گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
27 اردیبهشت» گزارش کامل مناظره حاميان موسوی و کروبی در نشست دفتر تحکيم وحدت ؛ عبدی - تاج زاده، تاجيک -کرباسچی، اميرکبير27 اردیبهشت» تکذيب حمايت دفتر تحکيم وحدت از مير حسين موسوی 25 اردیبهشت» از طلب آزادی کوتاه نياييد که همه فضيلت ها در اوست، آغاز نشست سراسری دفتر تحکيم وحدت، اميرکبير 25 اردیبهشت» کسی را برگزينيد که گام کوچک، اما استوار بر می دارد، پيام عبدالکريم سروش به نشست تحکيم وحدت 15 اردیبهشت» ضرورت تغيير: پاسخ "نه" به فروکاستن منافع ملی، بيانيه مشترک هشت گروه و حزب داخل کشور در باره انتخابات رياست جمهوری
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! گزارش کامل نشست دفتر تحکيم وحدت، تحليل شخصيت های سياسی و اجتماعی از شرايط کشور و فضای انتخابات در افتتاحيه نشست، اميرکبيرخبرنامه اميرکبير: نشست دفتر تحکيم وحدت در حالی در روزهای ۲۴ و ۲۵ ارديبهشت در تهران برگزار گرديد که دبير سياسی اين تشکل و ۵ عضو آن همچنان درزندان به سر می برند. روز اول اين نشست با حضور فعالين سياسی و مدنی مختلف من جمله عبدالله نوری، عزت الله سحابی، عماد الدين باقی، ابراهيم يزدی، حبيب الله پيمان، رضا عليجانی، تقی رحمانی، هدی صابر، بابک احمدی، عيسی سحر خيز، محمد عطريانفر، هاشم صباغيان، حسين رفيعی، محمد بسته نگار، هرميداس باوند، عيسی خان حاتمی، احمد زياد آبادی، يوسف مولايی، محمد ناظری و فعالان حوزه زنان چون شهلا لاهيجی، مينو مرتاضی، نوشين احمدی خراسانی، شادی صدر و نسرين ستوده، رضوی و سخنرانی برخی از آنها و پيام دکتر سروش آغاز شد. مشروح بحث ها و سخنرانی های صورت گرفته به اين شرح است: سحابی: اگر ما رأی ندهيم با کم بودن رأی مخالف امکان تقلب بالا می رود عزت الله سحابی به عنوان سخنران اول نشست با بحث انتخابات و سلامت آن صحبت های خود را آغاز کرد. او افزود اگر ما رأی ندهيم با کم بودن رأی مخالف امکان تقلب بالا می رود. من خواهش می کنم رأی های خاموش را آگاه کنيم. به هر کس دلتان می خواهد رأی دهيد فقط به پای صندوق های رأی بياييد. بر سر موسوی و کروبی بحث نکنيد مسئله اين است که فقط احمدی نژاد نباشد. با هر کدام از اين دو می توان مذاکره کرد.
مادر عباس حکيم زاده، دبير سياسی دفتر تحکيم وحدت و دانشجوی دانشگاه اميرکبير با چشمانی گريان که جمعيت را متأثر کرده بود، در خصوص وضعيت فرزندش در ملاقاتی که بعد از ۸۰ روز صورت گرفته بود گفت که وضعيت روحی و جسمی فرزندش بسيار بد بوده و ميزان فشار عصبی بر او به حدی بوده که بيماری لکنت زبان او تشديد شده و توانايی سخن گفتن نداشت. به او گفته شده بود که به ما بگويد برايش مصاحبه نکنيم تا روال پرونده طی شود. اما بازجويی از فرزندم همچنان ادامه دارد و بعد از ۸۰ روز هنوز اين بازجويی های تمام نشده است. وی در ادامه از کانديداهای رياست جمهوری درخواست کرد که در مورد وضعيت دانشجويان زندانی و فرزند وی موضع گيری کنند «مگر گناه فرزند من چيست که می خواهند اعتراف تلويزيونی از او پخش کنند؟ هر جايی مراجعه می کنيم جواب درستی به ما نمی دهند.» مادر عباس حکيم زاده با چشمانی اشک آلود که با تشويق طولانی مدت حاضران و دانشجويان همراه بود و دانشجويان به احترام وی به پا خاستند سخنان خود را پايان داد. به گزارش خبرنامه اميرکبير در ادامه اين برنامه پيام دکتر سروش به نشست سراسری دفتر تحکيم وحدت قرائت شد که برای مشاهده اين پيام می توانيد به اين لينک مراجعه کنيد. پس از پيام دکتر سروش عبدالله نوری وارد سالن سخنرانی شد که با تشويق پر شور حضار و دانشجويان همراه بود و جو نشست را متحول کرد. باوند: انتخابات از جمله مکانيزم های فراهم آوری گامی در راه رهايی از بن بست فعلی است هرميداس باوند پس از ورود آقای نوری پشت تريبون قرار گرفت و گفت که امروز جامعه ما در شرايط بحرانی قرار گرفته است که اگر تصميمات صحيح و اجرايی گرفته نشود، استمرار وضع موجود سبب رو به شدت گذاشتن رويدادهای بس نامطلوب خواهد شد. در اين شرايط مبهم چه بايد کرد؟ مسئله انتخابات از جمله مکانيزم های فراهم آوری گامی در راه رهايی از اين بن بست فعلی است. بايد بين منافع اساسی ايران و رژيم ها تفکيک قائل شد. رژيم ها يديده های پايداری نيستند ولی خطاهای بزرگ آنها ممکن است فرآيندی بس نامطلوب داشته باشد. اگر اين بار هم نتوانيم از فرصت پيش آمده استفاده کنيم با توجه به تحولات منطقه و تلاش های بسيج شده عليه کشورمان در منطقه، اظهار نظر ها و موضع گيری های نادرست اتخاذ شده از درون احتمال دارد فرآيند بس خطرناکی در انتظار جامعه مان باشد. انتخابات های قبلی بسيار مبهم بود. ما در وضع خاصی هستيم که اقتضا می کند آن را تغيير دهيم و هر شخصی فکر می کند اين شرايط ثمری دارد سخت در اشتباه است. بايد براساس ارزيابی صحيح تصميم گرفت که حضور گسترده در انتخابات خنثی کننده چنين وضعيتی می تواند باشد يا خير. جريانات پيش آمده می توانند در اين تصميم گيری تأثير داشته باشند و شايد بتوانيم گام کوچکی در تحقق مطلوب برداريم.
دکتر يوسف مولايی وکيل چند تن از دانشجويان در بند دانشگاه اميرکبير و عباس حکيم زاده در پشت تريبون قرار گرفت و در خصوص شرايط بازداشت دانشجويان توضيحاتی داد. وی گفت: « اتفاقاتی در ايران می افتد که يک چرخه معيوب همواره ادامه دارد و وقايع تکرار می شوند. در انتخابات سال ۸۰ هم دوستان ملی مذهبی گرفتار شدند و وکيل آنها بودم. که در آن زمان تشويق می کردم برای تغيير شرايط پرونده به اصلاح طلبان رأی دهيد. بعد از ۹ سال دوباره همين شرايط برای دانشجويان اميرکبير در حال تکرار است که روال پرونده وابسته به شرايط انتخابات آتی است. شايد يکی از علل شرکت در انتخابات باز کردن همين فضای تنفس حداقلی است. در مورد دانشجويان نيز من فقط يک وکيلی هستم که حق ديدار با آنها را در زندان، مطالعه پرونده و حتی اعتراض به قرارهای بازداشت را ندارم. حتی می توانم بگويم وکيلی هستم که نقشی ندارم و هيچ نوع پاسخی متناسب با وضعيت پرونده دريافت نکرده ام. اميدوارم جامعه مدنی بتواند شرايط را بهتر کند. اما با توجه به اينکه مدت بازداشت بسيار طولانی شده است می توانم حدس بزنم احتمالا دلايل پرونده طوری نيست که قابل قبول باشد برای همين دوره تحقيقات مقدماتی پشت درهای بسته طولانی شده است و وضعيت دانشجويان هم همين طور که مادر عباس حکيم زاده اشاره کرد در شرايط خوبی قرار ندارد. اين به اين خاطر است که حتی اگر دليلی نيست از طريق اعتراف ساخته بشود در شرايطی که هيچ دسترسی به موکلان وجود ندارد. اميدوارم هر چه زودتر دانشجويان آزاد شوند.»
شهلا لاهيجی ناشر و فعال در حوزه زنان از گروه همگرايی زنان در انتخابات دهم، پشت تريبون قرار گرفت و در خصوص همياری گروه های مدنی در انتخابات پيش رو تأکيد کرد: «سلام می کنم به شما عزيزان و مادران که دردهايشان اشک به چشمانمان می آورد اما دستانمان توان حمايت ندارد. چه باک که کانديدايی می گويد من زندانبان نيستم که آزادتان کنم. امسال برای اولين بار در تاريخ دموکراسی زنان از هر تشکلی در کنار هم جمع شدند و همگرايی زنان را تشکيل دادند برای اينکه بگوييم ما به اجبار رأی نمی دهيم بلکه ما کانديداها را مجبور می کنيم که حرفمان را بشنوند. ما از آنان خواستيم مواردی از قانون اساسی تغيير کند و ايران به کنوانسيون رفع تبعيض بپيوندد. کنوانسيون مصوبه مجلس ششم است و پذيرفتن آن پذيرفتن رأی مردم است. ما زنان برای پيوستن به همه حرکت های مدنی همراه دانشجويان، کارگران و معلمان هستيم و شما نيز همراه ما باشيد. بگذاريد نطفه های جامعه مدنی را با همراهی بکاريم و آبياری کنيم.»
