دوشنبه 30 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

یه یاد تو در پای کوه می گریم، علی افشاری

علی افشاری
حضور پر رنگ آیت الله منتظری در تمامی صحنه های جنبش اصلاح طلبی و دموکراسی خواهی در دو دهه گذشته و حمایت بی دریغ و شجاعانه او از مطالبات ملت و ایستادگی در برابر استبداد دینی و بخصوص در اعتراضات اخیر مردم، وی را در جایگاه رفیع پدر معنوی و روحانی جنبش اصلاح طلبی قرار داده بود. حضور پر فیض ایشان تبلیغات دروغین حاکمیت را خنثی می کرد که خواسته های جنبش های اجتماعی و مردم در برخورداری از حقوق انسانی شان را به ضدیت با اسلام و دین ستیزی تعبیر می کرد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 



آیت الله منتظری به دیار باقی شتاقت و پس از عمری مجاهدت بی پایان با نفس و ظلم ، تحمل سختی ها و شدائد و ترویج نظری و عملی باور های تشیع راستین به آرامش ابدی دست یافت. او آبرو و فخر تشیع و مراجع در زمانه کنونی بود . او مصداق بارز این آیه قران بود که عاش سعیدا و مات سعیدا . براستی زندگی وی سرشار از برکات گسترده ای بود که نام بلند او را برای همیشه بر صفحه تاریخ جاویدان می سازد. روح و جان او در مکتب تشیع علوی و بخصوص سیره عملی ونظری مولا امیرالمومنین پرورش یافته بود و همه عمرش با نهح البلاغه محشور بود. طنین کلمات روح نواز حضرت امیر از لابلای تفاسیر نهج البلاغه آن مرحوم ، دل های مشتاق را سیراب می کرد. او مشی علوی را در زندگی اش پیاده کرد. در منظر او نیز قدرت و جاه و منال دنیا از آب بینی بز پست تر بود. اینچنین بود که پست قائم مقامی رهبری را به کناری نهاد و برای حقیقت گویی ،دفاع از حقوق مخالفان بویژه زندانیان سیاسی و روشنگری پیرامون انحراف از انقلاب به تکالیف و وظیفه اش عمل کرد. او نیز چون مولا امیرالمومنین که حاضر نشد بقاء حکومت جور و تزویر معاویه را به شکل مصلحتی قبول کند تا پس از آنکه پایه های حکومتش تثبیت شد ، او را برکنار کند ، ایشان نیز حاضر نشد بر ظلم ها و کژروی ها سکوت کند تا پس از رسیدن به مقام رهبری توصیه ها و نظراتش را عملی سازد. ویژگی هایی چون دانش فقهی بالا ، شجاعت ،صراحت، بصیرت ، انتقاد پذیری ،اخلاق محوری، آزادی خواهی ، ظلم ستیزی ، مردم مداری ،ساده زیستی ، صداقت ، فروتنی، مدارا و ذوق علمی به وی جایگاه برجسته ای در جامعه بخشیده بود.روحیه آزادی خواهانه و مظلوم نوازانه اش باعث شده بود تا بیتش مامن همه کسانی باشد که مورد اذیت و آزار حکومت واقع شده بودند.او قهرمان دفاع از حقوق مخالف بود و بخاطر دفاع از حقوق ملت و آزادی های اساسی عمری را در زندان و حصر خانگی گذراند و عطای قدرت را به لقایش بخشید. زندگی با برکت او مملو ا زتلاش برای ارائه چهره انسانی ، عقلانی و لطیف از دین و مبارزه بی پایان با قرائت های خرافی و آمرانه از دین بود. از منظر این مرجع برجسته جهان تشیع ، اسلام دینی است که بر قلوب انسان ها حکومت می کند و استفاده از زور و اجبار برای هدایت مردم مطرود است . حکومت بدون مقبولیت مردم شرعی نیست. او مجرای حاکمیت حق را پذیرش مردم می دانست. در کنار روشنگری و تلاش علمی و نظری برای ارائه نظامی مردم سالار در اندیشه سیاسی شیعه و تدوین احکام نوین فقه سیاسی ، توجه ویژه ای در استخراج احکام جدید متناسب با نیاز های زندگی در دوران مدرن داشت . پاره ای از نوآوری های فقهی او از جمله در باب موسیقی بسیار جالب توجه بود که با شجاعت وغنای علمی خاص خودش آنها را عرضه کرده بود. او فقیهی بود که در متن جامعه حضوری فعال داشت و اجتهاد در دین را با روشنگری و آگاهی بخشی در جامعه ادغام کرده بود تا دنیا و آخرت مردم آباد شود. او تداوم آن دسته از فقهای شیعه بود که معنویت ، انجام تکلیف الهی، رضایت مردم و پیشرفت و ترقی جامعه را مبنای کار قرار داده بود و به قدرت ،جاه و جلال و زخارف دنیوی بی اعتنا بودند. به عبارت دیگر جایگاه اصلی مرجعیت را در جامعه مدنی و مردم مداری می دانستند . برای آنها رسیدن به قرب الهی بدون رضایت مردم ممکن نبود. در این دیدگاه روحانیت باید پناهگاه مردم از جور و تعدی ساخت قدرت و مدافع حقوق و منافع آنان باشد و از این منظر به کارکرد تحدید گرا و ارشاد گرایانه در برابر حوزه نفوذ قدرت قائل بودند و دعوی تصدی انحصاری قدرت و اداره امور سیاسی کشور را نداشتند. آیت الله منتظری ترجمان کارکرد و نقش مثبتی بود که روحانیت و علمای دینی می توانند خارج از چهارچوب قدرت و دولت در جامعه داشته باشند.

