محسن رفيقدوست: نامه محسن رضايی برای فتح بغداد بود نه پايان جنگ، فارس

خبرگزاری فارس: وزير سپاه در ايام دفاع مقدس با اشاره به نامه محسن رضايی برای درخواست تجهيزات، گفت: من نامه رضايی را برای فتح بغداد می‌دانم نه پايان جنگ. او گفت اگر می‌خواهيد ما بغداد را بگيريم اين امکانات را به ما بدهيد.

محسن رفيقدوست اگرچه شايد برای نسل جوان کشور، شخصيتی ناشناخته باشد اما نقش موثر "حاج محسن " در پايه‌گذاری و تقويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی غيرقابل انکار است.
داستان پررمز و راز پذيرش قطعنامه در تيرماه ۱۳۶۷ از سوی بنيانگذار انقلاب اسلامی، فرصتی بود تا "پدر صنايع موشکی ايران " که اينک به دور از هياهو و جنجال‌های روزمره سياسی در دفتر کار خود مشغول فعاليت‌های متنوعی است، در اين خصوص سخن بگويد.
هرچند "حاج محسن " که به اعتقاد خويش علی رغم گذشت سالها هنوز هم از سپاه بازنشسته نشده، می‌گويد ناگفته‌ای از ماجرای پذيرش قطعنامه باقی نمانده و همه آنچه بايد گفته شود را افراد متعدد با مسئوليت‌های مختلف گفته‌اند، اما بی شک سخنان او به عنوان يکی از عاليرتبه‌ترين فرماندهان دفاع مقدس در اين‌باره شنيدنی است.
البته اين گفتگو در دو بخش انجام گرفت که قسمت دوم آن با موضوع بررسی حوادث پس از انتخابات رياست جمهوری و نقش خواص در اين ماجرا، در آينده نه چندان دور توسط خبرگزاری فارس منتشر خواهد شد. اما متن زير حاصل يک ساعت گفتگوی خبرنگاران دفاعی خبرگزاری فارس درخصوص اتفاقات پايان جنگ با اولين و آخرين وزير سپاه است:

* سپاه به خاطر آماده نبودن ارتش مجبور شد به جبهه برود

محسن رفيقدوست معتقد است بيشترين سؤالی که در جامعه از مسئولان جنگ پرسيده می‌شود اين است که چرا ايران پس از فتح خرمشهر آتش‌بس را قبول نکرد و چرا در تيرماه ۶۷ اين اتفاق افتاد؟
وی ضمن يادآوری حوادث مقطع وقوع انقلاب اسلامی گفت: انقلاب اسلامی که پيروز شد در مقابل مردم، ارتشی قرار داشت که به دست ملت به شدت تضعيف شده بود. در حقيقت در زمان آغاز جنگ تحميلی به خوزستانی حمله شد که لشکر ۹۲ زرهی آن فقط ۲ تانک در اختيار داشت و بقيه‌اش توسط مردم از کار افتاده بود.
وزير سپاه در ايام دفاع مقدس خاطرنشان کرد: هرچند ايران پيش از انقلاب ژاندارم منطقه و متحد آمريکا بود ولی با وقوع انقلاب، شوروی هم احساس خطر کرد. وقتی من وزير سپاه بودم سفير گوباچف آمد ملاقات من و گفت من نيامدم ملاقات وزير سپاه بلکه آمدم تا با يکی از انقلابيون ديدار کنم. من به او گفتم ما حس می‌کنيم شوروی يکی از دشمنان انقلاب است. گفت درست است؛ مارکسيسم ۷۰، ۸۰ سال با اين شعار که دين افيون توده‌ها است ۲ ميليارد نفر از مردم جهان را در اختيار داشت اما يکدفعه زير گوشش يک انقلاب با ايدئولوژی پيروز شد.
رفيقدوست با بيان اينکه صدام با تجهيز از سوی آمريکا و شوروی و با هدف شکست انقلاب به ايران حمله کرد، افزود: طبق اسنادی که پس از سقوط صدام به دست بچه‌های ما افتاده است هدف اول را فتح تهران و برچيدن انقلاب تعيين کردند و اگر نشد، جدا کردن خوزستان تا بهبهان و مسجد سليمان.
وی ادامه داد: در اين زمان سپاه که با تشخيص امام(ره) برای دفاع از انقلاب و دستاوردهای آن تشکيل شده بود، با شروع جنگ و به خاطر آماده نبودن ارتش مجبور شد به جبهه برود.