عمادالدين باقی، بنيانگذار انجمن دفاع از حقوق زندانيان مهمان بعدی بود که سخنان خود را با اين موضوع آزاد کرد که در مدتی که در اين سالن نشسته ام تحت تأثير تصاوير دانشجويان زندانی بودم که در اينجا آويخته شده است. در اين گرد و خاک انتخابات نگرانم که يک سری ارزش ها بی رنگ شوند. اوايل انقلاب تجربه ای داشتيم که می ترسم تکرار شود و اين بود که پيش از انقلاب که ۱۵ ۱۶ سالمان بود تشکلی راه انداخته بوديم که نيمی از آنان شهيد شدند و بقيه هم الآن مسئوليت هايی دارند. اما نسل ما وقتی مشاهده می کرد که رنج کشيدگان و مبارزان انقلاب متولی امور هستند خيلی نگران به انحراف رفتن آرمان های آزادی، استقلال و جمهوريت نبودند اما از دو يا سه سال بعد از انقلاب زمزمه هايی شروع شد با اين موضوع که مبارزه ارزش نيست. تعابيری به کار می بردند که از طريق ويران کردن برخی ارزش ها راه را برای عافيت طلبان سعی می کردند باز کنند. به گزارش خبرنامه اميرکبير عمادالدين باقی در ادامه سخنان خود افزود: به نظرم اين ارزش را بايد زنده نگه داريم که کسانی که برای آرمان دموکراسی، آزادی، جامعه مدنی و حقوق بشر رنج می برند و تلاش می کنند نبايد مساوی باشند با کسانی که اهل اين تلاش نبودند. امروز هم نگاه می کنم و می بينم دانشجويانی وجود دارند که برای آزادی مبارزه می کنند و مثل خيلی از دانشجويان ديگر به دنبال عافيت نيستند، به اعتقادم دانشجويانی که با روش های اخلاقی و مدنی و مسالمت آميز برای پيشرفت آزادی، دموکراسی و حقوق بشر تلاش می کنند يک روز زندان آنها بر بيست سال سکوت ترجيح دارد.
حبيب الله پيمان، دبير کل جنبش مسلمانان مبارز سخنان خود را با تبريک به دانشجويان برای برگزاری اين جلسه و ادامه کار در شرايط بسيار سخت آغاز کرد و تأکيد نمود که عليرغم يک قرن مبارزه برای آزادی و دو انقلاب و شکل گيری جنبش های بزرگ مدنی با وجود تغييرات ذهنی و فرهنگی اما نهادهای مدنی و دموکراتيک به خوبی شکل نگرفته اند. به لحاظ حقوق شهروندی و اجتماعی و سياسی نيز عقب هستيم. اين مسئله حتما دليلی دارد و ما بايد در راهمان به تجربيات تاريخی توجه کنيم. دلايل شکست ها و موفقيت ها را پيدا کنيم و از انباشت تجريه استفاده کنيم. گاهی اين انباشت تجريه در افراد شکل می گيرد و نتيجه خوبی می دهند مثل دکتر مصدق. مصدق درک می کرد جامعه ايران يک جامعه متکثر اجتماعی و طبقاتی است. بسياری از نيروها در جامعه دارای قدرتی هستند که اثر گذار است. او متوجه بود که نمی تواند نيروهای متخاصم را حذف کند. بنابراين جامعه يکدست نمی شد و برای اين موضوع حداکثر تلاش را برای جذب نيرو برای اقدامات خود انجام می داد و تلاش می کرد مزاحمت گروه های ديگر را از بين ببرد. لازمه ائتلاف نيروها اين است که خواسته ها و مطالباتتان معطوف به يک گروه سياسی و اجتماعی نباشد. عدم همکاری ضربه مهمی به حرکت های اجتماعی زده است. در شرايط فعلی ايران نيز مثل زمان مصدق جامعه ايران متکثر است و بايد ائتلاف هايی شکل داد. امروز به دليل فشار اجتماعی، اقتصاديی و سياسی نيروهای مدنی متفرق شده اند، به دليل فشار و یأس واستيصالی که مردم دارند. در طبقه متوسط نيز سرکوب و فشار سازماندهی های اجتماعی را ناممکن می کند يک شرايطی به وجود آمده که انگيزه های جمعی برای اتحاد در جهت خير عموم را در ما ضعيف کرده است و درگير دغدغه های شخصی خود شده ايم. ما بايد سعی کنيم ارتباطات جمعی را تسريع کنيم و تلاش برای آزادی و عدالت را برای همه جامعه بخواهيم. اگر بتوانيم انگيزه های جمعی، آرمان های عمومی و اخلاق جمعی را تقويت کنيم نيروهای پيشرو نبايد پشتشان در شرايط سخت خالی شود و بايد همه حضور داشته باشند. بايد راهی انتخاب کنيم که نيروهای مردمی فرصت گفتگو و وحدت داشته باشند و متوجه باشند که رنج هايشان مشترک است و رهايی شان به کار مشترک وابسته است. اين فرصت را با فشار اقتصادی و اجتماعی از ما گرفته اند. اگر بتوانيم با انتخابات اين فرصت گفتگو را ايجاد کنيم که نيروهايی بيايند که از فشار ها کم کنند و مردم خود را از تفرقه و جدايی بازيابند و همبستگی های اجتماعی شکل گيرد، در آن صورت است که مردم خودشان می توانند در صحنه باشند و مطالباتشان را پيش ببرند. ما امروز در موضع ضعف برای ديکته کردن مطالباتمان هستيم چون پراکنده هستيم. بايد برای ايجاد فرصت گفتگو ائتلاف کنيم، خرد جمعی شکل بگيرد و همبستگی های احياء شود.
