سه شنبه 31 شهریور 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تظاهراتی که ظرفيت جنبش مردمی را نشان داد، ارژنگ بامشاد

تظاهرات ميليونی مردم در روز قدس، چه در تهران و چه در شهرهای بزرگ کشور، آن چنان عظيم و سازمان يافته بود که می توان آن را نقطه عطفی در جنبش اعتراضی مردم ايران دانست. گستردگی حرکت مردمی که نيروهای سرکوب را غافلگير کرد و شعارهای جسورانه ی اين روز، جنبش را وارد فاز جديدی کرده است.
حضور ميليونی مردم در روز قدس، آن هم پس از بگير و به بندهای چند ماهه ی اخير، زندانی و شکنجه کردن و تجاوز در زندان ها، که همه برای مرعوب سازی جوانان و مردم به کار گرفته شد، تأثير چندانی در ترساندن مردم نداشت. تهديدات خامنه ای در يک هفته قبل از روز قدس که در اين روز تفرقه افکنی نکنيد؛ هشدار شديدالحن سپاه پاسداران در روز پنچ شنبه ۲۶ شهريور؛ تهديدات مکرر قاضی الاقضات رژيم کودتا؛ فرمانده نيروی انتظامی؛ فرمانده سپاه؛ و ديگر سران سرکوب و کودتا، نيز ره به جائی نبرد و جمعيت ميليونی مردم در خيابان های تهران با سر دادن شعارهای جسورانه که تمامأ عليه شعارهای مرسوم حکومتی بود، اين تهديدات را به هيچ گرفتند. تظاهراتی چنين گسترده و توده ای در پاسخ به تهديداتی چنين آشکار، نشان از آن دارد که روحيه ی انقلابی مردم، وارد فازی شده است که ديگر ترس از سرنيزه ی سرکوب در آن رنگ می بازد. وقتی شکافته شدن سينه ی دختران و پسران جوان در خيابان ها، به شهادت رساندن زندانيان در زير شکنجه؛ زندان و شکنجه و حتی تجاوز وحشيانه ی جنسی در زندان ها؛ اعتراف گيری های جنايت کارانه زير شکنجه و پخش آن از صدا و سيمای کودتا؛ سازماندهی بيدادگاه های فرمايشی و نمايشی؛ فشار و تهديد خانواده های شهدا و دستگير شده گان به طرق مختلف، نمونه هايی از هزينه های تظاهرات مردم در ۲۵ خرداد و ۱۸ تير بوده است و با اين حال ميليون ها نفر در روز قدس با نشانه های مخصوص و شعارهای مستقل به خيابان ها می آيند، نشان می دهد که ترس، ديگر عنصر کليدی روحيه اجتماعی مردم نيست. وقتی ترس عنصر کليدی روحيه اجتماعی نباشد، آن وقت توپ، تانک، شکنجه؛ تجاوز، بسيجی، ديگر اثر ندارد. اين اولين درسی است که می توان از تظاهرات روز قدس گرفت.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


مقايسه ی شعارهای مردم در روز قدس و تظاهرات ميليونی ۲۵ خرداد، نشان می دهد که مردم به سرعت برق و باد به سوی خواست های واقعی خود در حرکت هستند. اگر در تظاهرات ۲۵ خرداد، تلاش کاملأ هوشيارانه ای انجام گرفت که شعارها از محدوده ی اعتراض به تقلب انتخاباتی فراتر نرود، اکنون شعارها به نفی ولايت فقيه و تاکيد بر جدائی دين از دولت رسيده است. حمايت های آشکار مردم از روحانيون مخالف ولی فقيه، و ننگ و نفرت نثار ولی فقيه کردن، به مسخره گرفتن رئيس دولت کودتا و يا رئيس شورای نگهبان، نشان می دهد که تظاهرات مردم آگاهانه ستون ولايت فقيه را نشانه گرفته است. مردم به خوبی دريافته اند که دستگاه ولايت دررأس کودتا قراردارد. حمايت شتابزده ولی فقيه از کودتای انتخاباتی و پذيرش تمامی هزينه های آن و تمام قد در مقابل مردم ايستادن، مردم را نيز به تمام قد ايستادن در برابر ولی فقيه و ارگان های سرکوبش کشانده است. درست است که اينجا و آن جا شعارهايی عليه کليت نظام داده شده است، اما شعارهای ضد ولايت فقيه به شعارهای توده ای تظاهرات روز قدس تبديل شد. اين امری است که نامه ی سرگشاده ی احمد توکلی نيز به آن آشکارا اعتراف و نسبت به آن ابراز نگرانی شديد کرده است و از موسوی و خاتمی خواسته در برابر اين روند بايستند. توکلی و هم فکرانش نيک می دانند که در هم شکسته شدن خيمه ی ولايت فقيه، ارکان جمهوری اسلامی را در هم خواهد شکست. آن ها نمی دانستند زمانی که در ۲۲ خرداد۸۸ آرای مردم را به هيچ می گرفتند و حکومت اسلامی شان را به جای جمهوری اسلامی می نشاندند، بايد منتظر واکنش مردم نيز می بودند. از اين روست که تظاهرات روز قدس، گام بزرگ مردم به سوی نفی ولايت فقيه و در هم شکستن خيمه اصلی جمهوری اسلامی است. اين دومين درس تظاهرات روز قدس بود.