* ۶ سال پس از فتح خرمشهر را برای "رفع فتنه " جنگيديم

وزير سپاه در ايام دفاع مقدس با بيان اينکه ما با همان امکانات کم به جنگ دشمن مجهز رفته و توانستيم آن را از خاک کشور بيرون کنيم، گفت: پس از اخراج عراق از خاک کشورمان بحث اين بود که آيا جنگ را تمام کنيم يا نه. ما که طرفدار ادامه جنگ بوديم گفتيم هنوز مسئله اصلی حل نشده است. من اخيرا در يک تفسيری که از شعار دوم امام خمينی(ره) يعنی "جنگ جنگ تا رفع فتنه " داشتم گفتم اين فتنه که امام(ره) فرمودند همان چيزی است که ما در ۶ سال پس از فتح خرمشهر با آن جنگيديم يعنی آنقدر به نبرد ادامه داديم که دنيا را وادار به تسليم کرديم تا متجاوز را تعيين کرده، قطعنامه ۵۹۸ را با نظر ما تنظيم کنند و بعد امروز هم نتيجه آن ۶ سال را بهره‌برداری می‌کنيم.
رفيقدوست در توضيح اينکه امروز نتيجه آن ۶ سال جنگ را بهره‌برداری می‌کنيم، اظهار داشت: اگر امروز همه مفسرين نظامی جهان می‌گويند حمله نظامی به ايران اثر ندارد، اين اقتدار ايران به دليل فتح خرمشهر نيست بلکه بخاطر ۶ سال جنگ پس از آن است که ما دنيا را عاصی کرديم تا جايی که مستقيما خودشان وارد جنگ شدند و زدن سکوهای نفتی و ساقط کردن هواپيما و غيره پيام‌هايی روشنی از طرف آنها بود.

* توان دفاعی ايران برای دشمنان در هاله‌ای از ابهام است

وی با بيان اينکه در ۶ سال پس از فتح خرمشهر ۲ اتفاق مبارک رخ داد، گفت: يک اتفاق مهم اين بود که دنيا فهميد ما فتنه را از بين می‌بريم و اتفاق دوم اينکه ما آنقدر از نظر دفاعی قوی شديم که امروز هم برای دنيا در هاله‌ای از ابهام هستيم.
اين فرمانده عاليرتبه سپاه در جنگ تحميلی خاطرنشان کرد: يعنی ۶ سال جنگيديم و شهيد داديم ولی قدرتی را بدست آورديم که امروز يک قدرت بازدارنده مهم است.

* با امکاناتی که داشتيم تصرف بغداد ممکن نبود

رفيقدوست با تاکيد بر اينکه ما جنگ را ادامه می‌داديم و هد‌ف‌مان نيز که کور کردن چشم فتنه بود، انجام شده بود، تصريح کرد: اما خاتمه جنگ برايمان ۲ تصوير داشت يکی همين پذيرش قطعنامه بود و يکی هم اينکه آنقدر ادامه بدهيم که بغداد را گرفته و صدام را ساقط کنيم اما با امکانات آن روز که داشتيم هدف دوم امکان‌پذير نبود.
وی افزود: يادم هست مرحوم ظهيرنژاد يک مرتبه گفت: "من مخلص بچه‌های بسيجی هم هستم ولی من يک نظامی‌ام و معتقدم برای جنگ در برابر هر تانک دشمن بايد دو تانک داشته باشيم والا برای اين نوع جنگيدن شما، همين امکانات کافی است و شما می‌توانيد تا ۱۰ سال هم با همين امکانات بجنگيد اما بغداد را نمی‌توانيد بگيريد. "

