دوشنبه 10 اسفند 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

فائزه هاشمی: خواست هاشمی همان خواست سبزهاست، صبور باشند و اجازه دهند آقای هاشمی مطابق روش خود عمل کند، روز

ـ هاشمی معتقد به ايستادگی بر حقوق مردم است منتهی با روش خودشان


فرشته قاضی ـ دو روز بعد از اعلام مواضع هاشمی رفسنجانی در اجلاس مجلس خبرگان رهبری، بحث هايی پيرامون سازش پشت پرده وی که همزمان رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام را نيز بر عهده دارد، با عوامل کودتا مطرح شد. موضوعی که فائزه هاشمی، دختراين شخصيت بلند پايه نظام در گفتگو با "روز" به شدت آن را رد و تصريح می کند "در شرايط فعلی هرگونه سازش، بـدون تـوجـه بـه حقوق مردم و آسيب هايی که ديده اند، زير سؤال است."

فائزه هاشمی در اين مصاحبه از همگان می خواهد "صبور باشند و اجازه دهند آقای هاشمی مطابق روش خود عمل کند". وی همچنين تاکيد کند که "به دليل اشتراکات خواسته های آقای هاشمی با جنبش سبز، می توان ايشان را نيز عضوی از جنبش سبز مردم ايران دانست".

مصاحبه با فائزه هاشمی، نماينده سابق مجلس و مدير مسئول روزنامه توقيف شده زن در پی می آيد.

خانم هاشمی اخيرا فيلمی از ايجاد مزاحمت افراد لباس شخصی برای شما در سايت های اينترنتی منتشر شده است. جريان چه بود؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ان فيلم مربوط به ۱۶ آذر در دانشگاه آزاد، واحد علوم تحقيقات است. اين گروه، از تظاهرات دانشجويان خشمگين و عصبانی بودند و يک جوری بايد عکس العمل نشان ميدادند و فکر ميکردنـد با ايجاد رعب و وحشت و خلق چنين فضاهايی به اهدافشان می رسند، اما تيرشان به سنگ خورد.

براساس آنچه در فيلم ديده می شود آنها از شما ميخواستند از ماشين پياده شويد تا با شما "گفتمان" کنند.
اين چه نوع گفتمانی است که با زور ميخواهند انجام دهند؟ گفتمان مگر با زور هم امکان دارد؟ چه مسئوليت و چه سمتی دارند که کارت دانشجويی ميخواهند؟ رفتارشان کاملا خارج از قانون و حتی خارج از عرف بود. هدف اينها خاموش کردن منتقدين از طريق رعب و وحشت است. آنها متأسفانه خودشان را عين اسلام و نظام می دانند و هر صدای معترضی را برضد نظام و ضد اسلام معرفی ميکنند در حاليکه قضيه کاملا برعکس است و طرفداران واقعی نظام همين معترضان هستند. چرا که به اجرای قوانين و رعايت حق مردم که مورد تأکيد اين نظام است، اصرار دارند. اين گونه رفتارها در دراز مدت به ضرر خودشان است و نتيجه معکوس خواهد داشت.

شما موقع رفتن خطاب به لباس شخصی ها گفتيد: با اين روش ها به نتيجه نمی رسيد. خانم هاشمی در آن شرايط که تنها هم بوديد نترسيديد و نسبت به برخوردهای مشابه در آينده نگران نيستيد؟
نه در واقعيت نترسيدم و نمی ترسم. از آنجايی که سعی کرده ام براساس باورها و اعتقاداتم که در يک خانواده مسلمان شکل گرفته است عمل کنم، نگران نيستم و نمی ترسم، عليرغم اينکه پيش بينی می کنم ممکن است اتفاقاتی نيز برای من بيفتد؛ مثل ديگران که زندان رفتند اتهامات غيراصولی به آنها زده شد و دادگاههای آن چنانی برپا شد؛ فکر می کنم اگر خلاف اين عمل کرده بودم يعنی نـسـبت بـه مسايل روز بی تفاوت بودم و يا در مسير مخالف قرار می گرفتم، بايستی نگران می شدم و يا می ترسيدم؛ ترس از خدا به دليل همسو شدن با بی عدالتی و تضييع حق مردم.از سوی ديگر، همانطور که به آنها هم گفتم معتقدم اين روش ها هيچ نتيجه ای ندارد. اين روش ها شايد در کوتاه مدت نتيجه دهد اما در دراز مدت نتيجه معکوس خواهد داشت. ما قبلا هم از اين نمونه ها بسيار ديده ايم؛ در نظام پهلوی اين رفتارها بود اما چه نتيجه ای داد؟ متاسفانه حاضر نيستندهيچ گونه صدای مخالف و معترضی را بپذيرند و با روش های دور از انسانيت و دور از اسلام و اخلاق و با ادبياتی چنين، سعی دارند مخالفان را حذف کنند. تنها من نبودم؛ قربانيان رفتارهای خشونت آميز اين جماعت در بعد از انتخابات خيلی وسيعتر و عميق تر است.

