شنبه 15 آبان 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پراکنده کارى‌هاى دولت در آفريقا، ديپلماسى ايرانى

هفته گذشته آقاى متکى به همراه يک هيئت بزرگ اقتصادى سفرى را به چهار کشور آفريقايى انجام داد. بازخورد اين سفر در رسانه ها بيشتر در بعد گسترش روابط اقتصادى منعکس شد. گفت و گو با جاويد قربان اوغلى، مدير کل پيشين بخش آفريقاى وزارت خارجه و سفير سابق ايران در افريقاى جنوبي.

سفر آقاى متکى به کشورهاى توگو،‌ بنين، غنا و بورکينافاسو را چگونه ارزيابى مى کنيد؟

به طور کلى هرگونه توجه به آفريقا بايد مورد حمايت قرار گيرد. همان طور که در دولت هاى قبلى هم گفته شده،‌ اگر ما بتوانيم در برنامه هاى سياست خارجى خود جايى را براى آفريقا در نظر بگيريم،‌ اين اقدام،‌ اقدام بسيار پسنديده اى است. اما نکته اى که وجود دارد اين است که همه اين کار ها بايد با برنامه انجام شود و هيچ کار بدون برنامه اى مطمئنا منتهى به جوابى که مورد نظر ماست، نمى شود.

کما اين که پراکنده کارى هايى هم که در طول چند سال اخير در رابطه با آفريقا انجام شده،‌ هزينه هاى زيادى را به کشور تحميل کرده است و دستاوردهاى بسيار کمى را در مقايسه با دولت هاى آقاى هاشمى و آقاى خاتمى در پى داشته است.

من مخصوصا اشاره مى کنم به اجلاس هم انديشى ايران و آفريقا که در شهريور ماه در تهران برگزار شد و تعداد زيادى از کشورهاى درجه دو و سه آفريقا را، با هزينه هاى ايران به تهران آوردند و در آن زمان سر و صداى زيادى در راديو و تلويزيون و رسانه هاى ديگر انجام شد؛ ولى بعد از آن سکوت مطلق خبرى بود و انگار که بعد از آن کارى انجام نشد يا اگر کارى هم انجام شده، به اطلاع مردم نرسيده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


نکته بعد اين است که من فکر مى کنم آقاى متکى،‌ مترصد است که زمان هاى مرده خود را و زمان هايى که کار ديگرى ندارد به آفريقا اختصاص دهد. ايشان از چهار کشور در طى چهار يا پنج روز بازديد کرده اند. با توجه به مسير طولانى و تعداد کشورها و علاوه بر اين همراهى يک هيئت اقتصادى بزرگ چه زمانى براى کار باقى مى ماند؟ اين هيئت اقتصادى صرفا براى همراهى با آقاى متکى به اين کشورها سفر کرده اند يا قرار بوده است که کارى انجام دهند؟ چون اگر قرار باشد کارى انجام دهند بعيد است که در عرض چند ساعت بتوانند و يا به نتيجه برسند. حداقل زمان براى يک مذاکره اقتصادى که بخواهد به نتيجه برسد،‌ يک يا دو روز است. آقاى متکى متاسفانه اين هيئت‌هاى عريض و طويل را همراه خود مى‌برد، ‌بدون اين که دستاورد قابل لمسى در کشور داشته باشد.

‌ظرفيت اقتصادى اين کشورها براى همکارى با ايران چگونه است؟

اين چهار کشور از کشورهاى درجه دو و سه آفريقا هستند، اگر ما قاره آفريقا را با يک ظرفيت اقتصادى مشخص، ‌اين چهار کشور کمترين تاثير را در مناسبات اقتصادى با ما دارند. اين قابل قبول است که آقاى متکى با اهداف سياسى به اين کشورها سفر کند، اما من بعيد مى دانم که در سطح روابط اقتصادى که ما با آفريقا داريم حتى پنج درصد سهم داشته باشند.

ظرفيت اين کشورها در حد چند ده ميليون دلار هم نيست که ما بخواهيم روابط اقتصادى با اين ها برقرار کنيم. مضافا اين که طرف هاى اقتصادى اين ها کاملا مشخص و تعريف شده است. براى مثال در بورکينافاسو يک هيئت کوچک ايرانى در اين کشور در حال انجام کارهاى کوچک اقتصادى هستند. استفاده از ظرفيت وزير خارجه براى اين کار لازم نيست. وزير خارجه مى تواند براى اهداف سياسى به اين کشورها سفر کند و اين هم امرى موجه است. اما توجيه اقتصادى براى اين سفر وجود ندارد و به نظر من براى وزير خارجه کسر شان است که بخواهد توجيه اين سفر را مسائل اقتصادى بداند. وزراى ديگر براى انجام اين کار مى توانند به اين کشورها سفر کنند و اقدامات لازم را انجام دهند.

توگو،‌ منابع فسفات زيادى دارد اما ما خريدار فسفات اين کشور براى مصارف کشاورزى و صنعتى نيستيم. بنين هم در ظرفيت هاى اقتصادى ما جايگاهى ندارد.

البته غنا کشورى است که از قديم با ايران رابطه داشته است. روابط اقتصادى ما با غنا منحصر به شرکتى است که از اين کشور دانه کاکائو وارد مى کند.

