پنجشنبه 11 تیر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آیا پرزیدنت اوباما دستان خون آلود کودتاگران را خواهد فشرد؟ علی کشتگر

جنبش اعتراضی مردم تا همین الان دستاوردهای بزرگی داشته است: ایرانیان در داخل و خارج علیه استبداد هم راه شده اند، افکار عمومی دنیا به حمایت از مردم ایران برخاسته. در نظام حاکم نیز نارضایتی علیه خامنه ای در حال بالاگرفتن است، و می توان امیدوار بود که در ادامه جنبش اعتراضی ملی او نه فقط در میان مردم بلکه در صحن حاکمیت جمهوری اسلامی و حتی در میان نیروهای مسلح منزوی شود و دیریازود شرایط عقب نشینی و حتی کنار گذاشتن وی فراهم گردد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اعتراضات پیگیروشجاعانه مردم ایران سه هفته پس از کودتای انتخاباتی هم چنان ادامه دارد. کودتا گران هرچند با سرکوب و کشتار وحشیانه مردم ادامه اعتراضات میلیونی خیابانی را موقتا متوقف کرده اند، اما شعله های خشم و نارضایتی اکثریت عظیم رای دهندگان که از درد خیانت به خود می پیچند هرلحظه می تواند دهان باز کند و آنان را در خود بسوزاند. عمق و ابعاد بی اعتمادی به خامنه ای و بیت او که کودتای انتخاباتی را مهندسی کرده اند بسیار فراتراز تصور و انتظار آنان است.

سرکوب خونین مردم بی گناه و پروژه نادم سازی زندانیان که آنهم به فرمان خامنه ای آغاز شده و ادامه دارد به هیچ وجه به نتایج دلخواه سرکوبگران نرسیده و نخواهد هم رسید. رژیم کودتا هرچه برای نومید کردن و منفعل کردن ملت بیشتر جنایت می کند، جهانیان شناخت بیشتری نسبت به ابعاد خیانت بزرگی که به مردم شده پیدا می کنند.

اعتراضات عظیم ایرانیان در خارج از کشور و حمایت وسیع افکارعمومی جهانیان از حق طلبی مردم ایران پیکارجوئی و بارقه های امید را در مردم ایران تقویت می کند. رژیم کودتا که می خواهد فکر جمهوریت را برای همیشه در ایران دفن کند برای بی خبر نگهداشتن جهانیان از عمق و ابعاد فجایعی که برضد مردم ایران مرتکب می شود، همه راههای رسمی اطلاع رسانی را مسدود کرده است.

با این همه به همت دختران و پسران هوشمند و شجاع ایرانی همه روزه گوشه هایی ازاعتراضات مردم و صحنه هایی از وحشیگیری رژیم کودتا را جهانیان می بینند و می شنوند و همین برای آن که دنیا حساب ملت ایران را از خودکامگان حاکم جدا کند و درجریان سناریوی وحشتناکی که علیه مردم ایران در حال اجرا است قرار بگیرد کافی است.حالا همه دنیا و مردم همه کشورهای اسلامی ماهیت مردم سالاری دینی خامنه ای و کودتاچیان او را شناخته اند و شکست اخلاقی ولایت فقیه به عنوان مقدمه شکست سیاسی آن در همه جا احساس می شود.

در این مدت رژیم کودتا به پیروی از شیوه استالینی به همه اعتراض ها و گردهمائی های مسالمت جویانه مردم ایران با گلوله و دروغهای شاخدار از جمله متصل کردن بی شرمانه آن به دخالت و تحریک خارجی و یا گروههای تروریستی پاسخ داده است.اما این گونه تبلیغات نیز در ایران و جهان کودتاگران را رسواتر ساخته است.

در تهران و شهرهای بزرگ ایران تاکنون دهها تن و شاید هم اگر حقایق روشن شود صدها تن به ضرب گلوله جان باخته اند. هزاران نفر مضروب و مصدوم شده اند و صدها نفر روانه زندانها و شکنجه گاهها شده اند. اما شعله مقاومتی که در ایران روشن شده این بار از همیشه قوی تر و دامنه دارتر است.این که رژیم تا این حد از شکل گیری هسته های گردهمائی و راهپیمائی مردم در تهران و شهرهای بزرگ وحشت دارد و بیرحمانه از آن جلوگیری می کند به این دلیل است که سران کودتا می دانند که هر اعتراضی به سرعت می تواند ابعاد میلیونی پیدا کند و ممکن است به قیام ملی منجر شود.