شما پيش از اين برخورد، يکبار نيز بازداشت شديد؛ گويا در قرارگاه سپاه بازداشت بوديد. درست است؟
بله من روز ۳۰ خرداد به اتفاق دخترم مونا، دو دخترخاله و يک نوه خاله ام بازداشت شدم اما اينکه گفته شد به دليل امنيت خودم بوده، دروغ بود، حدود ۳۰ ساعت بازداشت بودم، موقع دستگيری علی رغم اينکه می شناختند و با اسم ابتدا مرا صدا کردند خيلی وحشيانه رفتار کردند با الفاظ رکيک و تهديد، اما در طول بازداشت و بازجويی ها، رفتارها محترمانه بود.

کجا بازداشت بوديد و اتهام شما در بازجويی ها چی بود؟
ما را ابتدا به به بسيج مقداد، نزديک آزادی بردند و سپس به قرار گاه ثارالله منتقل کردند.اتهام را هم حضور در تظاهرات ذکر کردند.

يکبار نيز برادر همسرتان و برخی ديگر از بستگان شما بازداشت شده بودند.
بله روز تنفيذ، همسر برادرم و دخترخاله ام در ونک بازداشت شدند که به شدت با آنها بدرفتاری شد؛ هم موقع بازداشت به شدت آنها را کتک زده و زمين انداخته و روی زمين کشيده و به بازداشتگاه وزرا منتقل کرده بودند، هم در زمان بازداشت در وزرا به انها فحاشی کرده و به شدت مورد آزار و اذيت قرارشان داده بودند.

ولی چند ساعتی بيشتر بازداشت نبودند.
بله نصف شب همان روزی که بازداشت شده بودند آزاد شدند.

خانم هاشمی آزادی سريع شما و همچنين بستگانتان که در نهايت بيشتر از ۳۰ ساعت طول نکشيده آيا به دليل نسبت شما با آقای هاشمی رفسنجانی نبود؟
بله اين احتمال وجود دارد که به خاطر نسبتی که با ايشان دارم کاری نداشته اند.

از زاويه ديگر که به مسائل اخير نگاه کنيم بايد بگويم رسانه های حامی محمود احمدی نژاد و حتی برخی چهره های اصولگرا، اتهاماتی نسبت به برادر شما، مهدی هاشمی مطرح می کنند. تکرار اين اتهامات از سويی و تهديدها و برخوردهايی که با شما صورت می گيرد، در راستای تحت فشار قرار دادن پدرتان نيست؟
بنظر می رسد مقابله با آقای هاشمی از اين طريق، از اهداف مهم اين جماعت است. در اعتراضات پس از انتخابات فرزندان برخی از مقامات که حضور داشتند دستگير و بلافاصله آزاد شدند، بدون اينکه کسی متوجه شود. فرق من با آنها چيست؟ اين امر نشان ميدهد که گزينشی عمل می کنند. با توجه به جايگاه آقای هاشمی و تاثير گاری ايشان و اينکه حضور ايشان مانع تندروی و افراط و بوجود آورنده آرامش در جامعه است و چون ادامه حيات سياسی اين ها با تندروی و بحران امکانپذير است، لذا آقای هاشمی را مانع خود می دانند و ميخواهند با حمله و کنار زدن ايشان، به نيات و اهداف خود برسند.

خانم هاشمی چرا آقای هاشمی مدت هاست در نماز جمعه به عنوان خطيب حضور ندارند؟ برخی خبرها از ايجاد محدوديت برای ايشان حکايت دارد و اينکه به ايشان اجازه حضور در نماز جمعه داده نمی شود.
تا جايی که من خبر دارم برای آقای هاشمی بعد از نماز جمعه محدوديتی ايجاد نشده و نرفتن به نماز جمعه خواست خود ايشان به دليل به آزار و اذيت نيفتادن مردم است. چرا که روز نماز جمعه متأسفانه مردم زيادی مورد ضرب و شتم واقع شدند.

