پنجشنبه 15 بهمن 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تجمع نهم دی‌ماه هرگز نمی‌تواند اتمام حجت باشد، تحليل "نوروز"، سايت جبهه مشارکت

اين روزها که سخنان و اظهارنظرهای حاميان کودتای انتخاباتی رياست جمهوری دهم را می شنويم و می خوانيم ادعاهای عجيب و غريبی را می شنويم. اينها که در واکنش به واقعه عاشورای خونين تهران و برخلاف سخنان رهبری در نماز جمعه پس از انتخابات در ۲۹ خرداد ماه، که طرفين منازعه را به پرهيز از اردوکشی خيابانی دعوت کرد و طبعا ذوب شدگان در ولايت بايد آنرا پاس می داشتند، ناچار از اردوکشی خيابانی آنهم با اجرای سناريوی ساختگی و تبليغاتی هتک حرمت عاشورا و پاره کردن و سوزاندن قرآن و ... و تهييج احساسات ايمانی و مذهبی عامه مردم در اين باره و بسيج تمام امکانات حکومتی برای آوردن افراد به تجمع نهم ديماه شدند، اصرار دارند که حضور افراد در اين تجمع را نوعی همه پرسی و اتمام حجت به حاميان جنبش سبز و معترضان به نتيجه انتخابات و کودتا بدانند و بنامند و کار جنبش سبز را تمام شده قلمداد کنند!



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


هرچند مجموعه رخدادهای پس از انتخابات حاکی از نگاه و تحليل های توهمی و تخيلی اين افراد و گريز آنها از شناخت و درک وقايع جاری طی اين مدت در کشور بوده و تنها اسباب ماندگاری شان بر سرير قدرت در اختيار داشتن پول نفت و ابزار های سرکوب و زندان و بيدادگاه و ارعاب بوده است و بعيد هم می نمايد مستی قدرت امکان درک آنها را از واقعيت و شنيدن صدای اعتراض اکثريت مردم را نسبت به حاکميت دامن زند اما برای اينکه همين مدعای همه پرسی و اتمام حجت بودن تجمع نهم ديماه را محک زنيم به طرح اين سئوال می پردازيم که :« آيا اردوکشی خيابانی نهم ديماه همه پرسی بود؟»

در همين جا بايد يادآور شويم که يکی از اصول فراموش شده و معطل مانده قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران اصل مربوط به "همه پرسی" يعنی اصل پنجاه و نهم است. اين اصل تاکيد و صراحت دارد: "در مسايل بسيار مهم اقتصادی، سياسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‏پرسی و مراجعه مستقيم به آراء مردم صورت گيرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی بايد به تصويب دو سوم مجموع نمايندگان مجلس برسد." و در اصل ششم هم آمده :"در جمهوری اسلامی ايران امور کشور بايد به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رييس جمهور، نمايندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظاير اينها، يا از راه همه‏پرسی در مواردی که در اصول ديگر اين قانون معين می‌گردد."
ظاهرا در تاريخ سی ساله گذشته هيچ نيازی به اجرای اين اصل بوجود نيامده و اين عدم نياز آنچنان بوده است که حتی قانونی هم برای اجرايی شدن اين اصل تصويب نشده است و يک دليل ساده اش اين می تواند باشد که تاوقتی می شود با اردوکشی خيابانی از سوی حاکميت ادعای همه پرسی و بستن زبان معترضان و مخالفان کرد ديگر چه نيازی به اجرای اين اصل می باشد؟ همگان بياد دارند که همين ها پس از رخداد فاجعه ۱۸ تير۷۸ نيز پس از روانه کردن نيروی سرکوب به خيابانها سرانجام در ۲۳ تير با اردوکشی خيابانی ادعای همين همه پرسی را مطرح کردند و اينکه همه معترضان و مخالفان بايد خاموش شوند و حالا هم به تکرار همان مدعا پرداخته و تصور می کنند کار جنبش سبز اعتراضی مردم به نتيجه انتخابات و کودتا تمام است!

با ضرس قاطع می توان گفت "اردوکشی خيابانی" هرگز نمی تواند معنای "همه پرسی" داشته باشد چرا که:
۱- در هرگونه "همه پرسی" شمارش آراء موافق و مخالف تعيين کننده است درحاليکه در "اردوکشی خيابانی" هرگز تعداد دقيق افراد شرکت کننده معلوم نمی شود. در اينباره کافی به ارقام مختلفی که برای حاضران در تجمع نهم ديماه اعلام می شود اشاره کرد. ۲- در هرگونه "همه پرسی" افراد رای دهنده آزاد و رايشان مخفی است اما در "اردوکشی خيابانی" از سوی حاکميت اين شرايط برقرار نبوده است ضمن اينکه شرايط مساوی و يکسان برای "اردوکشی خيابانی" مخالفان نيز نبوده است تا معلوم شود که به لحاظ نمايشی چه وضعيتی دارند. ۳- تکيه بر "اردوکشی خيابانی" فقط در رژيم های استبدادی و توتاليتر رايج است، چرا که در نظام های مردمسالار انتخابات ادورای فصل الخطاب منازعات و رقابت های سياسی است (همانگونه که رهبری در سخنان ۲۹ خرداد بدرستی يادآور اين موضوع شدند) و نيازی به اينگونه "همه پرسی" نيست. اينکه در ايران انتخابات و تقلب در آن خود محل بحث و منازعه شده است و حاميان کودتا می خواهند با تمسک به اين "اردوکشی خيابانی" آنرا به عنوان "همه پرسی" و اتمام حجت جا بزنند خود حکايت از نوعی استبداد و کودتا انتخاباتی می کند و اعتراف براينکه باهر ضرب و زوری معترضان بايد تسليم وضع موجود شوند. ۴- و آخر اينکه اينها اگر واقعا با تکيه براين "اردوکشی خيابانی" براين باور و نظرند که اکثريت مردم (بنا به ادعايشان چهل ميليون نفر) با آنهايند و احمدی نژاد ۲۴ ميليون رای دارد چرا حاضر به انجام يک "همه پرسی" با موضوع صحت انتخابات نيستند؟ چرا از انجام چنين امری وحشت دارند و تا اسم رفراندم می آيد مثل جن و بسم الله می مانند؟ براين پايه می توان گفت که تجمع نهم ديماه هرگز نمی تواند يک "همه پرسی" يا اتمام حجت برای معترضان به نتيجه انتخابات و کودتا باشد و آنها همچنان پيگير شعار "رای من کجاست" هستند؛ اگرچه حاميان کودتا همچنان در توهم و خيالپردازی کار جنبش را تمام شده می پندارند.

آخرين کلام اينکه اين کدام رژيم در دنياست که نتواند با امکاناتی که در اختيار دارد حتی در آخرين روزهای حاکميتش جمعيتی را به حمايت از خود بسيج نمايد و به اردوکشی خيابانی بياورد؟


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016