احمد زيد آبادی، دبير کل سازمان دانش آموختگان ايران بر شرکت در انتخابات با تمام قوا تأکيد کرده و افزود: در دوره پيش فکر می کردم دولت اصلاحات از محتوا خالی شده و پوسته ای برای او باقی مانده است و تمام قدرت در نزد نهادهای مخالف اصلاحات متمرکز شده، آمدن يک اصلاح طلب هيچ کمکی نمی تواند کند و حتی می توانست وضعيت ما را بغرنج تر کند. الآن هم شرايطی پيش آمده که به دليل حضور آقای احمدی نژاد که تهديد های بزرگی برای ما فراهم کرده است و اين ناخواسته فرصت هايی هم به وجود آورده که در اين دوره می توانيم با تمام قوا و انرژی وارد انتخابات شويم. الآن شرايطی است که همه فشارهای ناشی از سرکوب ها، معلق شدن ها و ستاره دار شدن ها و اخراج شدن ها را به انرژی طوفانی تبديل کنيم و جو جامعه را عوض کنيم. اينکه به سمت چه کانديدايی برويم به لحاظ شخصی موضع ام روشن است. اولويت اصلی نفی احمدی نژاد است و شخصا هم تصور می کردم بين دو کانديدای اصلاح طلب تفاوت عمده ای نيست اما حس می کنم اختلافی وجود دارد و هر چه پيش می رويم پر رنگ تر می شود. فکر می کنم دانشجويان هم بايد وارد انتخابات شوند و توده های خنثی را هم فعال کنند.
ابراهيم يزدی، دبير کل نهضت آزادی گفت ما نمی توانيم به انتظاربارش باران برای سبز شدن باشيم، بايد خود آغاز کننده بارش باران باشيم. انتخابات در اين دوره به مراتب پيچيده تر از هر دوره ديگری است و همين پيچيدگی باعث شده که نيروهای اجتماعی و سياسی نسبت به موضع گيری های خود دچار سلسله تفاوت هايی شوند. آنچه مهم است چيست؟ اول اينکه انتخابات آزاد بدون تحقق حقوق آزادی های ملت امکان پذير نيست. معنای انتخابات آزاد اين نيست که مردم در چند روز باقيمانده هر چيزی می خواهند بگويند، در قانون اساسی ايران در فصل سوم حقوق آزادی های مردم پيش از فصل پنجم که شرايط تحقق حاکميت ملت است، بيان شده است. بدون تحقق اصول مصرح در قانون اساسی برگزاری انتخابات آزاد برای تحقق حاکميت ملت امکان پذير نيست. اين افسانه است که تصور کنيد در يک جامعه بسته می توان انتخابات آزاد برگزار کرد. اين انتخابات آزاد نيست، عادلانه هم نيست اما می تواند يک انتخابات سالمی باشد و همه فشار ما بايد روی اين مسئله باشد که برگزاری آن سالم باشد. در برگزاری انتخابات البته يک نيروی پادگانی وجود دارد. شما کشوری را سراغ نداريد که در آن حکومت نظاميان به نفع مصالح ملی باشد. با توجه به اين پيچيدگی ها چگونه بايد عمل کرد. اول اين است که وضع بايد تغيير پيدا کند و ادامه آن به ضرر تماميت ارضی و وحدت ملی و نظام جمهوری اسلامی است. اما يک هدف سلبی نمی تواند فی النفسه موثر باشد. يک بار در نسل ما گفتند و گفتيم که شاه برود هر کس بيايد از وضع موجود بهتر است. نبايد بگوييم اين دولت برود هر کس بيايد بهتر است و بايد ملاحظات ديگر را هم در نظر بگيريم. برای اينکه انتخابات سالم برگزار شود صيانت از آراء ملت بسيار مهم است. هدف ما هم بايد مشارکت حداکثری است و بايد همه مردم را به انتخابات دعوت کنيم. بدون مشارکت مردم جريان ويژه ای که می خواهد قدرت را يکپارچه داشته باشد با آراء کمتری برنده می شود. که مثال آن انتخابات دور دوم شورای شهر تهران است. بايد به عنوان يک راهکار استراتژيک به اين موضوع اصرار بورزيم که مردم در انتخابات شرکت کنند. اينکه ما نيروها از چه کسی بايد حمايت کنيم موضوع ديگر است و توصيه من به شما اين است که از هيچ کانديدايی