گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
18 دی» حسن روحانی: نخبگان به دليل فضای هجمه و تهمت سکوت کردهاند، ايلنا14 دی» پاسخ جنتی به خاتمی و کروبی، ايلنا 11 دی» رئيس فراکسيون روحانيون مجلس: خاتمی خود را برای محاکمه در دادگاه آماده کند، فارس 7 دی» محمد خاتمی کف خواسته های اصلاح طلبان را اعلام کرد، کلمه 16 آذر» پيام محمد خاتمی به مناسبت روز دانشجو: شيوه جنبش مدنی پرهيز از خشونت است؛ نهراسيد، کلمه
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! خاتمی: کسانی که مردم را قبول ندارند، حق ندارند از زبان مردم صحبت کنند، کلمهرئيسجمهور سابق کشورمان گفت: بايد “شخصيتهای باسابقه ولو معترض” سرمايهای به حساب بيايند که پيرامون آنان بخش عظيمی از نيروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقاب و راه امام بمانند. محدود کردنها و تهمتزدنها و نسبت دادنها سبب خواهد شد بخش جوان و نخبه جامعه اگر از اين طرف مايوس شود به دامن کسانی بيفتند که میگويد اصل نظام نبايد باشد. حجت الاسلام و المسلمين سيدمحمد خاتمی در ديدار با جمعی از اساتيد دانشگاهی و اعضاء جامعه پزشکی به تبيين راهکارهايی برای برونرفت از وضعيت فعلی و دميده شدن روح اميد و نشاط در جامعه پرداخت.
رئيس بنياد باران با بيان اينکه «تدبير حکم میکند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقويت شوند»، گفت:« بايد شخصيتهای با سابقه ولو معترض؛ سرمايهای به حساب بيايند که پيرامون آنان بخش عظيمی از نيروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقلاب و راه امام بمانند.» رئيس دولت اصلاحات با اشاره به مباحث مطرح شده از سوی او، تصريح کرد: «اگر حرف و حديثی هست دعوا بر سر قدرت نيست ما خودمان مطرح نيستيم و اگر نگرانی هست اين نيست که بنده در عرصه نيستم و کس ديگری در عرصه مسئوليت است؛ نگرانی از اين است که خدايی نکرده اين نظام و انقلاب لطمه بخورد.» وی ادامه داد: «اينکه ما اينقدر به انتخابات و اهميت آن تاکيد میکنيم و میگوييم راه برونرفت از بحران اين است که ما بتوانيم به يک اجماعی برسيم که انتخابات بهگونهای برگزار شود که مردم احساس کنند رایشان موثر است و آزادانه میتوانند رای بدهند و هر کسی را خواستند میتوانند انتخاب کنند در چارچوب همين قانون اساسی، چيزی علاوه بر اين گفته نشده.» سيد محمد خاتمی همچنين اظهار داشت: «اينکه اين روزها گفته میشود مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند بايد گفت که کسانیکه مردم را قبول ندارند حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند.» وی خاطر نشان کرد: «اگر فضا آزاد باشد و محدوديتها رفع شود حرف و گرايش مردم معلوم میشود؛ اصلا اين محدوديتها خود نشانه اين است که مردم را قبول ندارند.» متن کامل سخنان سيدمحمدخاتمی در ادامه میآيد: تسليت به بازماندگان حادثه تلخ پرواز تهران-اروميه اظهار تاسف و تاثر خودم را برای حادثه تلخی که برای پرواز تهران اروميه پيش آمد بيان میکنم، عده زيادی جان خودشان را از دست دادند تعدادی زخمی شدند به هر حال حادثه تلخی بود؛ خدمت همه خانوادههای داغدار تسليت میگويم و برای بازماندگان آن