گزافه نیست اگر بگویم که هر ایرانی که در برابر این همه خیانت به مردم و کشورش سکوت کند به میزان ظرفیت هایش و به میزان مسئوولیت های اجتماعی و سیاسی که بر دوش او است در این خیانت سهیم می شود.

کجا هستند اعضای مجلس خبرگان که علی خامنه ای را به عنوان ولی فقیه مدبر و عادل و راستگو یعنی نمونه برجسته روحانیون به مقام رهبری برگزیدند. همه آنها در این جنایات هولناک سهیم اند.

احمدی نژاد توسط رهبر و شورای نگهبانش که انتخابات را سالم ترین نوع خود در تاریخ معرفی کرده اند، تائید شده اما کودتا تثبیت نشده است. همه ما الان یک مسئوولیت بزرگ تاریخی برعهده مان قرار گرفته و آن این است که باید در این روزهای حساس که تاریخ ایران لحظه های آن را دردل خود ثبت می کند بدون ترس و سکوت و مصلحت اندیشی به میدان بیاییم.کودتاچیان می توانند صدها تن را بکشند و هزاران نفر را روانه زندان کنند، اما نمی توانند دهها و صدها هزارتن را به قتل برسانند و یا روانه زندان کنند. رمز خودکامگی خامنه ای در ایجاد رعب و وحشت است. او می داند مردم به این آسانی ها تسلیم کودتای خونین او نمی شوند واو حالا از رهگذرمقاومت حماسی ملت علیه این خیانت بزرگ حتی در صحن رژیم حاکم نیز در حال منزوی شدن است، البته هم چنان که رسم خودکامگان است تا آخر به نام ملت حرف می زند و مدام می گوید "نظام و مردم زیر بار قانون شکنی نمی روند." و کیست نداند که قانون شکن خود او و ایادی او هستند و باز کیست که نداند مقصود وی از "نظام و مردم" خود او و ایادی او هستند.

تئوریسین های جریان کودتا از سالیان پیش مبلغ و مروج النصرمن الرعب بوده اند. آنها براین عقیده هستند که شاه نه بخاطر دیکتاتوری، ظلم و بیداد حاصل از آن بلکه بخاطر آن که به اندازه کافی در کشتار و سرکوب قاطع نبود و نتوانست ملت را از ادامه اعتراضات خیابانی بترساند سرنگون شد. از همین رو تمام امکانات نظامی و تبلیغاتی نظام را برای ایجاد رعب و وحشت به کار گرفته اند. اما این را فراموش کرده اند که در زمان شاه وقتی فرماندهان ارتش ازهفده شهریور به بعد به کشتار وحشیانه مردم روی آوردند بدنه ارتش و بسیاری از فرماندهان رده دوم درادامه اعتراضات گسترده ملت دچار تردید شدند و همین سرآغاز از کار افتادن ماشین سرکوب، فرار شاه و سرنگونی شاه شد.

این یک قاعده همیشگی است که وقتی ملت در برابر نظام جبار، ترس و تسلیم را کنار بگذارد و به اعتراضات خود ادامه دهد، خودکامگان بتدریج نه فقط در میان ملت بلکه از درون نظام حاکم و از درون نیروهای مسلح نیز منزوی می شوند و به این ترتیب مرگ آنان فرا می رسد.

اگراعتراضات هم چنان ادامه یابد، و راههای دیگر مبارزه با استبداد از جمله اعتصابات و نافرمانی های مدنی نیز بطور سنجیده و محاسبه شده آن به اشکال اعتراضی کنونی اضافه شوند کودتاگران شکست خواهند خورد.

