یکشنبه 10 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

وزن کشی تمام عيار برای اصلاح‌طلبان، فرهاد رجبعلی

فرهاد رجبعلی
اين انتخابات يک وزن کشی تمام عيار است و نمايندگان اصلاح‌طلب و نيز محافظه کار جايگاه خود را نزد افکار عمومی خواهند شناخت. عملکرد کانديداها تا به امروز به گونه‌ای بوده است که در آينده ديگر بهانه‌ای نداشته باشند؛ بالاخص آقايان کروبی و موسوی که هر يک با اصرار فراوان در اين انتخابات شرکت کردند و به نفع هيچ کس کنار نرفتند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


هر روز که به انتخابات نزديک‌تر می‌شويم اتفاقات جالبی می‌افتد و پرده‌ها بيشتر کنار می‌رود و مواضع کانديداها عيان‌تر می‌شود. يکی از اين اتفاقات جالب حمايت مستقيم و غير مستقيم رسانه فارسی زبان امريکايی از مهدی کروبی‌ ست. در چند روز گذشته انواع و اقسام تحليلگر مسائل سياسی که حضوری ثابت در اين شبکه تلويزيونی دارند، شروع به حمايت از مواضع آقای کروبی کرده‌اند.

شايد آقای کروبی راضی شده باشند که ديگر بی‌رسانه تصويری نيستند و بايد بپذيرند که کانديدای مورد حمايت آقای خاتمی تقريبا بدون پشتيبان رسانه‌ای مانده است و از ايشان عقب‌تر است.

البته پيداست که حمايت از کروبی از برای چيست و برای رسانه باسابقه امريکايی که اصل سياست‌اش تا به امروز در عدم شرکت مردم در انتخابات بوده، حمايت از آقای کروبی در اين برهه به واقع شکستن آرای آقای موسوی ست و لاغير.

درست دنباله رو سياست کيهانيان که حضور آقای کروبی را از همين جهت می‌خواهند.

آقای موسوی [چه با کراهت و چه از سر علاقه مستقيم به ايشان] در هفته‌های گذشته نظرهای بسياری را به خود جلب کرده است. بزرگ‌ترين قشر حامی آقای موسوی دانشجويان کشور هستند که تمامی طيف‌ها به خوبی آگاهی دارند که حمايت يک دانشجو از کانديدايی مشخص يعنی تقريبا حمايت تمامی اعضای خانواده آن دانشجو.

اکثريت دانشجويان در ايران نفوذ زيادی در بين اعضای خانواده خود دارند و به سخنی ديگر پدران و مادران جهت‌گيری‌های انتخاباتی خود را بر اساس داده‌های فرزندان دانشجوی خود تعيين می‌کنند. پس آقای موسوی خطری جدی برای هر کانديدايی در انتخابات آتی خواهد بود با توجه به سابقه سال ۷۶ که دانشجويان نقش بزرگی در پيروزی سيد محمد خاتمی در انتخابات رياست جمهوری ايفا کردند.

به همين خاطر و بنا بر اعتماد خانواده‌ها به نگرش سياسی فرزندان دانشجوی‌شان است که اين روزها بسياری از تحريمی‌ها و حتی اقتدارگرايان که مخالف روی کار آمدن مجدد اصلاحات هستند، بيم دارند و با ترفندی می‌خواهند مانع پيروزی اصلاحات شوند.

از همين رو شکستن آرای اصلاح‌طلبان با تبليغ آقای کروبی در دستور کار قرار گرفته است. البته آقای موسوی آرای قطعی بيشتری نسبت به ديگر کانديدها دارد و غير قابل برگشت است و چه آنانکه از سر مصلحت قرار است به آقای موسوی رأی بدهند و چه آنانکه اعتقاد عميق به آقای موسوی دارند، تصميم خود را در اين باره گرفته‌اند، اما هنوز ميزان زيادی از آرای بلاتکليف وجود دارد که فوق‌العاده سرنوشت ساز بوده و تعيين کننده است و هر چه به روز انتخابات نزديک‌تر می‌شويم، شاهديم که تلاش فراوان برای جلب آرای اين گروه صورت می‌گيرد.

