جمعه 14 اسفند 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

محمد خاتمی: خيرخواهان بشر به دنبال ترويج صلح و مهار خشونت‌گرايان باشند، پارلمان‌نيوز

پارلمان‌نيوز: رييس جمهور سابق کشورمان با بيان اينکه « بسيار مصيب‌بار است که اهداف شيطانی و راه و رسم غير انسانی،به نام خدا و مقدسات بر مردم تحميل شود»، گفت:«کلمه صلح از دل‌انگيزترين و احساس‌برانگيزترين کلماتی است که وجود دارد اما متاسفانه درواقعيت تاريخ؛ کمتر نشانی از صلح می‌بينيم.»

به گزارش پايگاه خبری فراکسيون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نيوز»،حجت الاسلام والمسلمين سيدمحمدخاتمی در مراسم اعطاء‌جايزه محيط‌زيستی تقی‌ابتکار اظهار داشت:«هم در رابطه‌ای که ميان حکومت ها و مردم برقرار است و هم در عرصه‌های جهانی و روابط بين‌الملل از صلح،کمتر نشان می بينيم و اگر آرامشی هم در جهان وجود دارد تحت سايه زور، سلاح و ارعاب است در حالی که صلح مسلح، صلح نيست.»

رئيس بنياد باران تصريح کرد:«در کنار اصطلاح" قرارداد اجتماعی" که پايه و اساس جوامع مدرن قرار گرفت؛ اصطلاح ديگری به نام "وضع طبيعی"انسانها نيز مطرح شد.»



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


وی ادامه داد:«در واقع قرارداد اجتماعی برای آن است که انسان از وضع طبيعی خود بيرون بيايد اما در رابطه با اينکه وضع طبيعی چيست ميان فيلسوفان سياسی اختلاف‌نظر وجود دارد. هابز فيلسوف بزرگ انگليسی وضع طبيعی يعنی وضع فرضی قبل از اجتماع را به وضع ستيز و خشونت تعبير می‌کند و معتقد است انسان گرگ انسان است. اما روسو معتقد است وضع طبيعی، وضع انسانی، محبت، نيکی و خوبی است ولی به دليل اينکه انسان نمی‌تواند در وضع طبيعی در جامعه زندگی کند مجبور است که با قراردادن اجتماعی به صورت جمعی و سازمان يافته زندگی کند.»

سيد محمد خاتمی گفت:«اگر انسان طبيعت ستيزه‌ گرداشته باشد ما همواره بايد منتظر درگيری و خشونت در جامعه باشيم به همين دليل هابز حکومت را "لوتيان" يعنی "ديو مهيبی" می‌داند؛گرچه که موجوديت و مشروعيت خود را از قرارداد اجتماعی و رضايت مردم کسب می‌کند ولی مطلق العنان است تا بتواند گرگ انسان را مهار کند.»

رئيس بنياد باران ادامه داد:«در اين صورت صلح يک امر اجباری و تحميلی می‌شود و به همين جهت هميشه در معرض شکنندگی است. اما اگر ما وضع طبيعی انسان يا وجدان آدمی را صلح‌جو بدانيم آن‌گاه استقرار صلح کار آسانی می‌شود و جنگ و ستيز امر خلاف طبيعت انسان و امری تحميلی محسوب می‌شود.»

رئيس دولت اصلاحات گفت:« اين امر تحميلی يعنی جنگ و ستيز در طول تاريخ همواره وجود داشته است اما بدتر و نگران‌کننده‌تر و تکان‌دهنده‌تر؛مطلبی است که تحت عنوان جنگ بين تمدن‌ها در سال‌های پايانی قرن ۲۰ مطرح شده است اما واقعيت اين است که اگر دريافت درستی از تاريخ داشته باشيم به اين نتيجه می‌رسيم که بين تمدن‌ها جنگ نبوده است.»

خاتمی توضيح داد:«جنگ‌ها همواره جنبه سياسی و اقتصادی داشته و ناشی ازاستيلا‌طلبی، قدرت‌خواهی و خودخواهی انسان‌ها بوده است ولی حتی در حين وقوع جنگ‌ها، تمدن‌ها به صورت شگفت‌انگيزی به تبادل و تعامل با يکديگر پرداخته اند مصداق آن نيز تاثيرات فرهنگی است که ايران از رم و يونان گرفته و برعکس آن تاثيراتی که روميان از فرهنگ و تمدن ايرانی پذيرفته‌اند.»

رئيس موسسه بين‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها گفت:« تاريخ نشان داده است که در زمان وقوع جنگ‌ها سياستمداران با هم می‌جنگند و نمايندگان فرهنگ و تمدن با هم به تبادل نظر می‌پردازند.»