ارزوی سلامت و تندرستی دارم. انتظار داريم با دقت و کارشناسی بيشتری به مسائل توجه شود که انشالله در آينده کمتر اين حوادث را پيشرو داشته باشيم. ديروز ۱۹ دی بود دلم میخواهد کمی به عقب برگرديم ببينيم اين جريان چه بود؛ چه شد و چه بايد بشود؟! دشمنانی در لباس دوست، آن هم در داخل کشور! البته قبل از آن ذکر خيری بکنم از برادر عزيز؛ مومن، دلسوز و علاقمند جناب دکتر شکوریراد که امروز خيلی جای او در ميان ما خالی است و دستگيری همين افراد نظير دکتر شکوری نشاندهنده آن است که چه اشتباهی صورت میگيرد و چه کسانی دارند بهعنوان دشمن تلقی میشوند درحالیکه معتقدم دشمنان خيلی با دست بازعمل میکنند و احيانا در لباس دوست در داخل کشور و از بيرون کشور هم که معلوم است. در اين مدت موجی از دستگيریها بهخصوص جوانها به بهانههای مختلف بوده است که بعضیها با وثيقه آزاد شدند بعضیها هنوز گرفتارند؛ دلهره و اضطراب برای خانوادهها زياد است. آنهايی را هم که میشناسيم بچههای خوب و سالم هستند حالا ممکن است گاهی اعتراضی هم داشتهاند ولی واقعا درخور اين نيست که با جوانان ما اينطور رفتار شود. اميدوارم ديدگاهها نسبت به مسائل عوض شود و ما بتوانبم از اين فضا به فضای امن و آرامتری حرکت کنيم که نفع همه در آن است. همه شما داستان ۱۹ دی را شنيدهايد در اين روز حادثه بزرگی رخ داد؛ از اين جهت که نهضت و انقلاب را وارد مرحله جديدی کرد البته اين حوادث نيستند که تعيين کننده در حرکتها و جنبشهای اجتماعی و بهخصوص انقلابها هستند ولی حوادث میتواند تشديدکننده يا جهتدهنده به تحولات عظيمی نظير انقلابها باشند. وقتی انقلاب پيش میآيد که اولا هدف مشخصی در جامعه وجود داشته باشد؛ ثانيا آگاهی نسبت به آن هدف وجود داشته باشد، ثالثا احساس شود وضع موجود مانع رسيدن به آن هدف است؛ رابعا خواستی برای رسيدن به آن هدف پيدا شود و بالاخره اراده و انسجامی در جامعه بهوجود بيايد و آن حرکت رخ دهد برای تحول اساسی از يک نظام به نظام ديگر. هنر رهبران بزرگ درک زمان خود است تحولات اساسی، عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سياسی خاص خود را دارد، جنبشها و حرکتها را نمیتوانيم تکعاملی بدانيم البته نقش مهمی در بيدار کردن جامعه و تقويت اراده جامعه و انسجام جامعه به سوی جريان انقلابی دارد؛ ولی اگر شرايط انقلابی فراهم نباشد يک شخصيت بزرگ حتی فرهمند هم نمیتواند کار بزرگی را انجام دهد. هنر رهبران بزرگ اين است که زمان خود را درک میکنند؛ مقتضيات را میفهمند و جهات اصلی را تشخيص میدهند وآن را به جامعه را تشجيع و بيدار میکنند و آن را به حرکت در میآورند و حرکت سريعتر به سرانجام میرسد. به هر حال جنبش وسيعی بعد از رحلت حضرت آيتالله العظمی بروجردی قدس سره پيدا شد گرچه در کل جامعه، دانشگاهها و اصناف و جاهای ديگر اين حرکتها و خواستها وجود داشت ولی بهطور خاص بعد از رحلت ايشان و رفتارهايی که رژيم داشت و بعد نقشی که خود امام داشتند اين جنبش کانون و رهبری دينی پيدا کرد که اوج آن در خرداد ۴۲ بود که خيزش عظيم مردمی و در مقابلش کشتار عظيمی که صورت گرفت و به دنبال آن دستگيری و بعد از مدتی تبعيد امام و سرکوب شديدی که صورت گرفت