جنبش اعتراضی مردم تا همین الان دستاوردهای بزرگی داشته است: افکار عمومی دنیا به حمایت از ملت ایران برخاسته و قضاوت دیگری نسبت به ملت ایران پیدا کرده است. ایرانیان به نحو بی سابقه ای در سراسر جهان در حمایت از اعتراضات داخل به وحدت عمل و همراهی رسیده اند، ایران، به برکت هوشیاری ملی، امروز دارای یک جنبش بزرگ دموکراسی خواهی و دارای رهبری است. حتم بدانیم که از 22 خرداد 88 جنبش دموکراسی خواهی ایران حیات نوینی پیدا کرده است. در نظام حاکم نیز همان گونه که اشاره رفت نارضایتی علیه رهبرجمهوری اسلامی در حال بالاگرفتن است، و می توان امیدوار بود که در ادامه جنبش اعتراضی ملی، و بالا گرفتن نارضایتی ها و مخالفت های روحانیون و کارگزاران نظام علیه خامنه ای که هر روز ابعاد آن گسترده تر می شود، نه فقط در میان مردم بلکه در صحن حاکمیت جمهوری اسلامی منزوی تر شود و دیریازود شرایط عقب نشینی و حتی کنار گذاشتن وی فراهم گردد.

تظاهرات ایرانیان در خارج از کشور از آنجا که در شرایط حاضر توسط رسانه های بین الملی در ایران و جهان بازتاب گسترده پیدا می کنند، و قویا مورد حمایت افکار عمومی جهانیان است،.اگر همچنان درهمراهی با موج سبز ادامه یابد بر تقویت روحیه هم وطنان در داخل و به نوبه خود دربازتاباندن مبارزات داخل در همه جهان و جلب حمایت بین المللی اثرات تعیین کننده خواهند داشت. ایرانیان خارج از کشور در روزهای گذشته اثبات کردند که می توانند نقش مهمی در جلب حمایت مردم و دولت های دموکراتیک جهان از مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران ایفا کنند. ما حالا موظفیم از حکومت باراک اوباما و دولت های اروپایی بخواهیم و نیز با جلب حمایت افکار عمومی جهانیان بر دولت ها فشار وارد سازیم که رژیم کودتا را به رسمیت نشناسند و مناسبات دیپلماتیک خود را با آن قطع کنند. کودتاچیان که مردم مشروعیت آنان را قبول ندارند حالا خواهند کوشید در صحنه بین المللی مشروعیت جستجو خواهند کرد تا از آن به عنوان ابزاری برای نومید کردن مردم در داخل بهره برداری کنند. مردم ایران نیز که این روزها لحظه های حساسی را در مبارزه علیه کودتاگران می گذرانند در تلاش و تقلای شرافتمندانه شان به حمایت جهانی نیاز دارند. باید دید که سران آمریکا و اروپا در این کشمکش در کنار کدام طرف می ایستند؟

صدها هزار ایرانی در ایالات متحده و دیگر کشورهای جهان همان گونه که در دو هفته اخیر نشان دادند ظرفیت و توانایی آن را دارند که پیام خود و اکثریت مردم ایران را به گوش رئیس جمهور آمریکا و سایر رهبران جهان برسانند و از آنها بخواهند که دستان خون آلود رهبران کودتای ایران را نفشارند چرا که به رسمیت شناختن رژیم کودتا بی اعتنائی محض به ملتی است که در طلب آزادی خود این روزها به دست کودتاچیان به خاک و خون کشیده می شود، اما حاضر به تسلیم نیست.جهانیان بویژه رهبران دولت های غربی باید بدانند که کودتاچیان می خواهند یک نظام فاشیستی-مذهبی تمامیت گرا بر ایران مسلط کنند که اراده ملت همچون سدی بزرگ در برابر آنان قرار گرفته است. چنین نظامی اگر در ایران تحکیم شود صلح و ثبات منطقه و جهان را در مخاطره قرار خواهد داد.و همه کسانی که امروز در برابر کودتاچیان سکوت کنند، در این فاجعه مسوول خواهند بود.نویسنده این یادداشت در شرایط متعارف طرفدار تنش زدایی میان دولت های جهان است. اما در شرایطی که اکثریت یک ملت با حکومتی نامشروع، فاسد و خونریز دست و پنجه نرم می کند، فشردن دستان خون آلود کودتاگران امری است غیرانسانی،غیراخلاقی که پیامدهایی بسیار ناگوار نیز به دنبال خواهد داشت.

منافع و مصالح صلح و دموکراسی ایجاب می کند که رهبران آمریکا و اروپا در کنار مردم ایران بایستند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016