حمايت نکنيد و دفتر تحکيم وحدت مردم را به انتخابات دعوت کند. اگر خود اصلاح طلبان اجماع می کردند ما هم از همان يک نفر حمايت می کرديم ولی الآن اين اتفاق نيفتاده و چون نشده بايد بگوييم هر کدام مزايايی دارند و نقاط ضعف و پيشنهادم اين است که دفتر تحکيم وحدت به دليل حفظ انسجام درونی و تشکيلاتی از کانديدای خاصی حمايت نکند. بايد راهکاری را تحکيم بردارد که ضرورت تغيير، صيانت آراء، سلامت انتخابات و دعوت مردم به مشارکت را تأمين کند و بيشتر به فکر اين باشد که وحدت درونی دفتر تحکيم وحدت حفظ شود.
همه بحث های انجام شده در اينجا تا الآن معطوف به کميت بود. در بحران ها فقط تأکيد بر گستردگی و کميت است و کيفيت گم شده است. اگر ما بپذيريم که انديشه کل چهان، و انديشه گوهرين و محورين او است. سنت ما خلاف سنت جاری جامعه سياسی و فکری ما هست. او هر وقت پروژه ای متوقف می شود و بحرانی حادث می شود، به پيش برنده يا پيش برندگان از موضع کيفی برخورد می کند و نه کمی. بعد از شکست احد به محمد نگفت که بر کميتت بيفزا. جامعه در سال ۵۷ يکبار به وحدتی حداکثری رسيد که در آن زمان به فکر کيفيت بعد از انقلاب بود. دفتر تحکيم در دهه ۶۰ از موضع کيفی به قدرت رفت. در ۷۰ از قدرت بيرون کشيد اما نمايندگانی به مجلس فرستاد. در ۸۴ موضع تحريم را داشت و الآن خيزی برای ورود به انتخابات برداشته است. پس از اين در پس اين دعوت های کمی در افتان و خيزان ها به چه کيفيتی رسيديم. شرايط موجود صرفا از تخريب بولدوزروار احمدی نژاد نيست. فردای انتخابات چه کيفيتی به ما خواهد رسيد؟ ستادهای خالی؟ نيروهای نازل شد؟ در سال ۷۶ ستاد کلاسيک خاتمی و نيروهای حزبی رأی نمی آوردند اگر تحکيم نبود. ما هم به نسبتی هم پای جمهوری اسلامی نزول کرديم. گاندی و ماندلا نازل ترين نيروها را به ميدان آوردند برای يک اتفاق کيفی. اگر به فکر فردا نباشيم از دولت هم کوتاه قدتر خواهيم شد. آنها نمی توانند جلوی دانشگاه را بگيرند.
به گزارش خبرنامه اميرکبير، تقی رحمانی فعال ملی مذهبی در اين نشست با اشاره به نقش و جايگاه دانشگاه در جامعه مدنی خواستار بازتعريف نگاه روشنفکران به سياست شد. وی اعتقاد دارد که روشنفکران نتوانستند الگوی مناسب سياست ورزی را به دانشجويان معرفی کنند و در فقدان الگوهای مناسب تعريفی دولت محورانه از سياست ارائه شده است. اين در حالی است که بايد به رويکرد جامعه محورانه از سياست توجه ويژه ای داشت. دانشگاه بايد نقش صنفی و مدنی خود را در جامعه ايران تعريف کند. به علت عدم تعريف اين نقش شاهد هستيم که چگونه خيل عظيمی از فعالان دانشجوی دوره اصلاحات به سرخوردگی دچار شده اند و حضور آنها را در نهاد های صنفی و مدنی مانند نظام مهندسی، کانون وکلا؛ کانون صنفس معلمان؛ نظام پزشکی و … کمرنگ است. تعداد اندکی از اين فعالين دانشجويی باقی مانده اند که به شکل صحيح سياست ورزی آنها هم ايراد های اساسی وارد است. در نتيجه تا روشنفکران ما نتوانند زندگی صنفی ومدنی برای فعالان سياسی و اجتماعی جا بيندازند دوره هايی از آزادی های برگشت پذير و سرکوب را مشاهده خواهيم کرد. در فقدان چنين ديدگاهی که اکثريت بدنه دانشجويان با تشکل های پيش رو دانشجويی همراهی نمی کنند، همه فعالان دانشجويی نمی توانند مصدق، شريعتی، حنيف نژاد يا سحابی بشوند. ما به مهندسين خوب، وکلای خوب، معلمين با شرافت، پزشکان متعهد برای تقويت نهادهای مدنی و صنفی نياز ضروری داريم.