که در واقع آن جنبش از خيابانها جمع شد و بروز و ظهورش کم شد و به کمون رفت ولی وجود داشت و آثارش را بعد از ۱۰-۱۵ سال ديديم که چگونه شد و به چه نتيجهای رسيد. امام حتی بعد از تبعيد هم در حوزههای علميه غريب بودند امام هم بعد از تبعيدشان حتی در حوزههای علميه غريب بودند از يک طرف تمام کسانی که با امام همراه بودند يا زندان بودند يا تحت تعقيب و در محدوديت يا سرکوب میشدند. بعضی شخصيتها هنوز هم هستند؛ مقام رهبری، آيتالله هاشمی و ديگرانی که هستند، بعضیها هم از دنيا رفتهاند اينها تعداد زيادی نبودهاند دائما هم بعد از دستگيری امام محدود بودند. متاسفانه خيلی از کسانی که سالهای اول نهضت همراه بودند بعد از دستگيری امام توبه و عقبنشينی کردند و حتی فعاليتهايی انجام دادند که کاملا گاهی علنی يا در خفا از امام انتقاد هم میکردند که اين روشهای غلط سبب سوءاستفاده ديگران میشود و راهشان را جدا کردند و ابايی هم نداشتند از اينکه بگويند انقلاب فايدهای ندارد و امام راه غلط میروند. اگر يادتان باشد در سال ۵۷ وقتی نيمه شعبان شد امام فرمودند ما جشن نداريم بعضی از کسانی که سابقه همراهی امام داشتند ولی کنار کشيده بودند از روش امام انتقاد و کار خودشان را کردند. امام کاملا غريب بود و راه امام غريب بود. پيروان مخلص امام تحت فشار و شکنجه بودند. زندان بودند و يا شهيد میشدند و همه اين مسائل وجود داشت و دوران کمون انقلاب بود تا سال ۵۶ که فضای ديگری پيدا شد امام هم ايستاده بودند و راهنمايی میکردند، عقدهها هم در سينهها جمع شده بود. روش مدنی امام، مردم را بيدار کرد بعضی جريانات تند چريکی برای مردم جذابيتی نداشت، ولی امام همان روش مدنی که داشتند که خون در مقابل شمشير و کلام در مقابل گلوله و هميشه اتکا به مردم اين روش را ادامه دادند مردم بيدار شدند و رشد پيدا کردند تا آن انقلاب رخ داد و حوادثی نظير ۱۹ دی در اين فضا و جريانات هست که رخ میدهد، يعنی زمينههای انقلاب فراهم است رهبری در جای خود مستقر هست و بغضها و عقدههای ناشی از بيداد و سرکوب جمع شده و آماده يک جرقه است. بعد از رحلت آيتالله حاج آقا مصطفی حرکتی رخ داد، متاسفانه در قم حتی برای هفتم حاجآقا مصطفی خيلی محافظهکارانه عمل شد و مسائلی پيش نيامد بعد از آن هفته اطلاعيه و بيانيه تحليلی خوب و جهتدهندهای در قم منتشر کرديم و بهاصطلاح جهت جامعه مشخص شد و برای چهلم حاجآقا مصطفی، جلسه فوقالعاده جالبی در مسجد اعظم گذاشته شد که جمعيت خوبی آمد و صبح و عصر سخنرانان خيلی خوب صحبت کردند و نوعا هم دستگير و تبعيد شدند. جنبشها با سرکوب از بين نمیروند خيال نکنيم وقتی جنبش هايی در جامعه بهوجود میآيد بهوسيله سرکوب از بين میرود بلکه زمينه هست تا چگونه بروز و ظهور پيدا کند. از خيزش بعدی که به طرف نظام اسلامی نباشد نگرانم نگرانیام از اين است ما در اين موقعيتی که هستيم خدای نکرده بهخاطر رفتارهای نادرستی که هست خيزش بعدی که بروز و ظهور پيدا میکند ديگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد. اگر اعتراض و انتقادی هست اين است که بعضی روشها و شيوههايی که اعمال میشود به زيان اسلام و نظام است. خطر مشکل درست کردن برای کسانی