گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
14 شهریور» دلفت (هلند): بزرگداشت اسفنديار منفردزاده و رضا علامهزاده، سوم اکتبر6 مرداد» از رنجی که میبرند، در باره کتاب "يکصدوشصت سال مبارزه با آئين بهائی"، رضا علامهزاده 26 تیر» فيلمهائی که برای بیبیسی فارسی نساختم! رضا علامهزاده 13 اردیبهشت» جعفر پناهی رشتههای رژيم را پنبه کردهاست، رضا علامهزاده 25 اسفند» آزمون آتش در چهارشنبهسوری امسال، رضا علامهزاده
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! گفتگوی اختر قاسمی با رضا علامه زاده و مهدی جامی؛ در باره طرح ایران ندابعد از جنبش سبز مردمی ایران که نبود رسانه بیشتر از هر زمان حس می شد صحبت از رسانه ای ملی دوباره قوت گرفت. تابستان امسال در سالگرد جنبش مشروطه ایران از سوی جمعی از ایرانیان که هر کدام در عرصه فرهنگ و رسانه نامی و صدایی دارند اطلاعیه ای منتشر شد که در آن از تاسیس بنیادی خبر می داد که می خواهد رسانه ای تصویری به نام "ایران ندا" با پیام حقوق بشری پایه گذاری کنددر باره ی طرح یک روز از زندگی ایرانیان، طرح 8989 (هشت آذر89) مصاحبه و عکس: اختر قاسمی، ویژه خبرنامه گویا بیش از سه دهه از فرار و مهاجرت میلیون ها ایرانی به سراسر جهان می گذرد. ایرانیانی که بخش عظیمی از آنها در بدترین شرایط مجبور به ترک میهن خود شدند و در شرایط غیر قابل تحمل پناهندگی در کمپ هایی بسر بردند که گاهی یاد آور بازداشتگاه های نازی های آلمان بود. ایرانیانی که تاریخی از درد و رنج را در دل خود دارند ولی هنوز فرصتی به آنها داده نشده تا رنج خود را که رنجی تاریخی ست برای فرزندان خود بازگو کنند تا شاید هم درد خود را کمی درمان کنند و هم تجربه تاریخی خود را منتقل کنند. ایرانیانی که بر شمار آنها در این سی ساله مرتبا افزوده شده است. یکی از راه هایی که می توانست کمکی برای انتقال این تجارب باشد وجود یک رسانه مردمی و ملی بود. بارها و بارها از طرف افراد و گروه های مختلف صحبت از یک رسانه ملی پیش آمد اما هیچوقت عملی نشد. گرچه رسانه های تصویری و غیر تصویری گوناگونی در امریکا و اروپا ایجاد شدند و در حال حاضر بیش از پنجاه تلویزیون ماهواره ای فارسی زبان وجود دارد اما هیچکدام نتوانستند بخش عمده ی اقشار جامعه را مخاطب خود قرار دهند و به رسانه ای ملی تبدیل شوند تا به آنها نزدیک شوند. بعد از جنبش سبز مردمی ایران که نبود رسانه بیشتر از هر زمان حس می شد صحبت از رسانه ای ملی دوباره قوت گرفت. تابستان امسال در سالگرد جنبش مشروطه ایران از سوی جمعی از ایرانیان که هر کدام در عرصه فرهنگ و رسانه نامی و صدایی دارند اطلاعیه ای منتشر شد که در آن از تاسیس بنیادی خبر می داد که می خواهد رسانه ای تصویری به نام "ایران ندا" با پیام حقوق بشری پایه گذاری کند. این خبر خوشحالی عده ی زیادی از ایرانیان را به دنبال داشت. ایران ندا از ایده ها و طرح های نویی صحبت می کند که تا به حال در عرصه رسانه های ایرانی دیده نشده. در بیانیه های آنها می خوانیم که تولید کنندگان مردم هستند و ایران ندا می خواهد با شهروند ویدئونگار غیر حرفه ای تحت نظارت افراد حرفه ای کار کند و طی آموزش آنها را از ویدئونگاران شهروندی به برنامه سازان حرفه ای تلویزیون تبدیل کند. طرح اولیه ایران ندا که "یک روز از زندگی ایرانیان" نام دارد هیجان بیشتری به همراه سوالاتی برای علاقه مندان ایجاد کرد که این تلویزیون و طرح چگونه کار خواهد کرد؟ به سراغ دو تن از هیئت موسس این بنیاد رضا علامه زاده و مهدی جامی رفتم که ضمنا از اعضای شورای انتخاب فیلم های این طرح هستند؛ تا با چگونگی کار کرد این طرح و تلویزیون بیشتر آشنا شویم:
علامه زاده: دو ایده ی کاملا متفاوت با هم در یک جا تلاقی کردند. من یک طرحی داشتم که در چند کشور هم انجامش دادم به نام تصویری از خود (Self-Portrait) این ایده را من می خواستم که در تلویزیون ایران ندا برای ایرانیان هم انجام دهم تا اینکه در نشستی که در هیئت موسس ایران ندا در لندن داشتیم ایده ای از طرف مهدی جامی پیشنهاد شد که به دلیل اینکه "ریدلی اسکات" کارگردان معروف امریکایی در مسابقه فیلم ویدئویی «یک روز از زندگی»، ایرانیان را به دلیل تحریم ها محروم کرده ما همین ایده را اختصاصا برای ایرانیان انجام بدهیم. و بعد هم این طرح به تصویب جمع رسید و یک گروه سه نفره یعنی من و مهدی جامی و محبوبه عباسقلی زاده مسئول اینکار شدیم. ـ انتخاب نام طرح 8989 به چه دلیل بوده؟ علامه زاده: ما سه نفر نشستیم و فکر کردیم که چه کار کنیم و بدنبال روز مخصوصی برای این طرح می گشتیم. نه می خواستیم یک روز خاصی باشد که چیز دیگری را تداعی کند و اتفاقی در اون روز افتاده باشد مثل روز دانشجو یا روزی شبیه این و نه می خواستیم که این طرح را به آینده ای دور بسپاریم. می خواستیم یک روز معمولی باشد یا به قولی یک روز خدا باشد و هر چه زودتر هم باشد، اما طوری که وقت برای خبر رسانی هم داشته باشیم. تا اینکه مهدی جامی طرح 8989 را پیشنهاد کرد یعنی اینکه با الهام از سال 89 روز 8 از ماه 9 سال را پیشنهاد کرد که میشود 8989. ـ هدف از این کار چیست؟ علامه زاده: هدف ثبت یک روز از زندگی ما ایرانی هاست. در واقع نکته همانست که ریدلی اسکات هم انجام داد. این فیلم ها برای بعدها یک سند با ارزشی ست. چون در یک روز معین اتفاق افتاده، نحوه ی لباس پوشیدن، حرف زدن و حتی نحوه آرایش و نوع آرزوها و انتظارها و داستانها که در ان روز ثبت می شود اینها برای نسل آینده می ماند و بسیار با ارزش است.
علامه زاده: ما برای اینکه کار مشکل نباشد بخصوص برای هموطنان در ایران چون ارسال فیلم با حجم بالا سخت است باز هم با اعداد 8 و 9 بازی کردیم و خواستیم که فیلم ها در چهار چوب هشت دقیقه و نه ثانیه باشد. اما اصل قضیه اینست که هر چیزی که دور و بر خودشان مهم می بینند و به ان دلبستگی دارند از همان فیلم بگیرند و برای ما بفرستند. ـ موضوع خاصی برای این کار مد نظر خودتون هست؟ علامه زاده: نه اصلا. ما در بیانیه گفتیم که از هر چه دوست داشته باشید می تونید ویدئو درست کنید حتی فیلم داستانی هم می توانند بسازند در چهار چوب 8 دقیقه و 9 ثانیه. ولی تاکید ما اینست که از زندگی روزمره خودشان باشد. نه لزوما از کاری که هر روزه می کنند، ممکن است اون روز کار هر روزه را انجام ندهند. مهم این است که موضوعی در زندگی آنها باشد که همان روز اتفاق می افتد یا انجام می دهند. - چطور مشخص می کنید که این فیلم ها همون روز گرفته شده؟ علامه زاده: ما سعی نمی کنیم که مشخص کنیم چون فکر نمی کنیم که کسانی که شرکت می کنند بخواهند فیلمی را که روز دیگری گرفته اند ارسال کنند در واقع یک اعتماد متقابل است. ـ با این مواد خام چکار خواهید کرد؟ ممکن است صد ساعت فیلم به دست شما برسد؟ علامه زاده: البته واقعا امیدوارم که بیش از صد ساعت ماتریال بدست ما برسد. گرچه فرستادن فیلم از ایران مشکل است و امیدوارم که هموطنان خودشان با خلاقیتشان راه درست را پیدا کنند. ولی اگر هر یک از این فیلم ها به تنهایی موضوع جالب توجه و قابل ارائه ای باشد ما آن را در سایت خواهیم گذاشت. یا شاید چند فیلم حول یک موضوع باشد باز هم میشوذد اینها را با هم تلفیق کرد و یک فیلم کوتاه ساخت و در سایت ایران ندا نمایش داد. ولی نهایتا اگر موادی که بدست ما رسید آنقدر باشد که بتوان یک فیلم سینمایی بلند از آن تهیه کرد خیلی عالی خواهد شد. ولی همه ی اینها بستگی به موادی ست که ما به دست می رسد. ـ این اولین پروژه رسانه ای ایران نداست. حالا آقای جامی شما فکر می کنید که کی کار تلویزیون شروع خواهد شد و تا کجا پیش رفته اید؟ مهدی جامی: تلویزیون ایران ندا یک کار مردمی و مشارکتی ست یعنی اگر این گام اولش که همین طرح 8989 است موفق باشد اون وقت ما می توانیم به این نتیجه برسیم که تلویزیون کی شروع به کار خواهد کرد. یعنی این طرح برای ما سنگ بنا و معیار است. و موقعیت این طرح کاملا بستگی به مشارکت کنندگانش دارد. شما فرض کنید که اگر الان یک مجموعه فیلم از مردم و اتفاقات عصر مشروطه می داشتیم چقدر جذاب می بود. یا فیلم از زندگی روشنفکران در زمان رضا شاه. اگر پنجاه تا از این فیلم ها داشتیم چقدر اهمیت داشت؟ یا فیلم هایی که از زمان انقلاب داریم یا دادگاه گلسرخی می بینید که چقدر ارزش و اهمیت دارند برای ما. امروز مردم دارند وارد رسانه می شوند و ایران ندا علاقه مند است که به این روند کمک کند تا مردم صدای خودشان را به دیگران برسانند. رسانه امروز عرصه آماتورها و نیمه حرفه ای هاست. کاری که ما کرده ایم این است که طراحی کردیم، پلاتفرم ایجاد کردیم، تعهد کردیم و دنبال کار مالی رسانه رفتیم که این رسانه درست کار کند. درست مثل اینکه اگر ما یک تاتر درست کنیم و مردم بیایند نمایشنامه اجرا کند. ما تاتر را درست می کنیم و نمایشنامه کار مخاطب هاست. آنها هستند که باید بگویند ما این تاتر را برای سه روز یا برای فلان نمایش در فلان تاریخ می خواهیم. بنابراین برای ما خیلی مهم است که در این طرح 8989 به جای صد ساعت ویدئو هزار ساعت ویدئو دریافت کنیم. و هر چه ما بیشتر ویدئو دریافت کنیم گرچه کار ما برای انتخاب دشوارتر خواهد شد ولی خوشحالتر خواهیم شد. چون متوجه می شویم که فضای مشارکت وجود دارد و حجم آن بالاست و این طرح جواب می دهد. ولی اگر حجم مشارکت بالا نباشد نشان می دهد که طرحی زودرس است و احتمالا به آن ترتیب که پیش بینی ماست جواب نمی دهد. حالا شاید بپرسید چرا مشارکت برای تلویزیون ایران ندا مهم است؟ ما در بیانیه ها اعلام کرده ایم که ایران ندا زمانی می تواند روی ماهواره پخش شود که ما توان دو ساعت در روز تولید ویدئو داشته باشیم. ان دو ساعت را که ما نمی خواهیم بسازیم گرچه ما هم سهم خودمان را خواهیم داشت ولی قرار نیست که ما بسازیم بلکه قرار هست که مردم بسازند. بنابراین مشارکت هر چه بیشتر باعث می شود که ما هر چه سریعتر به ان دو ساعت در روز برسیم. دو ساعت تولید در روز کار تلویزیونی کار ساده ای نیست. ما باید یک حجم قابل توجهی از افراد علاقه مند و متعهد به کار داشته باشیم تا بتوانند کار را به پیش ببرند تا روزی دو ساعت ویدئو تولید شود. بخصوص که شیوه کار ما تولید ویدئوهای کوتاه است و برای دوساعت نیاز به تعداد بیشتری ویدئو نسبت به دیگر شبکه ها داریم. زمانی که سایت ایران ندا به روزی دو ساعت تولید در روز رسید می توانیم از طریق همین استعدادها که از طریق طرح 8989 و طرحهای بعدی شناخته شده اند به پخش ماهواره ای نزدیک شویم. من زمان مشخصی را نمی توانم عنوان کنم ولی می توانم بگویم که مشارکت بیشتر که تولید ما را هر چه زودتر به دو ساعت در روز برساند رسیدن به پخش تلویزیونی را سریعتر می کند.
