دوشنبه 18 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رای باطله و رای به ابطال، عمار ملکی

عمار ملکی
مخاطب اصلی گزينه رای باطله کسانی هستند که انتخابات را آزاد و عادلانه نمی‎دانند و قصد عدم شرکت در انتخابات را دارند ليکن از سوی ديگر موافقند که بهتر است تا رييس جمهور فعلی تغيير کند. آن ها نمی خواهند که از روی ناچاری مجبور به رای دادن به يکی از کانديداهای ديگر باشند. گزينه رای باطله مشکل انتخاب از روی ناچاری را برای دور اول رفع می‎کند. بدين ترتيب می توان با رای باطله به انتخاب نشدن رييس جمهور فعلی کمک کرد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


در مطلبی پيش‎تر، پيشنهاد دادن رای باطله (و يا باصطلاح رای سفيد) بعنوان گزينه سوم بين شرکت و تحريم انتخابات رياست جمهوری توسط نگارنده مطرح شد و دلايل و فوايد اين گزينه در آن مقاله عنوان گرديد و مختصرا اين مزايا برای آن برشمرده شد. (۱)
- حفظ هويت مخالفت با وضع موجود ،
- رای ندادن به هيچ يک از کانديداهای حاضر،
- کمک به انتخاب نشدن احمدی نژاد در دور اول،
- کمک به کاهش امکان رای سازی،
- شرکت اعتراضی در فرآيند انتخابات،
- امکان حضور فعالانه دگرانديشان در روز رای گيری،
- سنجش استقامت اصلاح طلبان در صيانت از آرا،
- استفاده از فرصت طرح مطالبات بيشتر در دور دوم.
در اين مدت نظرات و بحثهای مختلفی درباره اين گزينه مطرح شد که مرا بر آن داشت تا کمی بيشتر درباره اين گزينه و گزينه ای ديگر بنويسم.

۱. مخاطب اصلی گزينه رای باطله کسانی هستند که انتخابات را آزاد و عادلانه نمی‎دانند و قصد عدم شرکت در انتخابات را دارند ليکن از سوی ديگر موافقند که بهتر است تا رييس جمهور فعلی تغيير کند. آنها نميخواهند که از روی ناچاری مجبور به رای دادن به يکی از کانديداهای ديگر باشند. گزينه رای باطله مشکل انتخاب از روی ناچاری را برای دور اول رفع می‎کند. بدين ترتيب ميتوان با رای باطله به انتخاب نشدن رييس جمهور فعلی کمک کرد و ناچاری انتخاب از بين گزينه های موجود را تا دور دوم به تعويق انداخت. شايد که در دور دوم با توجه به شرايط، نيازی ديگر به انتخاب از روی ناچاری برای اين افراد نباشد زيرا که ممکن است کروبی و موسوی هر دو به دور دوم راه يابند.

۲. برخی ميگويند که دادن رای باطله، انتخابات را به دور دوم ميکشاند درحاليکه بهتر است که در همان دور اول احمدی نژاد انتخاب نشود. آنچه که اينروزها بيش از هر چيز جلب توجه ميکند و از همگان شنيده ميشود، پديدار شدن موجی انتخاباتی در بين اکثريتی از مردم ايران بمنظور ممانعت از انتخاب مجدد رييس جمهور فعلی ميباشد. اگر چه حاميان هر دو کانديد مطرح (موسوی و کروبی) فعالان اصلی اين جريان ميباشند اما ظاهرا تا اين لحظه موجی در حمايت از موسوی پيشتاز اين جريان است و بسياری از مردم بدليل احتمال بيشتر رای آوری او در مقابل احمدی نژاد، به اين موج پيوسته اند. از سوی ديگر مناظره جنجالی احمدی نژاد و موسوی شايد بتواند در روزهای آتی با توجه به موضعگيری تند احمدی نژاد نسبت به هاشمی و بزرگان جناح راست از جمله ناطق نوری، از رای جناح راست بنفع او بکاهد و به آرای موسوی بيفزايد. به هرحال بديهی است که طرفداران موسوی بايد خواستار پيروزی کانديدشان در دور اول باشند اما از منظر يک رای دهنده ناراضی از وضع موجود و بی اعتماد به کانديداهای حاضر در صحنه، کشيده شدن انتخابات به دور دوم بسيار مطلوب تر است. زيرا که در آن شرايط هم فرصت دوباره ای برای طرح مطالبات فراهم ميآيد و هم آنکه کانديداها بيشتر در اين زمان محک ميخورند. مخصوصا در شرايط حاضر که موجی هيجانی بنفع موسوی ايجاد شده است که عده ای بدون توجه به سخنان، عملکردها و افراد حاضر در تيم وی، از او بی قيد و شرط حمايت ميکنند و از او حتی وعده و تعهدی نيز نميطلبند، برنده شدن قاطع او در دور اول نه تنها خيری ندارد که نقد او را در آينده با محدوديت و مشکل مواجه ميسازد، مخصوصا که اطرافيان آقای موسوی سابقه خوبی از نقد پذيری ندارند و پيروزی دور اول ايشان بار ديگر آنها را دچار توهم محبوبيت مردمی ميکند. متاسفانه آنها همواره رای «نه» مردم به ديگری را، رای «آری» به خودشان تلقی ميکنند. از اينرو به دور دوم کشيده شدن انتخابات (بين هر دو نفر ممکن)، هدف مطلوب اين گزينه است و نه از عواقب آن.