که به اصل نظام معتقدند اين نظام سرمايه بزرگی است؛ هزينه زيادی برای آن داده شده است. انقلاب ما بزرگ بوده ما همين را میخواهيم ولی اين رفتارها ممکن است سبب شود که خدای ناکرده جهت آينده به خارج از نظام متوجه شود. ممکن است با اين محدود کردنها و مشکل درست کردنها کسانی از دوروبرو اطراف کسانیکه به اصل نظام اعتقاد دارند از اصل نظام دفاع میکنند ولی نسبت به مسائل انتقاد دارند پراکنده و مايوس بشوند، اما به دامن حکومت نخواهند افتاد بلکه به دامن کسانی میافتند که اصل را قبول ندارند. تدبير حکم میکند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقويت شوند اگر تدبير وجود داشت بايد اين گروه تقويت میشد تا نيروهايی که به هر حال اعتراض و انتقادی دارند دور اينها جمع شوند به عنوان کسانی که از اصل نظام و انقلاب و اسلام دفاع میکنند. بايد “شخصيتهای باسابقه ولو معترض” سرمايهای به حساب بيايند که پيرامون آنان بخش عظيمی از نيروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقاب و راه امام بمانند. محدود کردنها و تهمتزدنها و نسبت دادنها سبب خواهد شد بخش جوان و نخبه جامعه اگر از اين طرف مايوس شود به دامن کسانی بيفتند که میگويد اصل نظام نبايد باشد. انفجار وقتی رخ داد که وزير اطلاعات وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد به هر حال گرچه برای مدتی نهضت در حالت کمون بود ولی لحظهبهلحظه اعتراض جامعه به نفرت بدل میشد تا اينکه دوباره چون آتشفشانی بروز کرد و جامعه هيچ راهی را جز سرنگونی رژيم در برابر خود نديد. اينها اشتباه بزرگتری کردند يعنی بغض و کينه خود را از مردم بهصورت مقالهای عليه امام در يکی از روزنامهها منتشر کردند ظاهرا وزير اطلاعات رژيم آن وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد و آن وقت بود که انفجار رخ داد و مردم (طلبه و دانشجو؛ اصناف) به پا خواستند و همه رژيم هم مقابله کرد و کشتار شد و بهدنبال آن تحت عنوان “چهلمها” پیدرپی حرکت ادامه يافت. امام هم رهبری نهضت را بر عهده داشتند؛ روزبهروز رژيم ضعيفتر شد و کشتارهای بزررگتر هم سبب شدآتش انقلاب شعلهورتر شود تا در ۲۲ بهمن ديديم انقلاب اسلامی پيروز شد. يادمان نرود که اين مردم چه میخواستند اين انقلاب هدف مشخص و معينی داشت. يادمان نرود که ماهيت اين نظام چيست؟ و مردم و امام چه میخواستند اگر اشکال و انحرافی در عمل وجود دارد يا مطرح میشود بايد برای تداوم آن اصلاح شود و راهی جز اين نيست. اگر خدای نکرده چيزهايی وجود دارد يا مطرح می شود که در اهداف يا مقتضای انقلاب نبوده اصلاح شود يا دست کم به نام نظام و انقلاب نباشد تامردم به اصل انقلاب و نظام بدبين نشوند. امام به شکسته شدن قلمها و دربند بودن آزاديخواهان معترض بود همه شخصيت امام راحل دينی بود و همواره از دين و ارزش های دينی دفاع میکردند و البته همه رهبران دينی هم چنين هستند و چنين میگويند ولی آنچه سبب نهضت شد اين بود که امام به نيازهای واقعی انسان و مقتضای زمان توجه داشتند و ايشان اعتراض داشتند که در آن رژيم زندانها پر از آزادیخواهان است، قلمها شکسته میشود، کشور ما وابسته به بيگانه است، اقتصاد کشور وضعش خراب