جمعه 9 بهمن 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نسرين ستوده، وکيل آرش رحمانی‏پور: موکل من مخفيانه اعدام شد! خواهر آرش: از حکم اعدام خبری نداشتيم، راديو زمانه

مريم محمدی ـ راديو زمانه ـ در ميان احکام صادره برای متهمان حوادث پس از انتخابات رياست جمهوری، صدور ۱۱ حکم اعدام حيرت و نگرانی فراوانی را برانگيخت. اين ۱۱ حکم اعدام در مرحله‏ی تجديد‏نظر قرار داشت. اما گويا حکم دو تن از متهمان، محمد رضا علی‏زمانی و آرش رحمانی‏پور، به جرم ارتباط با انجمن پادشاهی تاييد شده بود و سحرگاه امروز اجرا شد.
قابل ذکر است که اين دو متهم، علی‏رغم اين که تحت عنوان اغتشاشات پس از انتخابات اعدام شده‏اند، هر دو ماه‏ها پيش از انتخابات دستگير شده بودند. محمد رضا علی‏زمانی در اسفند ماه ۱۳۸۷ و آرش رحمانی‏پور در فروردين ماه ۸۸ بازداشت شدند.
خانم نسرين ستوده، وکيل آرش رحمانی‏پور در اين باره می‏گويد:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


موکل من مخفيانه اعدام شد. با مخفی‏کاری از خانواده و وکلا، موکل‏ام را بردند اعدام کردند.

ممکن است توضيح بيشتری بدهيد؟
در حالی که به خانواده‏ و وکلا گفته بودند که پرونده برای رفع نقص به دادگاه انقلاب برگشته است، اما ظاهرا حکم اعدام تاييد شده بود و برای اجرا به دادگاه انقلاب برگشته بود.
در تمام پی‏گيری‏هايی که من به اتفاق خانواده‏‏ی آرش رحمانی‏پور در ارتباط با پرونده‏ی آرش داشتيم، دادگاه انقلاب همواره اعلام کرد که پرونده به آن‏جا نرسيده است.
من فقط می‏توانم بگويم که اعدام زير ۱۸ سال اين بار از ميان متهمان سياسی قربانی گرفت.
آرش رحمانی‏پور بر خلاف اعلام پايگاه اطلا‏ع‏رسانی دادسرای عمومی و انقلاب، دو ماه پيش از انتخابات بازداشت شد و اساسا اتهام‏ او ارتباطی با انتخابات و اعتراضات پس از آن نداشت.
آرش در زمان بازداشت ۱۹ سال بيشتر نداشت و بسياری از اتهامات مطرح شده عليه آرش مربوط به زمانی بود که او ۱۶ يا ۱۷ ساله بود. بنابراين به طور حتم، موکل من بايد در دادگاه اطفال محاکمه می‏شد.

شما کی مطلع شديد که آرش اعدام شده است؟
امروز صبح متوجه شدم که پايگاه اطلاع‏رسانی دادسرای عمومی و انقلاب اعلام کرده که حکم اعدام آرش اجرا شده است. اين در حالی است که مطابق قانون، اساساً کليه‏ی احکام پس از ابلاغ، قابليت اجرا پيدا می‏کنند. اما اين حکم نه به من و نه به موکل‏ام هرگز ابلاغ نشده بود.
علاوه بر آن، قانون اجرای احکام اعدام، قاضی اجرای احکام را موظف می‏کند که در زمان اجرای حکم اعدام، خانواده و وکلا را دعوت کند. بنابراين می‏بينيد که حکم مخفيانه صادر شد و با شتاب و مخفيانه اجرا شد.

