سه شنبه 22 بهمن 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

‏هنوز سانسور و فشار و سختی معيشت هست، مصاحبه خبرنگار شبکه الجزيره با آيت الله منتظری به مناسبت سی امين سالگرد انقلاب

‏بسمه تعالی

‏مصاحبه خبرنگار شبکه الجزيره با آيت الله العظمی منتظری
به مناسبت سی امين سالگرد پيروزی انقلاب اسلامی ‏
‏در تاريخ ‏۱۳۸۷/۸/۱۹‏‏


‏ بسمه تعالی
‏ ‏حضرت مستطاب آيت الله العظمی حسينعلی منتظری
‏ ‏شبکه الجزيره به زبان انگليسی قصد دارد تا به مناسبت سی امين سالگرد انقلاب اسلامی ايران‏ ‏برنامه ای مستند در چند قسمت و در مورد چگونگی و دلايل به ثمر رسيدن انقلاب اسلامی تهيه و‏ ‏توليد نمايد و سپس در ادامه به بيان تاريخ سياسی دوران بعد از انقلاب بپردازد.
‏ ‏ما با چند تن از رهبران انقلاب و همچنين رهبران مذهبی و سياسی وقت در رابطه با آن وقايع و‏ ‏تاءثيراتی که آنها بر ايران و جهان داشتند گفتگو می‎کنيم .
‏ ‏خوشحاليم به سبب پذيرش انجام اين مصاحبه ، شما به عنوان يکی از رهبران نخبه مذهبی و يکی‏ ‏از رهبران با دانش و بينش و بی همتای انقلاب اسلامی ايران کمک بسيار سودمندی برای پروژه ما‏ ‏هستيد.