از منظر دیگر این عبد صالح پروردگار اهل استدلال و منطق بود و به شکل عقلاتی از اصول اسلام و تشیع دفاع می کرد. زبان او عاری از تکفیر و تهدید بود. اهل گقتگوی انتقادی با نواندیشان دینی و روشنفکران عرفی گرا بود و هیچگاه از جایگاه دینی خود به عنوان امتیازی برای رویارویی با آنها استفاده نمی کرد.

آیت الله العظمی منتظری اسطوره پیوند اخلاق و سیاست وسیاست ورزی با پرنسیب بود او هیچگاه و تحت هیچ شرایطی حاضر نشد حقیقت را در پای مصلحت ها ومنافع زود گذر مادی قربانی کند. او ارزش های انسانی را مقدم بر هر امری می دانست و برخورداری از حقوق شهروندی را حق همه آدمیان فارغ از تمایزات سیاسی ، فرهنگی و اعتقادی می دانست. اهل تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی نبود.چرا که دانش آموخته مکتب امام همامی بود که در نامه اش به مالک اشتر آدمیان را چنین تقسیم کرد: یا در آفرینش با تو برابرند و یا در دین با تو برادر و در هر دو صورت رعایت حقوق آنها را بر حاکم اسلامی واجب می دانست.

تفاوت اصلی فقیه عالی قدر با آیت الله خمینی در برتری ارزش ها و اصول انقلاب بر مصلحت های مقطعی نظام سیاسی بود. آیت الله منتظری حقوق بشر ، وفای به عهد با مردم، رضایت عامه و آموزه های اصلی تشیع را حوزه های محدود کننده حکومت دینی می دانستند اما آیت الله خمینی مصلحت نظام و حفظ آن را بر همه چیز مقدم می دانست و قائل به مطلقه بودن اختیارات حاکم اسلامی بود که همین نگرش راه را بر تثبیت استبداد مذهبی هموار کرد و فجایعی چون اعدام گسترده هزاران نفر از مخالفان سیاسی در سال 1367 را به بار آورد. گذشت زمان ثابت کرد که حق با آیت الله منتظری بود که شجاعانه در برابر این نگرش انحرافی ایستاد و اصل "حفظ نظام از اوجب واجبات است" را به عنوان سنگ بنای تمام ایرادات، تخلف ها و انحرافات رد کرد. از دیدگاه معظم له چگونگی رفتار و عملکرد نظام و تطبیق آن با آرمان های انقلاب بر نفس تداوم نظام به هر قیمتی ارجحیت داشت. البته هزینه اش را هم مردانه پرداخت تا امروز عزیز دل مردم و همه کسانی باشد که دل در گرو بسط ارزش های انسانی و فضیلت های اخلاقی دارند. آنانی که دین را برای رستگاری مردم می خواهند نه آنکه حقوق مردم و منافع ملی را در خدمت تفسیر خود از دین قربانی کنند و انسان ها را زندانی برداشت خود از دین سازند.

حضور پر رنگ آیت الله منتظری در تمامی صحنه های جنبش اصلاح طلبی و دموکراسی خواهی در دو دهه گذشته و حمایت بی دریغ و شجاعانه او از مطالبات ملت و ایستادگی در برابر استبداد دینی و بخصوص در اعتراضات اخیر مردم، وی را در جایگاه رفیع پدر معنوی و روحانی جنبش اصلاح طلبی قرار داده بود. حضور پر فیض ایشان تبلیغات دروغین حاکمیت را خنثی می کرد که خواسته های جنبش های اجتماعی و مردم در برخورداری از حقوق انسانی شان را به ضدیت با اسلام و دین ستیزی تعبیر می کرد.

افسوس زمانی چشم بر دنیا فرو بست که بیبش از هر مقطع دیگری به او نیاز بود. انگار تاریخ دوباره تکرار شد .زمانی که نیروهای سیاسی دموکرات ناباورانه عروج مرحوم آیت الله طالقانی را به نظاره نشستند و خلاء وجود توازن بخش آن آموزگار آزادی و مدارا را با تمامی وجود شان در روز های سخت هجوم شیفتگان قدرت انحصاری درک کردند.

آری روح بلند او از میان ما پر کشید ولی راه او ، زبان بی پروای او درحق گویی و آرمان های بلندش باقی است و الهام بخش همه آنانی است که دین و معنویت را برای رهایی انسان ها از تمامی زندان های درون و بیرون می خواهند. مشی و خصلت آن بزرگوار در مقاومت در برابر استبداد ، دفاع از مظلوم ، پاسداشت اخلاق ؛ آزاد اندیشی ،علم اندوزی و کشف حقیقت منبعی ارزشمند برای بر گرفتن توشه است.

برگزاری شکوهمند مراسم خاکسپاری او حداقل وظیفه همه کسانی است که دل در گرو حقیقت دارند. حضور گسترده مردم ضمن آنکه نشانگر قدرشناسی و سپاس عمومی از مردی است که شخصیت دینی و اجتماعی و رفاه شخصی خود را وقف میهن و ملت کرد، در عین حال فرصتی است برای نمایش برتری حق بر باطل و دفاع از قرائت انسانی و رحمانی از دین در برابر تفسیر واپس گرایانه و خشونت آمیز. موعدی است تا به صاحبان قدرت نشان داد که عزت و شرف واقعی در نیک نامی در بین مردم است و صرف متاع دنیا و پست های حکومتی برای کسی اعتبار نمی آورد و در برخی موارد چون حاکمان فعلی روسیاهی به بار می آورد.

حضور گسترده تاکید دیگری است که مرجع واقعی و روحانیت اصیل امثال منتظری ها هستند نه آنانکه به ضرب زور ، اسلحه ، قوه قهریه و فریب لباس ولایت به تن کرده اند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016