چهارشنبه 10 فروردین 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

انرژی هسته‌ای بعد از فوکوشيما، و درس‌هائی از آن به‌ويژه برای ايران، بهروز بيات

بهروز بيات
خطرات بالقوه‌ای که در اثر گسترش نيروگاه‌های هسته‌ای ايران را تهديد می‌کنند نه تنها به خاطر زلزله‌خيز بودن منطقه، بلکه به خاطر ترديد اصولی در مهار کردن فناوری برق هسته‌ای است. فزون بر اين، کمبودها در فناوری نيروگاه بوشهر، در فرهنگ کيفيت و ايمنی، در دقت، نظم و انضباط عامل‌های انسانی، در سيستم لجستيکی امدادرسانی، پيامدهائی به‌مراتب بزرگ‌تر از سانحه‌ی فوکوشيما در پی خواهند داشت

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


حادثه ای يا بهتر بگوئيم فاجعه ای که در ۱۱ مارس در ژاپن رخداده است در خور سنجش با رخداد ۱۱ سپتامبر در ايالات متحده امريکا است. ۱۱ سپتامبر نشان داد که ابرقدرتی چون ايالات متحده امريکا در برابر اعمال جنايت بار مشتی انسان متعصب و دست از جان خود شسته تا چه اندازه ضربه پذير است. و ۱۱ مارس در فوکوشيما نشان ميدهد که چگونه يک ابرقدرت تکنولوژيکی چون ژاپن در برابر حملات توءامان طبيعت و تکنيک خلع سلاح شده است. از اينروی فوکوشيما را ميتوان به مثابه نقطۀ عطفی در رويکرد به انرژی هسته ای برای تهیۀ برق در جهان تلقی کرد.

همگان ميدانند که هر فناوری امکان خطا را در خود نهفته دارد که با احتمالی محاسبه پذير و پيامدهائی پيشبينی شدنی ميتواند رخ دهد. انسان ها با آگاهی بدين امر رفتار خود را با آن تنظيم ميکنند. مشکل از آنجا آغاز ميشود که انتظار از فناوری اين باشد که خطا نکند و اين همان چشمداشتی است که از تکنولوژی هسته ای برای تهیۀ برق داريم. دليل چنين انتظاری هم اينستکه سانحه در نيروگاه های هسته ای هرچند که احتمال رخ دادنش بسيار پائين ميتواند باشد ، در صورت وقوع، پيامدهای بسيار بزرگ برآن متصور است.

شايد ادعا شود که تکنولوژی امروزی توانائی افزايش درجۀ اطمينان و ايمنی نيروگاه های هسته ای را دارد که احتمال رخدادن سانحه را تا حدی در خور پذيرش پائين ببرد. مثلأ نيروگاه های فوکوشيما بر مبنای مشاهدات تاريخی برای زلزله ای در حد ۸.۲ ريشتر طراحی شده است. ميتوان فرض را بر اين نهاد که اگر شدت زلزله در اين اندازه ميماند تکنولوژی به وظايف واگذار شده عمل ميکرد. منتها واقعيت اينستکه نه طبيعت و نه رخدادهای تصادفی برابر با ميل و آرزوی ما رفتار ميکنند.

همراه خطا های نهفته در تکنولوژی، اشتباهات انسانی، هم نوع تصادفی و هم نوع ساماندارش، را نيز نبايد از نظر دور داشت. نوع تصادفی از خطاهای روزمرۀ آدميزاد به هنگام کار نشأت ميگيرد و نوع سامانمندش از زياده خواهی صاحبان تاسيسات برای افزايش سود. در مورد دوم همانگونه که از ژاپن گزارش شده است شرکت گردانندۀ نيروگاه ها بازرسی و احيانأ مرمت های لازم از دستگاه های تهیۀ برق اضطراری برای بکارانداختن پمپ های خنک کنندۀ راکتور را انجام نداده است. اينکه چنين اتفاقاتی عليرغم دمکراسی ،پيشرفته گی ، نظم و انضباط جامعه توانسته است در ژاپن رخ دهد دلالت بر آن دارد که چنين حطاهائی مستقل از جامعۀ مشخص با شدت های محتلف ميتوانند در همه جا رح دهند.