۳. برخی رای باطله را مستعد انجام تقلب ميدانند، اما هيچ دليل منطقی برای تفاوت بين رای صحيح و رای باطله در انجام تقلب ارائه نمی‎دهند. اتفاقا افزايش آرای باطله به کاهش آرا ساختگی کمک ميکند و به همين دليل به کاهش تقلب می انجامد. اما يک احتمال ديگر نيز درباره سرنوشت آرای باطله مطرح ميشود و آن امکان توافق طرفين مبنی بر توزيع آن بين آرای کانديداهای هر دو جناح ميباشد. اين احتمال با توجه به شدت اختلاف و تضاد موجود در بين رقيبان عملا امکان پذير نميباشد و تقريبا منتفی است. از اينرو درباره تقلب بايد دوباره تاکيد کرد که صيانت از آرای باطله مانند آرای صحيح برعهده ناظران کانديداهای اصلاح طلب است و بايد آنها را به حفاظت از آرای باطله مانند آرای صحيح (برای ممانعت از شکست خودشان) يادآوری داد.

۴. بسياری گزينه رای باطله را دادن رای سفيد ميدانند که در اصطلاح درست است اما در عمل هرگز نبايد رای سفيد باشد. برگه رای سفيد، راحتتر قابل پر کردن و تقلب است و از اينرو به خالی نگذاشتن برگه رای بايد تاکيد کرد. شايد نوشتن نام کانديدای نمادين ميتوانست مطلوب باشد اما در حال حاضر، ميتوان به نوشتن نام کانديداهای سرشناس رد صلاحيت شده (شعله سعدی، اعلمی و يا خانمهای رد صلاحيت شده) اقدام نمود. بديهی است که نوشتن ناسزا و يا شعارهای احساسی از يک اقدام مدنی کاملا بدور است.

۵. به هر حال با احترام به تمامی کسانيکه با تحليل شرايط و دغدغه آزادی و برابری و با پايمردی در مبارزات مدنی به تحريم انتخابات اين دوره اعتقاد دارند، دادن رای باطله را بعنوان روشی مدنی و فعالانه در نشان دادن نارضايتی خود از شرايط حاضر و همچنين اعتراض به نظارت استصوابی، موثرتر ميدانم و اميدوارم تحريمی‎ها به اين گزينه نيز بيانديشند. رای باطله تحريميها ميتواند به انتخاب نشدن هر يک از کانديداهای حاضر در دور اول کمک رساند و آنها را به پاسخگويی و طرح مطالبات بيشتر برای دور دوم وادارد. کمترين فايده اينکار شايد ايجاد فرصت مصاحبه و مناظره تلويزيونی ديگر بين کانديداها در بين دور اول و دوم باشد که برای آگاهی بخشی و قضاوت افکار عمومی از نظرات کانديداها خالی از لطف نيست.

