یکشنبه 22 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نشانه‌های يک فروپاشی و دارفوريزه‌کردن ايران، ماشاالله عباس‌زاده

سرکوب‌ها و اعمال خشونت‌های حيرت آور نظاميان عمدتاً در رسته‌ پياده نظام از حوزه‌های سپاه و بسيجی‌ که آنهم غالبا از ميان رانده شدگان دخمه‌ها و محافل مخفی‌ برگزيده شده بودند, پس از کشتار بيشمار شهروندان ايران و سپس قتل و تجاوز و شکنجه و اعترافات دروغين و توليد اخبار کذب و جعلی همگی‌ بيانگر ظهور نوعی خشونت کور و قتل عام درمانی سازماندهی شده ازسوی بعضی‌ از نظاميان با همراهی برخی فقها همراه با کميته‌های صدور فتوا ميباشد. در اين ميان برخورد‌های غير مترقبه و خارج از عرف سرکوب از جمله بنی صدری سازی ماجرای دستگيری مجيد توکلی و لباس زنانه پوشاندن از يک اسير در بند و خبر سازی کردن از آن، و همچنين تعقيب و گريز با ور نکردنی تيپ نظامی سپاه استان يزد که دو شهروند موتور سوار را زير گرفتند و دختر جوانی‌ که از آن صحنه تصوير می‌گيرد با شوکی نا‌ باورانه از بينندگان، ميخواهد و ميگويد" ببينيد ببينيد اين جمهوری اسلامی است..." جای ترديد نيست ، که عليرغم شايعات و حتا هشدار دادن‌های عيان و نهان وگاه وبيگاه برخی‌ از نمايندگان مجلس به سرکوبگران واقعه کمپ کهريزک برای بازداشت و دستگيری افرادی در سطح سعيد مرتضوی، گاز دادن بر پدال خشونت ماشين بی‌ ترمز،و از همه مهمتر طرح دوباره ترور درمانی از سوی حسين شريعتمداری در کيهان هوشياری وهشداری همه جانبه را برای مبارزان مضاعف ميسازد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


طرح ترور درمانی که تنها يک روزپيش از شانزدهم آذر و يک هفته پس از اعلام کشف به اصطلاح يک گروه تروريستی در کرج که قصد ترور عليه دانشجويان را داشتند و فقط از سوی خبر گزاری شبه نظامی فارس و کيهان انعکاس يافت. اينبار نه به سيد محمد خاتمی که برايش قائله بينظر بوتو را تدارک ديده بودند و در چند قدمی اجرای طرح در خوزستان خنثی شد، بلکه دانشجويان را طعمه‌ قرار دادند و پس از شکستن قبح قتل‌های زنجيره ای با فرمان نظاميان بازاری مبنی بر اينکه برای حفظ نظام مان در صورت لزوم واجبات دين را هم تعطيل خواهيم کرد, شکل تازه تری به خود گرفته است. در اين راستا شاهد شبيه سازی مدل مرده سعيد امامی ازسوی آمرين وعاملين کشتار درمانی بوديم و چند روز نگذشته تنها بازمانده و مطلع کمپ کهريزک را به قتل رساندند تا همانند واقعه قتل های زنجيره ای اسرار مگوی نهان ماند و نور بر تاريک خانه های اشباح معمين دينی- ميليشيايی نتابد.