موضوع خطاهای انسانی خود تا اندازۀ زيادی بازميگردد به فرهنگ معطوف به کيفيت و ايمنی کار در جامعۀ مربوطه و شيوۀ اش برای ساماندهی به مديريت کيفیّت توليد.

همچنين ميتوان درجۀ اطمينان و امنيت را به کمک تدارکات تکنولوژيکی افزايش داد( متلأ در مورد نيروگاه های فوکوشيما تا اندازۀ زلزلۀ ۱۰ ريشتری). امّا بيدرنگ موضوع هزينه ها مطرح ميشوند که سوددهی پروژه را بيش از پيش مختل ميکند. فزون براين هر اندازه هم که دقت، ظرافت و هوشمندی فناوری را گسترش دهيم باز هم يک ته ريسکی پسميماند. و اين همان ته ريسکی است که در مورد بهره گرفتن از فنآوری هسته ای برای تهیۀ برق باعث فاجعه شده است.

نيروگاه بوشهر مدرن ترو ايمن تر است از نيروگاه های فوکوشيما؟


آقای احمدی نژاد ادعا کرده است که نيرو گاه بوشهرمدرن تر و ايمن تر از نيرو گاه های ژاپن است. در سطور زير کوشش حواهم کرد اين ادعا را راست آزمائی کنم:

۱. ژاپن در ستيغ تکنولوژی جهان قرار دارد. فرهنگ کيفيت و روش های کيفيت پردازی توليداتش زبانزد خاص و عام است. بسياری از کشور های پيشرفتۀ جهان در اين عرصه به تقليد از ژاپن برخاسته اند به اندازه ای که در صنعت اصطلاحات ژاپنی در قلمرو کيفيت پردازی مستقيمأ وارد ادبيات رايج شده اند.
نظم و ترتيب و انضباط مردم و وظيفه شناسی در جامعۀ ژاپن نيز شهرۀ آفاق است
از سوی ديگر ايران و روسيه به مثابه طرف های دخيل دو کشوری هستند که در بهترين حالت در حد متوسط پيشرفت تکنولوژيکی بسر ميبرند و همراه آن از سطحی نسبتأ نازل از فرهنگ کيفيت پردازی برخوردارند. کافی است به اين امر توجه کنيم که تا چه اندازه فرآورده های ايران و روسيه در زمينه های گونگون صنعتی در جهان طرفدار و خريدار دارد و آنرا با ژاپن بسنجيم.
از اينروی بکاربردن تکنولوژی هسته ای به کمک فنآوری روسی از دوسوی مخاطره آميز تر از مورد ژاپن است: نخست اينکه خود نيروگاه به لحاظ فناوری کمتر قابل اعتماد است و احتمال خطايش افزون و دوم آن که آن فرهنگ دقيق ، مرتب، منظم و منضبط که در ژاپن وجود دارد در ايران مصرف کننده و روسیۀ توليد کننده هنوز يافت نميشود.

۲. ساختمان نيروگاه بوشهر حدود ۳۵ سال پيش آغاز شده است که تقريبأ همهنگام است با ساختن نيروگاه های فوکوشيما. پس از انقلاب و متوقف شدن کارهای ساختمانی از طرف شرکت زيمنس ۸۵% کار يکی و ۵۰% کار ديگری انجام شده بوده است. طبيعتأ مصالحی که در آن هنگام به کاربرده شده اند در بهترين حالت هم ارز مصالح نيروگاه های فوکوشيما ميتوانند باشند امّا مصالح تکامل يافتۀ امروزی نيستند. منتها نيروگاه بوشهر بعد از سه دهه تاخير براه ميافتد. در اين مدت نيروگاه های فوکوشيما عمر خود را کرده اند و قاعدتأ ميبايست فعاليتشان به پايان ميرسيد. نيروگاه های ايران هرچند که در اين مدت فعال نبوده اند و نتيجتأ کمتر دچار فرسودگی مصالح ميشوند اما در هر حال خود در معرض فرسودگی طبيعی بوده اند. اکنون ميتوان تصورکرد که تا چه حد احتمال بروز سانحه در مدت ۴۰ سالی که برای فعاليت نيروگاه در نظر گرفته شده است، افزايش مييابد.