۶. گذشته از گزينه رای باطله، شخصا نميتوانم بگويم که بين موسوی و کروبی تفاوتی نمی‎بينم. زيرا که هم سوابق اين افراد متفاوت است و هم آنکه شعارها و برنامه ها و افراد حامی آنها تفاوت اساسی دارند. هنگاميکه بحث رويکرد «مطالبه محوری» به انتخابات مطرح شد، آنرا مثبت ميدانستم و در همان زمان می انديشيدم که اگر کسی از کانديداها حاضر باشد طرح لغو نظارت استصوابی را در برنامه خود بگذارد، به آن کانديدا (و در اصل به اين برنامه) ميتوان رای داد. کروبی در اينباره نه تنها در بيانيه های انتخاباتی اش که در برنامه تلويزيونی اش بصراحت صحبت کرده است. همچنين در اين مدت شعارها، برنامه ها و افراد حامی کروبی (که بسياريشان مزه زندان را در نظام اسلامی کشيده اند) را دارای اشتراکات زيادی با مطالبات خويش يافتم اما آنچه من را و شايد بسياری ديگر را مردد ميکند، بی‎اعتمادی به عملی کردن و تحقق بخشيدن اين شعارهاست. البته کروبی در ايستادگی بر روی مطالباتش سابقه بهتری از ديگر اصلاح طلبان دارد. به هر حال رای به کروبی با توجه به واضح بودن وعده هايش که بسياری از آنها مطالبات اصلی نيروهای تحولخواه ميباشد، دادن چک سفيد به يک کانديدا نيست و ميتوان (و بايد) فردا تک تک اين وعده‎ها را از او طلب کرد. من رای به کروبی را حداقل بعنوان رای به ابطال نظارت استصوابی قابل تامل ميدانم.
اما گذشته ازبرنامه ها و مطالبات، ميگويند که کروبی آدم با مرامی است. من اخلاقا موظفم بگويم که شخصا اين خصوصيت ايشان را تجربه کرده ام. در روزهايی که زندانيان ملی-مذهبی از جمله دکتر ملکی در زندان بودند، بارها به همراه ديگر خانواده های زندانيان به دفتر کروبی بعنوان رييس مجلس مراجعه می کرديم و او انصافا برخلاف رييس جمهور وقت و بسياری ديگر از نمايندگان مجلس، از خانواده زندانيها استقبال ميکرد و به حرفها و حتی بعضا پرخاشهای آنها گوش ميداد و با آنها اظهار همدردی کرده و برای آنها با چانه زنی تقاضای ملاقات و يا مرخصی ميکرد. در مراسم نامزدی و عقد اينجانب که در آن دوران برگزار گرديد، پيگيريهای کروبی در آوردن دکتر ملکی از زندان، برای ۳ ساعت به مراسم عقد موثر واقع شد، اگرچه که با حضور ۶ مامور دادستانی در اطاق عقد همراه بود. به هر حال در شرايط گرفتاری زندانيان سياسی که مرجع دادرسی نبود، تسهيل خواستهايی اينچنين که البته جزو حقوق اوليه انسانهاست، نشان از مرام شخصی يک مقام حکومتی داشت که در ديگر مقامات ديده نمی‎شد. از اين جهت حتی فارغ از انتخابات و گزينه رای شخصی خود، به بامرامی کروبی در آن دوران ميتوانم شهادت دهم.

۷. گزينه رای باطله شايد پلی بين تحريمی‎های ديروز و تحريمی‎های امروز باشد که همگی خود را تحولخواه ميدانند و مطالبات کمابيش يکسانی دارند. گزينه رای باطله در دور اول از بسياری جهات برای تحريمی‎ها، ناراضيان و کسانيکه به اعتراض مدنی و مسالمت آميز اعتقاد دارند، گزينه قابل دفاعی است. اگر چه بايد ديد که با توجه به شرايط و رويدادهای روزهای آتی، شايد برای بعضی از حاميان گزينه رای باطله، گزينه رای به کانديدی که شعار لغو نظارت استصوابی و وعده مطالبات اصلی تحولخواهان را ميدهد، نيز قابل تامل باشد.

عمار ملکی

ــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)- مقاله نه شرکت و نه تحريم، گزينه سوم: دادن رای مخالف، عمار ملکی
http://negaraan.blogspot.com/2009/05/blog-post_1879.html
درآن مقاله ذکر گرديد که طبق قانون انتخابات رياست جمهوری، کانديدی برنده انتخابات در دور اول ميشود که بيش از نصف آرای ماخوذه را کسب کند. ميزان درصد رای هر کانديدا برابر است با نسبت تعداد رای شخص به کل آرای ماخوذه. آرای ماخوذه مجموع آرای صحيح و آرای باطله می باشد.(ماده ۲۸ قانون انتخابات رياست جمهوری) از اين رو اگر آرای باطله انتخابات افزايش يابد، مخرج اين کسر بزرگ شده و درصد آرای کسب شده کانديداها کاهش می‎يابد. در نتيجه با دادن رای باطله ميتوان احتمال پيروزی همه کانديداها از جمله رييس جمهور فعلی را در دور اول کاهش داد.





















Copyright: gooya.com 2016