گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
22 مهر» محمدعلی دادخواه : مرتضوی بايد از من عذرخواهی کند، کمپين بين المللی حقوق بشر22 مهر» گزارش لوموند فرانسه از لیست ۷۳ دانشجوی زندانی در ایران، دانشجونيوز 21 مهر» بیتوجهی مسئولان زندان اوين به وضعيت مجيد دری، رهانا 21 مهر» آقای لاريجانی! به راستی چه کسانی در امنيت اختلال ايجاد کردند؟ نامه خانواده های زندانيان سياسی به رئيس قوه قضائيه، کلمه 20 مهر» عدم اعزام به مرخصی اميرخسرو دليرثانی با گذشت ١۰ ماه بازداشت، جرس
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! پدر حامد روحی نژاد: عمدا می خواهند پسرم را در زندان بکشند يا عليل و ناتوان تحويلش دهند، کمپين بين المللی حقوق بشرپدر حامد روحی نژاد زندانی عقيدتی که با حکم ده سال زندان در زندان زنجان به سر می برد به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت که فرزندش در وضعيت بسيار نامناسب سلامتی به سر می برد و مسوولان اطلاعاتی اجازه ملاقات يا تماس تلفنی وی با خانواده اش را نمی دهند وپيگيری های وی برای تغيير اين وضعيت نيز به نتيجه ای نرسيده است. به گفته وی پسرش در حالی در شرايط فشار روحی و جسمی نگهداری می شود که از بيماری ام اس رنج می برد و فشارهای عصبی ايجاد شده به تشديد بيماری وی منجر شده است. حامد روحی نژاد به پدرش گفته است که بدترين کارها با وی می شود و نيز از اعتصاب غذای عنقريب خود خبر داده است. محمدرضا روحی نژاد پدر اين دانشجوی فلسفه و از زندانيان پس از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته به کمپين گفت: «عمدا می خواهند پسرم را در زندان بکشند يا عليل و ناتوان تحويلش دهند.» حامد روحی نژاد که محکوم به ده سال حبس در تبعيد است و دو ماه پيش به زندان زنجان فرستاده شده از دو هفته پيش به بند انفرادی اين زندان منتقل شده و از سه هفته پيش تا کنون اجازه ملاقات و تماس تلفنی با خانواده اش را نداشته است . وی افزود:« اميدوارم که اين کار را حامد نکرده باشد اما در آخرين ديدارمان، سه هفته پيش گفت اگر اين وضع ادامه پيدا کند من اعتصاب غذا می کنم چون اينها دارند بدترين کار را با من می کنند . پسرم گفت بابا ديگه اين داروها را برايم نياور ، ديگر روی من تاثير نمی گذارد.» محمد رضا روحی نژاد با اشاره به اينکه علاوه بر تشديد ام اس ، پسرش بيماری ها ی ديگرهم در زندان گرفته است، گفت :« تمام اين اتفاق ها داخل زندان افتاده است. به ما هم اجازه نمی دهند که او را به بيمارستانی برای درمان منتقل کنيم . قبل از زندان بيش از ۴ سال تحت درمان و دارو بود اما ازوقتی به زندان رفت چون داروهايش را مرتب بهش ندادند و تحت مراقبت پزشکی نبود اوضاعيش بد شد و بيناييش را از دست داد . در بيمارستان فارابی تاييد شد که بيناييش را برای بيماری ام اس دارد از دست می دهد بعد از آن پزشکان بيمارستان امام خمينی نيز همين تشخيص را تاييد کردند . ناراحتی معده ، دفع ادار و کليه را هم از زندان گرفته است. اما متاسفانه هيچ کس به داد اين بچه نمی رسد.» اين پدر درباره آخرين ديدار با فرزندش گفت : «آخرين باری که او را ديدم سه هفته پيش وملاقات کابينی بود. حالش خيلی بد بود. تقريبا می توانم بگويم اگر کمی ديگر آنجا بماند از بين می رود. از پشت شيشه می ديدمش که حتی دستش را هم نمی تواند تکان دهد.