بابک احمدی از شرکت در انتخابات دانشجويان ابراز خوشحال کرد و تصريح کرد امکان دارد رأی را به حرف هايی بدهيد که خيلی هم اطمينان به عملی شدنش نداريد اما شرکت در انتخابات در اين شرايط مهم است. از سی سال پيش سه مشکل غير قابل حل در کشور ما وجود داشته است: ۱) اقتصاد ۸۰ درصد دولتی که می خواستند با خصوصی سازی حل کنند و نشد. با توجه به اين مسائل اصناف واتحاديه ها بايد به کانديداها مطالبات خود را بدهند و به فکر تقويت جامعه مدنی باشند و پای حق و حقوقشان بايستند. در اين انتخابات نيروهای ارتجاعی آشکار هستند و رأی احمدی نژاد خطر مهمی است. گرچه فکر می کنم با وجود اين دو کانديدا زبان ملت درازتر و شمشير حکومت کوتاهتر خواهد شد اما اين خطر وجود دارد که کانديدايی مثل موسوی سردرگم است. بيست سال خانه نشينی و دوری از محافل حکومتی و تشريفاتی داشته است و مواضعش در يعضی از موارد جالب نيست. کروبی بيشتر از آزادی های اجتماعی حمايت می کند. به نظرم خطر پيش رو مستقيما احمدی نژاد نيست بلکه سپاه است. روحانيان به خاطر دوری از مردم پايگاه خود را از دست داده اند و فاصله ای که ايجاد شده مثل فاصله شاه و مردم است. احتمالا بر سر ملت همان می آيد که در ۱۳۳۲ آمد و اين با قدرت گرفتن اصولگرايان محقق می شود که قبلا به دلايلی قابل کنترل بودند اما اکنون امکانش نيست. مايی که اولين نهضت مشروطه را در آسيا داشتيم و سابقه درخشان تاريخی داريم نبايد خود را تحويل اسلحه برکشيده سپاه دهيم. شخصا به کروبی رأی می دهم اما فکر می کنم نبايد ديگری را هم تخريب کنيم. يک آدم دموکرات راحت تر می تواند به کروبی رأی دهد ولی زياد هم از سياست مداران نبايد انتظار وفای به عهد داشت و خودمان بايد پای مطالبات بايستيم. اگر احمدی نژاد ببرد بايد بايستيم و تحمل کنيم و جدی تر به دنبال ساختن جامعه مدنی باشيم اما نبايد تحريم دائم کنيم چون عمل درست سياسی نيست. دور قبل بيست ميليون شرکت نکردند احمدی نژاد رأی آورد و عرصه را تنگ کرد اما باز هم ما ايستاديم. اميدوارم کروبی در دور اول رأی بياورد ولی در بدترين حالت هم آنقدر بايد بجنگيم تا دموکراسی برقرار شود. رضا عليجانی با ياد دانشجويان و کارگران در بند و گرامی دشت آنان سخنان خود را آغاز کرد. وی گفت فضای انتخاباتی دانشجويی در دوره پيش عدم شرکت بود اما الآن «سرطان» جامعه هر چه بوده فراگير شده و بوی بد آن در آمده است. تا جايی که در اردوگاه اصولگرايان هم صدای اعتراض بلند شده و حتی خورشيدی فر خواستار رد صلاحيت احمدی نژاد شده است. يکی از دلايل شرکت و گرفتن مطالبات به خاطر همين فراگيری بوی تعفن است. در دهه ۳۰ تا ۵۰ ادبيات سياسی اصلی، عمده و فرعی داشت و بر اين اساس وقتی بحث حجاب اجباری در اوايل انقلاب می شود به خاطر فرعی دانستن اعتراضات آنها را کنار زدند. به خاطر فرعی نگری مطالبات گروه های مختلف حذف می شد اما اکنون مفهوم تبديل به مصداق شده و با گفتن دموکراسی چندين مورد به نظر می رسد. تجربه دوره قبل نشان داده که پذيرش اين مطالبات از سوی کانديداها باعث پذيرش وی در بدنه جامعه می شود و گسترش اين گفتمان سبب می شود هر صنفی به طور طبيعی مطالبات خويش را بيان کند. در دوره قبل بحث بر سر انتخابات نيمه باز و نيمه آزاد بود که می توان در آن شرکت کرد و در اين دوره هم عملکرد احمدی نژآد لزوم تأثير بر انتخابات را روشن کرده است. ما نبايد منتظر باشيم گذار به دموکراسی صورت گيرد و بعد وارد انتخابات شويم