۳. عمليات اجرائی نيروگاه بوشهر که قراربوده در طول ۵-۶ سال انجام پذيرد بيش از ۳۵ سال به درازا کشيده است. در اين مدت اجرائ طرح پس از يک توقف تقريبأ ۱۵ ساله و پس از اينکه مورد حملۀ هوائی ارتش صدام قرار گرفته بود در اواسط دهۀ ۹۰ ميلادی به روسها واگذار شده است. روايت است که شرکت زيمنس در حدود ۸۰۰۰۰ قطعه را بدون ارائۀ توضيحاتی دقيق در مورد کاربردشان به جای گذاشته است. نتيجه اين دست به دست گشتن اينستکه دو تکنولوژی روسی و آلمانی با هم ادغام شده اند. در واقع اين ادغام که نتيجۀ يک تفکر همگون، يکپارچه و کوهرانت نيست يقينأ به افزايش ضريب اطمينان نميانجامد.

۴. تحريم ايران از سوی غرب امکان خريد و به کاربردن پيشرفته ترين ايده ها،اجزاء ، مصالح وقطعات را بسيار محدود ساخته است و ارتباط انرا با سطح بالای تکنولوژی معاصر بريده است. چنين و ضعيتی يقينأ متضمن عرضه کردن بهترين و ايمن ترين فنآوری که آقای احمدی نژاد ادعا ميکند نيست.

۵. در اثر به درازا کشيده شدن ساختمان نيروگاه بوشهر (در مجموع حدود ۳۵ سال و در مرحلۀ دوم با روس ها تا کنون ۱۶ سال) استمرار نيروی انسانی متخصص نيز طبيعتأ دستخوش تغييرات بوده است. حتی اگر فرض را براين نهيم که عمل ضبط و ثبت کردن اطلاعات به شيوه ای مناسب صورت گرفته و به خلف انتقال داده شده باشد باز هم تغيير عامل های انسانی و دست به دست گرديدن کارها مسئوليت شخصی را مه آلود و امکان خطا را افزايش ميدهد.

۶. چنانچه سانحه ای در ايران رخ دهد دولت ايران آن قابليت لجيستيکی ژاپن را ندارد که اولأ کنترل بحران کند و دومأ اقدامات لازم برای تخليه شهروندان، امداد مصدومين و آلايش زدائی محيط و بسيار اقدامات غير قابل پيشبينی را به خوبی ژاپن انجام دهد. انفراد سياسی ايران در پهنۀ جهان نيز مزيد بر علت شده و مانع جريان کمک ها به منطقۀ آسيب ديده خواهد شد.

۷. سيستم غير دمکراتيک ايران، عدم پاسخگوئی مسئولين، در همتنيدگی برنامۀ هسته ای با اهداف راهبردی رژيم جمهوری اسلامی و با منافع اقتصادی دست اندرکاران، اميد به نگاه دورانديشانه مسئولين و واکنش به موقع و اطلاع رسانی به شهروندان را از ميان ميبرد.

فاجعۀ ۱۱ مارس در فوکوشيما بی شبهه به بازنگری ژرفی در برنامه های هسته ای همۀ کشور های جهان ميانجامد. رنسانسی را که محافلی متنفذ در غرب برای توليد برق هسته ای به بهانۀ جلوگيری از گازهای گلخانه ای القاء ميکردند به نوعی سقط جنين مبدل شده است. مسلمأ بسياری از کشور های جهان که سرنوشت تهیۀ برقشان را به فنآوری هسته ای سپرده اند نميتوانند به سرعت از آن چشمبپوشند. امّا در کمترين حالت گرايش به سوی برق هسته ای کاهش خواهد يافت.