است، عدالت در جامعه نيست، فساد و فحشا هست، مردم بايد حاکم باشند و حکومت ندارند، از اينکه ديکتاتوری در جامعه است و اينها بايد تغيير کند و اين همه را از موضع دين میفرمودند؛ دينی که امام میگفت دينی بود که با آزادی و حاکميت مردم بر سرنوشتشان سازگار بود و جانشين نظام موجود را جمهوری اسلامی میدانستند. جمهوری اسلامی يعنی ملاک مردمند جمهوری اسلامی يعنی ملاک مردمند؛ حکومت و قدرت برآمده از مردم و در مقابل آنها مسئول است بهعلاوه که ارزشهای اسلامی هم حاکم است. از لوازم مهم جمهوريت آزادی انديشه و بيان است، اينکه عالمان ما در جامعه ارج داشته باشند، حوزههای علميه ما با آزادی کامل بيانديشند و حرفشان را بزنند و پشتوانههای نظری حاکميت دين را با رعايت زمان و مکان و جهت حل مشکلات مردم فراهم آورند؛ نه تنها مراجع بلکه همه علما و طلاب و محققان محترم باشند. اينکه دانشگاه ما، استاد و دانشجوی ما در کمال آزادی بتواند کار کند حرف بزند و اعتراض کند و نيز اين مراکز نيروهايی تربيت کند که بتواند کشور را اداره و آن را از ديگران بینياز کنند؛ وعدهها اين چنين بود. امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع میکنيم ما نبايد وابسته به بيگانه باشيم؛ نبايد اينجا جزيره امن برای آمريکا باشد و نبايد رژيم ايران هم پيمان رژيم فاسد صيهونيستی باشد و در کنار کسانی قرار بگيرد که سرکوبگر مظلومان هستند. ما بايد آزاد و مستقل باشيم. بايد از عقبافتادگی نجات پيدا کنيم اينها روح انقلاب بود که در چهره جمهوری اسلامی تجلی میکرد و امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع میکنيم. اکثريت جامعه ما دينی است و طبيعی است نظام پايدار حتی دموکراتيکش اگر متناسب با وضعيت دينی جامعه نباشد و با دين جامعه سازگار نباشد نمیتواند استقرار و دوام پيدا کند. جمهوری اسلامی که امام مطرح کردند و مردم به آن رای دادند طوری بود که غيرمسلمان هم احساس میکرد در درون نظام جمهوری اسلامی حرمت دارد حقش رعايت میشود با عدالت با او رفتار میشود به همين جهت در انقلاب ما فقط مسلمان و شيعه نبودند که در صحنه آمدند همه مردم آمدند و گفتند جمهوری اسلامی میخواهيم. اين هدف انقلاب ما بود و بحمدالله اين جمهوريت مستقر شد و همه بايد از آن دفاع کنيم. دعوا بر سر قدرت نيست، از اينکه نظام لطمه بخورد نگرانيم اگر حرف و حديثی هست دعوا بر سر قدرت نيست ما خودمان مطرح نيستيم و اگر نگرانی هست اين نيست که بنده در عرصه نيستم و کس ديگری در عرصه مسدوليت است؛ نگرانی از اين است که خدايی نکرده اين نظام و انقلاب لطمه بخورد. بعد از امام راحل، جريانی که مناسبتی با فکر امام و انقلاب نداشت و با معيارهايی که در انقلاب مطرح شد به خصوص آنچه را که امام خمينی(ره) در آستانه انقلاب عرضه داشتند و مردم به آن رای دادند جمهوری اسلامی، آزادی، مسئول بودن حکومت هزينه نداشتن انتقاد و اعتراض آزاد بودن گروهها مردم هم به اينها رای داده بودند و البته استقلال عدالت پيشرفت و اخلاق همه اينها مطرح شده بود. بزرگترين حقالناس، حاکميت مردم بر سرنوشتشان است کسانی که اينها را قبول نداشتند راه امام را تخطئه میکردند حرفی ندارند که بهصراحت