سه شنبه 7 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

!Multi organ failure، احمد وحدت خواه

احمد وحدت خواه
در مقابل حال نزار حکومت و حامیان کر و لال و کور و بیمار آن، ملتی نوین که در جنین آرمانهای آزادیخواهانه و عدالت جویانه نسلهای متمادی پرورانده شده است با مقاومت خود در مقابل این جرثومه ستم و ارتجاع در حال تولد است

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


در اصطلاحات پزشکی تعاریف مختلفی برای مرگ انسان وجود دارد. یکی از آنها از کارافتادن همزمان چند عضو حیاتی یا عبارت انگلیسی همین نوشتار است.

در چنین شرایطی قلب و ریه و کلیه و کبد ووو بیمار به صورت همزمان یا بطور کامل از کار طبیعی خود باز می مانند یا در اثر عارضه در یک عضو دیگر کارشان مختل و به توقف کشیده می شود که به نوبه خود دیگر اعضا را هم از کار انداخته و مرگ موجود زنده فرا می رسد.

داستان نامه اخیر کروبی به هاشمی رفسنجانی كه در آن تسليم او به قدرت و ذبح عدالت و آزادگی در پای استبداد را به او یادآوری کرده است سرنوشت رژیم «جمهوری اسلامی» و از کار افتادن همزمان اعضای مختلف بدنش را به ذهن متبادر می کند.

یکایک ارگانهای حیات بخش این حکومت با به قدرت رساندن دارودسته به ظاهر انقلابی ولی در باطن انتقامجو و خونریز احمدی نژاد دچار عارضه مشروعیت و حکومتی شده و دست روی هر کدام آنها که بگذارید نفس های آخر را می کشد، اگر تا بحال از کار نیفتاده باشند.

برگزاری انتخابات و نمایش «پشتوانه مردمی» برای رژیم که طی همه این سالهای سیاه استبداد مذهبی بر میهن ما که یک حداقل مشروعیت ظاهری در داخل و خارج را برای آن فراهم می نمود با تقلبی تاریخی در ۲۲ خرداد و سپس به خون کشیدن معترضین و تشکیل دادگاههای قرون وسطایی و زندان و تجاوز برای جا انداختن این فریب و ننگ یکی از ارگانهای حیاتی برای بقای حکومت را به عارضه ای درمان ناپذیر تبدیل کرد.

جایگاه ولایت فقیه که تاکنون ظاهرا خود را از رقابتهای درون جناح های حاکم دور نگاه می داشت نیز از این عارضه سرطانی تقلب و کودتا مصون نماند و «قلب» دستگاه ایدئولوژیک رژیم با پیوند نامیمون سرنوشت خود با کودتاگران با هیچ جراحی و پمپاژ تبلیغاتی ذوب شدگانش به کار نخواهد افتاد.

دستگاه ستمگر قضایی رژیم نیز در روند بیدادگاه ها بیهوده بودن وجود خود به عنوان زائده ای در خدمت اربابان قدرت را به نمایش گذاشت و جز ناله نفرین ملت بر آن در اذهان باقی نمانده است.

و حال چشمانی که می بایستی در مقام مجلس خبرگان رهبری در شرایط بحرانی مملکت بر حقایق باز باشد و راه نجات ملک و ملت را نشان دهد خود تماما کور شده اند.

این حال نزار حکومت و حامیان کر و لال و کور و بیمار آن است. اما از سوی دیگر ملتی نوین که در جنین آرمانهای آزادیخواهانه و عدالت جویانه نسلهای متمادی پرورانده شده است با مقاومت خود در مقابل این جرثوه ستم و ارتجاع در حال تولد است.

محمد رضا خاتمی از رهبران جبهه مشارکت در گفتگویی با روزنامه اعتماد ضمن برشمردن سرکوبهای دولت کودتا در تحلیل مقاومت مردمی در مقابل آنها اذعان می کند که جنبش جاری در میهن از سطح «رای من کجاست» بسی فراتر رفته و امروز حتی اگر میر حسین موسوی را هم وادار به اظهار ندامت کنند مردم ما به او خواهند گفت «برو دنبال کارت»!

اگر در علم پزشکی حالت Multi organ failure با مرگ یک موجود همراه میشود، در علم جامعه شناسی سقوط یک سیستم حکومتی به معنای پایان یک ملت نیست به شرط آنکه برای تولد یک حکومت نوین همبستگی بر مبنای منافع ملی شکل گرفته باشد.

و این همان پیام شعارهای روز قدس بود آنجا که جانها فدای ایران بود و آزادی مردم آن از یوغ استبداد مذهبی و اندیشه ولایت فقیه نوید این تولد را به جهانیان عرضه کرد.

این انتظار دیری نخواهد پایید.

احمد وحدت خواه

[email protected]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016