‏ ‏با تشکر از وقت و توجه شما.
‏مدير بخش برنامه های مستند شبکه الجزيره



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


‏سوال ۱: فعاليت مبارزاتی شما عليه رژيم پهلوی بر چه اساس و دلايلی بود، و‏ ‏اساسا اين فعاليت ها و مبارزات بر چه اصول و مبانی متمرکز بود؟
‏بسم الله الرحمن الرحيم
‏ ‏با سلام و تحيت و تقدير از شما که به تحقيق درباره انقلاب و امور مربوط به آن‏ ‏پرداخته ايد.
‏جواب : اساس و دلايل مبارزات اينجانب و ديگر مبارزين ، ظلم و بی عدالتی‏ ‏رژيم شاه و نبودن آزادی و وابستگی آنان به بيگانگان بود. در آن رژيم عده ای‏ ‏خود را با تملق و چاپلوسی به دربار که قدرت مطلقه داشت نزديک کرده بودند‏ ‏و به مراکز اصلی قدرت دست پيدا کرده و هرکاری می‎خواستند می‎کردند و‏ ‏کسی جرأت انتقاد عليه آنان يا شاه که در رأس حکومت مطلقه بود را‏ ‏نداشت .
‏ ‏بديهی است با چنين وضعيتی ، يک اقليت از تمام مزايای کشور در حداکثر‏ ‏بهره مند شده و اکثريت مردم از حقوق خود محروم می‎شدند و هرکسی‏ ‏کوچک ترين انتقاد را به اين وضعيت می‎نمود سرنوشت آن ، زندان و محاکمه و‏ ‏محکوميت های سنگين بود. از طرف ديگر بيگانگان و بخصوص امريکا‏ ‏مصونيت سياسی داشتند و در مراکز اصلی قدرت نفوذ کامل پيدا کرده بودند و‏ ‏قهرا جريان امور در جهت تأمين منافع و مصالح آنان بود. در چنين شرايطی‏ ‏بود که ما براساس تکليف دينی يعنی امر به معروف و نهی از منکر و دفاع از‏ ‏اکثريت مردم محروم کشورمان مبارزه با رژيم را شروع کرديم و تمام عواقب‏ ‏تلخ و سخت آن را نيز پذيرفتيم .
‏ ‏
‏ ‏سوال ۲: مهمترين وقايعی که سبب ساز بروز انقلاب اسلامی شد و باعث شد‏ ‏تا توده مردم مبارزين را ياری کنند با ذکر توضيحات بيان فرمائيد.‏
‏جواب :
رهبری های قاطع و شجاعانه رهبر فقيد انقلاب مرحوم آيت الله خمينی‏ ‏و نيز تداوم مظالم رژيم شاه و برخوردهای خشن با مبارزين و سرکوب آنان و‏ ‏پر کردن زندانهااز افراد سياسی و مبارز و مقاومت مبارزين و مردم در حمايت‏ ‏از آنان از عوامل و اسبابی بود که سبب ساز انقلاب اسلامی شد.
‏ ‏کسانی که در رأس قدرت بودند با روحيه تکبر و خودبزرگ بينی که داشتند فکر‏ ‏می‎کردند هرچه بگويند و بنويسند مردم جرأت مخالفت ندارند و اگر هم‏ ‏عده ای مخالفت کنند مورد سرکوب کامل قرار می‎گيرند تا ديگران نيز عبرت‏ ‏بگيرند. لذا به يکی از نويسندگان گوش به فرمان خود به نام رشيدی مطلق‏ ‏دستور دادند مقاله ای در روزنامه اطلاعات بنويسد و به امام خمينی توهين‏ ‏نمايد. از طرفی مرجعيت و روحانيت در آن زمان از محبوبيت خاصی در بين‏ ‏مردم برخوردار بود; لذا انتشار چنين مقاله توهين آميزی باعث حرکت ها و‏ ‏تظاهراتی در قم شد که اين شروع حرکت مردم عليه رژيم شاه در اين برهه به‏ ‏حساب می‎آيد.
‏ ‏حکومت که از نظر داشتن اسلحه و مهمات و نيز ساواک مخوف و گسترده بر‏ ‏خود می‎باليد و بسيار مغرور شده بود، برخورد مهربانانه با مردم نداشت و به‏ ‏جای مجازات متجاوزين به حقوق مردم ، همواره مظلومين را مجازات می‎کرد‏ ‏و اين باعث عصبانيت توده های مردم شده بود. در همين قضيه اهانت روزنامه ‏ ‏اطلاعات به امام خمينی ، مردم که اعتراض کردند و طلبه ای در قم به نام شهيد‏ ‏انصاری کشته شد، اگر رژيم برخورد بی طرفانه می‎کرد و قاتل يا قاتلين را‏ ‏مجازات می‎نمود مردم آرام می‎شدند; اما به جای اين کار به معترضين و‏ ‏مبارزين اتهام ارتباط با بيگانه زد و روزنامه های وابسته نوشتند که :‏ ‏تظاهرکنندگان از خارج مرزها دستور می‎گيرند. اين باعث عصبانيت مردم شد‏ ‏و در چهلم شهادت آن طلبه شهيد مردم تبريز قيام کردند و در مقابله با نيروهای‏ ‏رژيم چند نفر به شهادت رسيدند. باز هم رژيم عليه مردم صف آرايی کرد و در‏ ‏چهلم شهدای تبريز مردم يزد مورد حمله و کشتار قرار گرفتند و همين امر تداوم‏ ‏پيدا کرد تا جايی که بسيار دير شده بود و پشيمانی و عذرخواهی شاه در راديو‏ ‏و تلويزيون هم نتوانست مردم را آرام کند.