* نامه محسن رضايی برای فتح بغداد بود

وزير سپاه در ايام دفاع مقدس در ادامه با اشاره به نامه محسن رضايی برای درخواست تجهيزات، گفت: من نامه رضايی را برای فتح بغداد می‌دانم. يعنی او گفت اگر می‌خواهيد ما بغداد را بگيريم اين امکانات را به ما بدهيد.
رفيقدوست در خصوص نحوه تعامل سياسيون و نظاميان در جنگ نيز اظهار داشت: درست قبل از پذيرش قطعنامه ما احساس می‌کرديم که مملکت امکانات وسيع نداشت ولی اين مهم نبود مهم اين بود که اين امکانات آن طور که نظامی‌ها می‌خواستند در خدمت جنگ قرار نمی‌گرفت. يعنی اکثر اوقات در دولت با پيشنهادهايی که برای جنگ می‌شد مخالفت می‌کردند و دائم می‌گفتند شما که می‌دانيد نمی‌توانيد بغداد را بگيريد چرا ول نمی‌کنيد؟ چرا جنگ را تمام نمی‌کنيد؟
وی ادامه داد: اما اين حرف‌ها در درون دولت زده می‌شد و بيرون که صحبت می‌کردند همه شعار جنگ می‌دادند. برای همين آقای هاشمی من را صدا کرد و گفت: برو در وزارتخانه‌ات بشين، من می‌خواهم توپ را به زمين دولت بيندازم. سپس حکم داد که ميرحسين موسوی رئيس ستاد، آقای بهزاد نبوی معاونت لجستيک و آقای خاتمی معاونت تبليغات جنگ شوند.

* هاشمی می‌گفت دولت شعار جنگ می‌دهد ولی تماما در خدمت جنگ نيست

اين فرمانده عاليرتبه دفاع مقدس خاطر نشان کرد: حالا دولت خودش بايد می‌جنگيد و آقای هاشمی با اين کار دولت را به وسط ميدان برد که منجر شد به آن نامه‌ها. آقای هاشمی می‌گفت دولت شعار جنگ می‌دهد ولی تماما در خدمت جنگ نيست بايد تکليف را روشن کنيم.
رفيقدوست با اشاره به کمک‌های هميشگی هاشمی رفسنجانی برای ادامه جنگ، تصريح کرد: من به عنوان وزير سپاه هر وقت برای کارهای جنگ خدمت آقای هاشمی به عنوان فرمانده جنگ می‌رفتم هر امضايی می‌خواستم می‌دادند. اما سوال آقای هاشمی اين بود که آيا جنگ برای ما آينده تمام شدنی دارد؟ اگر هدف ما فتح بغداد و سقوط صدام است چه وقت و با چه امکاناتی؟

* امام(ره) هنگام پذيرش قطعنامه ناراحت نبودند

وی همچنين با اشاره به ايام منتهی به پذيرش قطعنامه گفت: وقتی در دفتر رياست جمهوری، حاج احمدآقا نامه پذيرش قطعنامه توسط امام(ره) را قرائت کردند اول همه ما شوکه شديم ولی در حقيقت امام(ره) اين امر را زيبا ترسيم کردند و زمانی که قطعنامه را پذيرفتند، برخی فکر می‌کنند امام(ره) ناراحت بودند در حاليکه اين طور نيست وقتی آقای هاشمی گفتند اجازه بديد من اين کار را بکنم، امام(ره) مخالفت کرده و فرمودند من شعار جنگ را دادم حالا هم خودم اين قطعنامه را قبول می‌کنم. چون ايشان می‌خواستند ملت را با خود داشته باشند و جواب مردم را خودشان بدهند. در واقع اگر ما تا آن زمان نظامی می‌جنگيديم از آن به بعد می‌خواستيم سياسی بجنگيم.

