گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! متن کامل گفتوگوی مینا اکبری با عباس کیارستمی؛ بدون حذفهای روزنامه شرقمنبع: وبلاگ مینا اکبری (بهزوددی) بخشهای سانسور شده این مصاحبه در روزنامه شرق قرمز شده است اينها دارند پيام خودشان را ميدهند و ميگويند سينما نميخواهند عباس كيارستمي فيلم جديداش را در ژاپن خواهد ساخت. آيا از اين خبر بايد خوشحال شويم يا ناراحت؟ عباس كيارستمي اما با ناراحتي اين خبر را ميدهد. در حالي كه همه منتظر ساخت پروژه « پدر و پسر» به كارگرداني كيارستمي و بازي حامد بهداد بودند. اين كارگردان در گفتوگو با شرق اعلام كرد كه فيلم تازهاش را با عنوان «ناكيسا» با سرمايه يك كمپاني ژاپني و همكاري كمپاني ام. كا. 2 فرانسه در ژاپن خواهد ساخت. عباس كيارستمي در گفتو گو با شرق گفت: «قرار بر اين بود كه فيلم بعديام را در ايران بسازم. فيلمنامهاي با نام «پدر و پسر» را آماده كرده بودم و با حامد بهداد هم براي بازي در نقش اول آن صحبت كرده بودم. اما در اين يكي دو ماه كه در ايران بودم به نظرم آمد كه شرايط لازم و كافي براي كار در ايران هنوز به وجود نيامده است تصميمهاي فردي و مجموعه اتفاقاتی که دور و برمان میافتد باعث شد به اين نتيجه برسم كه بهتر است فيلم بعديام را هم خارج از ايران كار كنم.» كيارستمي در توضيح دلايل كنار گذاشتن پروژه «پدر و پسر» با اشاره به عدم وجود امنيت شغلي در حرفه فيلمسازي به شرايط پيش آمده براي اصغر فرهادي و لغو پروانه ساخت فيلم اين فيلمساز گفت: « هر پروژهاي وقتي شروع ميشود تا پايانش شش ماه زمان ميبرد و درشش ماه هزاران اتفاق ميافتد و هيچ امنيت خاطري براي اين مدت وجود ندارد حتي وقتي كه مجوز هم ميگيريم باز هم اين امنيت خاطر وجود ندارد. وقتي پروژهاي را اينطور ناگهاني متوقف ميكنند، اين ترس ديگر در همه ايجاد ميشود. البته «پدر و پسر» طرح قديمي من بود و قرار بود كه روزي اين فيلم را بسازم اما وقتي شرايط اينطوري شد ساخت فيلم ديگري را جلو انداختم تا ببينم كه اين مملكت كي قانونمند خواهد شد.» او درباره فیلم جدیدش می گوید:« اسم فیلم «ناكيسا» است که اسم شخصيت دختر اصلي فيلم است. همه عوامل فيلم ژاپني خواهند بود و من به عنوان كارگردان مهمان هستم و تنها عضو ايراني از عوامل ساخت اين فيلم كه ايراني است. آخر زمستان قرار است فيلمبرداري شروع شود، اگر ژانويه و فوريه بتوانيم كار كنيم زمان خوبي است. فيلم داستان دارد. تا وقتي كه سرمايهگذار خارجي هست و تعهدي در مورد پرداخت هزينه، به هر حال تعهدي به عهده من هست كه از فيلمهاي ديگرم داستانيتر باشد. تهيهكنندهاش یک كمپاني ژاپنی است و كمپاني MK2 فرانسه هم در كنار آنهاست. هنوز درباره بازيگران انتخابي ندارم بايد به آن جا بروم اما به هر حال چهار بازيگر اصلي دارد كه فكر ميكنم بايد حرفهاي باشند. » کیارستمی درباره فیلمنامه فيلم تازهاش میگوید:« با توجه به اينكه ما فرهنگ شرق و فرهنگ ژاپن را كاملاً نميشناسيم تصورم اين بود كه شايد فیلمنامه خطاهايي داشته باشد، اما گفتند تنها نكته منفي فيلمنامه اين بود كه آدمها با كفش وارد خانه ميشدند- اگر