همچنين خانه به خانه شدن نبردهای پاسداران هراسيده از ملت و بسيجيان بيمناک از فردای خود ، شناسايی و کشتن شهروندان الله اکبر گوی پشت بامها ، تجاوز دختر جوان و سپس رها کردن جنازه سوخته در بيابان‌های اطراف تهران ، زير گرفتن بی‌ محابای شهروندان مبارز از سوی ماشين‌های جنگ آوران در خيابانها -يزد شانزدهم آذر- و پرتاب کردن دانشجويان از طبقات بالای ساختمان دانشگاه بوعلی همدان بيشتر ياد آور تهاجم شبانه گروه‌های شبه نظامی جماعت اسلامی (نسخه‌ ميهنی فرقه مصباحی) نظاميان در الجزاير و قتل و سر بريدنهای يک عده مردم بی‌ گناه،و صحنه‌های دارفور سودان می‌باشد. شدت بخشيدن به خشونت کور ،بی‌ هدف،بعضا سازماندهی شده و بعضا پارتيزانی در برابر شهروندان،فروريزی فقهای ارشد درون ساختار (کناره گيری گلايه آميز جوادی آملی و همينطور نارضايی ديگر ملايان بالانشين پيشين )، رويارويی علنی وزير امنيت دولت کودتا عليه هاشمی‌، خط و نشون کشی‌‌های باند خامنه ای عليه رهبران ارشد جنبش سبز، راه اندازی قائله کرد کشون در استان کردستان(قتل رسمی - دولتی احسان فتاحيان) ، سرکوب هر چه سنگين تر استان‌های اقليت نشين مثل سيستان ،خوزستان و يا کردستان، ادامه باز داشت‌های فله‌ای و تعطيلی‌ آخرين رسانه های منتسب به اصلاح طلبان (حيات نو به مدير مسئولی برادر رهبری نظام ايران)،صدور شبهه انگيز بيانيه جمعی‌ از ارتشتاران ميهن دوست عليه سران سپاهيان منصوب به خامنه ای، و ده‌ها مصاديق و براهين ديگر، نشانگر آبستن بودن سرزمين مان به انواع تهديد‌های نامشخص و غير منتظره می‌باشد.

عزيمت بی‌ بازگشت مهدی هاشمی به لندن و همزمان اظهار اين جمله ازسوی" تاريخ عمر رژيم جمهوری اسلامی" بنابر تعبير بنيانگذار رژيم ( نظام زنده است تا هاشمی زنده است): مبنی بر اينکه به مهدی گفتم درس بخواند و دکتريش را بگيرد و در چند کشور ديگر هم دانشگاه آزاد باز کند از جمله لبنان ، تاجيکستان و ترکمنستان ،بيشتر پيش انديشی‌ اين کهنه کار عرصه سياست در شرايط بحران به منظور عبور از بحران به نظر می‌رسد. هاشمی‌ پدر ، ماموريت مکان يابی‌ در کره خاکی را برای روز مبادا به پسر واگذار کرد . و در اين ميان اتفاقا کشور‌های نسبتا معقولی‌ را اشاره داد. لبنان ، تاجيکستان و يا ترکمنستان. چرا که با تحت تعقيب بودن از سوی اينترپول به خاطر موضوع چندين جنايات تروريستی در آلمان، فرانسه و يا آرژانتين و احتمال بازداشت از سوی پليس جهانی‌ در کشورهای غربی و توسعه يافته و يا همکاری احتمالی کشور‌های دمکرات ديگر با پليس اينترپول ، اين چند کشور نسبتا جای کم ريسک تری به نظر می‌رسند. شايد هم غزه و اريحا را برای خامنه‌ای پيشنهاد پشت پرده دهد. محسن رضائی را هم که پيش‌تر با يک اکيپ غير رسمی‌ به ترکيه فرستاده بود.

در اين ميان ميماند چند نفر ديگر که راه به هيچ جای ندارند و جز اعمال خشونت و حفظ قدرت به هر قيمت , چاره‌ای نميبينند. سرلشکر فيروزآبادی، سردار ذالنور ، سردار ذوالقدر ،سردار نقدی، سردار نظری ، سرداران همدانی، صفار هرندی، رحيم صفوی سرداران جوانی ، جزايری، جعفری، سرداران افشار ،فضلی ، محصولی ، عراقی و سردار ضرغامی. و غير نظاميان : احمد جنتی ، احمد خاتمی ، حميد رسايی ،مصباح يزدی ، قاسم روانبخش ،حسين طائب ،محسنی اژه ای ، سعيد مرتضوی، ، حسين شريعتمداری ، و اشخاصی‌ ازاين جنس و سنخ که در رسانه‌های مختلف به دفعات به مردم شناسانده شدند. آيت‌الله خامنه‌ای و احمدی نژاد هم که در صدر و راس جماعت مذکور جای دارند. در اين راستا نظر به برگزيده شدن آيت‌الله خامنه‌ای به عنوان ديکتاتور سال و از سوی ديگر در آستانه موفقيت طرح پيشنهادی روشنفکر مبارز پيشينی آقای گنجی در خصوص محاکمه اشخاص مزبور به عنوان جنايت عليه بشريت محتمل تا چند صباحی ديگر حوادث جديد تر در انتظار ايرانيان باشد.