‏ ‏شاه اعلام کرد که من پيام شما ملت ايران را شنيدم . اولين سوالی که پيش‏ ‏می‎آمد اين بود که چرا پيام را اين قدر دير شنيدی ؟ اين همه مأمور ساواک و‏ ‏حقوق بگيران فراوان که داشتی چرا تو را مطلع نکردند؟ و حال که شنيدی‏ ‏برای جبران خسارات چه اقدام مناسبی نمودی ؟
‏ ‏اين سوالات و هزاران سوال ديگر که مطرح بود مردم را به اين نتيجه رساند که‏ ‏شاه و حکومت او لياقت اداره کردن اين مملکت را ندارند و با رهبری های امام‏ ‏خمينی و جان بازی های مردم شريف ايران اين انقلاب به پيروزی رسيد.
‏ ‏
‏سوال ۳: برخورد و مقابله رژيم پهلوی با مبارزين چگونه بود؟ حضرتعالی به‏ ‏چه دليل و به چه مدت در زندانهای آن رژيم بوديد؟
‏ ‏جواب :
برخورد رژيم پهلوی با مبارزين و منتقدان سياسی ، بدنام کردن مبارزين‏ ‏و جعل عناوين خلاف واقع و دروغ برای آنان جهت محروميت های گوناگون و‏ ‏سرانجام بازداشت و زندانی و محاکمه آنان بود. دلايل برخورد رژيم با من و‏ ‏زندانی کردن و محاکمه اينجانب نيز همان انتقاد از مظالم رژيم و کارهای‏ ‏خلاف آن و سلب آزادی های قانونی از مردم و نيز حمايت قاطع از مرجعيت و‏ ‏رهبری مرحوم آيت الله خمينی بود. اينجانب چندين مرتبه بازداشت و زندانی‏ ‏شدم که عمده آنها در سال ۱۳۴۵ به دنبال دستگيری فرزندم شهيدمحمد و‏ ‏عده ای از طلاب قم بود، و ديگری در سال ۱۳۴۶ در بازگشت از عراق و ملاقات‏ ‏با مراجع نجف و بخصوص مرحوم آيت الله حکيم در جهت مطلع نمودن آنان‏ ‏از فجايع و مظالم رژيم شاه بود. اين دفعه به يک سال و نيم زندان محکوم‏ ‏شدم .
‏ ‏و پس از آزادی و ادامه مبارزه و فعاليت های سياسی مجددا بازداشت و به‏ ‏طبس تبعيد شدم و پس از يک سال از آنجا به خلخال و پس از مدتی به سقز و‏ ‏از آنجا به دنبال تظاهرات طلاب در قم و تحصن در مدرسه فيضيه و رسيدن‏ ‏گزارشاتی به ساواک مبنی بر نقش من و بعضی از شاگردان و منسوبين به من در‏ ‏آن جريان ، بازداشت و به اوين منتقل شدم .
‏ ‏پس از شش ماه ماندن در سلول و تحمل شکنجه های روحی و غيره محاکمه و‏ ‏در دادرسی ارتش به ده سال زندان محکوم شدم و در تجديد نظر نيز ده سال‏ ‏تأييد شد و پس از تحمل حدود سه سال و نيم زندان که مبارزات مردم به اوج‏ ‏رسيده و شاه که تحت فشار داخل و خارج قرار گرفته بود و مجبور به آزاد کردن‏ ‏زندانيان سياسی شد، آزاد شدم . يادآوری می‎کنم مشروح مبارزات و زندانها و‏ ‏تبعيدهای خود را در جلد اول خاطرات نوشته ام .
‏ ‏
‏سوال ۴: در زندانها چگونه با حضرتعالی و مبارزين برخورد می‎شد؟
‏ ‏جواب :
رژيم با مبارزين سياسی خيلی خشن و تند برخورد می‎نمود. سيلی و‏ ‏شلاق و ساير انواع شکنجه ها از قبيل دست بند قپانی و به تخت بستن و احيانا‏ ‏سوزاندن مواضعی از بدن معمول بود. و با اين که ساواک در مورد افراد مسن و‏ ‏معروف تا حدودی ملاحظاتی می‎کرد با اين حال در مورد من از شلاق و سيلی‏ ‏و دست بند قپانی استفاده شد که هنوز آثار سيلی بازجو در گوشم باقی مانده‏ ‏است .
‏ ‏
‏ ‏سوال ۵: با توجه به مطالعاتی که داشتيم ، حضرتعالی از شاگردان برجسته امام‏ ‏خمينی بوديد. نقش ايشان در به ثمر رسيدن انقلاب را بيان بفرماييد.
‏ ‏جواب :
بلی من و مرحوم شهيدمطهری از شاگردان اوليه آيت الله خمينی بوديم‏ ‏و در تثبيت موقعيت آيت الله خمينی در حوزه قم و معرفی مقام علمی ايشان به‏ ‏ديگران و ترويج ايشان نقش زيادی داشتيم . اگر رهبری های مرحوم آيت الله‏ ‏خمينی نبود معلوم نبود مبارزات به ثمر و پيروزی برسد.
‏ ‏
‏ ‏سوال ۶: فعّاليت مبارزاتی شما عليه رژيم پهلوی چگونه بود و با امام خمينی‏ ‏چگونه در اين مبارزات همکاری می‎کرديد؟
‏ ‏جواب :
مبارزات من در چند محور بود:
‏ ‏اول : تحکيم رهبری و مرجعيت دينی آيت الله خمينی . رژيم شاه فوق العاده‏ ‏تلاش می‎کرد که مرجعيت ايشان تثبيت نشود و مردم ايشان را به عنوان مرجع‏ ‏تقليد نشناسند. لذا سعی ما متقابلا بر اين بود که مقام علمی و صلاحيت های‏ ‏ايشان را برای مرجعيت به مردم معرفی نمائيم .
‏ ‏دوم : رساندن پيام ها و منويات آيت الله خمينی به مردم . در آن شرايط خفقان ،‏ ‏رساندن پيام های ايشان و ترويج از مرجعيت و رهبری معظم له مواجه با زندان‏ ‏و شکنجه و محروميت های زيادی بود. تلاش ما اين بود که از نظر مالی و‏ ‏روحی افرادی که آماده مبارزه و فداکاری بودند را کمک نمائيم تا پيام ها به‏ ‏اطلاع مردم برسد و ترس از محروميت های سياسی و اقتصادی مانع انجام‏ ‏وظيفه مبارزين نشود.
‏ ‏سوم : حمايت از خانواده های زندانيان سياسی بود. در آن مقطع يکی از اسباب‏ ‏ضعيف شدن مبارزات ، نگرانی افراد مبارز برای خانواده های خود بود; و لذا ما‏ ‏با کمک به خانواده های زندانيان سياسی نگرانی آنان را از اين جهت برطرف‏ ‏می‎کرديم تا آنان به مبارزات خود ادامه دهند.
‏ ‏چهارم :آگاه نمودن مردم و طلاب حوزه ها نسبت به مظالم رژيم توسط‏ ‏اعلاميه ها و پيامهای ديگر و احيانا سخنرانی .
‏ ‏
‏سوال ۷: پس از گذشت سی سال از انقلاب اسلامی ايران بفرمائيد که اين‏ ‏انقلاب به چه اهدافی دست پيدا کرده و در چه زمينه هايی موفق نبوده است .
‏ ‏جواب :
از جمله اهداف انقلاب ، استقلال حاکميت و عدم دخالت بيگانگان در‏ ‏مقدرات کشور بود. اين هدف تحقق يافته و اکنون حاکميت کشورمان مستقل‏ ‏است ، ولی به ساير اهداف مهم نظير آزادی و عدالت و عدم تبعيض هنوز به‏ ‏طور کامل دست نيافته ايم . هرچند شعار آزادی و عدالت زياد است ، ولی هنوز‏ ‏احزاب و رسانه های داخلی تحت فشار و سانسور قرار دارند و تعداد زيادی از‏ ‏روزنامه ها و روزنامه نگاران و افراد منتقد و گروههای علاقه مند به اسلام و‏ ‏انقلاب و مصالح کشور مواجه با مشکلات و محدوديت های زيادی از طرف‏ ‏حاکميت می‎باشند و هرکدام با اتهامات واهی و عناوينی ساختگی و خلاف‏ ‏واقع تحت پيگرد قرار می‎گيرند.
‏ ‏خود من به خاطر يک سخنرانی انتقادآميز پس از حمله به بيت و دفتر و اشغال‏ ‏حسينيه جنب آن ، پنج سال حبس خانگی را متحمل شدم . و اکنون گرچه به‏ ‏حسب ظاهر آزاد شده ام ، ولی حسينيه و دفاتر من در اصفهان و مشهد در‏ ‏توقيف می‎باشند. صحبت های من با افراد و مردم در رسانه ها سانسور می‎شود‏ ‏و هرکدام آن را منتشر کنند مواجه با پيگرد و محروميت هايی می‎شوند. اخيرا‏ ‏مسئول اطلاع رسانی دفتر را بازداشت کرده اند و منزل او و يکی از دامادهای‏ ‏مرا تفتيش و چيزهای زيادی که هيچ منع شرعی و قانونی نداشته است را با‏ ‏خود برده اند.
‏ ‏مردم ما بعد از گذشت سی سال از انقلاب هنوز برای معيشت خود مواجه با‏ ‏سختی های زيادی هستند; و جز يک اقليت بانفوذ در مراکز قدرت و اقتصاد،‏ ‏اکثريت مردم از گرانی و تورم بدون مهار رنج می‎برند. و مديريت کشور نتوانسته‏ ‏است اين قشر عظيم که سرمايه کشور و انقلاب بوده و هستند را راضی کند. در‏ ‏بعد خارجی به شکلی عمل شده است که تمام کشورها را نسبت به کشورمان‏ ‏حساس و بدبين کرده ايم و همگی ما را به چشم دشمن خطرناک خود می‎بينند‏ ‏و از تعامل اقتصادی مفيد با کشورمان پرهيز می‎کنند.
‏ ‏اميدوارم هرچه زودتر مسئولين کشور متوجه عواقب اين گونه برخوردها و اين‏ ‏وضعيت بشوند و فاصله مردم و حاکميت را بيشتر نکنند و برای اقشار ضعيف و‏ ‏محروم که با تورم و گرانی دست و پنجه نرم می‎کنند يک فکر اساسی بکنند و‏ ‏کشور را از ورطه سقوط نجات دهند.
‏ ‏ان شاءالله موفق باشيد.
‏ ‏والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته .

‏دفتر آيت الله العظمی منتظری
‏‏۱۳۸۷/۱۱/۲۲‏‏





















Copyright: gooya.com 2016