* خيلی از وزرای دولت موسوی روحيه جنگ نداشتند

وزير سپاه در ايام دفاع مقدس در خصوص نحوه کمک‌های دولت وقت برای ادامه جنگ با بيان اينکه دولت هم کمک می‌کرد، هم نمی‌کرد و هم نمی‌توانست کمک کند، يادآور شد: حتی اواسط جنگ آقای موسوی از من خواست کاميون‌های سپاه را برای حمل گندم از بندرعباس به سيلوها اعزام کنم تا نان مردم داده شود. در واقع خيلی از وزرا هم روحيه جنگ نداشتند و هم مملکت امکانات آنچنانی نداشت.
رفيقدوست با تاکيد بر اينکه نبايد با واقعيات جنگ برخورد سياسی شده و يا دنبال متهم گشت، افزود: واقعيت اين است که پايان جنگ جز با پذيرش قطعنامه آينده روشنی برای ما نداشت. آن نامه محسن رضايی نامه درستی بود. او گفت برای سقوط صدام اين امکانات را می‌خواهيم و الا او می‌توانست عمليات طراحی کند و می‌توانستيم مناطق مختلفی مثل فاو و يا شهرهايی حتی مثل بصره را بگيريم ولی بغداد را نمی‌توانستيم.
وی افزود: من يک سال قبل از پايان جنگ در يک سخنرانی گفتم هيچ کس به شعار "جنگ جنگ تا پيروزی " معتقد نيست جز شخص حضرت امام(ره). اين جمله من به خيلی‌ از بزرگان برخورد ولی من گفتم منظورم شما نيستيد، منظور من کل بدنه دولت است.

* در هيچ زمان حتی پايان جنگ با کمبود نيرو روبرو نبوديم

وزير سپاه در ايام دفاع مقدس با بيان اينکه من به زور می‌رفتم کارخانجات دولتی را تسخير می‌کردم و در آنها مهمات می‌ساختم، گفت: وقتی تصميم گرفتيم مهمات انبوه در داخل توليد کنيم، با همه کارخانجات صحبت کرديم و گفتيم بدون اينکه اجازه بگيريد بايد مثلا فلان پوکه را برای ما ريخته‌گری کنيد و ...
رفيقدوست ادامه داد: وقتی دولت مسئول ادامه جنگ شد، فهميد که با اين امکانات نمی‌شود جنگيد. وقتی به من گفتند فلان مهمات را می‌خواهيم من ديدم برای خريد آن ۳ ميليارد دلار ارز لازم است اما اگر اين مهمات را در داخل بسازيم با ۳۸۰ ميليون دلار ساخته می‌شود و اين کار را کردم. ولی اين روحيه در دولت وجود نداشت.
وی افزود: يکی از دلايل عدم وجود اين روحيه در دولت آن وقت اين بود که آنها واقعا می‌خواستند مملکت را اداره کنند.
اين فرمانده عاليرتبه نيروهای مسلح در ايام جنگ تحميلی خاطرنشان کرد: کل نيرويی که در زمان پايان جنگ با جبهه‌ها در ارتباط بودند تعداد کمی را نسبت به کل جمعيت کشور شامل می‌شد و بقيه مردم زندگی خودشان را می‌کردند.
رفيقدوست با بيان اينکه تعداد نيروهای بسيجی که با جبهه در ارتباط بودند از اول تا آخر جنگ از ۲ ميليون نفر تجاوز نمی‌کرد، اظهار داشت: دولت هم می‌خواست زندگی بقيه مردم را تامين کند. البته خيل عظيمی از همان بقيه به ما کمک می‌کردند و ما ممنون ملت هستيم که بخش عظيمی از نيازهای جنگ را آنها تامين می‌کردند.
وی با تاکيد بر اينکه ما در هيچ زمان حتی پايان جنگ با کمبود نيرو روبرو نبوديم، تصريح کرد: البته از مجلس سوم به بعد در پشت جبهه دو دستگی ايجاد شد که اين امر در جنگ هم بی‌اثر نبود.

