دوشنبه 22 تیر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اکبر گنجی: بازداشت فرزند حجاریان برای شکستن او صورت گرفته است

در مطلب زیر اکبر گنجی که خود سابقه زندان در جمهوری اسلامی را تجربه کرده برداشتش از دلیل بازداشت پسر سعید حجاریان را شرح می دهد:

فکر می کنم این پرسش برای همه مهم باشد که دلیل بازداشت محسن حجاریان ،فرزند سعید حجاریان، چیست؟ من به سهم خود کوشش می کنم تا به این پرسش پاسخ گویم. برای پاسخ به این پرسش به دو شاهد استناد خواهم کرد:

اول- ماجرای عباس عبدی: همه نامه 30 صفحه ای عباس عبدی در خصوص ماجرای دادگاه شان و مسائل پشت پرده ای که منتهی به آن شد را به یاد داریم. عبدی به خوبی شرح داده بود که یکی از دلائل آن ماجرا، این بود که همسر و فرزندشان بازداشت نشوند. پیشنهاد من این است که همه آن نامه را دوباره به دقت بخوانند تا با سازو کارهای دستگاه امنیتی آقای خامنه ای آشنا شوند. جزئیات تکان دهنده ی آن نامه، که در وقتی که عبدی هنوز در زندان بود منتشر شد، نشان دهنده ی اخلاق کشی های این رژیم است.

دوم- ماجرای خودم: در زمان اعتصاب غذا در بیمارستان دائماً مرتضوی و بازجویان رده بالا به سراغ من می آمدند تا به اعتصاب غذا پایان دهم. من از ابتدا با خود شرط کرده بودم که فریب تهدیدها و وعده های دستگاه سلطان را نخورم. برای اینکه بتوانم به مقاومت ادامه دهم، با خود به توافق رسیدم که در جنگ اسیر دشمن شده ام. هرچه آنها بخواهند، خواست دشمن ایران(علی خامنه ای) و ایرانیان(علی خامنه ای) است.

مرتضوی دائماً وعده های دورغین اش را تکرار می کرد. وقتی نتیجه نمی گرفت، تهدیدها آغاز می گشت. اینکه مادر و خواهر و همسر و فرزندانت را بازداشت خواهم کرد. از همه جالب تر آن بود که یک روز نامه ی آیت الله منتظری و نامه دکتر سروش را برایم آورد و گفت "تو که اینها را قبول داری، پس به اعتصاب غذا پایان ده".

در یکی از روزهایی که با آخر خط فاصله ای به اندازه ی دقیقه ها داشتم، سردسته ی بازجویان بالای سرم آمد و حکم بازداشت همسرم را با امضای مرتضوی نشانم داد و گفت: "اگر به اعتصاب غذا پایان ندهی همین حالا مأموران همسرت را بازداشت خواهند کرد". به او گفتم کار خوبی است حتماً او را بازداشت کن تا مردم بهتر با روش های خامنه ای آشنا شوند. تهدید کرد:" مادرت را هم بازداشت می کنیم، او با رادیو فردا مصاحبه کرده و تو را جای امام حسین گذاشته و "آقا" را یزید و شمر خوانده است". گفتم همین کار را بکن، کار خوبی است. او رفت. فردای آن روز قهرمانانه بازگشت و گزارش داد که "امروز مأمورین به منزلت ریخته اند و همسرت را با دستبند به تخت خواب بسته اند و همه ی خانه را جست و جو کرده و از آن فیلم برداری کرده اند". من راهی جز مقاومت نمی دیدم.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


نتیجه: هر کس زندان های علی خامنه ای را تجربه کرده باشد، به خوبی می داند که بازداشت فرزند حجاریان برای شکستن او صورت گرفته است. آنها چیزهایی از حجاریان خواسته اند که او زیر بار نرفته است. برای اینکه حجاریان به خواست آنها تن دهد، فرزندش را گروگان گرفته اند تا به او نشان دهند تا کجاها حاضرند پیش روند. بازداشت سعید حجاریان، با توجه به وضعیت جسمی اش، فقط و فقط ، باید جنایت به شمار آید. بازداشت فرزند او هم بخشی از پروژه ی جنایت کارانه ی آنان برای رسیدن به هدف از هر راهی است. جنازه ی ندا و سهراب اعرابی دست های خون آلود سلطان را نشان همه دادند. بازداشت فرزند حجاریان هم نمایانگر سرشت نظام سلطانی است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016