مهدی جامی: طرح 8989 با موفقیت ایران ندا پیوند می خورد. شبیه به یک نظرسنجی برای ماست. همیشه در نظر سنجی ها یک گروهی مثلا هزار نفر را در شهری انتخاب می کنند و نظر آن گروه را می پرسند بعد می توانند به طور نسبی نظر مردم شهر را بدانند. برای ما هم این طرح 8989 نظر سنجی ویدئویی ست که متوجه می شویم که این طرح جواب می دهد یا نه؟ می خواهیم ببینیم چقدر واکنش به ما می دهند و ما از اون واکنش می توانیم واکنش دایره بزرگتری از مخاطبان را بفهمیم. ضمن اینکه ما نیروهایمان را از بین همین کسانی که در این طرح 8989 شرکت می کنند انتخاب و استخدام می کنیم. این را در بیانیه مان هم اعلام کرده ایم. کسی که علاقه مند به کار مدنی ست برای ما ارزش دارد. کار با پول انجام نمی شود بلکه با نیرو و عشق و اشتیاق انجام می شود. کسانی که در طرح شرکت می کنند خیلی به ما کمک می کنند یکی اینکه به ما نیرو می دهند و دوم اینکه موضوعات فیلم ها به ما شناختی از اتفاقات درون جامعه و خواستهای مخاطبان می دهد. ـ یعنی اگر به ویدئونگارهای کافی رسیدید می توانید سراغ تلویزیون بروید و تلویزیون به کار خواهد افتاد؟ مهدی جامی: چیزی که من می توانم بگویم بیشتر از توانی که جامعه ایرانی به ما میدهد نیست. جامعه و حمایت آن است که اینکار را انجام میدهد. ما فکر می کنیم اینکار در توان جامعه ایرانی هست. تا جائی هم که من برخورد داشته ام و با تامین کنندگان مالی مختلفی صحبت کرده ام می توانم بگویم که جواب مثبت است ولی مشروط. مشروط بر اینکه این مدل و طرح درست کار کند. از روز اول گفتم که مسئله پول مسئله اول نیست مسئله اینست که ایده ای باشد که درست کار کند و به این ادعایی که پشت این ایده هست وفادار باشد و جواب بدهد و جواب بگیرد از مخاطبان. اگر هئیت موسسان بتواند آن شرط های مربوط به کارکرد مدل را درست پیش ببرد مسئله مالی مانعی نیست. در واقع موفقیت در تامین حمایت مالی زمانیست که ما مدل موفقی داشته باشیم. این مجموعه کار یعنی رسیدن به دو ساعت ویدئونگاری روزانه یک علامت مثبت است و تایید بر درست کار کردن مجموعه و این طبعا به تلویزیون می رسد. ـ آقای جامی شما اشاره کردید که این تلویزیون شهروندان است تلویزیون کسانی که کار نیمه حرفه ای و غیر حرفه ای می کنند. یعنی شهروند ویدئونگار. انتقادهایی به این طرح های شهروند ژورنالیست یا شهروند ویدئونگار شده که چون این کارها حرفه ای نیستند می تواند زیان آور باشد و مردم را به رسانه بی اعتماد کند. آیا تا چه حد به این بخش فکر کردید تا اعتماد مردم را از دست ندهید؟ مهدی جامی: تجربه رادیو زمانه نشان داد که ما با کثرت و تنوع کافی می توانیم کار انجام بدهیم. ما در رادیو زمانه حتی یک مورد اشتباه ادیتوریال یا نادرست در سایت زمانه نداشتیم. اگر هم نادر اتفاقی افتاد بلافاصله تصحیح کردیم. بنابراین یک مدل رادیویی و آنلاین را بر این پایه داریم که نه تنها زیان بار نبوده که بسیار سودمند بوده است. گذشته از ایت تجربه، به شکل پایه ای و اصولی هم راه حل وجود دارد و آن هم چارچوب ادیتوریال و سردبیری ست. به قول آقای علامه زاده امروز محتوا مهم است و فرم و شیوه ی فیلم برداری در درجه دوم قرار گرفته ست یعنی وقتی با آماتور کار کنیم باید به محتوا ارزش بدهیم. و وقتی محتوا مدیریت شود و درست و قابل اعتماد باشد نتیجه