یکشنبه 18 مرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

چرا زندانیان باید با لباس خواب و دمپایی به دادگاه بیایند، سیدعلی‌میرفتاح، خبرآنلاین

یک چیزی توجهم را به خودش جلب کرده و ذهنم را مشغول کرده، که نمی‌دانم مجاز به گفتنش هستم یا نه. لابد اگر گفتنش به صلاح نباشد، خود زعمای خبر قلم حذف رویش می‌کشند. به هر حال من می‌نویسم و امیدوارم که بد تعبیر نشود. از مدت‌ها قبل، هر وقت که توی تلویزیون دادگاهی، یا محاکمه‌ای یا اعترافی نشان می‌دهند، جدای از محتوای دادگاه و حرف‌هایی که رد و بدل می‌شود، فرم و شکل ماجرا هم توی چشم می‌آید و آدم را به فکر فرومی‌برد که این چه لباسی است که تن زندانی‌ها می‌کنند؟ آیا این لباس صرفاً یک یونیفرم ساده است که در نهایت بدسلیقگی انتخاب شده، یا نه، تعمدی هست که مجرم یا متهم را خفیف کنند و او را از چیزی که هست سرافکنده‌تر نشان دهند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


در اینکه هر زندانی لباس مخصوص خودش را دارد و موظف است که خود را بدان ملبس کند، ظاهراً شکی نیست، اما شما را به خدا از شغل و منصبتان فاصله بگیرید و منصفانه این رخت و لباس را برانداز کنید. آیا این لباس -که از اتفاق شبیه به البسه بیمارستان و تیمارستان است- با جرمی که مجرمین مرتکب می‌شوند تناسب دارد؟ توی متن، آدم می‌خواند که محاکمه سران اغتشاش و انقلاب رنگی و خیانت و توطئه بر پا می‌شود، اما توی تصویر می‌بینیم که جماعتی (عذر می‌خواهم که این تعبیر را بکار می‌برم، قصد تحقیر و توهین ندارم، بلکه می‌خواهم تصویر ذهنی‌ام را بازسازی کنم.) توی تصویر می‌بینیم که جماعتی شاخ شکسته پریشان حال با لباس خواب و دمپایی پلاستیکی -که حالا حتی توی حمام‌های عمومی‌هم کاربرد ندارد- لاغر و زرد و نحیف وریش و مو به امان خدا رها کرده، کنار پاسبانی نشسته‌اند و سر به زیر افکنده‌اند. آیا این جماعت مجرم را با کت و شلوار و در نهایت مرتب بودن نمی‌توان محاکمه کرد؟ عرضم را متوجه می‌شوید؟ من کاری به مسائل حقوقی ندارم. نمی‌گویم که روند دادگاه چگونه باید باشد یا نباشد، حتی عرضم منحصر به این مجرمین اخیر و این دادگاه آخر نیست.

کاری ندارم که قرار است قاتل محاکمه شود، یا زندانی سیاسی (که این دو قاعدتاً با هم فرق دارند) بلکه می‌گویم که خداوکیلی پوشاندن این لباس بر تن متهم یا مجرم، کمتر از وارونه سوار الاغ کردن و آفتابه به گردن انداختن و دور شهر گرداندن نیست. فراتر از این بگویم، این لباس جز در بستر خواب و بیماری به هیچ کار دیگری نمی‌آید و در هیچ موقعیت دیگری مناسبت ندارد. این آدم‌های مجرم و معترف آیا با کت و شلوار اتو کشیده و کفش واکس زده و سر و موی اصلاح شده، نمی‌توانستند اعتراف کنند و به کرده خود اقرار نمایند؟ یک پله از این هم آن طرف‌تر برویم. آیا توی زندان نمی‌شود لباس بهتری به تن زندانی کرد؟ آیا همه جای دنیا از همین کت و پیژامه‌ها و دمپایی‌های توالت به زندانی‌ها می‌دهند؟ توی مملکت ما سابقه‌ای بس طولانی وجود دارد که محض عبرت دیگران هم که شده، با گناهکاران به شکل توهین و تحقیر رفتار کنند.

توی داستان‌ها خوانده‌ایم که بعضی در افراط این توهین و تحقیر چنان پیش می‌رفتند که حتی به جنازه گناهکاران نیز رحم نمی‌کردند. چهار شقه می‌کردند و هر شقه را به دروازه‌ای آویزان می‌کردند و بر جنازه اسب می‌راندند یا به آتش می‌کشیدند و. . . خدا را شکر توی قوانین مجازات اسلامی و بر مبنای فقه شیعه، حقوق متهمین و حتی مجرمین تصریح شده و جز مجازاتی که قاضی معلوم می‌کند، احدی حق تعرض و توهین ندارد. علاوه بر اینها در اخبار و احادیث و روایات به کرات آمده که پیامبر (ص) و معصومین (ع) یادآور حقوق انسانی متهمین و مجرمین شده‌اند. برای همین چندان بی‌وجه نیست اگر حقیر متذکر این نکته بشوم که این مجرمین حق دارند که ملبس به لباس عرف (لباس مناسب) شوند و در نهایت آراستگی در برابر قاضی و پیشگاه ملت بایستند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016