گسترده گی تظاهرات و تاکتيک پراکنده کردن نيروی سرکوب، که از سوی تظاهرکنندگان به کار گرفته شد، عملأ نيروی سرکوب را تا حدودی غافلگير کرد. عظمت حرکت مردم به حدی بود که در شرايطی که تمامی دستگاه های سرکوب در آماده باش کامل به سر می بردند و در تمامی يک ماه گذشته که از قصد مردم برای حضور اعتراضی در روز قدس خبر داشتند، خود را آماده کرده بودند و حتی از ديگر شهرها نيز نيرو به تهران آورده بودند، عملأ در مقابل حرکت مردم در تهران و شهرهای بزرگ، آشمز شدند. اخبار تاکنونی نشان می دهد که در اين تظاهرات به سوی کسی تيراندازی نشده است و دستگيری های انجام گرفته نيز به صورت گسترده ای نبوده است. هر چند خبر از دستگيری حداقل ۲۰۰ تن از مردم تاکنون از سوی سايت های خبری اعلام شده است. در اين جا بايد توجه داشت که هر چند عنصر غافلگيری از قدرت و عظمت حضور مردمی می تواند عامل مهمی در تاکتيک سرکوب نيروهای سرکوبگر باشد، اما نبايد از نظر دور داشت که دستگاه سرکوب هنوز دستگاهی جهنمی و دست نخورده است. از اين رو بايد دريافت که تاکتيک سرکوب روز قدس با تاکتيک سرکوب ۱۸ تير چه تفاوت هايی داشته است. تاکتيک سرکوب ۱۸ تير که عمدتأ توسط فرماندهی نيروی انتظامی و دادستانی تهران به رهبری قاضی مرتضوی انجام گرفت، همان تاکتيکی بود که در چند سال گذشته تحت عنوان" ارتقاء امنيت اجتماعی" در مورد قربانيان و لگدمال شده گان جامعه در کهريزک بيشرمانه روا داشته و برای چنين روزهايی تمرين کرده بودند. به همين دليل بود که بازداشتگاه کهريزک و يا بازداشتگاه مرکزی بسيج در آن نقش اصلی را داشتند. شکنجه به قصد کشت و تجاوزات جنسی ضد بشری، مهمترين عنصر اين سياست سرکوب است که بر مرعوب سازی درازمدت استوار بود. اما اين سياست با شکست مفتضحانه ای روبرو شد. چهره کريه جمهوری اسلامی در برابر چشمان حيرت زده مردم منطقه و جهان، نمايانده شد؛ اعتراضات روحانيون مختلف را برانگيخت؛ شکاف و اختلاف را به ميان حکومتيان برد. کار به جائی رسيد که ولی فقيه به عنوان فرمانده سرکوب ضربتی و خشن، دستور تعطيل بازداشتگاه کهريزک را صادر کرد و بر مجازات عاملان تاکيد نمود. شکست مفتضحانه ی سرکوب خشن و ضربتی، باعث شده است که سياست سرکوب رژيم، به سوی سرکوب هدفمند و با بار تبليغی حداقلی تغيير کند. نظريه پردازان سرکوب دولت کودتا، نيک می دانستند که اولأـ ديگر نمی توانستند همانند ۱۸ تير عمل کنند؛ ثانیأـ سرکوب خشن و خونين در روز قدس، که نگاه مسلمانان جهان و مردم سراسر گيتی به سوی آن دوخته شده است، رسوائی دولت اسلامی را بيش از پيش گسترده خواهد کرد. از اين رو تلاش کردند که تا حد ممکن، از سرکوب خشن و چشمگير پرهيز کنند. اما سازماندهی حملات اوباشان سازمان يافته حزب اللهی به موسوی و خاتمی و کروبی و يا دستگيری فعالين دانشجويی و يا جوانان نزديک به روحانيون معترض، نشان می دهد که سرکوب با برنامه ريزی روشنی دنبال می شود. از اين رو نبايد تاکتيک جديد سرکوب را به حساب ناتوانی کامل دستگاه سرکوب در بکارگيری زور عريان تلقی کرد. زيرا چنين ارزيابی ای، جنبش انقلابی را با خطرات جدی روبرو خواهد ساخت. نبايد از ياد برد که دستگاه جهنمی سرکوب که تا حد زيادی تصفيه شده است و تمامأ در خدمت دستگاه ولايت است، هنوز ظرفيت بسياری در بکارگيری جنايت های ضد بشری دارد. اين سومين درس تظاهرات روز قدس بود.

