چهارشنبه 7 مهر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيانيه جمعی از فعالين دانشجوئی دانشگاه ها و ستاد ۸۸ استان مازندران پيرامون وضعيت سيد ضياء نبوی، جمعيت مبارزه با تبعيض تحصيلی

جمعيت مبارزه با تبعيض تحصيلی - "جهان سوم جائی است که هر که بخواهد کشورش آباد شود خانه اش ويران می شود و هر که بخواهد خانه اش را آباد کند بايد در ويرانی مملکتش بکوشد." پروفسور حسابی

چه بد روزی است امروز. امروز شنيده ها از غل و زنجير بر پای جگر گوشه ی ما، شير بيشه ی مازندران، سيد ضياء نبوی در زندان اهواز ياری فرياد از ما ستانده. چشم ها خيره ، مات و مبهوتيم امروز. نمی دانيم امروز از اين همه جفا به کجا پناه بريم؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


امروز به انسان جفا می کنند ، به کشور جفا می کنند، به دين جفا می کنند. امروز به خدا هم نمی شود پناه برد چرا که امروز بيشتر از همه به خدا جفا می کنند. امروز استبداد برای به خاک و خون کشيدن مازندران کمر به کين شيرانش بسته است. امروز هدف نابودی ضياء نيست. امروز انسانيت را هجمه قرار دادند و کجايند نهادهای حقوق بشری که امروز ما را ببينند و از اعماق سکوتمان فريادمان را بشنوند که ما از هر آنچه بر ما رفت گذشتيم. پاره تن ما را دريابيد که شب رفتنش ستارگان اوين در فراغش، های های گريستند. کجايند تا ببينند امروز مجنون قدرت پرست ديوانه وار شمشير بر شاخه های اين درخت می زند غافل از ريشه تنومندش.
امروز نيز مثل ديروز بايد بی ضياء با نگرانی اش به کلاس درس رويم و چه کنيم که وظيفه ما همين رفتن است. امروز هم می رويم بی سنبل انسجام و صبرمان. امروز چه درس ها که نمی دهند. درس بی وفائی، درس خيانت، درس بی وجدانی، درس خود فروشی.
امروز همه فهميدند که ضياء برای انسانيت و وجدانش صفر شد. امروز همه می دانند که ضياء برای آبادی ايران آشيانه اش زندان شد. آه که ساده و شيرين است گرفتن اين بيست ها. ولی ما همه را صفر شديم و تک ستاره کارنامه ما بيستی سبز از درس ضياهاست.
بيچاره استبداد فهميده چه خوب اين درس را از بريم و اين جنونش را بيش از پيش می کند. امروز سنگينی پايش را ديگر بر گلويمان احساس می کنيم. امروز اصلا روز نيست، يکسره شب است. تاريک و سياه به مانند اعماق کهکشان ها و ما با بيم و اميد پنجه در پنجه يکديگر می فشاريم و همچون سيد ضيای هميشه خندان می خنديم چرا که فردا می آيد.
آری فردا می آيد و حسرت يک آخ از اين همه تازيانه که خورديم بر دل استبداد مانده است.
فردا می آيد چه ضياء باشد چه نباشد چرا که آنچه امروز ضياء را ضياء کرد و از ازل انسان را انسان کرده بود، امروز در گوشت و پوستمان رخنه کرده است.
فردا می آيد و استبداد تنها و تنها تر می شود و ديگر توان مقاومت در برابر لبخندهايمان را نخواهد داشت.
فردا می آيد و غرش شيران مازندران از لابلای کوهسارانش ندای سبز امنيت و آزادی در سرتاسر ايران زمين طنين انداز می کند.
و فردا می آيد، شيرين تر از تمام تلخی هائی که چشيده ايم.
پس ايستاده ايم محکم تر از هميشه، به اميد ديدن فجر با لبخند ضياء بر لب.

۱. دانشگاه مازندران
۲. دانشگاه صنعتی نوشيروانی بابل
۳. ستاد ۸۸ مازندران
۴. دانشگاه علوم و فنون بابل
۵. دانشگاه علوم پزشکی ساری
۶. دانشگاه علوم پزشکی بابل
۷. دانشگاه پيام نور مازندران
۸. دانشگاه آزاد اسلامی مازندران
۹. دانشگاه کشاورزی ساری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016