وی ادامه داد:«وقتی جنگ‌های صليبی بر دنيای اسلام تحميل شد، تمدن اسلامی تاثير فوق‌العاده‌ای بر کشورهای غربی گذاشت به ‌طوری‌که می‌توان گفت يکی از عوامل مهم پيدايش تمدن جديد، آشنايی غرب با دنيای شگفت‌انگيز تمدن اسلامی بوده است بنابراين می‌توان اين‌گونه تعبير کرد که در زير لايه جنگ‌ها و خونريزی‌ها فرهنگ ها و تمدن‌ها با هم تعامل و يکديگر را تقويت می‌کنند.»

سيد محمد خاتمی گفت:«وقتی در طول تاريخ تمدنی زاده می‌شود می‌توان مطمئن بود اين تمدن جديد با بهره‌گيری از تمدن‌های گذشته به وجود آمده است زيرا تمدن‌ها به‌طور مداوم در حال بده‌ بستان هستند.»

رئيس بنياد باران گفت:«به جای اينکه به نظريه‌پردازی و خيال‌پردازی بپردازيم بايد به اين مسئله توجه کنيم که نياز مبرم و نياز اول بشريت صلح است که متاسفانه در حال حاضر خيلی از آن دور شده‌ايم. اين دوری از صلح هم در صحنه‌های ملی (که آشتی، محبت، رحمت و احترام به يکديگر و پذيرش همزيستی و همکاری برای پيشبرد جامعه را می‌طلبد) مورد نياز است و هم در عرصه‌های بين‌المللی که همواره سلطه‌طلبی، لشکرکشی، تحريم و فشار را شاهد بوده‌ايم.»

وی گفت:«بشر واقعا نيازمند به صلح است تا بتواند خود را از اين ورطه ويرانگری که امروز به آن دچار شده است (و با پيشرفت شگفت‌انگيز تکنولوژی و علم اين درگيری، ستيز و چالش بيشتر نيز شده است) نجات دهد.»

خاتمی تصريح کرد:«خيرخواهان بشر بايد به دنبال ترويج صلح باشند و خشونت‌گرايان را چه در عرصه‌های ملی و چه در عرصه‌های بين‌المللی به هر صورتی که می‌توانند مهار کنند زيرا بشر فقط در سايه صلح می‌تواند معنای زندگی را درک کند.»

رئيس بنياد باران ادامه داد:«در بينش اسلامی و بخصوص بينش شيعی اين مسئله مطرح شده که پايان تاريخ با استقرار صلح و عدالت در کل جامعه بشری تحقق پيدا می کند و ما مفتخريم که پيرو اين مکتب هستيم و در اين مسير حرکت می‌کنيم.»

خاتمی گفت:«صلح فقط، صلح ميان انسان‌ها نيست بلکه صلح با طبيعت نيز مسئله مهمی است که امروز علاوه بر ستيز انسان‌ها با يکديگر شاهد آن هستيم و ستيز انسان با طبيعت باعث به وجود آمدن مشکلات زيادی شده است.»

او با بيان اينکه يک صلح‌طلب واقعی علاوه‌بر صلح ميان انسان‌ها و ملت‌ها بايد به فکر صلح انسان و طبيعت هم باشد، ادامه داد:«وقتی انسان محور و مدار عالم و آدم تصور می‌شود، اين پندار شکل می گيرد که انسان همه کاره هستی است و تنها ابزار او عقل خودبنيادش است، آن‌وقت وضعيتی پيش می‌آيد که مهمترين مسئله انسان در عرصه زندگی طبيعی مسئله محيط زيست و مهمترين مسئله در عرصه امور انسانی استعمار و استيلای قدرت‌های بزرگ می‌شود.»

خاتمی گفت:« بشری که فقط به فکر استيلا، تصرف و استخدام همه‌چيز در مسير خواست‌های خود است طبيعی است که زمانی‌که قدرت بيشتری پيدا می‌کند تصرف‌گری او نيز بيشتر می‌شود بنابراين صلح انسان با انسان مستلزم تغيير بنيادين بينش بشر امروز است.»

رئيس بنياد باران تصريح کرد:« بشری که گل سرسبد کائنات و موجودی است که خداوند وقتی او را خلق کرد به خودش آفرين گفت گويا فراموش کرده است که بنده خداست و همه طبيعت بر حق و عدل استوار شده است و روح قدسی بر کل عالم حاکم است و همه انسان‌ها که دارای گوهر و جوهر انسانی هستند از ارزش برابر برخوردارند اگر انسان اين آفريده خدا اين موضوع را فراموش نکند رابطه انسان با انسان رابطه محبت و دوستی می‌شود.»