* ماجرای ۹۰ ميليون مارک مابه‌التفاوت خريد بنزها

رفيقدوست همچنين به برخی اشکالات در تامين نيازهای جنگ اشاره کرد و گفت: يک زمانی قرار شد ما ۵۰۰۰ دستگاه ماشين بنز ۹۱۱ بخريم. چون در داخل امکان ساخت نبود مجبور بوديم از خارج بخريم. من رفتم با شرکت بنز صحبت کردم و آنها حاضر شدند به ما بفروشند اما دولت معتقد بود چون نمايندگی بنز را شرکت خاور دارد، بايد شرکت خاور بخرد. تفاوت آن برای مملکت ۹۰ ميليون مارک بود اما آخر سر به من اين حق را ندادند و اين کار را توسط وزارت صنايع سنگين انجام داديم. حالا آن ۹۰ ميليون مارک در جيب وزارت صنايع رفت يا آلمان، نمی‌دانم ولی حتی وقتی مسئله به نخست وزير کشيده شد و او موضوع را به مشاور نظامی‌اش که يک سرتيپ شهربانی و آدم خوبی بود، ارجاع داد، ايشان هم نظر داد که اين کار بايد توسط وزارت سپاه صورت بگيرد ولی نخست وزير نوشت نه توسط وزارت صنايع انجام شود. يعنی حاکميت آنها در دولت بيشتر بود.
وی ادامه داد: وزارت بازرگانی نمی‌فهميد وقتی ما می‌خواهيم يک کالای غيرنظامی مورد نياز را وارد کنيم، با يک بازاری يا تاجر فرق داريم. می‌گفتند نه اول بايد ما قيمت بگيريم و ...
يک بار من جنسی را با تخلف قانونی وارد کردم و دادم کارخانه‌ها و پس از آنکه کالای مورد نظرمان توليد شد، تازه وزارت بازرگانی پيغام داد که ما اين کالا را ۷ دلار در تن ارزان‌تر پيدا کرديم که من به آنها گفتم که اگر می‌خواستم منتظر شما بمانم الان هم چند هزار شهيد داده بوديم و هم کاری انجام نشده بود. اين روحيه عمومی حاکم بر دستگاه‌ها بود که بخشی نگاه می‌کردند. ما فکر جنگ بوديم اما آنها به وزارتخانه خود فکر می‌کردند.

* شروط امام(ره) برای استفاده از کاميون‌های مردم به صورت اجباری

وزير سپاه در ايام دفاع مقدس گفت: در يکی از عمليات‌ها، نيروها را به غرب برده بوديم که آنجا لو رفت و قرار شد ظرف ۱۵ روز ۳ لشکر سپاه و ۳ لشکر ارتش به اهواز منتقل شوند. برای اين کار رفتم از شخص امام(ره) اجازه گرفتم و به مرحوم صنيع‌خانی که مسئول ترابری سپاه بود حکم دادم هر کاميونی که از پليس راه رد می‌شد با خود به اهواز ببرد. وقتی موضوع را با امام(ره) درميان گذاشتم، ايشان با کرامت پرسيدند آيا چاره ديگری نيست، گفتم نه. فرمودند ۴ شرط دارم، اول اينکه به اندازه نياز بگيريد، دوم کرايه بيش از معمول به آنها بدهيد، سوم اگر راننده نخواست برود مجبورش نکنيد و چهارم اگر ماشين او خراب شد به بهترين نحو جبران کنيد.

