یکشنبه 21 فروردین 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سبزها و ضرورت بازخوانی شبکه‌های اجتماعی، مرتضی کاظمیان، جرس

ورود

میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، راهبران نمادین جنبش سبز همچنان در حصر و حبس‌اند؛ شماری از زندانیان سیاسی در زندان رجایی‌شهر و اوین اعتصاب غذای خود را آغاز کرده‌اند؛ جنبش‌های دموکراسی‌خواه در منطقه همچنان جدی و پیگیر مطالبات ضداستبدادی خود را با صرف هزینه‌هایی نه چندان اندک تعقیب می‌کنند؛ سبزهای آزادی‌خواه در ایران برای سال 90 چه تدابیری اندیشیده‌اند؟

یکی از کلیدواژه‌های راهبردی جنبش سبز، که در بیانیه‌ها و تاکیدات موسوی نیز جایگاه متمایزی داشته، «شبکه‌های اجتماعی» است. سبزها بی توجه لازم به این مفهوم مهم، تغییر وضع معناداری در سال جدید نخواهند داشت. فروکاستن مضمون شبکه‌های اجتماعی به حضور در شبکه‌های مجازی و اینترنت، و بی‌توجهی به گسترش و تقویت شبکه‌های اجتماعی در متن جامعه، غفلتی کوچک محسوب نمی‌شود.

بازخوانی تعریف و کارویژه‌های شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی را به اجمال می‌توان واجد ویژگی‌های زیر دانست و توضیح داد:

ا. «شبکه‌های اجتماعی» در سامانی از روابط و نظامی از مناسبات نزدیک و همدلانه، محقق می‌شوند و تاثیراتی فراتر از عمل سیاسی به‌جای می‌گذارند.

2. ذیل فعالیت‌ها و مناسبات خویشاوندی و تعامل‌های فامیلی، دوستانه، مذهبی، و یا جماعتی و محلی و هنری و حتی همسایگی و هم‌کاری و ...، نظامی از روابط سامان می‌یابد که به میزان زیادی در مقابل تهدیدها، نفوذناپذیر و مصون می‌ماند. و این، مفهوم شبکه‌های اجتماعی را متبلور می‌کند.

3. به لطف پیوندهای شکل گرفته در شبکه‌های اجتماعی، کنشگران مدنی، برداشت‌ها و نگرش‌های ویژه‌ای از جهان را در خود پرورش می‌دهند؛ ارزش‌ها و هنجارهایی مشترک می‌یابند؛ اطلاعات و حداقل شایستگی‌های لازم را برای عمل جمعی کسب می‌کنند؛ از تجربیات کسانی که قبلا درگیر بوده‌اند درس می‌آموزند؛ و نیز، از انگیزه و فرصت‌های لازم برای کنش جمعی پرخوردار می‌شوند.

4. شبکه‌های اجتماعی، احتمال مشارکت‌ در تحولات اجتماعی و کنش‌های گروهی را در افراد افزایش می‌دهد.

5. اهمیت شبکه‌های اجتماعی برای عمل جمعی، به مرحله عضوگیری کنشگران منفرد، محدود نیست؛ بلکه، فعالان با مشارکت در حیات یک جنبش _و به‌ویژه در حیات سازمان‌های گوناگون‌اش_ کانال‌های ارتباطی جدیدی میان سازمان‌های گوناگون ایجاد می‌کنند و فضا را برای کنش مشترک، بسط و ارتقاء می‌دهند.

6. وابستگی‌ها و تعاملات متعدد نقش مهمی در پیوند دادن حوزه‌های مختلف جنبش ایفا می‌کنند. افراد با شرکت در سامان چند سازمان و برقراری ارتباط با فعالان و حامیان آن، زنجیره‌هایی از روابط اجتماعی ویژه و قابل توجه، ایجاد می‌کنند.