ی خوبی خواهید داشت. البته اگر آن را رها کنیم تبدیل به سایت بالاترین می شود. یعنی بدون سردبیری و قواعد ادیتوریال و هر گونه خبر و ضدخبر و محتوای انحرافی هم در آن نشر می شود. علامه زاده: این بحث همیشه بوده حتی زمانی که اینترنت نبوده. آدم های حرفه ای بر کارغیرحرفه ای ها نظارت خواهند داشت. و کار غیر حرفه ای به معنای این نیست که کسی که فیلم می گیرد در این کار حرفه ای ست یا غیر حرفه ای بلکه به این معناست که زمانی که پخش می شود معیارهای یک کار حرفه ای را داشته باشد. به طور مثال جنبش سبز خوراک بزرگترین رسانه های جهانی بود و نود در صد برنامه های آنها کار آدم های غیر حرفه ای بود که در شرایط بسیار وحشتناک و غیر نرمال کار کردند اما هیچکس نگفت که سی ان ان چرا کارش از نظر حرفه ای افت کرده است. بحث حرفه ای و غیر حرفه ای همیشه بوده و الان شدیدتر شده . آن بخش غیر حرفه ای اتفاقا خون قضیه است. آدم های حرفه ای مثل ما این خون را در رگ هایی که احتیاج به خون دارند جاری می کنند. ولی ما اون خون را نمی توانیم ایجاد کنیم. یک فرد یا یک گروه حرفه ای می توانند می توانند از کارهای غیر حرفه ای استفاده موفق کنند. این بخش را هم اضافه کنم که ما آموزش هم داریم همانند همه ی رسانه های دنیا. فرض کنیم که هزار نفر فیلم می سازند از این هزار نفر ممکن است سی نفر کاملا علاقه مند باشند و این کار را ادامه بدهند و این سی نفر می توانند با آدم های حرفه ای این رسانه ارتباط بگیرند و ما با متون آموزشی که داریم می توانیم از طریق اینترنت آموزش بدهیم و این هم یکی از کارهای ماست. مهدی جامی: درست است و قرار نیست که کسی که به عنوان آماتور شروع کرد همیشه آماتور باقی بماند. بلکه در طول پروسه ای تبدیل به یک نیمه حرفه ای و سپس حرفه ای می شود. یعنی مهم اینست که دانش رسانه ای را گسترش دهیم. و تعداد افراد با دانش و فعال را افزایش دهیم. این کاریست که در ایران ندا می خواهیم انجام دهیم که بعد همین آماتورها در آینده کنترل برنامه را بدست بگیرند. علامه زاده: دوره ی ارتباطات جهانی فقط یک اسمی نیست و خیلی فراتر از آنچه که فکر می کنیم هست من باز مثال در مورد فیلم خودم که چهار سال پیش در مورد تجاوز ساختم بگویم که وقتی در شبکه های جهانی قرار گرفت همه رسانه های حرفه ای تا مدت ها با من در باره این فیلم گفتگو می کردند. یعنی در ساعت اول در شبکه های اجتماعی ساعتی ده هزار نفر کلیک می کردند. بحث این ست که شما چه چیزی را می توانید درست ارائه بدهید و ان دستگاههای بزرگ ارائه دهنده اگر مطلب شما نباشد حتی آنها هم این تلویزیون ها را نمی توانند پیش ببرند. از این زاویه است که می خواهیم مردم وادر عرصه تولید شوند و در واقع مردم را به رسمیت می شناسیم. اگر تلویزیونی بتواند این باور را نه فقط سر یک فیلم یا کلیپ داشته باشد بلکه به کل تلویزیون تسری دهد و اعتمادی ایجاد کند که به مبانی حقوق بشر متکی است موفق خواهد شد. مهدی جامی: در توضیح این تحولی که اتفاق افتاده اجازه بدهید به عصر مشروطه برگردیم. زمانی بود که شعر فقط خاص دربار بود ولی به مرور با رشد و سواد همگانی مردم این دایره شکسته شد و شعر به میان مردم آمد و خطاب به مردم گفته شد و شعر مردم هم رواج و اهمیت یافت و به نوبه خود ادبیات را تازه کرد. در مورد رسانه هم زمانی