»
رئيس بنياد باران همچنين گفت:«نمی شود يک جامعه فقير، عقب افتاده و محتاج به اينکه ديگران به او کمک کنند داشته باشيم و توهمات در آن حاکم باشد بعد بگوييم جمهوری اسلامی داريم.»
خاتمی با تاکيد مجدد بر اينکه «احساس می کنم که آمدن ما هزينه و مشکلاتی را به همراه دارد»، اظهار داشت:« در موقعيت کنونی بنده معتقدم اين وضع موجود حتما بايد بهبود يابد. با احترامی که به همه مسوولان و دست اندرکاران می گذارم و به آنها خسته نباشيد می گويم که زحمت می کشند، ولی معتقدم ارزش کشور، انقلاب و ملت ايران خيلی بالاتر از اين ملاحظات است؛ می شد و می شود بهتر از اين به کشور خدمت کرد تامشکلات جامعه کمتر شود.»
رئيس جمهور سابق کشورمان تصريح کرد:«به همين دليل بنده عرض کردم در حد توان در عرصه هستم؛ انتخابات مسئله مهمی است. به نظرم آمد بايد در عين حال که تلاش کنيم خدمتی به کشور شود، اوضاع تغير يابد و روال صحيح تر شود، بايد کمترين هزينه و فشار متوجه مردم باشدولی همان گونه پيشتر هم گفته ام اگر اميد های ايجاد شود و به جای برآوردن آنها هزينه های مردم افزايش يابد، اين برای مردم خوشايند نيست .»
وی در خصوص حضور خود در انتخابات توضيح داد:«من در مجموع بحث هايی که کرده ام به نظرم آمد و هنوز هم نظرم اين است که آقای مهندس موسوی در عرصه بيايند. چون احساس می کردم ايشان هم احساس خطر کرده اند و برای ورود به عرصه آمادگی دارند.»
خاتمی افزود:«مهندس موسوی در زمان دفاع مقدس معتقد بود اگر جنگ و فداکاری مردم وجود دارد ؛حداقل فشار زندگی بر مردم کمتر باشد. البته باز هم فشار وجود داشت. با امکانات اندکی که بود توزيع نسبتاً عادلانه ای ميان اقشار مردم صورت پذيرفت که همه دسترسی داشته باشند. در آن دوره درآمد ارزی بسيار کمی داشتيم که نيمی از آن صرف جنگ می بايست بشود، زيرا مردم و جوانان جان و سرمايه خود را می دادند و دولت هم می بايست حداقلها را فراهم آورد. نيم ديگر اين درآمد نيز صرف گرداندن مملکت می شد و سياست بر اين بود که مردم لااقل فشار زندگی را کمتر تحمل کنند؛در عين حال احترام به فکر جمعی و تلاش برای ساختن کشور در حد توان نيز مورد غفلت نبود. »
رئيس جمهور سابق کشورمان تاکيد کرد:«به نظرم آمد، مهندس موسوی در موقعيت کنونی مناسب است. الان هم به اين گفته خود اصرار می ورزم.قبل از ديدار شما با ايشان ديدار داشتم و معتقدم مناسب تر بود تا ايشان در عرصه بود. البته اين به معنای عدم شايستگی بقيه نيروها يا ارزش کمتر آنها نبوده و نيست.»
وی ادامه داد:«بنده در اين ملاقات احساس کردم متأسفانه جناب مهندس موسوی هنوز به تصميم نرسيده اند و معتقدم طولانی شدن اين مسئله به نفع هيچ کس نيست و يک نوع ناراحتی، نگرانی و دلهره در جامعه ايجاد می شود. نمی خواهم بگويم که جامعه به صورت همه جانبه بنده يا مهندس موسوی را می خواهد. ولی بخش قابل توجهی از جامعه از ما توقع دارند و اين توقع هر چه زود تر بايد بر آورده و جواب داده شود.»
خاتمی تاکيد کرد:«معتقد هستم برای مشخص شدن قضيه و پاسخ به انتظارات دير هم شده است.الان هم ترجيح من اين است که جناب مهندس موسوی تصميم بگيرد و به صورت قاطعانه اعلام کند می آيد.دلايل ترديد يا امتناع مهندس موسوی برای من قابل فهم است ولی بنده بسياری از آن دلايل را قبول ندارم.»
رئيس بنياد باران در ادامه اظهار داشت:«با توجه به اينکه مهندس موسوی هنوز به تصميم نرسيده اند و در اين زمينه تأملاتی دارد، اگر مهندس موسوی به هر دليلی نيايد من با اينکه مشکلات اين راه را رصد کرده ام و می دانم؛ بايد دل به خدا بسپارم و در عرصه بيايم.»
وی خاطرنشان کرد:«خدايا تو خود شاهدی اندک سرمايه ای که مال من است، متعلق به ملت ايران است، در طبق اخلاص می گذارم و بقيه اش را به تو واگذار می کنم. البته از خداوند می خواهم مهندس موسوی در کارش تجديد نظر کند چون بيش از اين نمی توان مردم را معطل نگه داشت.»