اين يكي را حذف كنم و حواسم باشد كه كفشهايشان را دربياورند ديگر هيچ خطاي فرهنگي در فيلمنامهاي كه نوشته بودم، ندارم.» او درباره پيشبينياش درباره موفقیت این فیلم میگوید:« من ديگر الان به موفقيت و عدم موفقيت فكر نميكنم. موفق بود كه چه خوب و اگر موفق نبود كه مينشينيم سر جايمان.» حوصله سر و كله زدن با مسئولان را ندارم فيلم «قضيه شكل اول و شكل دوم» بهترين جايزه فيلم كودكان آن سال را ميگيرد و اما هفته بعد توقيف هميشگي شد، تا همين امروز. قانونها در اينجا به روز است و با آمدن آدمهاي گوناگون قانونها هم متغير هستند. از عمر من چيزي نمانده است و من واقعاً حوصله سر و كله زدن با مسئولين را ندارم. بنابراين اگر از اين امكاني كه دارم استفاده نكنم يك كم بلاهت است ديگر.» او دوباره به لغو مجوز ساخت فیلم اصغر فرهادی اشاره می کند و میگوید:« مثلاً همين داستان مربوط به اصغر فرهادي و فيلمي كه مجوز گرفته بود و بعد ناگهاني تصميم ميگيرند آن را متوقف كنند. اصلاً باورم نميشود چطور ميتوان نسبت به ارزشهاي معنوي يك كار و خلأقيتي كه كارگردان در حين كار دارد توجه نميكنند و فكر ميكنند اينجا آهنگري است و اگر تعطيلش بكنند اتفاقي نميافتد و فردا آهنگر ديگري ميآيد و دوباره از نو شروع ميكند.» کیارستمی درباره حرف های اصغر فرهادی در جشن سینما که از سوی شمقدری دلیل لغو مجوز فیلم او اعلام شد می گوید:« اين حرفا يك آرزو بوده براي ديگر همكارانش كه در ايران نيستند و نمي توانند در سرزمين مادريشان كار كنند.آرزو کردن که کار بدی نیست. ممكن است كه اين حرف آرزوي يك نفر ديگر نباشد اما طبيعتا نبايد با فردي كه آرزويش شبيه او نيست به شكل تاديبي برخورد كرد. مثل اين ميماند كه ما براي همه بيماران شفاي عاجل طلب كنيم و ميان انسانهاي بيمار، فرد گناهكاري هم باشد، پس بايد براي كسي كه اين چنين دعايي كرده، مجازات در نظر بگيريم.» او در ادامه می گوید: « مگر پروژه مربوط به يك نفر است. گروهي در يك فيلم كار ميكنند و آنها به هر حال زندگي دارند برنامهريزي ميكنند – حتي فرض كنيد فرض محال كه يك آدمي خلاف ميكند كسي حق ندارد يك پروژه را بخواباند. آدم با اميد و عشق و شور كار فيلمسازي ميكند. كار فيلمسازي يك كار تجاري صرف كه نيست.» بهانه جديد براي توقيف فيلم جديدم عباس کیارستمی درباره اکران «كپي برابراصل» میگوید: «آقاي شمقدري با وجود اينكه يك جاهايي جسته و گريخته در مصاحبههايشان حسننيت نشان دادند، ولي اين بار لباس ژوليت بينوش را بهانه كردند. اما سوال من اين است كه مگر در فيلمهاي ديگر من لباس بازيگرها مشكلي داشته، اين فيلمها چرا توقيف شدند و تا به امروز اجازه اكران پيدا نكردهاند. اينها همه بهانه است. مطمئنا لباس بازيگران جديدم را هم بر اساس فيلمنامه و لوكيشن انتخاب خواهم كرد. من نميتوانم لباس بازيگرم را بيتوجه به محيط و فارق از واقعيتهاي زندگي انتخاب كنم.» ارسال فيلم «كپي برابر اصل» به اسكار موقيعت استثنايي براي ايران بود كیارستمی درباره نماینده امسال ایران در اسکار میگوید: « فيلم كپي برابر اصل شناسنامه ايران را دارد و شانس اين را داشت كه از