برخی نيز ايشان را متهم به سازش می کنند و انتقاد می کنند که آقای هاشمی پشت پرده سازش کرده است.
اينکه ايشان را متهم به سازش ميکنند نمی تواند واقعيت داشته باشد. عملـکـرد ایـشان و تـاريخ انـقلاب، چـه بعد از انقلاب و چه قبل از انقلاب نشان داده است که آقای هاشمی بر سر حقوق مردم سازش نـمی کند، اگر چنين بود اينقدر مورد هجوم قرار نمی گرفت. رسانه ها را ببينيد. در حال حاضر شايد بيشترين حمـله بـه آقای هاشمی و خانواده ايشان است و اين هجمه ها از سوی رسانه ها و افرادی است که در انتخابات سالم عمل نکردند. اصلی که آقای هاشمی بدان معتقد است ايستادگی بر حقوق مردم است منتهی با روش خودشان. ضمن اينکه من فکر می کنم در شرايط فعلی هرگونه سازش، بـدون تـوجـه بـه حقوق مردم و آسيب هايی که ديده اند، زير سؤال است.

اما جامعه انتظار دارد که آقای هاشمی در مقطع خاص کنونی، مواضع خود را به صورت شفاف اعلام کنند.
آقای هاشمی مواضع خود را در نماز جمعه معروف اعلام کردند. اما بايد توجه داشت که هر کسی ويژگی، تفکر و روش خودش را دارد و بايد از هر کسی مطابق شخصيت و جايگاهش انتظار داشت. اگر از آقای هاشمی انتظار ويژه ای وجود دارد به دليل همين ويژگی های ايشان است که از همين روش و منش حاصل شده. خوب است صبر داشته باشيم که باز هم ايشان با درايت خود عمل کند و اجازه بدهيم که ايشان مطابق روش خودشان عمل کنند و انشاالله که به نتيجه هم برسند.آقای هاشمی آينده نگراست، مصلحت و شرايط جامعه را می بينند و همين که اينقدر حمله، تهمت و دروغ درباره ايشان وجود دارد نشاندهنده تاثيرگذاری و نقش تعيين کننده ايشان است و همين هجمه ها نشان ميدهد که روش ايشان دارد اثر ميکند.
من نميخواهم دفاع کنم اما با توجه به نزديکی و گفتگوهايی که با ايشان دارم نسبت به اين موضوع متقاعد شده ام. ممکن است در مواردی با خود بگويم که مثلا اگر فلان جور رفتار ميکردند بهتر می بود اما در گذر زمان متوجه شده ام که تصور من درست نبوده و ايشان درست رفتار کرده اند.

من صريح تر می پرسم آقای هاشمی در معادلات کنونی وقايع ايران در کجا ايستاده اند. آيا ايشان عضوی از جنبش سبز که جنبش اعتراضی مردم ايران است هستند؟
آقای هاشمی نظرات خودش را در نماز جمعه معروف و سـایـر دیـدارها بيان کرده است. خواسته افکار عمومی قانع شود، به مردم معترض پاسخ داده شود، از آسيب ديدگان دلجويی شود، زندانيان بی گناه آزاد شوند و همه اينها خواسته مردم معترض و جنبش سبز نيز هست.

اين بدين معناست که ايشان خود را عضوی از جنبش سبز ميدانند؟
اين مساله را من نمی توانم بگويم بايد از خود ايشان بپرسيد اما خواسته هايی که ايشان اعلام کرده اند همان خواسته های جنبش سبز نيز هست.

از نظر شخص شما چی؟ آيا آقای هاشمی را می توان به عنوان يک سبز و عضوی از جنبش سبز اعتراضی مردم محسوب کرد؟
از آنجايی که جنبش سبز دارای يک سری خواسته هاست که با نظرات عنوان شده آقای هاشمی اشتراک دارد می توان ايشان را هم سبز دانست. البته آقای هاشمی معمولاً فراتر از اين گونه تقسيم بندی ها قرار گرفته و عمل کرده است.