بگويند اينکه امام اعتقاد واقعی به ميزان بودن رای مردم نداشتند و العياذ بالله برای ساکت کردن افکارعمومی چنين گفتند. يعنی دين را در مقابل مردم قرار دادن؛ حقالله را در مقابل حقالناس قرار دادن؛ حقالناس را به کلی ناديده گرفتن که بزرگترين حقالناس، حاکميت مردم بر سرنوشتشان است بلکه کسانی با چنين ديدگاه و سابقهای میکوشند خود را نظريهپرداز منحصربهفرد انقلاب و اسلام معرفی کنند و ديگران؛ حتی ياران واقعی امام را حذف و طرد کنند. راه برونرفت از بحران، رسيدن به اجماع برای برگزاری انتخابات در چارچوب همين قانون اساسی است اينکه ما اينقدر به انتخابات و اهميت آن تاکيد میکنيم و میگوييم راه برون رفت از بحران اين است که ما بتوانيم به يک اجماعی برسيم که انتخابات بهگونهای برگزار شود که مردم احساس کنند رایشان موثر است و آزادانه میتوانند رای بدهند و هر کسی را خواستند میتوانند انتخاب کنند در چارچوب همين قانون اساسی، چيزی علاوه بر اين گفته نشده.برای اينکه معتقدم دست آورد مهم انقلاب ما حاکميت مردم بر سرنوشت بود و اين امر در انتخابات صحيح و آزاد تحقق میيابد. نه اينکه راهها بسته شود و فقط يک جريان و تفکر و سليقه امکان داشته باشد در عرصه باشد و ديگران همه محدود و يا حذف شوند؛ مسأله اين است. مردم بايد بتوانند عادلانه زندگی کنند، عدالت فقط عدالت اقتصادی نيست. گرچه بسيار مهم است؛ وجه مهم عدالت اين است که حق حاکميت مردم بر سرنوشت که خدا آن را به رسميت شناخته، در قانون اساسی آمده بهرسميت شناخته شود و زمينههای آن فراهم بشود. کسانیکه حرمت مردم را قبول دارند، استقلال مملکت را قبول دارند، دخالت نيروهای بيگانه را نفی میکنند در مقابله توطئههای بيگانه هوشيارند ولی در مقابل میگويند بايد از امکانات دنيا استفاده کرد. مخالفت با بيگانگان معنیاش دشمنتراشی نيست گرچه بايد در مقابل دشمنیها هوشيار بود، کسانی که اين حرفها را میزنند محدود میشوند و متهم به انواع اتهامات میشوند و کسانی بهعنوان نظريهپرداز میآيند و در کنار جريان بسيار اندک خشونتمدار و انعطافناپذيری قرار میگيرند. کسانی که اين توهم را دارند که هرچه و هرکس خلاف سليقه آنان است بايد حذف شود و برای اين کار هر دروغ و فريب و تهمتی را جايز میشمرند اينجاست که جامعه با مشکل مواجه میشود. امروز صحبت تقابل اصولگرايی و اصلاحطلبی نيست امروز صحبت از تقابل اصولگرايی و اصلاح طلبی نيست؛ صحبت اين است که جريانی میخواهد همه امکانات را در کشور به دست بگيرد؛ دروغ میگويد تهمت میزند تحريف میکند حتی برای نهادهای جمهوری اسلامی ايران تعيين تکليف میکند که کی بايد بيايد کی بايد نيايد! و میگويد آن جريانی که ما نمیپسنديم بايد حذف شود؛ ديگر محدود به اصلاحطلبان هم نيست بلکه بسياری از کسانیکه در مملکت هستند و مشهور به اصول گرايی هستند ولی چون خردمندند و انصاف دارند آنها هم بايد حذف شوند! اين امر نبايد به نام نظام تمام شود. کسانی که دفاع از حقوق مردم، از آزادی و از اخلاق و حق انتخاب مردم و اينکه به مردم ظلم نشود میکنند، متهم به انواع اتهامات عجيب و غريب و دروغپردازی میشوند و کسانیکه اين کار را میکنند امنيت کامل و مصونيت دارند و اين طرف حتی