7. عضویت‌های چندگانه (با هم‌فکران، هم‌کاران، هم‌قومی‌ها، هم‌جنس‌ها، هم‌سالان و...) موجب افزایش احساس اعتماد متقابل نیز می‌شود و کدورت‌ها و سوء‌تفاهم‌ها را به حاشیه می‌راند. وابستگی‌های متعدد و گوناگون و عضویت‌های چندگانه به‌مثابه کریدوری ارزشمند و کارآ برای ارتباط و تعامل با محیط اجتماعی نیز ایفای نقش می‌کنند.

8. پیوندهای شخصی کنشگران و تعاملات آزاد میان افراد و سازمان‌ها، جزء مهمی از ساختارهای جنبش و ایجاد شبکه اجتماعی است.

9. زمان، انرژی، انگیزه، و میزان مخاطره اقدام و کنش اجتماعی، مولفه‌هایی هستند که بر تصمیم و اقدام فرد، و طبیعتا" بر سامان یافتن شبکه‌های اجتماعی اثرگذار هستند.

10. شبکه‌های اجتماعی با آگاهی بخشی و مطلع ساختن افراد همسو و همدل با جنبش اجتماعی، یا بی‌تفاوت نسبت به آن؛ و نیز با افزایش انگیزه اجتماعی و اخلاقی مشارکت، نقش به‌سزایی در بسط و تقویت جنبش‌های اجتماعی دارند.

شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی

مطابق آخرین آمار و گزارش‌های رسمی از وضع کاربران اینترنت در ایران، هرچند تعداد کاربران اینترنت به 32 میلیون نفر (حدود 45 درصد جمعیت کشور) افزایش یافته اما تنها حدود 800 هزار نفر به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند. به‌ دیگر سخن، حدود 97 درصد کاربران اینترنت در ایران از اینترنت دایل آپ با سرعت حداکثر 56کیلو بیت در ثانیه استفاده می‌کنند؛ و این مستقل از وضع فیلتراسیون اینترنت و اختلال‌های گاه و بی‌گاه در آن، و نیز اساسا کیفیت و محتوای مراجعه‌ی کاربران به اینترنت در ایران است.

با چنین وضعی، باید نسبت به تاثیر شبکه‌های اجتماعی مجازی بر تحولات اجتماعی_سیاسی کشور، با واقع‌بینی و تأمل بیشتر سخن گفت.

این، مستقل از آسیب‌هایی است که پیوسته فضای مجازی را تهدید می‌کند و ساده‌انگاران را در خویش می‌بلعد؛ اعم از بازانتشار اخبار و مطالبی که در اغلب سایت‌ها وجود دارد؛ انتشار اخبار کذب و گزارش‌های نادرست؛ حضور و فعالیت کاربران مخدوش و غیرواقعی و رخنه‌ی کاربران بی‌هویت؛ ارائه‌ی پیشنهادها و طرح‌هایی که به‌گونه‌ای غیرمستقیم بر طبل یأس و ناامیدی می‌کوبد یا رویاپردازانه است و ...

افزون بر این، روابط و مناسباتی که در شبکه‌های اجتماعی مجازی (مانند فیس‌بوک) سامان می‌یابد، عمدتا طیف مشخص و هم‌فکر و دارای جهت‌گیری‌های مشخص سیاسی و فرهنگی را دربر می‌گیرد. به بیان دیگر، امکان گسترش آگاهی و بسط انگیزه به لایه‌های اجتماعی متنوع در شبکه‌های مجازی عملا" منتفی است؛ چیزی که برای افزایش تاثیر جنبش سبز، ضروری است. جنبش برای تاثیرگزاری بر حاکمیت اقتدارگرا، نیازمند فراتر رفتن بیش از پیش و روزافزون، از طبقه متوسط شهرنشین میان‌سال و تحصیل‌کرده و برخوردار، به دیگر گروه‌ها و اقشار اجتماعی است.

بی‎‌اعتنایی به «پل» هایی که باید در شبکه‌های اجتماعی واقعی و در متن جامعه تاسیس شود و سامان یابد، و اکتفا به شبکه‌های مجازی، جنبش را از بسط به گروه‌ها و اقشار اجتماعی دیگر (مانند کارگران، اقوام، حاشیه‌نشین‌ها و فرودستان، روستانشینان، مسن‌ترها، و طیف‌های مذهبی سنتی) محروم می‌سازد.