در خور توجه است که بيشتر کشور هائی که به تهیۀ برق هسته ای روی آورده اند يا کشور هائی هستند که نخست از فناوری هسته ای برای توليد جنگافزار استفاده کرده اند (۶۵%) يا کشور هائی چون ژاپن، آلمان و فرانسه( فرانسه در هر دو وضعيت است) که از منابع انرژی کافی در درون برخوردار نيستندو برای چندگونه کردن منابع انرژی شان و کاستن از وابستگی و نتيجتأ ضربه پذيری استراتژيک به برق هسته ای روی آورده اند. در ميان اين کشورها آلمان چندين سال پيش تصميم گرفت که نيروگاه های اتمی اش را در ميان مدت تعطيل کند و تمرکزش را بر روی انرژی های تجديد پذيربگذارد. پس از رويکار آمدن دولت محافظه کار خانم مرکل کوشش شد که زمان تعطيلی اين نيروگاه ها را در اثر اعمال نفوذ شرکت های بزرگ انرژی به تعويق بياندازد. اما واقعۀ فوکوشيما دولت را وادار کرد که از بيم افکار عمومی در سياست تعويق بازنگری کند و رسمأ اعلام کند که آينده توليد برق از آن انرژيی ها ی تجديد پذير است.

به سختی ميتوان باور داست که ژاپن پس از فاجعۀ فوکوشيما به روش پيشين اش در گسترش نيروگاه های هسته ای ادامه دهد. اکنون بسياری از کشور های جهان از جمله سويس و ايتاليا و حتی چين و فرانسه ( دو تای آخری هر چند خفيف) تصميم به بازنگری برنامۀ اتمی خود کرده اند.

بديهی است که گرايش کشوری چون ايران به برق هسته ای هيچگونه توجيه اقتصادی معقول و منطقی ندارد. ايران برای استفاده فوری به اندازه کافی گاز طبيعی دارد که نياز داخلی اش را برای ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال آينده تامين کند. امّا استفاده از گاز طبيعی به عنوان تنها منبع بايد موقتی باشد. کوشش ها بايستی بدينسو متمرکز باشند که در ميان مدت انرژی های تجديد پذير از جمله آفتاب ، باد، آب، گرمای زمين در خدمت گرفته شوند. تجربۀ آلمان نشان داده است کوشش در اين جهت بارور شده است واکنون آلمان تقريبأ همان اندازه برق از منابع تجديد پذيرتوليد ميکند که از سوخت هسته ای(۲۰%).

ساختن يک نيروگاه گازی با توانی معين به هزينه ای کمتر از يکچهارم نوع هسته ايش نياز دارد و در مدتی به مراتب کوتاه تر ساخته و آمادۀ بهره برداری ميشود. هزينۀ مستقيم توليد يک کيلووات ساعت برق از گاز طبيعی حتی در اروپا که خود فاقد گاز است بسی کمتر از برق هسته ای است.

کوتاه سخن اينکه در مورد ايران نه نياز استراتژيک وجود دارد و نه توجيه اقتصادی بلکه برعکس به علت فقدان منابع اورانيوم کافی داخلی پس از اندک مدتی وابستگی به خارج افزايش مييابد.

دولت ايران ميتوانست از فوکوشيما عبرت و درس بگيرد. ميتوانست فرصت را غنيمت شمارد و به اين بهانه با تجديد نظر در برنامۀ ادعائی بلندپروازانۀ برق هسته ايش شرايط توافقی را با شورای امنيت، گروه ۵+۱ و غرب فراهم آورد.

با صرف تنها بخشی از هزينه هائی که تا کنون برای پروژه برق هسته ای به کشور تحميل شده است ميتوان امکان ترغيب و تشويق سرمايه گذاری و تحقيق در مورد تهیۀ برق از منابع تجديد پذير را فراهم آورد.

خطرات بالقوه ای که در اثر گسترش نيروگاه های هسته ای ايران را تهديد ميکنند نه تنها به خاطر زلزله خيز بودن منطقه بلکه به خاطر ترديد اصولی در مهار کردن فنآوری برق هسته ای است. فزون برين، کمبود ها در فنآوری نيروگاه بوشهر، در فرهنگ کيفيت و ايمنی، در دقت، نظم و انضباط عامل های انسانی، در سيستم لجستيکی امداد رسانی پيامدهائی به مراتب بزرگتر از سانحۀ فوکوشيما خواهند بود.

رويکرد جهان پس از ۱۱ مارس به برق هسته ای قطعأ دگرگون خواهد شد. در بسياری کشورها قصد ساخت نيروگاه های هسته ای مورد بازنگری قرار خواهد گرفت و آنهائی که هم اکنون به اين فنآوری وابسته هستند در کمترين حالت در گسترش آن جانب احتياط را خواهند گرفت.

بهروز بيات
[email protected]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016