نمیتواند از خود دفاع کند و حتی ممنوع میشود از اينکه اسم و حرف آنها در جاهايی که خيلی هم محدود است برده شود. ما گفتهايم و میگوييم روی حق مردم، حق انتخاب آنها آزادی مردم و عدالت برای مردم و اين همه توام با دينداری و البته همه بايد برخوردار از حق و حرمت باشند چون قانون اساسی برای همه است، اخلاق بايد در جامعه برای همه باشد به خصوص کسانيکه قدرت را در دست دارند بايد بيشتر رعايت کنند مسأله اينهاست و الا دعوا برسر قدرت نيست. کسانی که مردم را قبول ندارند، حق ندارند از زبان مردم صحبت کنند اينکه اين روزها گفته میشود مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند بايد گفت که کسانیکه مردم را قبول ندارند حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند. اگر فضا آزاد باشد و محدوديتها رفع شود حرف و گرايش مردم معلوم میشود؛ اصلا اين محدوديتها خود نشانه اين است که مردم را قبول ندارند. در جريان انتخابات آزاد است که معلوم میشود مردم چه کسی را میخواهند در جريان انتخابات آزاد است که معلوم خواهد شد مردم چه کسی را میخواهد و چه کسی را نمیخواهند. ما از حق مردم دفاع میکنيم، میگوييم محدوديتهای بیجا نباشند؛ آزادی در چارچوب قانون باشد، مردم بتوانند انتخاب کنند، حرفشان را بزنند؛ هرکس میخواهد بيايد. صحبت از حق فردی و خواست فردی نيست. آنها چه کارهاند که بگويند مردم کی را میخواهند و کی را نمیخواهند! آن هم کسانی که ولو با حسننيت بيشترين مقابله را با حق مردم کردهاند و محدوديتها را ايجاد کردهاند و میکنند. اگر صحبت از اين میشود که به آينده نگاه شود فضا باز و آزاد گردد زمينهای فراهم شود که انتخاباتی پرشور با حضور آزاد همه جريانها و گرايشها و البته همه در چارچوب قانون اساسی و مردم هم حضور داشته باشند و اعتماد کنند که حضورشان موثر است اين ها در جهت مصلحت کشور و مردم و انقلاب است. بايد در يک فضای آزاد و در مناظره، اشتباهکنندگان اين طرف و آن طرف به اشتباه خود اعتراف کنند البته ممکن است همه اشتباه کنند ولی چگونه میتوان گفت يک طرف که قصد خدمت به نظام و مردم داشته و کار کرده، گفته شود منحرف و خطاکاراست ولی آن طرفی که خيلی کارهای بدی کرده معصوم و مصون تلقی شود اين منصفانه نيست. بياييد فضای آزاد، مناظره و بحث بگذاريد و اينها منتشر شود انتقاد شود و اگر اشتباهی هم بوده در يک فضای باز همه هم به آن اعتراف کنند اگر کسانی از اين طرف و آن طرف اشتباهی داشتهاند بيان شود. آيا حمله به کوی دانشگاه درست بود؟! آيا آنچه در کهريزک رخ داد درست بود؟ آيا برخوردهای کنونی با افراد و شخصيتها درست است؟ فضا آزاد باشد جامعه قضاوت خوهد کرد چه کسانی اشتباه کردهاند و چه کسانی اشتباه نکردهاند ولی قضايا يکطرفه نباشد. به هر حال اصول و راهها مشخص است و با کمال تاسف میبينيم بسياری از خيرخواهانی که واقعا به اين اصول معتقدند و دلشان میخواهد؛ اين انقلاب و نظام که بسيار پرهزينه برای ما تمام شده و برایمان مقدس و عزيز است برقرار بماند حال کسانیکه سابقه و لاحقه شان روشن است و چنين مواضعی دارند از دو طرف مورد حمله قرار میگيرند. از درون متاسفانه با امواج اتهام و دروغ و بداخلاقی از سوی