بوی بازداشت نمايندگان ارشد جنبش سبز - موسوی و کروبی - بيشتر از پيش به مشام ميرسد و دراين ميان سخنی ازآزادی زندانيان در بند هم نيست .ترديد نيست پس از پروژه حبس موسوی و کروبی ، خمرهای سرخ نئوطالبانی مصباحيه ، به سراغ خاتمی خواهند رفت. و همانا آن ، آغاز هنگامه حصر آل هاشمی در کرمان پس از منتظری دراصفهان خواهد بود. تهديد قديمی‌ و هميشگی‌ مبنی بر تجزيه ايران يعنی‌ سياست بالکانيزه کردن همينک در گذار به گزاره دارفوريزه کردن ايران حرکت ميکند. مورفولوژی مجموعه خشونت‌های به کار رفته و تهديدات روز افزون مردان کودتا حکايت گر اين روند می‌باشد. انتخاب فقيه فرو ريخته بال وفرسوده حال (آقای خامنه ای) به عنوان برترين ديکتاتور سال از سوی دانشگاهی در نروژ ، نه تنها راه را برای محاکمه مردان سرکوب و گشوده شدن نخستين پرونده جنايت عليه بشريت در خاورميانه پس از بالکان، وآفريقا هموار تر ساخته است، بلکه قرينه سازی تاريخی را به اذهان متبادر ميکند. خامنه‌ای شيخی ساده لوحتر و غيرسياسی تر از آنست که قدرت محاسبه درست در مهار بحران پيش رويش را داشته باشد . حتا کمتر از هم تبارانش در کوه‌های "تورا بورا" از جمله اسامه بن لادن و ايمن الظواهری. خامنه‌ای در فردای پذيرش منصب ولايت از سوی هاشمی عليرغم وجود فقهای بسی‌ قدرتر از ايشان در همان مقطع زمانی‌، به دامی گرفتار آمد که امروز ناگزيراست به همنشينی با عمرالبشير. البته چنانچه به چاهی نگريزند. چه که معتقدين به نظريه مهدويت ،علاقه فزاينده‌ای به چاه جمکران دارند و حتما ميخواهند همچون ديگر ديکتاتور منطقه وهمسايه آنها را از چاه بيرون بکشند.

در متن يکی‌ از بيانيه‌های شانزده گانه مير حسين موسوی ، که پس از بازداشت الويری و بهشتی‌ منتشر شده بود، به نکته بس تکان دهنده يی اشاره گرديد که نه تنها بن مايه بخشی از انگيزه نگارش راقم اين مقال گريد،بلکه تا حدی مؤيد تحليل پيش رو نيز می‌باشد. آن نکته تکان دهنده که پايان بخش اين نوشتار ميباشد هشداری بود خطاب به ملت ايران مبنی بر اينکه دير يا زود ظلم ميرود ولی‌ مردم هوشيار باشند که آنان به هنگام رفتن آشيانه و کاشانه‌هايتان را ويران نسازند. بدين روی نگارنده اين سطور نسبت به بروز وقايع غير مترقبه از جنگ‌های خيابانی تا نبرد‌های خانگی و از کشتار درمانی منتقدين تا کشور سوزی از سوی صاحبان بی‌ تبار حکومت کودتا يی - مافيا يی نگران بوده و هوشياری و هشداری را تاکيد و تکرار می‌کند. پيش انديشی‌ و آگاهی همگانی بهترين ابزار در مهار بحران‌های احتمالی‌ خواهد بود.

ماشاالله عباس‌زاده


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016