* تلاش‌ هاشمی برای پذيرش قطعنامه يک انتحار سياسی بود

وی همچنين تلاش هاشمی رفسنجانی برای قبول قطعنامه و پايان جنگ را يک خدمت بزرگ و يک انتحار سياسی برای او دانست و گفت: هاشمی فرمانده جنگ بود و اوضاع را می‌ديد و آزمود و ديد که نمی‌شود با اين وضع ادامه داد. بنابراين يک فرمانده جنگ بايد چه کار بکند؟ او مجبور بود برود امام(ره) را قانع کند که الان زمانی است که بايد آتش بس پذيرفته شود و من معتقدم اگر هاشمی نظر خير نداشت، هيچگاه به امام(ره) نمی‌گفت بگذاريد من اين کار (پذيرش قطعنامه) را انجام دهم.
رفيقدوست خود را يکی از ارادتمندان هاشمی رفسنجانی معرفی کرد و اظهار داشت: من ايشان را از قبل از سال ۱۳۴۰ می‌شناسم و آقای هاشمی يکی از افرادی است که ما را به امام(ره) دلالت کرد.
اين فرمانده عاليرتبه نيروهای مسلح در ايام جنگ تحميلی با بيان اينکه من خود ايشان را خوب می‌شناسم، افزود: آقای هاشمی در بسياری از بزنگاه‌های انقلاب از خودگذشتگی نشان داد و خودش را فدا کرد و مقطع پذيرش قطعنامه هم يکی از آن مقاطع بود. لذا اين طور فکر کنيد که ما تا کی بايد با آن روش به جنگ ادامه می‌داديم؟
رفيقدوست ادامه داد: من معتقدم اگر امام(ره) نمی‌خواستند، هرگز قطعنامه را نمی‌پذيرفتند چراکه در مورد عزل آقای منتظری، آقای هاشمی بيش از قطعنامه اصرار کرد ولی امام(ره) قبول نکردند.

* تعامل وزارت خارجه با نظاميان مطلوب بود

وی درخصوص ارزيابی عملکرد دستگاه ديپلماسی در ايام جنگ تحميلی نيز به ذکر خاطره‌ای پرداخت و گفت: بعد از آنکه ما موشک دوم را به بغداد زديم، معمر قذافی نامه‌ای به امام(ره) نوشت و خواست که به جنگ شهرها پايان دهيم. گويا عين همين نامه را برای صدام هم نوشته بود. امام(ره) هم جواب قذافی را دادند و قرار شد تا من و آقای ولايتی نامه را برای او ببريم. يادم هست در چادر محل ملاقاتمان جا کم بود و من مجبور شدم در کنار قذافی بايستم. آقای ولايتی نامه را خواند و به قذافی داد. قذافی نامه امام(ره) را گرفت و بوسيد و رو کرد به ولايتی و گفت همانطور که گفتم و امام(ره) هم جواب دادند، جنگ شهرها را قطع کنيد و بعد برگشت رو به من و با صدای بلند گفت "ولی بزنيد پدر صدام را در بياوريد! " ما تعجب کرديم. قذافی گفت تعجب نکنيد. آن جواب سياسی بود و اين جواب انقلابی است.
وزير سپاه در ايام دفاع مقدس سپس ادامه داد: نبايد توقع داشته باشيم که وزرات خارجه همان گونه برخورد می‌کرد که ما در ميدان جنگ برخورد می‌کرديم. من از کسی دفاع يا به کسی حمله نمی‌کنم اما انصافا همان موقع هر وقت از وزارت خارجه کمک می‌خواستيم، بی‌دريغ کمک می‌‌کردند. اما بالاخره در خود وزارت خارجه هم دو دستگی وجود داشت ولی اينکه دستگاه ديپلماسی خوب عمل می‌کرد يا نه من نمی‌توانم بگويم.

* نامه رضايی برای درخواست تجهيزات عين استراتژی مرحوم ظهيرنژاد بود

رفيقدوست بار ديگر به نامه محسن رضايی درخصوص درخواست تجهيزات در پايان جنگ اشاره کرد و گفت: متن نامه رضايی دقيقا عين استراتژی مرحوم ظهيرنژاد بود که گفتم. البته در آن نامه با من مشورت نشد و من هم هيچ‌گاه فکر نکردم که اگر نامه را من نوشته بودم چه می‌گفتم.
وی درباره اين نقل قول از سردار علی فضلی مبنی بر اينکه "ما در ابتدای جنگ هيچ نداشتيم و همه چيز داشتيم اما در پايان جنگ همه چيز داشتيم و هيچ نداشتيم " تصريح کرد: من سردار فضلی را هم دوست دارم و هم به ايشان اعتقاد دارم، ولی ما با دو بحث روبرو هستيم. يکی اينکه وقتی ما دشمن را از خاک خود بيرون کرديم انگيزه ما قوی‌تر از آنها بود و عراقی‌ها انگيزه‌ای برای ادامه جنگ نداشتند اما وقتی ما وارد خاک عراق شديم انگيزه ما سرجايش بود ولی آنها هم انگيزه پيدا کردند. برای همين است که می‌بينيم بيشتر اسرای عراقی که ما گرفتيم مربوط به مقطع تا فتح خرمشهر است.