رادیو آمده بود و خاص دولت ها بود. بعد که رادیو پرتابل آمد، شرکت های خصوصی هم توانستند رادیو راه بیندازند. بعد رسیدیم به عصر اینترنت که هر کسی می تواند برای خودش رادیویی داشته باشد نمونه های زیادی را هم در فارسی داریم از رادیو گلها تا رادیو مردم. یعنی از عصری که رسانه اختصاصی بود رسیده ایم به عصری که هر کسی می تواند رسانه ی خودش را داشته باشد. تلویزیون ایران ندا، رسانه ایرانی این عصر جدید است که کاملا متفاوت با رسانه های دولتی و رسانه دولت هاست. آنها خطابشان بر اساس خط مشی معینی تنظیم می شود. دستور کار ما انتقال صدای مردم است. ما نمی خواهیم یک آکسفوردی داشته باشیم با نخبگان. بلکه می خواهیم مدارس عمومی رسانه ایجاد کنیم که افراد تا قلب عشایر هم آنجا درس بخوانند و در واقع گسترش سواد رسانه ای کرده باشیم. از طرف دیگر هم دریافت ویدئونگاری ها و تاملات و تجریه های مردم عادی می تواند آنقدر تازگی داشته باشد و و متفاوت باشد که ما را شگفت زده کند. بعلاوه رشد دادن این ایده که افراد مهم اند و زندگی فرد فرد جامعه مهم است از مبانی دیگر این نوع کار رسانه ای است. در حالیکه برای رسانه های دولتی این مسئله اصلی نیست. برمی گردم به طرح 8989 تا تاکید کنم که اساس این طرح یعنی زندگی هر فردی اهمیت دارد. اینقدر اهمیت دارد که می توان با دیگران در میان گذاشت. اینقدر اهمیت دارد که می توان آنها را کنار هم گذاشت تا یک کل بسازد و فیلم واحدی از آن ساخته شود که به قول جهانبگلو کثرت ما را نشان دهد و وحدت ما را. یعنی ما خودمان را به شکل کل با تمام تفاوت ها و تنوع هایمان درک و حس کنیم. برای همین هم می گوییم که تفاوت ها زیباست. نمی خواهیم همه را یکسان کنیم و برای همین هم حتی جمع خود موسسان هم یکسان و یک دست نیست. ـ با این تفاصيل نتیجه می گیرم که تولیدات فرهنگی هنری اجتماعی تلویزیون ایران ندا را مردم تهیه می کنند ولی آیا ایران ندا خود هم تولیدی خواهد داشت؟ مهدی جامی: تجربه رادیو زمانه نشان می دهد که هر دو را خواهیم داشت و می توانیم به این تجربه ارجاع بدهیم و نمونه ویدئونگارانه آن را بسازیم. برنامه های اساسی ما همان برنامه هایی ست که نام ستون های سایت است. یعنی برنامه ای خواهیم داشت به اسم "باهمستان" که وظیفه اش این ست که به باهمستان های ایرانی و جوامع ایرانی نشین در سراسر دنیا و فعالیت های آنها بپردازد. برنامه ای خواهیم داشت به اسم " فرهنگ و آهنگ" که کارش رسیدگی به مسائل هنری ست. برنامه ای به نام "میراث و مستند" داریم و از این قیبل. اما محتوای برنامه ها را مشارکت کنندگان و ویدئونگاران درست می کنند. بنابراین ستون های اصلی سایت ما برنامه های اصلی تلویزیون خواهد بود. ـ هیئت موسس بر اساس چه ضوابطی انتخاب شدند و آیا این هیئت هم اسپانسر و سرمایه گذار تلویزیون هستند یا اینکه فقط برای بنیان گذاشتن حقوقی موسسه دور هم جمع شده اند؟ مهدی جامی: من دو نکته را توضیح می دهم یک اینکه این افراد با توافق اینجا کنار هم نشستند. ـ توافق بر سر چی؟ مهدی جامی: یعنی این 15 نفر اولین گروهی از یک گروه بزرگتر به عنوان نامزدهای تاسیس ایران ندا بودند که توافق کردند با هم اینکار را انجام دهند. دوم اینکه اعضای این هیات سرمایه های اجتماعی ایرانیان هستند. از جیب خودشان هم خرج می کنند و وقت می گذارند مثلا آقای علامه زاده یا بقیه دوستان و من که الان کار می کنند پول نمی گیریم. هیچکس برای کاری پولی دریافت نکرده است و کارها داوطلبانه بوده. سرمایه های بزرگ مادی که باید پشتوانه مالی ایران ندا باشد در واقع به اعتبار همین افراد و لابی همین سرمایه های اجتماعی جذب می شود. ـ در اطلاعیه گفته شده که ما صدای ناشنیده ها هستیم و می خواهیم صدای آنها باشیم اینها چه کسانی هستند؟ علامه زاده : من فکر می کنم بخش عظیمی از جامعه ایرانی چه داخل و چه خارج امکان بازتاب در رسانه ها بخصوص تصویری ندارند. آنها گروه کوچکی نیستند بلکه یک جامعه محرومند. مثلا در ایران رسانه ها در دست دولت هستند و ان هم بخشی از دولت. بخش دیگر صدایی ندارد چه رسد به مردم با هر انگیزه و نقطه نظری. در خارج هم همین طور. با اینکه رادیو تلویزیونهای مختلفی وجود دارد ولی در یک کلام رسانه های نیستند که درشان به روی طیفی متنوع از مردم باز باشد، و هر کدام هم سیاست مشخصی دارند. بر این اساس عده کثیری از داشتن صدا در این رسانه ها محرومند. فکر نمی کنم کسی در این تردیدی داشته باشد. تردید این ست که چه کسی می تواند رسانه ای بوجود بیاورد که چند صدایی باشد و فقط برای یک گروه نباشد و چون چنین رسانه هایی بخصوص تصویری وجود ندارد همه اش در تئوری ست و عده ای ادعا می کنند و ما هم ادعا می کنیم تا روزی که اثبات شود کدام توان این کار ضروری را دارد. اما از انجا که ما هئیت موسس 15 نفره حتی دو نفرمان صدای مشابهی ندارد و همه هم به معنایی آدم های شناخته شده هستیم به این معنا که حرف هایمان را بارها زدیم و همه می توانند بررسی کنند یک نگاه سطحی به همین آدم ها نشان می دهد که این رسانه اصولا با چند صدایی بودن شروع شده. ـ آیا تا به حال سرمایه ای جمع شده ست؟ مهدی جامی: چیزی که در واقع تا الان وجود داشته وعده های مثبتی بوده از دوستان ثروتمند و صاحب بینش ایرانی که مشروط به موفقیت طرحهای اولیه مثل همین 8989 است. ـ سوال آخر من این است که آیا ایران ندا سکولاریسم را تبلیغ خواهد کرد؟ مهدی جامی: من به عنوان یک فرد حق ندارم که بگویم ایران ندا سکولار هست یا نیست. ولی اگر منظور از سکولار بودن جدا دانستن دین از سیاست است بله. اما اگر منظور اینست که به مسائل دینی توجهی ندارد نه این نیست. به نظرم ما همان قدر به مسائل دینی توجه خواهیم کرد که مردم ما توجه می کنند. که ویدئو نگاران ما و مشارکت کنندگان ما توجه می کنند. مردم ما مردمی عموما مذهبی و متدین با هر تعریفی که داشته باشیم هستند. بنابراین جهتگیری ما ضد دین نیست. دین و مذهب از نظر من جزئی از برنامه های ما خواهد بود. صحبت از دین برای ما تابو نیست. علامه زاده: سکولار هست به این معنی که دین از سیاست باید جدا باشد ولی به معنی بی توجهی به مسائل دینی مردم نیست. در ایران دهها دین و مذهب وجود دارد و چقدر زیباست که در مورد همه ی اینها فیلم ساخته شود. بهایی، زرتشتی و اسماعیلی و ارمنی و اهل حق و درویشان و مانند اینها. این نیست که جامعه ما فقط شیعه است و ما باید فقط به آن بپردازیم. به مسائل مختلف پرداخته می شود نه از زاویه دینی یا بی دینی به نظر من کار رسانه این نیست که تبلیغ برای دین کند و یا ضد دین عمل کند. ـ سپاس از اینکه وقتتان را در اختیار من گذاشتید. ---------- Copyright: gooya.com 2016
|