خاتمی گفت:«چنين انسانی عاشق طبيعت است و گرچه از طبيعت برای بهبود زندگی خود بهره‌برداری می‌کند ولی به خودش حق نمی‌دهد که هيچ‌گونه تصرف بی‌حساب و کتابی در طبيعت انجام دهد.»

وی تصريح کرد:«جهان امروز متوجه شده است که تصرف‌های بی‌جا چه بر سر طبيعت آورده است و طبيعت نيز پاسخ استفاده ناروای انسان‌ها از محيط طبيعی را به انسان داده است و زندگی تلخی برای انسان‌ها ايجاد شده است.»

رئيس بنياد باران گفت:«امروز در همه عرصه‌های جهانی مسئله محيط زيست يکی از مهمترين مسائلی است که به آن پرداخته می‌شود و وضعيت کنونی محيط زيست نه تنها بالفعل برای انسان‌ها زيان‌بار است بلکه به مهمترين تهديد برای هستی انسان‌ها و موجودات زمين تبديل شده است و آينده بسيار خطرناکی را نشان می دهد.»

خاتمی گفت:« اگر نوع نگاه انسان تغيير کند آنگاه نوع تعامل انسان با طبيعت تغيير می‌کند و به جای درگيری با طبيعت و پيدايش مسائل زيست محيطی شاهد يک زندگی آرام خواهيم بود و ديگر محيط زندگی انسان‌ها محيطی تنگ و تاريک نيست.»

رئيس جمهور سابق کشورمان ادامه داد:«دوری از خدا، فراموش‌کردن خود، از خودبيگانگی، از ياد بردن عظمت هستی، و خود را فاعل مايشاء دانستن و مبنای کار را هوی و هوس قرار دادن سبب شده است زندگی امروز بر انسان تنگ شود.»

وی تاکيد کرد:«فراموشی خدا مسئله بسيار مصيبت‌باری است و مصيبت‌بارتر از آن اين است که ما اهداف شيطانی و راه و رسم غير انسانی خود را به نام خدا و به نام مقدسات بر مردم تحميل کنيم.»

خاتمی گفت:«اگر کل جهان را تجلی‌گاه حکمت مطلق، عقل مطلق، مهربانی مطلق و عدل مطلق يعنی خداوند بدانيم و هر چيزی را نشانی از آيتی از خدا در نظر بگيريم جور ديگری رفتار خواهيم کرد.»

او سپس از استاد تقی ابتکار ياد کرد و گفت:«پس از گذشت سال‌ها هنوز جای خالی اين استاد فرزانه در جامعه و دل‌ها احساس می‌شود انسان بزرگواری که قهرمان صلح با طبيعت بود.»

رئيس بنياد باران گفت:«مرحوم استاد تقی ابتکار انسانی مومن، نوعدوست و دارای دغدغه‌هائی نسبت به محيط زيست و زندگی سالم انسان بود و اکنون فرزند برومندش خانم معصومه ابتکار که به حق عنوان قهرمان زمين را يافته است؛می‌تواند جانشين مناسبی برای ادامه راه پدر باشد.همچنانکه تاکنون نيز آثار و برکات زيادی داشته است.»

به گزارش روابط عمومی دفترحجت الاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمی، معصومه ابتکار در ابتدای اين مراسم در رابطه با فعاليت‌های محيط زيستی پدرش گفت:«‌زمانی که استاد ابتکار به طرح مباحث محيط زيستی می‌پرداخت‏، چندان توجهی به محيط زيست نمی‌شد زيرا تصور عمومی بر اين بود که در بحبوحه انقلاب زمان طرح مباحث محيط زيستی نيست اما پدرم در مقابل همه فشارها، ‏‌مشکلات و محدوديت ها می‌ايستاد.»

رئيس مرکز صلح و محيط زيست افزود:‌« اصل ۵۰ قانون اساسی که به طرح مباحث محيط زيستی پرداخته است با پيشنهاد و پشتکار استاد ابتکار در قانون اساسی گنجانده شد.

او گفت: ‌پدرم معتقد بود که ما به عنوان کشوری با نظام جمهوری اسلامی که قصد دارد ارزش‌های متعالی دينی را محقق کند بايد فصل جدی در رابطه با محيط زيست در قانون اساسی بگنجانيم.»

ابتکار تصريح کرد:«ايران جز اولين کشورهايی است که در قانون اساسی خود اصل مترقی‌ای در رابطه با محيط زيست دارد.»

در اين مراسم از روزنامه اطلاعات‏‌، سه نفر از خبرنگاران فعال در حوزه محيط زيست ،‏ يکی از روسای سازمان های مردم نهاد و دو تن از پژوهشگران فعال در عرصه محيط زيست تقدير شد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016