شنبه 21 اسفند 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کانون صنفی معلمان خواستار آزادی معلمان زندانی در آستانه سال نو شد، هرانا

به نام خداوند جان و خرد

همکاران ارجمند
پيشاپيش فرارسيدن جشن بزرگ نوروز را به شما و خانوادهٔ گراميتان تبريک می‌گوييم. اميدواريم همچون اين جشن کهن ملی - جهانی، که نماد رويش و سرزندگی است، در تکاپوی آموزش و آموختن، سرزنده و پويا باشيد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


همراهان فرهيخته
اين روز‌ها برای ما فرهنگيان، يادآور روزهای پايانی سال ۸۵ می‌باشد. روزهای حق طلبی، دادخواهی و اعتراض به تبعيض هاو بی‌عدالتی‌ها؛ روزهای گردهمايی‌های باشکوه و به يادماندنی، که بی‌گمان در تاريخ بيداری و جنبش‌های حق خواهانهٔ جامعه ايرانی، از جايگاه برجسته‌ای برخوردار است. آن گردهمايی‌ها، در اعتراض به تصميم دولت در بازپس گيری لايحه‌ای انجام پذيرفت که بعد‌ها به نام «قانون خدمات کشوری» معروف شد. قانونی که می‌خواست تبعيض ميان کارکنان دولت را از ميان بردارد، اما دولت، پس از مدت‌ها که فرهنگيان چشم به تصويب و اجرای آن داشتند، ناگهان تصميم به پس گيری آن نموده بود. ما فرهنگيان در اعتراض به چنين اقدام نادرست و نسنجيده‌ای، بنا به اصل ۲۷ قانون اساسی، دست به اعتراض و گردهمايی مسالمت آميز زديم؛ روبروی خانه مردم، که بايد محلی باشد برای شنيدن درد‌ها و فريادهای شهروندان. اما متاسفانه، در ۲۳ اسفند ۸۵ حقوق شهروندی ما پايمال گرديد و شآن و جايگاه فرهنگ و فرهنگيان، سخت آسيب ديد و تن و جان آن‌ها، زخم‌ها برداشت. با بسياری از ما، آن چنان رفتار شد که باورناپذير بود و شمار زيادی دستگير و روانه زندان شدند. اينکه آموزگاران يک مملکت، خواستار حقوق برابر با ديگر کارکنان دولت گردند، «گناهی» نمی‌توانست باشد که اين چنين حرمتشان ناديده گرفته شود! ما خواستار منزلت و معيشت فراخور شآن انسانی و صنفی خويش بوديم – و البته هنوز هم هستيم – و در چارچوب قانون، به پيگيری خواست و طلب خود برآمده بوديم. ما،‌‌ همان پرورش دهندگان فرزندان اين مرز و بوم بوده و هستيم، کسانی که بر پايهٔ آيين‌های ملی و دينيمان، بايد از ارزش و جايگاه شايسته‌ای برخوردار باشند. اما متاسفانه، آن روز شآن و منزلت انسانی و حقوق شهروندی ما زير پا گذاشته شد و به خواست‌های حق مدارانهٔ ما توجهی نگرديد.

برای ما آموزگاران، درد بزرگ آن روز، رفتار کسانی بود که دانش آموز و دانش آموختهٔ همين دستگاه آموزشی‌اند. کسانی که بايد ياد می‌گرفتند حقوق انسانی و قانونی افراد را پاس بدارند. ۲۳ اسفند ۸۵ و رخدادهای تلخ فراموش ناشدنی‌اش، خبر از ضعف و کاستی‌های بسياری می‌داد که متآسفانه پاره‌ای دستگاه‌ها و مسئولان حکومتی از آن رنج می‌برند. آن روز، برای ما معلمان به ويژه، نارسايی و ناتوانی نظام‌های آموزشی را آشکار‌تر ساخت و نشان داد که هدف‌های آموزشی ما، درست برگزيده نشده‌اند. در بند ۲ مادهٔ ۲۶ اعلاميهٔ جهانی حقوق بشر می‌خوانيم: «هدف آموزش، رشد کامل شخصيت انسانی، تقويت احترام به حقوق بشر و آزادی‌های بنيادين خواهد بود. آموزش بايد تفاهم، مدارا و دوستی در ميان همهٔ ملت‌ها و گروه‌های نژادی و مذهبی را ترويج کند و به فعاليت‌های (سازمان) ملل متحد در راه حفظ صلح ياری رساند.» اما دستگاه آموزشی ما، سخت در دست يابی به اين هدف‌ها، درمانده و ناتوان است و اصولآ چنين رويکردی در دستور کارش نيست. از اين رو دانش آموختگان آن نيز، در زندگی‌های شخصی و حرفه‌ای خويش، دغدغهٔ رعايت اين مفاهيم بلند انسانی را ندارند و يا آنچنان که شايسته زندگی نوين است، به آن اهميت نمی‌دهند. باری روزهای پايانی اسفند۸۵ و پيامدهای گوناگونش را می‌توان از زاويه‌های بسياری نگريست و واکاويد؛ به ويژه در بستر کنش‌های پرفراز و نشيب اجتماعی ايرانيان، بی‌گمان اين روز‌ها، درخور درنگ و سزاوار وارسی هاست. روشن است که اين مهم، فرصت بسيار می‌خواهد.

کانون صنفی معلمان، در آستانهٔ چهارمين سالگشت ۲۳ اسفند، يک بار ديگر از همهٔ فرهنگيان ارزنده‌ای که با حضور دليرانه و با شکوه خويش، سرزندگی و پويايی اين قشر فرهيخته را به نمايش گذاشتند، سپاسگزاری می‌نمايد و از آن‌ها درخواست دارد ياد، بررسی و روشنگری رخدادهای آن روز‌ها را پيگير باشند و اهتمام ورزند.

در پايان بايسته است يادی کنيم از همکاران بزرگوار دربندمان: هاشم خواستار، رسول بداقی، محمد داوری، نبی اله باستان، عبداله مومنی و... که مدت هاست در زندان بسر می‌برند. اين نوروز دوم است که برخی از اين دوستان، جشن نوروز خويش را، به دور از همسر و فرزند در زندان برپا می‌کنند.

کانون صنفی معلمان
۱۹/۱۲/۸۹


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016