آقاى متکى در مصاحبه اى بعد از اين سفر گفته اند که حجم روابط ما با آفريقا به چند ميليارد دلار رسيده است. به نظر شما اين آمار شامل کدام فعاليت هاى ايران با کشورهاى آفريقايى مى شود؟

وزير خارجه بايد در گفتن ارقام و آمار دقت بيشترى به کار ببرد. استفاده از واژه هاى مبهم در شان وزير امور خارجه نيست. اين روند غلط از دولت نهم شروع شده است و در دولت دهم هم ادامه پيدا کرده است و مختص وزير امور خارجه هم نيست. رئيس دولت و وزراى ديگر هم در ارائه آمار چندان دقيق عمل نمى کنند.

کل روابط ما با کل قاره آفريقا و به صورت دو طرفه يعنى هم صادرات و هم واردات، کمتر از نيم ميليارد دلار است. البته اين غير از صادرات نفت است که به قول خود دولتيان در محاسبات اقتصادى در زمره فعاليت سرمايه گذارى و بازرگانى و تجارى ما نمى آيد. اين که وزير امور خارجه بگويد حجم روابط ما با آفريقا به چند ميليارد دلار رسيده است،‌ رويه ناصوابى است.

به طور کلى فعاليت اقتصادى ايران در آفريقا توجيه اقتصادى دارد؟

سرمايه گذارى در آفريقا توجيه اقتصادى دارد. آفريقا از جمله مناطقى است که بيشترين درصد بازگشت سرمايه را داراست. اگر ما بتوانيم برنامه ريزى درستى داشته باشيم،‌ به نظر من سرمايه گذارى در اين منطقه داراى توجيه است. اما بايد رويکرد ما نسبت به مسئله بايد روشن باشد. متاسفانه نداشتن رويکرد مشخص درباره سرمايه گذارى در آفريقا منحصر به اين دولت نيست. ما نتوانستيم سرمايه گذاران خود را تشويق کنيم در حجم قابل قبولى در اين منطقه سرمايه گذارى کنند.

مثلا در سنگال سرمايه‌گذارى براى توليد سمند انجام شده است، اين در زمان آقاى خاتمى مورد توافق قرار گرفت و مهندس جهانگيرى به شدت پيگير انجام اين کار بود؛ گرچه راه‌اندازى و بهره‌بردارى از آن در زمان آقاى احمدى نژاد انجام شد. مقصود اين است که اگر سرمايه گذارى هاى محدودى هم در آفريقا صورت گرفته است بيشتر از طرف بخش هاى دولتى انجام شده است.

ايران در فعاليت هاى اقتصادى خود با آفريقا رويکرد کمک به توسعه اين کشورها را در دستور کار دارد يا رويکرد فعاليت اقتصادى سودآور؟

تا به حال سياست ما کمک به اين کشورها تعريف شده بوده است. البته برنامه سرمايه‌گذارى داشته ايم اما نتوانستيم سازوکارى براى بخش خصوصى فراهم کنيم تا به طور فعال وارد اين بحث شوند.

رويکرد دولت بيشتر کمک‌ها توسعه اى بوده است. البته اين دو رويکرد با يکديگر منافاتى ندارند. ما مى‌توانيم کمک هاى توسعه اى خود را در سياست هاى خود داشته باشيم و بايد هم داشته باشيم،‌ چرا که کشورى مانند ايران اگر بخواهد حوزه نفوذ خود را در جهان گسترش دهد بايد اين گونه فعاليت ها را در برنامه هاى خود قرار دهد. همان طور که ديگر کشورها اين کمک ها را انجام مى دهند.

اين دو رويکرد منافاتى با يکديگر ندارند و بايد هر دو دنبال شوند. ما توانسته ايم در بخش کمک هاى توسعه اى و تلاش براى از بين بردن فقر در کشورهاى آفريقايى گام هايى را برداريم، اما در بخش سرمايه‌گذارى،‌ نتوانسته ايم فعاليت مطلوبى داشته باشيم.

اهداف سياسى آقاى متکى از انجام اين سفرها چه بوده است؟

آقاى متکى به عنوان وزير امور خارجه دليل کاملا موجهى براى سفر به همه کشورهاى دنيا براى رايزنى هاى ديپلماتيک در چارچوب اهداف سياسى در اختيار دارد. بالاخره وزراى خارجه اين کشورها به ايران آمده‌اند،‌ به لحاظ سياسى ايشان مى توانند به اين کشورها سفر کنند. يا براى پيشبرد اهداف در سازمان ملل و سازمان هاى ديگر جهانى ما نياز به رايزنى با کشورها داريم. دنيا متشکل از صد و نود و هشت کشور است،‌ فقط در چهار يا ‌پنج کشور خلاصه نشده است.

براى آقاى متکى توجيه سياسى کافى براى انجام اين سفر ها وجود دارد،‌ نيازمند اين نيست که دليل اقتصادى براى اين سفر آورده شود. وزير خارجه دلايل بسيارى براى انجام سفرهاى ديپلماتيک و انجام رايزنى هاى مختلف دارد. اما اين که ايشان به همراه يک هيئت بزرگ اقتصادى، با هواپيماى اختصاصى و به بهانه گسترش مناسبات اقتصادى و براى چند ساعت در هر کشور به اين کشورها سفر کند،‌ قابل توجيه نيست.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016