* ادامه جنگ برای ما هيچ فايده‌ای نداشت

وزير سپاه در ايام دفاع مقدس در فراز پايانی گفتگوی خود با خبرگزاری فارس تصريح کرد: من اصرار دارم که نسل جوان بداند که ما در جنگ به اهدافمان رسيديم و اگر امروز خيالمان راحت است که تهديد بزرگ نظامی پيش رويمان نيست بخاطر همان ۶سال نبرد پس از فتح خرمشهر است.
رفيقدوست اضافه کرد: من معتقدم ما در اين مدت هيچگاه بی‌برنامه نجنگيديم و اگر امروز بسيج با اين قدرت اثرگذار را در اختيار داريم محصول آن ۶ سال است. حضور وسيع بسيج در جنگ مربوط به پس از فتح خرمشهر است و تا قبل از آن بيشتر بدنه سپاه و ارتش بود.
وی افزود: نسل جوان بايد بداند که هم فرماندهان و رزمندگان از جنگ خسته نشده و مطيع محض رهبری بودند و هم کسانی که بين ما و امام(ره) قرار داشتند مثل آقای هاشمی يا آقای خامنه‌ای.
اين فرمانده عاليرتبه نيروهای مسلح در ايام جنگ تحميلی خاطرنشان کرد: ما در زمانی قطعنامه را پذيرفتيم که به اهداف مقدسی رسيده بوديم. برداشتی وجود دارد مبنی بر اينکه ما وقتی قطعنامه را قبول کرديم از نظر نظامی ضعيف شده بوديم اما خدا خواست که حمله مجدد صدام بعداز قطعنامه صورت بگيرد تا توسط رزمندگان اسلام به شدت سرکوب شود.
رفيقدوست با اشاره به امکانات و تجهيزات سپاه در طول دوران دفاع مقدس، گفت: وقتی خرمشهر آزاد شد، سپاه فاقد توپخانه بزرگ بود ولی وقتی جنگ تمام شد سپاه دارای ۳ نيرو بود که نيروی زمينی آن قدرتمندترين نيروی زمينی منطقه محسوب می‌شد.
وی با بيان اينکه در آن ۶ سال ما صنايعی را پايه‌گذاری کرديم که امروز از وجود آنها بهره‌منديم، افزود: اين خودکفايی واقعی دفاعی و موشک‌هايی که خيلی از غربی‌ها فاقد آن هستند، همگی محصول آن ۶ سال نبرد پس از فتح خرمشهر است.

* در صورت حمله موشکی امريکا، اسراييل را هدف قرار خواهيم داد

وزير سپاه در ايام دفاع مقدس قدرت دفاعی امروز کشور را در حد بسيار مطلوب ارزيابی کرد و گفت: امروز برای دنيای استکباری فکر حمله به ايران از بين رفته است و آنها می‌دانند اگر موشکی به سمت ما شليک کنند ما هم مقابله به مثل خواهيم کرد. در حقيقت برای ما آمريکا و اسرائيل يک هدف هستند اگر آمريکا ما را بزند ما هم اسرائيل را خواهيم زد.
رفيقدوست افزود: نظام اسلامی ما توانايی آماده کردن چندين ميليون رزمنده را در مدت زمان بسيار کوتاهی دارد که اين‌ها همه نتيجه ادامه جنگ پس از آزادی خرمشهر است و باز هم تاکيد می کنم که به نظر بنده ادامه جنگ فايده‌ای نداشت.

* گفتگو از مهدی بختياری و حمزه پارياب