ايران شركت كند. اين يك موفقيت استثنايي بود براي ايران.» او درپاسخ به این سوال که فیلمی که نماینده کشوری میشود مگر نباید زبان مادری آن کشور را داشته باشد میگوید:«نه اين مقررات شامل اسكار نميشود و اين فيلم در كن هم حتي به عنوان يك فيلم ايراني نشان داده شده و فيلم چون ولي و پدرش ايران بود به آن شناسنامه ايران دادند. فرانسويها خودشان هم تمايل داشتند كه اين اثر را بفرستند از طريق كسي كه اسمش را نميتوانم بگويم گفته بودند كه مذاكره كنند و اگر بشود اين فيلم را سه روز در ايران نمايش بدهند و بليت بفروشند و آنها ميتوانند بقيه اقداماتش را بكنند و باز به عنوان يك فيلم ايراني در اسکار شرکت کند. اما من نميدانستم از چه كسي بايد اين تقاضا را كنم. » کیارستمی درباره نحوه انتخاب نماینده ایران در اسكار می گوید:« الان در ايران تصميمهاي فردي جايگزين شده است و هيات انتخابي نيست. جايي كه شما ميدانيد جوابي كه ميگيريد «نه» است، طبيعتاً هوشمندي در اين است كه تقاضايتان را مطرح نكنيد.» او در پاسخ به این سوال که انگارشما جديداً خودسانسوري ميكنيد و خودتان جلوتر تصميمهايتان را ميگيريد؟می گوید:« اسم اينكه خودسانسوري نيست. به هر حال تجربه به چه دردي ميخورد و وقتي ماجرا اين است كه پايت را از گليمت درازتر نكني. ناچارم دلم را با جاي ديگري گرممي كنم. اينها دارند پيام خودشان را ميدهند و ميگويند كه سينما نميخواهند - من اين پيام را گرفتم و ميگويم شما سينما نميخواهيد باشد ولي من سينماي خودم را دارم. امكانات خودم را هم دارم و شما نخواهيد. » كيارستمي درباره اخبار منتشر شده درباره این که شمقدری در نیویورک برای فرستادن نماینده ایران به اسکار مذاکراتي انجام داده است، میگوید:« تا آنجايي كه من ميدانم آنها به رايزني احتياج ندارند. آنها از يك قانون پيروي ميكنند و از هر كشوري بدون نياز به رايزني ميخواهند كه يك فيلم را بر اساس انتخاب هيات و اعضاي انتخاب كشور خودشان انتخاب ميكنند و نه اينكه يك نفر تصميم شخصي بگيرد. چند بار تا حالا ايران همينجور بارها تصميم شخصي گرفته و گاهي اسكار پذيرفته، گاهي كنار گذاشته و گاهي هم در يك مرحله جلو رفته مثل فيلم آقاي مجيد مجيدي كه در بخش اول پذيرفته شد، پس نيازي به رايزني ندارد.» او درباره دلایل موفقیت و شانس زیاد « کپی برابر اصل» در اسکار می گوید:«به هر حال پخشكننده ما هم در امريكا قوي بود، اما نكته اينجاست كه خود اينها بايد بخواهند. الان اينها خودشان ميدانند كه فيلم شناسنامه ايراني دارد. كپي برابر اصل فيلم ايراني است و فرانسه نميتواند اين فيلم را به آكادمي اسكار پيشنهاد بدهد. تهيهكننده دلش ميخواست به يك شكلي اين فيلم فقط سه روز در ايران اكران شود. طبق قانون آنها ميتوانستند فيلم را پيشنهاد كنند و اين به آن معنا نيست كه فيلم قبول ميشود. صدها فيلم پيشنهاد ميشود. من فيلمهاي اسكاري نميسازم و نميتوانم هم بسازم و نخواهم ساخت. اما آنچه مسلم است صحبت امروز ما در بيقانوني است. هيچ قاعدهاي وجود ندارد. حداقل اي كاش به جاي قانون اخلاق وجود داشت. اخلاق هم وجود ندارد. » Copyright: gooya.com 2016
|