شنبه 26 تیر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

از ماست كه بر ماست، عبدالحميد معصومي تهراني

عده‌اي از هموطنانمان در شهر زاهدان، طي دو عمليات انتحاري كشته و زخمي شدند. اين خبري بود كه در روز گذشته تيتر اخبار بسياري از رسانه‌ها گرديد.

در سال 1381 زماني كه اولين عمليات انتحاري به اسم دفاع از مبارزات ملت فلسطين در اسرائيل به وقوع پيوست؛ عده‌اي كف زدند، آنان را شجاع و آزاده‌ خواندند و متاسفانه برخي روحانيون نيز ضمن تقدير و تعظيم آنها، «انتحار» را «استشهاد» معرفي كردند؛ و اين كمترين تنها كسي بودم كه آن عمليات را صراحتا محكوم كرده و بدعتي فاحش خواندم و به علماء اسلامي متذكر شدم كه پيش از آنكه دامنه‌ي اين بدعت سخيف گسترش پيدا كند بايد جلوي اينگونه بدعتها را سريعا و صريحا بگيرند. متاسفانه بسياري از آقايان نه‌تنها به تذكرات توجهي نكردند بلكه با اين استدلال كه مردم فلسطين از ظلم اسرائيل جانشان به لب رسيده و در مبارزات خود جز عمليات استشهادي! چاره‌اي ندارند، توجيه‌گر آن بدعت شدند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


امروزه، همان بدعت مشمئز كننده دامن ملت خودمان را گرفته، و عده‌اي با استدلالات خودساخته بوسيله‌ي عمليات انتحاري، مردم بي‌دفاع و بي‌گناه ايران را هدف قرار داده‌اند؛ و اين نتيجه‌ي همان سكوت بي‌معنا و توجيهات ناآگاهانه و تكريم و تمجيدهاي آلوده به سياست‌بازيهاي گذشته عالماني است كه وظيفه‌ي ترويج شريعت و اماته بدعت را بعهده داشته‌اند.

اين كمترين قصد ندارم كه به جوانب و دلايل عملياتهاي انتحاري انجام شده در شهر زاهدان بپردازم؛ بلكه اين اتفاق بهانه‌اي شد تا بار ديگر متذكر شوم كه اگر آن روزي كه مردمي بي‌گناه، بوسيله‌ي عملياتهاي انتحاري در كشورهاي ديگر كشته مي‌شدند، آن اعمال را بدون در نظر گرفتن حب و بغضهاي ديني، مذهبي، ملي و نژادي صراحتا محكوم مي‌كرديم و بدان رنگ و لعاب ديني نمي‌زديم و به اسم اسلام توجيهات نمي‌تراشيديم، امروز گرفتار اين مصيبت نمي‌شديم تا عده‌اي زير لواي «استشهاد» مردمي بي‌گناه را به خاك و خون بكشند.

در دوراني كه بيماري ايدز در كشورهاي اروپايي و امريكا قرباني مي‌گرفت، عده‌اي كوته‌انديش كه تصور مي‌كردند در قرون وسطي زندگي مي‌كنند و مفهوم دهكده‌ي جهاني را اصلا متوجه نشده بودند، داد سخن دادند، كه اين بيماري عذاب خداوند است براي جوامع غربي كه انحرافات جنسي دارند. با بي‌تدبيري شروع به تبليغات كرديم بدون‌ آنكه از خود بپرسيم كه اگر جامعه‌ي خودمان دچار اين بيماري شد، با اين همه سوء تعبيراتي كه مي‌كنيم چگونه بايد با آن مقابله نماييم؟. نهايتا افرادي از جامعه‌مان الوده به ايدز شدند و تازه آن زمان متوجه شديم كه نبايد چنان حرفهايي مي‌زديم. اما آن سخنان غير علمي اذهان عمومي را آلوده كرد، به حدي كه اكنون نمي‌توانيم آمار دقيقي از مبتلايان اين بيماري در كشور داشته باشيم؛ زيرا بسياري از مبتلايان براي آنكه از ديدگاه اجتماعي متهم به انحراف جنسي نشوند، بيماري خود را مخفي نگاه مي‌دارند.

همين بي‌تدبيري و كوته‌انديشي را در مورد عملياتهاي انتحاري تكرار كرديم. انتحار را كه مذموم‌ترين عمل از ديدگاه شرايع اديان توحيدي است، استشهاد نام نهاديم و آن را مبارزه‌اي مقدس در مقابل ظلم كشورهاي غربي نسبت به جوامع اسلامي معرفي نموديم؛ بدون آنكه متوجه باشيم كه اگر قرار باشد هر دسته و گروه، يا قوم و ملتي به بهانه‌ي زير ستم و ظلم بودن- يا دلايل ديگر- به اسم مبارزه با ظالم، دست به اعمالي خشن، سخيف و غير انساني بزنند، كرامت و حيات انساني، آزادي و آزادمنشي لگدمال شده، امنيت جوامع بشري ثبات خود را از دست خواهد داد. زيرا در هر جامعه‌اي ممكن است عده‌اي خود را مظلوم قلمداد نمايند.

استشهاد و بهشت‌فروشي يك بدعت فاحش است و در معارف و شريعت اسلامي چيزي به عنوان شهادت‌طلبي وجود نداشته و ندارد؛ و اميدوارم اكنون مروجين و مبلغين اين بدعت سخيف و فكر منحرف متوجه شده باشند كه نبايد با بي‌تدبيري به افكاري غلط، بخاطر مصلحت‌بينيهاي مقطعي دامن بزنند، زيرا ممكن است همان افكار ناصواب روزي دامن مروجينش را بگيرد.

عمليات انتحاري، با هر انگيزه و عقيده‌اي، توسط هر دسته و گروه و سازماني، در هر نقطه از اين كره‌ي خاكي كه باعث كشته و زخمي شدن انسانهايي بي‌گناه با هر دين و مذهب و مليت و نژادي گردد، روشي مذموم، بدعتي روشن و عملي تروريستي است؛ و اميدوارم كه علماء ديني مستقل و متعهد، پيش از آنكه دايره‌ي اين اعمال بيش از اين گسترش پيدا كند، اين شهامت را داشته باشند تا صراحتا اعلام نمايند كه چيزي تحت عنوان استشهاد در اسلام وجود نداشته و ندارد، و اعمال انتحاري را بطور كلي -نه گزينشي- محكوم كنند. و لاتركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار و ما لكم من دون الله من اولياء ثم لاتنصرون.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016