تظاهرات مردم سراسر کشور در روز قدس، هر چند رهبران کودتا را غافلگير کرد، اما هنوز نشانه های عقب نشنيی آشکار در آن ها ديده نمی شود. شکست کودتاچيان در روز قدس آنچنان عظيم بود که رهبر کودتا، در سخنرانی عيد فطر خود اصلأ به روی خود نياورد که ميليون ها تن از مردم در خيابان های تهران و شهرستان ها عليه او و همدستانش شعار داده اند و تمامی تدارکات سرکوبگرانه شان را به هم ريخته اند. سياست "انشاالله گربه است" و "خود را به آن راه زدن"، از سوی ولی فقيه از آن رو اتخاذ شده که کودتاچيان بر اين امر واقف هستند راه عقب نشينی ندارند. آن ها هنوز بر اين توهمند که می توانند جنبش مردم را به فرسايش دچار کنند. اقدامات مختلف آن ها در طول ماه رمضان، برای جلوگيری از تجمعات مذهبی مانند مراسم شب احياء، يا مراسم سالگرد مرگ طالقانی، يا بردن نماز عيد فطر از مصلی به دانشگاه تهران، نتوانست باعث فرسايش اراده مردمی شود. زيرا تظاهرات عظيم روز قدس همه ی آن رشته ها را پنبه کرد. با اين حال سياست مقاومت و ادامه راه کودتا، هم چنان با جديت دنبال می شود. جلو کشيدن عيد فطر و دهن کجی آشکار به مراجع تقليد که اکثريت آن ها روز دوشنبه را عيد فطر اعلام کردند، يک اقدام سياسی از سوی دستگاه ولايت کودتائی بود. اين اقدام سياسی از يک سو تلاش کرد مردم را غافلگير کرده و امکان سازماندهی برای اقدامات روز عيد فطر را از آن ها بگيرد و از سوی ديگر آشکارا به مراجع تقليد حالی کرد که تصميم گير اصلی در مملکت امام زمان، ولی فقيه است که تصميم خود را با اتکا به رسانه های دولتی با قاطعيت به پيش می برد و حتی تعطيل دوشنبه را نيز پس می گيرد. سخنان رهبر کودتا در نماز عيد فطر نيز حکايت از ادامه همان راه تاکنونی دارد. او در اين سخنان با پر روئی تمام از مخالفين درونی خود خواست در اين روز عيد توبه کنند. از اعترافات مشمئزکننده تلويزيونی رسمأ دفاع کرد و آن ها را در احکام شرعی نافذ دانست. افشاگری ها عليه جنايات رژيم را گناه کبيره دانست و به اين ترتيب راه برای سرکوب افشا کنندگان هموار ساخت.هر چند او در اين سخن رانی اعترافات افراد عليه ديگران را نافذ و قابل ارائه به دادگاه ندانست، و شايد اين را بتوان يک عقب نشنيی تاکتيکی تلقی کرد اما، مقاومت سرسختانه رهبر کودتا و کودتاچيان، و تاکيدشان بر تداوم راه تاکنونی، نشان می دهد که مردم بايد با قدرت و سازماندهی مستحکم تری خود را برای روياروئی های جدی تر آماده سازند. دوره ی درگيری های جديد آغاز شده است. اين چهارمين درس تظاهرات روز قدس است.