کسانی که روح انقلاب و قانون اساسی را عملا قبول ندارند و از آن طرف توسط کسانی که میگويند بايد نظام جمهوری اسلامی نباشد چرا هنوز داريم از اسلام و قانون اساسی دفاع میکنيم! آيا وقتی گفته میشود که در نظام سازگار با اسلام، آزادی انسان نيز هست، مسئوليت حاکمان در مقابل مردم هم هست، انتخابات آزاد هم هست. هر انسانی که در اين نظام زندگی میکند و مستلزم است که در اين چارچوب حرکت کند از حقوق و احترام برخورداراست؛ اين بهترين دفاع از اصل نظام نيست؟ معتقدم راهکار حل مشکلات معلوم است. ادامه فضای تنگ امنيتی و تهمت و فشار غلط است. آزادی زندانيان زمينه بسيار مساعدی را برای همدلی در جامعه ايجاد میکند انسانها بايد احساس امنيت و آزادی کنند و بتوانند حرفشان را بزنند؛ باز شدن فضا سبب میشود بهتر و بيشتر کسانیکه میخواهند به ايران و اسلام و انقلاب دفاع کنند و در چارچوب قانون حرکت کنند هم حرفشان را بزنند و هم خدمت به مردم و کشور کنند. واقعا آزادی زندانيان زمينه بسيار مساعدی را برای همدلی بيشتر در جامعه و آينده ايجاد میکند. بايد برای انتخابات در چارچوب قوانين سازوکاری تعيين شود که هر کسی نامزد خود را در صحنه داشته باشد، بتواند رای بدهد و مطمئن باشد رايش تعيينکننده است انتخابات آزاد و سالم يعنی همين. اين مردمند که بايد تعيين کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نه! اينها برای برونرفت از بحران و بهنفع نظام و مردم و کشور گفته میشود و الا کی دنبال اين است که قدرت را بدست بگيرد؟ تازه مگر ما چه کارهايم که بگوييم فلانی قدرت بهدست بگيرد يا نگيرد؟ مردمند که بايد تعيين کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نداشته باشد. اگر فضا باز و آزاد باشد همه نسبت به نظر مردم تمکين میکنند. مردم متولی نمیخواهند، بگذاريد خود مردم در فضای امن و آزاد تصميم بگيرند و هر کس را که خواستند انتخاب کنند. در ابتدای اين ديدار حاضرين در جلسه به بيان ديدگاهها و نظرات خود پيرامون مسائل روز کشور پرداختند. در اين ديدار اساتيد حاضر ضمن تشکر و حمايت از مواضع اصولی آقای خاتمی در مورد حداقل خواستههای مردم و اصلاحطلبان جهت حضور در انتخابات آينده؛ از رفتار و هجوم تبليغاتی طراحی شده و ضداخلاقی انحصارطلبان و زورمداران در مقابل اين مواضع شفاف انتقاد کرده و اينگونه تبليغات توهينآميز و تهمتهای ناروا را که از تريبونهای رسمی و غيررسمی و رسانه ملی مطرح میشود مورد انتقاد قرار داده و اعتراض قرار دادند. همچنين در اين جلسه عدم تاثير اينگونه تبليغات منفی در محيط دانشگاهی و افزايش محبوبيت روزافزون چهرههای شاخص اصلاحات مورد تاکيد قرار گرفت و نمونه واضح اين روند مراسم بزرگداشت آذرماه در دانشکده فنی دانشگاه تهران عنوان شد که در اين مراسم دانشجويان يکصدا و همدل به تکريم و حمايت از اين چهرهها پرداختند. در اين جلسه که خانواده دکتر شکوریراد هم حضور داشتند؛ اساتيد دانشگاه و اعضاء جامعه پزشکی ضمن اعتراض به بازداشت اين استاد ارزشمند دانشگاه از داخل بيمارستان دانشگاهی و در هنگام خدمت به بيماران خواستار آزادی هر چه سريعتر وی و همه زندانيان سياسی شدند. Copyright: gooya.com 2016
|