چون بخشی از اين فرآيند هستيم و بايد فعالانه در آن مداخله کنيم که از درس های اين چهار سال است. با اين دو کانديدا اشتراک زياد يا انطباق گفتمانی نداريم. در دو سه هفته اخير می بينيم موسوی تحريف می شود و کروبی روتوش و به نظر من اصلاح طلبان با حمايت از موسوی دچار اشتباه تاکتيکی می شوند و بايد جواب اين اشتباه را روزی به ملت بدهند. موسوی شخصيت سالمی است ولی پيشينه خاص و روشنی دارد. کروبی هم قضيه بنياد شهيد و رياست مجلسش روشن است. گفتمان موسوی عدالت محوری است و آزادی در اولويت دوم برای اوست و به نظرم ايشان نمی توانند از قضايای ۶۷ خود را مبرا کنند. اصلاح طلبان رأی موسوی را خراب می کنند. فکر می کنم در ايران توسعه سياسی مقدم بر توسعه اقتصادی است گرچه بايد منطبق شوند و در نتيجه بايد مصداقی حرف زد. آيا بودجه شفاف می شود يا خير؟ بحث ايران برای همه ايرانيان چه می شود؟ واردات انحصاری؟ اسکله های مخفی؟ عدالت چه می شود؟ گفتمان کانديداها اگر روشن باشد می توانند مورد نقد واقع شوند. کروبی حکم حکومتی را قبول دارد. موسوی نظرم اقتصادی بيشتری دارد اما کروبی به نظر کارشناسان اهميت بيشتری می دهد. ما از هر دو نگرانی داريم. ار موسوی در زمينه سياست خارجی که بسيار بحرانی است و اکنون در جنگ نامرئی اقتصادی هستيم. آقای موسوی چه قدر توانايی ايستادن در مقابل نيروهای دولت مخفی را دارند. آقای موسوی قائل به برخورد با نيروهای حقوق بشری، دانشجويی، اپوزسيون نيست اما ضعف های خاتمی در تعامل با جريان راست به صورت مضاعف در موسوی است و نگران کننده است. نقطه مثبت آقای کروبی بازبودن سفره اش است ولی آيا چانه زنی او به دست انداز می افتد يا خير؟ هميشه چانه زنی می کند يا خسته می شود؟ گرچه فکر می کنم برخوردهای وی با توجه به سابقه اش صرفا انتخاباتی نيست. در مورد انضباط اقتصادی کروبی نگرانيم گرچه طرح نيلی خوب است. فکر می کنم چون شما دانشجويان انرژی بيشتری داريد می توانيد فاصله زياد کانديداها با طبق متوسط را پرکنيد و اثر گذار باشيد. جای اميدواری است که اکنون اين کانديداها به دانشگاه می روند و صداهايی می شنوند که صدای وجدان جمعی مردم و فروخفته جامعه است. دانشجويان بهترين انسان های جامعه هستند و کانديداها بايد صداها را بشنوند تا روزی نرسد که بگويند نشنيديم چرا که روزی بايد در برابر افکار عمومی پاسخگو باشند. *** به گزارش خبرنامه اميرکبير، در روز دوم نشست دفتر تحکيم وحدت نيز مناظره هايی بين نمايندگان مهدی کروبی و ميرحسين موسوی انجام شد. در روز دوم نشست، کرباسچی و عبدی به نمايندگی از ستاد کروبی و تاجيک، نجف قلی حبيبی و حاضری به نمايندگی ازستاد ميرحسين موسوی با حضور در نشست، به بيان برنامه های کانديداهای مورد نظرشان پرداختند. برای مشاهده متن مناظره های انجام شده در روز دوم نشست که پيش از اين منتشر شده است، می توانيد به اين لينک مراجعه نماييد. در روز دوم نشست دفتر تحکيم وحدت همچنين مهدی کروبی با حضور در جمع دانشجويان به سخنرانی پرداخت که متن سخنان وی به شرح زير است:
مهدی کروبی، کانديدای رياست جمهوری دهم در نشست دفتر تحکيم وحدت حضور يافت و تصريح کرد که دغدغه دانشجو و حوادث آن را هميشه داشته ام و هيچ ارتباطی هم به انتخابات نداشته است در مجلس سوم و بعد از آن و آقای حبيبی شاهد هستند. در مورد مطبوعات هم همين طور. اينکه دانشجويان از من تقدير و تشکر می کنند که شما دنبال کار دانشجويان هستيد از وضع بد ما است که در حال حاضر که معلوم می شود چون در آن زمان فضايی بود و برو بيا و سمتی داشتيم کارها انجام می شد و الآن بسيار شرايط سخت شده و حتی پيگيری هم که می کنيم بيشتر نمايان می شود و به نظرم هيچ ارتباطی با انتخابات ندارد. در زمانی که رئيس مجلس سوم بودم و اصغر زاده و صالح آبادی را زندان می بردند و يا هاشمی و بيات، يا هادی خامنه ای و خلخالی را دادگاه ويژه می بردند، علی اکبر محتشمی می بردند و يا سيد موسويان را. که حتی آقای محتشمی ممنوع الخروج شدند و تلاش برای پيگيری شيوه ما بوده و منتی هم بر کسی نداشتيم و وظيفه بوده است. در اين شرايط هم که داوطلبيم و يک سری وعده ها می دهيم که همه به نظرم معقول و در حد توانم است. سعی می کنيم وزيرهايی بگذاريم که بتوانند اجرايی کنند. ما در اتاق دربسته به دانشجويان چيزی نمی گوييم که هيزمشان کنم و بعد که کار سخت شد رهايشان کنم. فردا اگر مسئول باشم همين کار را خواهم کرد و اگر نباشم هم همين طور و به هيچ قيمتی از ميدان بيرون نخواهم رفت. الآن هم بايد تمام توان ما اين باشد که وضع بايد تغيير کند که اين شرايط باقی بماند وضع همه ما بدتر می شود. از پنج سال پيش گفتم که حرف های نسنجيده و عبور و قهر ارزش ندارد. به آقای حاضری گفتم که رياست جمهوری را بعد از شورا و مجلس را از دست ندهيم. تمام تلاشم را کردم که اين اتفاق نيفتد ولی شد. در مورد حکم حکومتی که اختيارات رهبر است و قانونا می تواند از آن استفاده کند. اما سخنش اين است که ديگران از من حکم حکومتی می خواهند و با همه احترامی که برای آقای موسوی قائلم ايشان هم در دوران جنگ از رهبر می خواستند. آقای هاشمی و آقای خاتمی هم از آقای خامنه ای می خواست. در جلسه ای هم با حضور آقای گلپايگانی که به رهبر گفتند همان دستوری که آقای خاتمی برای تأييد آقای معين از شما خواستند که رهبر هم گفت که فقط يک مورد بوده است در صورتی که در موارد مالی از من حکم حکومتی خواسته اند. در ماجرای مطبوعات هم حتی اگر من عمر حضرت نوح کنم و هزاران نفر بروند و بيايند باز هم می گويند خبر داری که اين شيخ از آن رهبر حکم حکومتی گرفته و عمل کرده. بايد به صورت شفاف مسائل را باز کنيم، اول هم در مورد خودمان بعد سراغ ديگران برويم. در مورد اين لايحه که در ابتدای مجلس بود و هنوز کميسيون ها تشکيل نشده بود يک سری از نماينده ها لايحه ای با دوفوريت دادند که يک سری اراجيف هم در آن وجود داشت و اصلا الزامی برای دو فوريت نداشت چون ضرورتی نبود که عدم تصويب آن موجب خسران شود. نماينده ها هم در جرايد مرتب گفتند که قانون مطبوعات چه شد. که رهبری هم يک پيام دوستانه داد. پيغام داد که با قانون مطبوعات مخالف نيستم که اصلاح کنيد و بگذاريد کميسيون ها تشکيل شود و از الآن کار سياسی نکنيد. هم به من پيام داد و هم به نايب رئيس که بگذاريد کار مجلس راه بيفتد و بعد لايحه را تصويب کنيد. چرا طرح را دو فوريتی کردند و ما می توانستيم يک ماه بعد لايحه را عادی به مجلس ببريم. نامه به مجلس دادند که دادم به آقای نعيمی پور بخواند و و لايحه را از دستور خارج کرديم و فرشتگان آسمانی اجازه نمی دادند از جايم بلند شوم و داستان حکم حکومتی بر ما تحميل شده است. الآن وظيفه ما اين است که شور انتخاباتی ايجاد کنيم و مردم بيايند پای صندوق رأی و نگذاريم آقای احمدی نژاد رأی بياورد. بايد به سوی عدم تخريب برويم و نگوييم فلانی بماند رأی را خراب می کند. Copyright: gooya.com 2016
|