شنبه 7 اسفند 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

محمد نوری زاد: حادثه های این یک سال وچندماه اخیر، حادثه های درون خانواده اند

محمد نوری زاد که در پی بیماری به مرخصی آمده در وب سایت رسمی اش مطلبی نوشته تحت عنوان سپاس مرا پذیرا باشید و در آن ضمن تشکر از حامیانش، حوادث پس از انتخابات را حوادثی درون خانودگاگی توصیف کرد و نوشت که برای حل آنها نیازی به آن سوی مرزها و دخالت بیگانگان نیست.

متن کامل نوشته نوری زاد را بخوانید:

من ، محمد نوری زاد، از همه ی آنانی که در این چند وقت گذشته، به یادم بوده اند و با نگرانی، از وضع و حالم خبرمی جسته اند و در غیاب من به خانواده ام سرمی زده اند و غمخواری می کرده اند ، سپاسگزارم .

زندان، برای من، یک نعمت چند جانبه بوده و هست. من در زندان آموخته ام که همه ی اعتبارات دنیاوی و هیاهوهای این زمانی، چه سست و بی بنیان است. آموخته ام که چه زود می شود از آسمان بلند برخورداری، به زمین گرم نداری وبی کسی وفراموشی کوفته شد. بی آن که رعشه ای کوچک در مناسبات هستی که نه، در مناسبات معمول وجاری پیشین آدمی در افتد. باهمه ی رگ وپی ام، باورکرده ودانسته ام که فریبایی دنیا و دارایی ها نابجای آن، ماندگاری چندانی ندارد. و آنانی که با دغلکاری، گنج های غارت خود را در پس دروازه های پشت درپشت آن نهاده اند و برآن قفل های وانشدنی گمارده اند، چه خفتگان غافل و بیهوده کاری هستند .

از همه ی آنانی نیزکه در نبود من، هرچه به دهان خودشان و قلمشان و دوربین شان آمد، از من وخانواده ام گفتند و نوشتند و منتشر کردند، امتنان دارم . آنانی که هم خودشان و هم روزنامه ها و سایت ها و برنامه های تلویزیونی شان، درباره ی من وخانواده ام ناسزا پراکندند و به این اصل اولیه انسانی – ونه مسلمانی – که : یک جانبه برکسی تاختن نشانه ی آشکار ظلم است، پشت کرده ند. من در زندان، چگونه آیا می توانستم پاسخ فلان یاوه گو را، و فلان روزنامه و سایت و برنامه ی تلویزیونی ای را که ابتدایی تری قاموس ادب انسانی را زیر پا نهاده و در غیاب من، به من و خانواده ام آواری از زشتی فرو می ریزد، پاسخ بگویم؟

این را نیزباور دارم که : حادثه های این یک سال وچندماه اخیر، با هر فرازوفرودی که اختیار کرده اند، وبا هر طعمی از تلخی و شیرینی بطئی و آشکاری که به کام مردم ما افشانده اند، حادثه های درون خانواده اند. خودما ، حتما، از حل و فصل آن برخواهیم آمد. مارا نیازی به آن سوی مرزها و مداخله ی دیگران نیست. مارا در این غوغای داخلی، به چونی نگاه وفهم وهمراهی امثال اوباما و صدپشت اروپایی اوکاری نیست. حرکتی که باعنایت اجانب به جایی برسد، به یک بی عنایتی اجانب نیز از هم خواهد گسست.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


از هنرمندان و نویسندگانی که با طومارها و نوشته های جانبدارانه ی خود ازمن حقیر، نشان دادند علاوه بر گرایش ها و باورهای دینی، می شود دورسفره ی انسانیت – باهرگرایش و باور- نشست و ازقابلیت های انسانی تناول کرد نیز تشکرمی کنم.

درروزها و ماههای زندان، خدای خوب مرا توفیقی مرحمت فرمود تا بتوانم علاوه بر فکرکردن ونوشتن، به برآوردن آثاری دست ساز نیز موفق شوم. این آثار، هرگزدراندازه ی نیستند که بشود برآنها نام اثرهنری نهاد. با این همه، مجسمه ها و نقاشی ها و کولاژها و فرآورده های حجمی ای که من در زندان ساخته ام، – ویک به یک آنها را به یاری خدا نشان شما خواهم داد- همگی اما برسرایش این سرود زیبا اصرار می ورزند که: می توان از جهنم تلخی های زندان، به بهشتی شورانگیزی ورود کرد و به تلخکامی ها فرصت جولان نداد.

بازهم : سپاس.

اسفندماه سال هشتاونه


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016