گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! جناب دکتر احمدینژاد! اضافاتاش پيشکش! مصطفی فقيهی، کلمهبه اين موضوعات و تيترهای جنجالی توجه کنيد: “زلزله در تهران با تاخير مواجه شده”، “خروج حداقل ۵ ميليون نفر از تهران در ازای پرداخت يک يارانه درست و حسابی (!)…، “با دو بچه کافی است مخالفم” ، “ايجاد صندوق آتيه فرزندان و اهدای يک ميليون به هر نوزاد و اهدای وام ازدواج ۱۲۰ ميليونی به آنان”، “افزايش جمعيت کشور به ۱۵۰ ميليون” و …….. اشتباه نکنيد اين موضوعات جنجالی، مباحث مطرح شده ی يک سال گذشته ی جريانات مخالف و افراطی با قصد و سوی نامطمئن و ناسالم يا اظهارات يک دوره ی مديريت يکی از معاونين ناحيه سوم شهرداری… از باب خودشيفتگی و جنجال سازی بی خود ! نيست، بلکه سخنان جناب آقای احمدی نژاد رييس دولت دهم، ظرف همين يکی دو روز اخير است. البته نگارنده ترديد ندارد اين نوع جمله بندی ها و جنجال سازی ها برای مردم عزيزی که اخبار و گفتارهای جناب احمدی نژاد را در دولت نهم پيگير بودند، چندان هم تعجب اور نيست، چرا که جناب ايشان بيش از اين ها مسبوق به سابقه هستند و بسی بيش از اين، سر و صداهايی چنين به پا کرده اند، اما آنچه باعث شگفت نگارنده شد ، خيز، همت و رجعت يکباره ی جناب احمدی نژاد برای بازگشت و عظيمت به مسير و نقطه ی گذشته است. نقطه ای که او پس از انتخابات جنجالی دهم رياست جمهوری ، از ان فاصله ای نسبی گرفته بود. احمدی نژاد، پس از انتخابات به دلايلی (شايد به واسطه ی توصيه هايی) ايام را به سکوت گذراند و يا اگر سخنی بر زبان راند، حواسش جمع بود جنجال و تنشی در پی نداشته باشد، اما اندک اندک، او ادبيات و منش شخصيتی سابق خويش را بازمی يابد تا نکند تصور شود که می توان بدون جنجال و وعده و وعيدهای طلايی و خيره کننده، واقع نگر بود و صلاح جامعه را نيز در نظر گرفت. آری، جناب دکتر احمدی نژاد، پس از کشمکش های حوادث تلخ پس از انتخابات، مجدداً فضا را برای سخنانی جنجال آفرين مساعد ديد. او برای چندمين بار در روزهای اخير در دفاع از طرح های دولت و ناراحتی از مجلسيان، سخنانی بر زبان راندند که گمان نمی رود ارباب نظر و تحليلگران سياسی و حتی عمده ی جريان های حامی دولت، آن را چيزی بيش از اظهار نظر شخصی تلقی کنند. لحنی که ايشان در دفاع از دولت و اقدامات انجام شده داشتند، لحنی است که بيشتر واکنش های افراطی در مورد دولت را مجال بروزمی دهد و فاصله ی تفاهم جناح های سياسی بر سر مسائل کلان و مهم کشور را می افزايد و (احتمالاً) عکس نتيجه ای که ايشان در پی آن هستند را به بار می آورد. مواردی که در ابتدای يادداشت، نگارنده بدان اشاره کرد ، به حدی جنجال افرين و شوربختانه کم مايه، سبک و فاقد کارشناسی های مرسوم است که ناظران را شوکه کرده است. حال انکه هر شهروندی می داند بحث جنجالی زلزله در تهران، چه وحشت و دل شوره ای در ميان اهالی پايتخت به پا نهاده و البته هيچ کارشناسی نمی داند، پشت پرده اين مفاهيم و کلمات ناميمون و بی ارتباط، چيست و گوينده از بيان آن، چه نتيجه ای را طلب می کند؟ يا مثلا اين گفته را خوب بخوانيد: من با يک حساب سرانگشتی که خودم کردم، متوجه شدم بايد حداقل پنج ميليون نفر تهران را ترک کنند ….. (خطاب به اعضای نشست مذکور): دور هم بنشينيد يک برنامه ی خوب برای اين پنج ميليون نفر درست کنيد، بگوييد زمين می دهيم، وام کم بهره می دهيم، يک يارانه درست و حسابی هم می ذاريم تنگش می ديم.” ايشان در بخش ديگری از سخنان خود، بی آنکه تصور شود مجلسی (که در راس امور هست) هم هست و نياز به نظر احتمالی آنان نيز است، گفته اند که هر نوزادی که متولد شود يک ميليون به حساب وی ريخته می شود و وقتی آن نوزاد به سن ازدواج رسيد ، می توان برای وی وام ۱۲۰ ميليونی گرفت! جناب احمدی نژاد همچنين مجدداً تاکيد کرده اند که با دو بچه کافيست مخالفم”، و گفته اند که چه خوب است جمعيت کشور به ۱۵۰ ميليون برسد، کسی هم البته آن وسط خطاب به ايشان نگفت که “الحمدالله پول که هست، امکانات هم بسيار، دولت هم صد البته آينده نگر و دلسوز، و….” چرا به فکر ايران پانصد ميليون نفری نباشيم؟! در اين مورد و با توجه به اينکه جناب دکتر، کارشناس اغلب امور هم هستند ، پيشنهاد می کنم يکی از واحدهايی که احتمالاً در دانشگاه پاس کرده اند را مجدداً مطالعه فرمايند و به مشاوران معزز نيز، توصيه کنند: مطالعه ی کتاب ساده ی “تنظيم خانواده”، قطعاً ايشان و همداستانان ايشان را قانع می کند که با اين ته مانده ی منابع حيف و ميل شده ی خدادادی، چه فکری بايد برای اين نسل و نسل های آتی بکنيم؟، بچه دار شدن اضافه پيش کش! اما، آن عده ای که رندانه، پيگير سخنان جناب آقای احمدی نژاد هستند، قطعاً در لابه لای افاضات ايشان، به دنبال تناقاضات و گاه، تضادهای شيرينی هم هستند. حال نگارنده در ميان همين چند بحث کوتاه مطرح شده از سوی ايشان، می پرسد: کدام سخنتان را باور کنيم، “خروج ۵ ميليون تهرانی از تهران” يا “افزايش ۱۵۰ ميليونی جمعيت ايران”؟ بياييد در روياهايمان، پيشنه ها و سوابق اجرايی برخی و سياهی های مانده بر آن را کنار بنهيم و تصور کنيم طرح جناب احمدی نژاد به مرحله ی عملياتی رسيد و اصلاً به بهترين شکل ممکن اجرا شد، ۵ ميليون تهرانی خيلی سريع تهران را ترک کردند، به هر تهرانی رانده شده نيز يک زمين دو نبش در شرايط آب و هوايی خوب در شمال فلان شهر به همراه يک شغل نون و آب دار، يک يارانه ی درست و حسابی که شکم همه ی اعضای خانواده را سير می کند و وام کم بهره داده شد. حال که به برکت طرح مبارک جناب دکتر، جمعيت تهران به ۸، ۹ ميليون نفر تقليل پيدا کرده و خلوتی و آرامش رخ نمايانده و ترافيک و الودگی رخت بربسته، در راستای طرح بعدی جناب ايشان، مردم عزيز تهران به فکر بچه دار شدن اضافه و جمعيت ۱۵۰ ميليونی ايران می افتند، پس ديری نمی پايد که جمعيت تهران، بيست ميليون نفر را هم ميگذراند.آن موقع ، احتمالاً روز تکذيب ها و فراموشی هاست، احتمالا پاسخ اين است که من گفتم؟ من؟ نگفتم! نکته ی آخر اما، تندمزاجی جناب احمدی نژاد در مقابل مخالفان ديدگاههای ايشان است، ايشان حتی در گفت و گوی تلويزيونی خويش، علما را در مورد بحث ۲ فرزندی خانواده ها، جايز به سکوت ندانسته و منتقدان را (در بهترين حالت) به باد انتقاد گرفتند و…. در اين مورد خوب است ايشان تذکر حقير را جدی بگيرند و بدانند ، خلاف طريقت کشور داری و سيرت و منش امام و انقلاب است که مسئولی (حتی بالاترين مسئول اجرايی کشور) خويش را فربه تر و فراتر از پرسش و سنجش ديگران ببيند و و بيانديشد که داوری او به هر سمت و سويی و بی هيچ گفت و گوی، صواب است و از موضع عتاب و ترش رويی، بر ديگران بخروشد و اين و آن را به اصناب تهمت ها بيالايد و چنين فضايی بر سخنان خويش بيافريند که گويی به واسطه ی آرای ميليونی ! ، ايشان می تواند به راحتی نظر دلسوزانه مجلس و منتقدان خيرخواه مردم، ايراندوست و طرفدار نظام را رد کند و آن کند که خود می خواهد. مصطفی فقيهی Copyright: gooya.com 2016
|