به من گفت که بيماری روی شنوايش نيز تاثير گذاشته است . بينايش را که ازدست داده ، فقط ۲۰ درصد بينايش مانده ،از ناحيه کليه ، معده و دفع ادار هم مشکل دارد. می گفت از سردرد ، شب ها حوله به سرم می بندم تا مگر نيم ساعت خوابم ببرد.» محمد رضا روحی نژاد با اشاره به اينکه تمام وقت های دکتر و آزمايش های پسرش را خودش گرفته است، گفت: «به دادستان نامه نوشتم که برای مداوا پسرم را به بيرون زندان منتقل کنند، اما گفتند بايد پسرت در زندان بماند ما خودمان مداوايش می کنيم. اما اين چه مداوايست وقتی من خودم داروهای او را می گيرم و می برم زندان . آخرين بار ۹ تا آمپول به زندان زنجان بردم. با کلی خواهش و التماس خواستم که آنها را در يخچال بگذارند چون بيرون يخچال فاسد می شود. ايستادم تا مامور رفت بهداری و آمپول ها را تحويل داد بعد که خيالم راحت شد برگشتم. همه می دانند استرس برای بيماری ام اس خطرناک است چرا بايد او را به بند انفرادی ببرند، من با هزار بدبختی آمپول ها را تهيه می کنم اما حالا ديگر روی بچه من بی تاثير است.» پدر اين دانشجوی ۲۳ ادامه داد : «مسئول اجرای احکام به من گفت که خيلی ها مريض بودند و اينجا خوب شدند . چه خوب شدنی. بچه من را با دست بند وپا بند و همراه ۵ مامور به بيمارستان آوردند اما يادشان نبود که مدارک و عکس ام آر ای او را بياورند تا دکتر آنها را ببيند. من خودم تاکسی دربست گرفتم، رفتم زندان و از بهداری مدارک را گرفتم و دوباره به بيمارستان برگشتم .همه اينها نشان می دهد که عمدا می خواهند بچه من را از پا دربياورند.» پدر روحی نژاد با اظهار اينکه نمی داند در چنين شرايطی چرا بايد پسرش ممنوع ملاقات شود ، گفت : « آخرين باری که به ديدن پسرم رفتم گفتند ديگر نيايد ، هر وقت ما خواستيم خودمان به شما زنگ می زنيم که کی برای ملاقاتی بيايد . حامد حتی اجازه تلفن هم ندارد . من با رييس زندان زنجان حرف زدم گفت دست ما نيست ، اطلاعات می گويد که فعلا ملاقاتی ندهيم . به دادستان زنجان ، اجرای احکام ، ناظر پرونده در زنجان هم مراجعه کردم آنها گفتند که دستور قضايی ست و ما فقط اطاعت می کنيم. به تهران آمدم و پيش دولت آبادی ، دادستان تهران رفتم ، برايش نامه نوشتم ، حتی ديوان عالی کشور رفتم و آنها گفتند که خود پسرت بايد کتبی درخواست ملاقاتی کند. گفتم آخر زندانی که حق تلفن زدن و ملاقاتی ندارد من چطور می توانم به او بگويم که خودت نامه بنويس . گفتند به ما ربطی ندارد، فقط بايد خودش بنويسد.» پدر دانشجوی زندانی درباره درخواستش از سازمان های حقوق بشری گفت : «من قبلا گفتم الان هم باز تکرارمی کنم . وقتی سازمان های بين المللی حقوق بشر به خارجی های بيماری که در ايران دستگيرشدند برای خروجشان از ايرا ن کمک می کند خب به بچه اين مريض اين خاک ، بچه مريض من که ام اس دارد از پا درش می آورد هم کمک کنند . يعنی هيچکدام از سازمان های حقوق بشری نمی توانند کاری بکنند يا نمی خواهند . من از دبير کل سازمان ملل و بقيه مسئولان می خواهم که بيايند بچه من را ببيند ، دکتر برای معاينه اش بفرستند و اگر حرف های من اشتباه بود من معذرت خواهی می کنم.» حامد روحی نژاد، دانشجوی ۲۳ ساله ،رشته فلسفه دانشگاه شهيد بهشتی در تاريخ ۱۳ اردبيهشت ۸۸ به جرم به آشوب کشيدن فضای انتخاب دستگيرشد. ابتدا به اعدام محکوم شد و پس از آن در دادگاه تجديدنظر حکمش به ۱۰ سال حبس در تبعيد تغيير کرد. Copyright: gooya.com 2016
|