خانم ستوده، پيش از اين نيز در باره‏ی آرش گفته بوديد که اعترافات‏اش تحت فشار گرفته شده و حتی خود شما هم مورد محدوديت‏ها و به نوعی تهديد‏هايی قرار گرفته بوديد.
آرش در تمام طول بازجويی و محاکمه، مورد تهديدهای متعدد شخصی و خانوادگی قرار گرفته بود. آرش در ۱۹ فروردين، به اتفاق تعدادی از بستگان‏اش، از جمله خواهر باردارش، در منزل خود بازداشت می‏شود. بعدها خواهر او با قرار منع تعقيب آزاد شد. اما فشارهای اعمال شده در طول بازداشت، موجب می‏شود که فرزندش را از دست بدهد.
بعد از اين ماجرا، در مردادماه، از حضور من در دادگاهی که برای محاکمه‏ی آرش تشکيل شده بود، جلو‏گيری به عمل آمد و اصرار من برای حضور در جلسه‏ی دادگاه، باعث شد که تهديد به بازداشت شوم. سپس ماموران با اخذ پروانه‏ی وکالت‏ام، صورت‏ جلسه‏ای را عليه من تنظيم کردند.
در نامه‏ای که همان زمان به رييس قوه‏ی قضاييه نوشتم، اعلام کردم در شرايطی که عليه وکلای اين متهمان اين حد از فشار اعمال می‏شود، می‏توان نگران متهمان بود که چه فشارهايی را دور از انظار عمومی تحمل می‏کنند.
در تنها جلسه‏ی ملاقاتی که به مدت ۱۵ دقيقه با موکل‏‏ام، آقای آرش رحمانی‏پور داشتم، او به من گفت که در دو جلسه‏ی بازجويی، خواهرش را در مقابل‏اش قرار داده‏اند و گفته‏اند اگر می‏خواهد خواهرش آزاد شود، بايد به کارهای نکرده اقرار کند.
علاوه بر اين، پدر آرش برای من تعريف کرد که در همان جلسه‏ای که از حضور من برای دفاع از موکل‏ام جلوگيری به عمل آمد، از پدر خواسته‏اند فرزند خود را وادار به اعتراف کند و بعد از اين که با مقاومت پدر مواجه می‏شوند، او را تهديد به بازداشت می‏کنند.
به هرحال همه‏ی اين فشارها، کليه‏ی اقدامات عليه آرش و حکم صادره عليه او را غيرقانونی، غيرعادلانه و غيرمنصفانه می‏کند.
من از اين فرصت استفاده می‏کنم و نگرانی خودم را نسبت به اجرای حکم اعدام ديگر موکلان‏ام، آقای رضا خادمی و ايوب پرکار، اعلام می‏کنم. من سخت نگران‏ام که حکومت افراد بی‏گناه را وجه‏المصاحله‏ی بازی‏های سياسی قرار بدهد تا به زعم خود با اجرای احکام اعدام و ايجاد رعب و وحشت بتواند اين حرکت فراگير اجتماعی را مهار کند.

آيا جنازه‏ی آرش را به خانواده‏اش تحويل داده‏اند؟ يا می‏دهند؟
تا جايی که می‏دانم، خانواده هنوز از موضوع مطلع نشده است تا اساساَ درخواست جنازه کند. پدر آرش در تماس تلفنی‏ای که تا ظهر امروز با من داشت، از اين موضوع بی‏اطلاع بود.

هنگام تماس پدر آرش با شما، هنوز شما نيز از اجرای حکم اطلاع نداشتيد؟
من اطلاع داشتم؛ اما پدر آرش در خيابان، جلوی زندان و تنها بود. اين شرايط موجب شد که به او چيزی نگويم. ترسيدم در آن شرايط دچار مشکلاتی بشود.

گفت‏وگوی کوتاهی با خواهر آرش رحمانی‏پور، ساعاتی پس از باخبر شدن از اعدام آرش دارم. او بسيار متاثر است و به سختی صحبت می‏کند:

من خواهر آرش هستم.

شما همان خواهری هستيد که همراه با آرش بازداشت شده بوديد؟
بله من را هم بازداشت کرده بودند. بعد از آن بچه‏ام را از دست دادم و چهار روز در آ‏ی‏سی‏يو بودم. هيچ‏چيزی نمی‏توانم بگويم.

چگونه از اين خبر مطلع شديد؟
از طريق تلويزيون خبر شديم. به اوين رفتيم، گفتند آن‏ها را به کرج برده‏اند. ولی در راه فهميديم. به ما گفتند بچه‏ها را به کرج برده‏اند.

شما خبر نداشتيد که حکم اعدام تاييد شده است؟
نه نه، خبر نداشتيم. به ما گفتند که حکم شکسته شده است.

الان پدر و مادرتان کجا هستند؟
آن‏ها هم همين‏جا هستند، نمی‏توانند صحبت کنند. هردوی آن‏ها اين‏جا افتاده‏اند، نمی‏دانم بايد چکار کنم.

بعد از شنيدن خبر به دادسرا يا دادگاه انقلاب نرفتيد؟
نه، امروز پنجشنبه است. تعطيل هستند. اصلا نمی‏دانم چرا؟! قرار بود اين حکم شکسته شود. به ما گفتند شکسته شده است. آرش روز دوشنبه دوباره زنگ زد و گفت که بياييد… کتاب‏های‏ام را بياوريد. به خاطر چی…نمی‏دانم؟ چرا… نمی‏دانم!


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016