هرچند نظام سیاسی اقتدارگرا در ایران ابزارها و امکان‌های اطلاع‌رسانی را تقریبا به تمامی به انحصار خود درآورده، و از اینرو آگاهی بخشی یکی از وظایف و کارویژه‌های شبکه‌های اجتماعی است؛ اما کنش موثر در شبکه‌های اجتماعی، تنها به‌معنا و با خاصیت «آگاهی‌بخشی» و «اطلاع‌رسانی» نیست؛ بلکه افزون بر آن، ایجاد سامانی است که هنجارها و ارزش‌های مشترک بیافریند؛ شورانگیز و انگیزه‌بخش و امیدآفرین باشد؛ اعتماد و همدلی مشترک و همکاری روزافزون ایجاد کند؛ و درنهایت به‌مثابه‌ی امکان کنش مشترک و واجد همپوشانی و حمایت، ایفای نقش نماید.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


شبکه‌های اجتماعی در شرایط خفقان و سرکوب شدیدی که حاکمیت تمامیت‌خواه بر کشور حاکم کرده و جمعیت‌های سیاسی را زیر شدیدترین محدودیت‌ها و تهدیدها قرار داده است (در وضعی که دکتر یزدی را وادار به استعفا از دبیرکلی نهضت آزادی می‌کند، یا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را ناچار به تأسیس شاخه خارج از کشور، یا اعضای ارشد و موثر جبهه مشارکت را دربند ساخته است و...) می‌توانند به بهترین و موثرترین شکل ایفای نقش کنند.

اعضای هریک از شبکه‌ها در پیوند با شبکه‌های دیگر، به‌مثابه‌ی رابطانی مطمئن و مورد وثوق، جنبش و هنجارها و ارزش‌های آن را گسترش می‌دهند. چنان‌که به‌عنوان نمونه، یک دانشجوی کرد می‌تواند واجد نقش و اثربخشی متنوعی در میان هم‌زبانان و هم‌شهریان، قوم‌ و خویش، هم‌سالان، هم‌کلاسی‌های خود باشد و هم‌زمان بسته به پیشه و شغل خود یا والدین‌اش، دامنه‌ی اثربخشی خود را به‌گونه‌ای مرحله‌ای و غیرمستقیم، افزایش دهد. یعنی هر فرد، در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به‌مثابه‌ی «پل»ی میان گروه‌ها و لایه‌های اجتماعی گوناگون ایفای نقش کند.

این‌چنین، هیچ رسانه‌ و امکان رسانه‌ای و مجازی نمی‌تواند جایگزین شبکه‌های اجتماعی حقیقی شود و آن نقش را ایفا کند.

سبزها در ابتدای سال 90 ضروری است که بار دیگر تاکیدات میرحسین موسوی را در مورد تقویت شبکه‌های اجتماعی (قبله ساختن منازل، افزایش تماس‌ها و دیدارها و مناسبات، گسترده ساختن آن به گروه‌های مختلف اجتماعی و ...) در بیانیه‌های مختلف‌اش، بادقت مضاعف بازخوانی، و برای تاسیس و گسترش و تقویت شبکه‌های اجتماعی، وقت و انرژی و انگیزه‌ای درخور اهمیت آن صرف کنند.

سبزهایی که چون رهبران جنبش سبز و آزادگان زندانی، در حبس و بند نیستند، تا هنگامی که خود را متعهد به تعقیب آرمان‌ها و چشم‌اندازهای جنبش سبز و قدردانی از شهدای مظلوم و اسرای آزاده‌ و خانواده‌های رنج‌کشیده‌ی ایشان می‌دانند، باید در پیگیری تحقق و ارتقاء شبکه‌های اجتماعی، تا آنجا که می‌توانند بکوشند.

(توضیح: این مطلب در سایت جرس، مورخ 21 فروردین 1390 منتشر شده است.)


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016