چهارشنبه 8 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سیدمحمدحسین بروجردی: انتقال از یزد به تهران، نگرانی خانواده از سلامت وی، کمپين بين المللی حقوق بشر

برخی از نزدیکان روحانی سیدمحمدحسین بروجردی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از اعمال فشارهای جسمی و روحی بروی درزندان بروی خبردادند. این منابع کمپین گفتند که او درزندان از محرومیت ازبستری شدن در بیمارستان زندان رنج می برد و طی مدتی که در زندان به سر می برد دچارکاهش وزن شدیدی شده است:‌ «آقای بروجردی دچار ضعف و کاهش وزن شدید شده، به گونه ای که قادر به حفظ تعادل جسمی در هنگام ایستادن و راه رفتن نبوده، بارها به زمین خورده، صدمه دیده است، از جمله در تاریخهای ۱۰ اکتبر، ۱۲ اکتبر، ۱۷ نوامبر و ۲۱ دسامبر ۲۰۰۹ (۱۸ مهر، ۲۰ مهر، ۲۶ آبان و ۳۰ آذر ۱۳۸۸) که چندیندقیقه نیز به حالت اغما رفت.»



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


منبع یاد شده همچنین گفت که این روحانی از بندانفرادی زندان مرکزی زندان مرکزی یزد به زندان منتقل شده و در تاریخ در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ ، ۲۲ آوریل ۲۰۱۰، در پی اعتراض به نقض گسترده حقوق بشر در زندان که با حمایت کلیه زندانیان مواجه شد، مورد ضرب و شتم مامورین قرار گرفت و به اتهام شورش و اغتشاش در زندان، به بند انفرادی منتقل شد ولی تا این ساعت، اطلاع بیشتری از وضعیت و محل نگهداری ایشان در دست نمی باشد:‌» ایشان در تاریخ ۲۳ نوامبر ۲۰۰۸ (۳ آذر ۱۳۸۷) از زندان اوین به زندان مرکزی یزد تبعید شدند و در تاریخ ۱۹ اگوست ۲۰۰۹ (۲۸ مرداد ۱۳۸۸) به علت وخامت وضعیت جسمی ناشی از تزریق داروهای مشکوک، ضرب و شتم و اعتصاب غذا و ….. از بند انفرادی زندان مرکزی یزد به بند ویژه روحانیت زندان اوین منتقل گردید. این نکته حائز اهمیت است که طی مدت مذکور نه تنها در بیمارستان بستری نشدند بلکه اجازه مرخصی درمانی هم صادر نشد.

منبع یاد شده همچنین با با تشریح وضعیت وی درزندان به کمپین گفت:‌« آقای بروجردی از تاریخ ۸ اکتبر ۲۰۰۶ ( ۱۶ مهرماه ۱۳۸۵) تا ۲۱ نوامبر ۲۰۰۹ (پایان آبان ۱۳۸۸) مدت ۸۲۰ روز را در بندهایعمومی و ۳۲۰ روز را در بندهای انفرادی در زندانهای اوین و مرکزی یزد، زندانی بوده است و طبق ابلاغیه ۱۷ دی ماه ۱۳۷۳ دفتر رهبر حکومت که “هر یک روز انفرادی معادل ۱۰ روز عمومی به حساب می آید” دوره محکومیت ۱۱ ساله ایشان در تاریخ مذکور به پایان رسیده است و دستگاه قضائی ایران باید وی را آزاد نماید. در تاریخ ۱۳ دسامبر ۲۰۰۹ (۲۲ آذر ۱۳۸۸) هنگامی که ایشان برای تماس با خانواده خود به کابین تلفن زندان واقع در حیاط بند مراجعه نمود، طی یک سوء قصد، قطعه بلوک سیمانی بزرگی بطور ناگهانی از دیوار بلند آن محل سقوط کرده و در کنار پای ایشان متلاشی شد. این حادثه به قدری غیر عادی بود که تمامی زندانیان بند ویژه روحانیت در محل حاضر شدند و حتی مسئولین زندان به آنجا آمده و در جواب اعتراض زندانیان، تنها به غیر مترقبه خواندن این حادثه، اکتفا کردند. ایشان به دفعات، مورد ضرب و شتم و هتاکی مامورین قرار گرفته است از جمله در تاریخ های ۷ فروردین، ۱ و ۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ (۲۷ مارچ، ۲۱ و ۲۲ آوریل ۲۰۱۰) .»

بلاتکلیفی خانواده این روحانی و انتقال افرادی که به نظر می رسد از سلامت روانی مناسبی برخوردارنیستند یابه عبارتی «کارت قرمز» دارند به بندی وی نیز از جمله نگرانی های خانواده وی به شمار می رود.کمپین بین المللی حقوق بشر طی ماه های گذشته کرارا از دولت ایران خواسته است تا تکلیف وضعیت پرونده زندانیانی که به دلایل مختلف همچنان در زندان به سر می برند روشن کند. کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران همچنین خوستار اجازه دادن به متهمان برای دسترسی به یک فرآینده دادگاه دادرسی عادلانه است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016