به نماز جمعه معروف اشاره کرديد.پيش از اين به نظر می رسيد که آقای هاشمی جايگاه خود را در بين مردم از دست داده است اما در نماز جمعه معروف به نماز جمعه سبز، هزاران ايرانی آمدند حتی نماز اولی ها و چادر اولی ها و...
به دليل شخصيت موثر آقای هاشمی در طول ۳۰ سال بعد از انقلاب در رشد و توسعه کشور، کسانی که افکار انحرافی داشته و دنبال مسايل ديگری بودند بيکار ننشسته با تبليغات پرحجم و گسترده و منحرف کردن افکار عمومی از طريق شايعات و دروغ سعی در تخريب داشته اند. به مرور زمان و بخصوص بعد از انتخابات ۱۳۸۴ و حوادث جديد نشان داد که آقای هاشمی چگونه مورد ظلم قرار گرفته است، شرايط جامعه باعث شد که واقعيات بيشتر برای مردم ملموس شودتا کمتر فريب شايعه سازی ها برمبنای دروغ ها و تهمت ها را بخورند. اکنون همه فهميده اند که آقای هاشمی آنگونه ای که برخی افراد به دنبال اهداف خاص خود معرفی ميکردند نيست.من مثال ميزنم در انتخابات ۸۴ خيلی ها تصور ميکردند که آقای هاشمی برنده است و انتخابات فرماليته است اما ظلمی که به ايشان شد باعث شد خيلی ها هوشيار شوند.

خانم هاشمی شما سالها نماينده مجلس بوديد و در عرصه سياسی ايران هميشه حضور داشته ايد؛ فکر ميکنيد چگونه می توان از بحران کنونی خارج شد؟
راه حل تنها در عمل به قانون است. اگر از چند ماه قبل از انتخابات تاکنون عملکرد افراد و نهادهای مرتبط را براساس قانون و بی طرفانه مورد ارزيابی قرار دهند، و براساس آن خاطی را، از هر طرف که باشد شناسايی و مجازات کنند، سياست های دوگانه و متعارض را متوقف کنند، رسانه ملی بی طرف عمل کند، همه مردم را به يک چشم ببينند، راه حل هايی که آقای هاشمی در نماز جمعه مطرح کردند را عمل کنند، راه خروج از بحران است، البته ابتدا بايستی بحران را به رسميت بشناسند. در حرف منکر بحران می شوند ولی عملشان حکايت از وجود بحران عميق در جامعه دارد، در اينجا نيز متناقض عمل می کنند.

اما حکومت تاکنون نه وجود بحران را به رسميت شناخته و قبول دارد و نه اين راه حل هايی که می گوييد را می پذيرد. يعنی در ۸ ماهه گذشته رفتار حکومت خلاف اين بوده است.
متاسفانه همين طور است. به جای پاسخ منطقی به مردم، جنبش را متهم به ارتباط با بيگانگان می کنند. در حاليکه يکی از اصول مهم در اسلام آزاديخواهی است و معترضين و جنبش سبز هم به آموزه های اسلام عمل می کنند. هر چه قدر هم که بگويند معترضين ضد اسلام هستند، و از اسرائيل و امريکا خط می گيرند، دنبال نابودی نظام هستند و.... اما همه ميدانند که اين جنبش نه خارجی هست و نه معاند بلکه يک جنبش مردمی و خودجوش است که انحراف از قانون و تضييع حق خود را ديد، آن هم به اين شدت و با اين عمق و گستردگی، و تاب نياورد.از نظر من اين جنبش کاملاً ايرانی است و با اصل نظام مشکلی ندارد. اعتراض به انتخابات بود که متأسفانه بر اثر سياست غلط و رفتار غلط به اينجا کشيده شد و هنوز هم خواسته اصلی رسيدگی به امر انتخابات است.

خانم هاشمی شما تا کجا حاضر به پرداخت هزينه برای جنبش و احقاق حقوق مردم هستيد و پيش بينی شما از آينده جنبش و بحران فعلی کشور چيست؟
قابل پيش بينی نيست، اين جنبش يک حرکت جمعی هست و تازمانی که مردم هستند من هم هستم. به خاطر کشورم، مردم و به خاطر خودم، من هم عضوی از اين حرکت هستم. بنظر می رسد بی عدالتی صورت پذيرفته و حق مردم ضايع شده است و اين جنبش اگر نتيجه بگيرد، بنظرم نتيجه اصلی آن استحکام نظام اسلامی است يعنی فقط مردم بهره نمی برند نظام، اسلام و کشور تقويت می شود. اگر فکر کنند جلب اعتماد مردم و رسيدگی عادلانه نسبت به اعتراضات بدعت است و بی ثباتی می آورد اشتباه است.، اتفاقا برعکس است اگر پاسخ مناسب ندهند و سرکوب کنند بدعت می شود، سبب شل شدن پايه های نظام می شود. نظام مقتدر که با اعتراضات مردم ضعيف نمی شود بلکه با برخورد عادلانه و بدون جانبداری است که نظام قوی تر می شود. بايد طوری عمل کرد که مردم هميشه ستون های اين نظام باشند، نه اينکه با عمل غلط، مردم را نااميد و مأيوس و ستون ها را لق کرد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016