نگارنده اين سطور به هيچ عنوان قصد تخريب ديگر کانديداها را ندارد و هر يک را قابل احترام می‌داند؛ اما در اين دوره از انتخابات که به يک وزن‌کشی تمام عيار مبدل گشته، آقای کروبی با تلاش فراوانش در اين دوره می‌تواند نتيجه چند دهه فعاليت خود در عرصه سياست را مشاهده کند و به واقع در اين دوره همه کار کرد تا آراء مردم را به سمت خود جلب کند؛ تيم اقتصادی تشکيل داد؛ بهترين روزنامه‌نگاران کشور همانند محمد قوچانی و احمد زيدآبادی را با سرمايه‌ای هنگفت در روزنامه خود جمع و تعداد زيادی از سياسيون سرشناس از جمله غلامحسين کرباسچی و عباس عبدی و جميله کديور را در تيم خود استخدام کرد. انواع و اقسام وعده‌های انتخاباتی را هم تا به امروز داده است و برنامه‌های رنگين آورده از برای رياست جمهوری.

آقای کروبی تبليغات‌اش را آنقدر به پيش برده و خطوط را شکسته است که حتی نظر تحليلگران خارج از کشور از جمله آقايان نوری‌زاده و سازگارا را هم به خود جلب کرده و ديگر تحليلگران مسائل سياسی را نيز حامی خود ساخته که تا دوره‌های پيشين مدام صحبت از تحريم به ميان می‌آوردند که خب اتفاق خوبی ست.

حال آقای کروبی در انتخابات آينده بايد بنشيند و جايگاه واقعی خود را در جامعه ايران نظاره کند تا مشخص‌اش شود که آن چند ساعتی که در دوره گذشته رياست جمهوری خواب بودند و بلند شدند و ديدند رأی‌شان شکسته شده است و تقلب شده، درست بوده است و يا اينکه توهمی بيش نبوده و هيچ‌گاه رأی درخوری نداشته است؛ همانند دوره هفتم مجلس که در شمارش‌های اوليه جزو سی نفر نمايندگان منتخب تهران قرار نگرفت و وقتی به رتبه سی‌وچهارم رسيد، انصراف داد تا از نفر سی‌ام بيش از اين فاصله نگيرد. و فردا روز لب به انتقاد گشود که تقلب‌ها صورت گرفته است.

البته بر انصاف بايد به اين نکته نيز اشاره کرد تمامی موارد مطروحه بالا درباره ديگر کانديدای اصلاح‌طلب نيز صدق می‌کند و در صورت شکست آقای موسوی در انتخابات، قطعا ايشان موقعيت خود را در جامعه خواهد سنجيد؛ برعکس آن چيزی که عده‌ای شکست آقای موسوی در انتخابات پيش رو را شکست اصلاحات می‌پندارند که بر اين اعتقادم که تنها شکست آقای موسوی خواهد بود با توجه به نحوه حضورش در انتخابات و کنار زدن آقای خاتمی از عرصه که پرچم‌دار اصلاحات در ايران است و انتقادهای زيادی نيز از ايشان شد بابت اصرارش بر ماندن در انتخابات و منصرف کردن آقای خاتمی از کانديداتوری.

باری، اين انتخابات يک وزن کشی تمام عيار است و نمايندگان اصلاح‌طلب و نيز محافظه کار جايگاه خود را نزد افکار عمومی خواهند شناخت. عملکرد کانديداها تا به امروز به گونه‌ای بوده است که در آينده ديگر بهانه‌ای نداشته باشند؛ بالاخص آقايان کروبی و موسوی که هر يک با اصرار فراوان در اين انتخابات شرکت کردند و به نفع هيچ کس کنار نرفتند.

فرهاد رجبعلی





















Copyright: gooya.com 2016