دستگاه های تبليغاتی کودتا، و رسانه های مزدور ولی فقيه، در اين چند روز تلاش گسترده ای به کار برده اند که تظاهرات ميليونی و شکوهمند مردم را به سازماندهی از خارج منتسب کنند. آن ها بر اين نظرند که شعارها و خط حرکت از خارج ديکته شده است. آن ها می خواهند چنين القاء کنند که ابزارهای تبليغاتی مدرن، نقش اساسی در سازماندهی مردم داشته اند. اين تلاش مذبوحانه نمی خواهد دريابد که سازماندهی حرکت هايی چنين عظيم و چنين منظم، از راه دور امکان پذير نيست. هر کس که چنين توهم کودکانه ای داشته باشد، نشان می دهد که هيچ تصوری از سازماندهی يک اقدام جمعی ندارد. آن چه تظاهرات ميليونی مردم را سازماندهی می کند نه چند امکان تبليغی مدرن که در ايران با محدوديت های گسترده ای روبريند، بلکه کادرهای فعال و جوانی است که از جان مايه می گذارند و با تکيه بر شيوه های متنوع، برای سازماندهی و هم آهنگی حرکت های ميليون تلاش می کنند. از همين روست که دستگاه سرکوب تمرکز خود را چه در جنبش دانشجويی؛ چه در جنبش زنان؛ چه در جنبش جوانان؛ چه در ميان جريانات سياسی، و چه در بيوت روحانيون طراز اول، روی دستگيری فعالين متمرکز کرده است تا از اين طريق امکان سازمانيابی را هر چه بيشتر فلج سازد و از کار بياندازد. پس تلاش برای حفظ کادرهای فعال سازمانگر و تلفيق کار علنی با مخفی و تدارک عنصر جايگزينی برای تداوم حرکت های مردمی، يکی از اصلی ترين کارهايی است که برای ادامه کاری جنبش اعتراضی، نياز مبرم به آن احساس می شود.

اين پنجمين درس تظاهرات روز قدس است.

حال که صف آرائی کودتاچيان در برابر جنبش مردم به تدريج پيچيده تر می شود و جنبش اعتراضی مردم نيز ظرفيت بالای خود را نشان داده است. برای تدارک رويارويی بزرگ و سرنوشت ساز، بايد که عناصر تداوم و استحکام جنبش را با دقت مورد نظر قرار داد. سازماندهی تظاهرات ميليونی مردم و استفاده از هر امکانی که می توان از آن برای اعلام نارضايتی و ضربه زدن به دولت کودتا و دستگاه ولايت از آن استفاده کرد، نياز به سازمانيابی مستحکمی دارد که ريشه در اعماق داشته باشد. از اين روست که بيش از پيش بايد روی سازمانيابی اقشار و گروه های مختلف اجتماعی تمرکز داشت. سازمانيابی کارگران در واحدهای توليدی و خدماتی و ايجاد تشکل های رشته ای ، منطقه ای و سراسری بايد بيش از گذشته در دستور کار قرار گيرد. تشکل های گوناگون دانشجويی و ارتباط تنگاتنگ تشکل های دانشگاه های مختلف در آستانه ی سال تحصيلی جديد و ارتباط با تشکل های معلمان و تشکل های دانش آموزی، امری است که از اهميت ويژه ای برخوردار است. تشکل ها و محافل زنان، مادران داغدار، خانواده های زندانيان سياسی، خانواده های شکنجه شدگان؛ و ديگر تشکل های طرفدار صلح و حقوق بشر و همکاری و هم ياری آن ها با تشکل های صنفی، اجتماعی و سياسی، می تواند جنبش انقلابی مردم را از ريشه های مستحکمی برخوردار سازد. برای آن که جنبش مردمی عرصه ی موج سواری مشتی فرصت طلب قرار نگيرد، و در فردای پيشرفت جنبش، از بنيان های مستحکم مردمی برخوردار باشد، بايد روی سازمانيابی اين جنبش در اعماق جامعه با تمام قوا تلاش کرد.
و اين مهمترين درس تظاهرات روز قدس و اعتراضات چند ماهه ی اخير است.
http://bamschad.wordpress.com/
۳۰ شهريور۱۳۸۸ ـ ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۹


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016