هم‌چنان که در سخنان محمد خاتمی روشن است، او تا روز دوازدهم بهمن ماه، «ترجيح می‌دهد که نيايد» و حضور خود در انتخابات را برابر با «افزايش هزينه‌ی کشور و مردم» و «زيادتر شدن موانع و تنگ‌نظری‌ها» می‌داند اما به يک‌باره در روز دوازدهم بهمن ماه ناگهان « اندک سرمايه‌ی خود را در طبق اخلاص می‌گذارد» و به شکلی تلويحی از نامزدی در انتخابات رياست‌جمهوری سخن می‌گويد؟

چنين دگرگونی ناگهانی و به يک‌باره‌ای، رفتار و نگاه محمد خاتمی را نسبت به انتخابات، قدرت و مردم با پرسش‌های چندی روبه‌رو می‌کند؛
آيا او هرگز نخواهد توانست با مردم شفاف سخن بگويد؟
آيا قدرت تصميم‌گيری محمد خاتمی تا به اين مقدار پايين است؟
آيا او تحت فشار و متاثر از ديگران آرا و ديدگاه‌های خود را تغيير می‌دهد؟
آيا دلايل و موانعی که خاتمی از آن‌ها برای پرهيز از کانديداتوری سخن راند، غير صادقانه بود؟
...و در نهايت؛
آيا محمد خاتمی با گفتمانی غيرشفاف و روحيه‌ای همواره در تغيير و متاثر از جريان‌ها و فشارها می‌تواند، رييس‌جمهوری مقتدر و گشاينده‌ی راه بهبود شرايط کشور باشد؟

تجربه‌ی هشت سال رياست‌جمهوری محمد خاتمی برای جنبش اصلاحی ايران هم‌راه با برخی پيشروی‌ها، پر از خاطرات ناخوشايند، عقب نشستن‌ها، تغيير موضع دادن‌ها، دست شستن از هدف‌ها و پرده‌پوشی و محافظه‌کاری است.
گويی خاتمی با رفتار کنونی خود به ديگران اعلام می‌دارد که حکايت هم چنان باقيست و او علاقه‌ای به سخن گفتن شفاف با هوادارانش و مردم و تاکيد و پای‌مردی بر يک راه و هدف ندارد.

بايد به رييس‌جمهور سابق ايران يادآوری کرد که شفافيت مهم‌ترين رکن اصلاح‌طلبی است و نمی‌شود با مردم از «ترجيح به پرهيز از قدرت» سخن گفت و در کم‌تر از ۲۴ ساعت بدون هيچ دليل و برهان روشنی، به شکلی تلويحی برای نامزدی در انتخابات رياست جمهوری اعلام آمادگی کرد.

پس از پنج ماه سرگردانی در فضای سياسی انتظار اين بود که محمد خاتمی توانسته باشد، برای هر انتخابی که خواهد داشت، دليل شفاف و قانع کننده‌ای ارايه دهد.





















Copyright: gooya.com 2016